به گزارش تابناک به نقل از فارس، صندوقهای بازنشستگی به سمت ناترازی حرکت کردهاند، نسبتهای پشتیبانی در این صندوقها به پایینترین از حد از خود در چند دهه اخیر رسیدهاند. خبرنگار تلاش کرده تا به منظور بررسی چالشهای پیش روی صندوقهای بازنشستگی کشور با «محمد صادق غلامی مشاور و رئیس دبیرخانه هیأت امنای سازمان تامین اجتماعی و صندوقهای تابعه» به گفتگو بپردازد. از این رو با وی درباره مسائلی مانند آخرین وضعیت صندوقهای بازشستگی کشور، متغیرهای اثرگذار در سرنوشت صندوقهای بازنشستگی، منابع و مصارف و نسبتهای پشتیبانی در این صندوق ها، سوددهی صندوقها و در نهایت اجرای قانون جدید بازنشستگی در کشور گفتگو کرده ایم.
آیا برخی بازنشستگان حقوقهای نجومی میگیرند؟
وضعیت صندوقهای بازنشستگی کشور به ویژه صندوقهای تحت پوشش وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حوزه نظام بازنشستگی کشور در ذیل عنوان بیمه اجتماعی تعریف میشوند، ۱۸ صندوق بازنشستگی با ماهیتهای حقوقی مختلف از دولتی تا عمومی غیر دولتی و صنفی اختصاصی داریم و یک گستره عظیم حدود ۵۰ درصد جمعیت کشور را پوشش میدهند. بزرگترین آنها صندوق تأمین اجتماعی و کوچکترین آنها هم نیز صندوق سازمان بنادر و کشتیرانی یا صندوقهای بانک مرکزی و بیمه مرکزی هستند. دومین صندوق ما نیز از نظر تعداد آماری، صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان است.
به دلیل تکثر این صندوقها، امروز یک احساس ناعدالتی اجتماعی در بدنه اجتماعی شکل گرفته است به طوری که حداقل بگیران سازمان تأمین اجتماعی حدود ۶میلیون دریافت میکنند، اما در صندوقهای دیگر عددها بالاتر از ۲۵ تومان و ۳۰ میلیون هم هست. اینها قاعده نیست، سوال ما این است که این تکثرها و اختلاف میزان پرداختیها از کجا آمده است؟ مگر غیر از اینها نیست که ما در یک منطقه جغرافیایی زندگی میکنیم. البته به نظر من مردم در این ماجرا نقشی ندارند چرا که پرداخت مستمری بسته به میزان حق بیمه افراد دارد، در یک صندوقی ممکن است که نرخ بیمه ۳۰ درصدی پرداخت شده باشد و در صندوقی دیگر ممکن است که مردم ۱۲ درصد حق بیمه را پرداخت کرده باشند این تفاوتها اثرش را در میزان مستمری میگذارد.
اصلیترین متغیر تأثیرگذار در سرنوشت صندوقها را چه میدانید و کدام مولفهها در ناترازی صندوقهای بازنشستگی اثرگذار هستند؟
متغیر اصلی و تأثیرگذار صندوقهای بازنشستگی جمعیت است و اصلیترین متغیر تأثیرگذار در سرنوشت صندوقها همین مولفه جمعیت است که در ادوار مختلف به دلایلی، چون نرخ زاد و ولد، نرخ مرگ و میر، و سن امید به زندگی در ادوار مختلف کشور دچار تغییراتی شده است، این صندوقها تبعی از جمعیت هستند و ماهیت بین النسلی دارند. به این معنا که ما از یک نسل هزینه دریافت میکنیم و به نسل بعدی پرداخت میکنیم و نسلها به این دلیل که با هم انطباق کامل ندارند در ذات صندوقهای بازنشستگی یک ناترازی وجود دارد.
در کنار متغییر جمعیت متغییرهای دیگری نیز در ناترازی صندوقهای بازنشستگی موثر هستند، یک بخشی از این علل و متغیرها در درون صندوقها و بخشی دیگر نیز متغیرهای بیرونی هستند.
یکی از متغیرهای بیرونی حوزه اشتغال کشور است. یکی از اصلیترین منابع صندوقهای بازنشستگی، تأمین منابع از محل کسورپردازی است و در همین راستا هر چقدر نیروی رسمی کار ما بیشتر باشد رشد صندوقهای ما بیشتر میشود و این بر تراز شدن منابع و مثبت شدن اثر میگذارد.
به طور کلی متغیرهای بیرونی همان نهادهای حاکمیتی و تصمیم گیر هستند، مانند قوانینی که در ادوار مختلف گذشته تصویب شده و صندوقها را مکلف به تعهداتی برای اجرای برخی قوانین کرده است، این یکی از آن عوامل موثر و اثرگذار است که میتواند بر ناترازی صندوقها اثرگذار باشد.
برخی از صندوقهای ما در بستر اقتصادی سیاسی فعالیت میکنند، به این معنا که ترکیبی از اقتصاد و سیاست هستند و این نگاه در بین سیاسیون، تصمیم گیران و تصمیم سازان به عنوان مهمترین مولفهها در ادوار گذشته بوده و نمود آن روی عملکرد صندوقها اثر خواهد گذاشت.
شما توفیق مجموعهها در اداره صندوقهای بازنشستگی را تا چه میزان میدانید؟
واقعیت آن است که حوزه داخلی و ساختار صندوقها به دلیل اینکه دستورالعمل ها، آیینها و تصویب نامههای متعددی درباره نحوه پرداختشان، هزینههای جاری و اداری و تعداد پرسنل دارند، متفاوت است، گاهی در برخی از این صندوقها ساختار فربه شده و دچار ناکارآمدی است و این اثرمستقیمی بر کارآمدی و ناترازی منابع صندوقها دارد.
حقیقت آن است که در متغیرهای داخلی ما چندان توفیقهایی را به دست نیاورده ایم، به طور قطع ما در حوزه منابع یا کسوری که از بیمه شدگان دریافت کرده ایم برای سرمایه گذاری در حوزه اقتصادی متأسفانه توفیق زیاد نداشته ایم و موفقیت ما نسبتی بوده است، البته یک بخشی از ناکارآمدی صندوقها از این حیث بوده و بخشی دیگر هم به تبع شرایط اقتصاد کلان کشور به وقوع پیوسته است.
ما در مجموعه وزارت کار، ۵ صندوق تأمین اجتماعی، صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان و فولاد و کشوری و آینده سازان را داریم. در این صندوقها فعلا در ۲صندوق ما شرایط بهتر است، صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان و صندوق آینده سازان؛ تأمین اجتماعی هم شرایطش به نسبت در واقع راضی کننده نیست، اما کارش جلو میرود. دو صندوق بازنشستگی کشوری و فولاد ما ناترازی دارند و این ناترازی جدی است و بخشی از منابع و بدهیهای آن را دولت پرداخت میکند.
منابع و مصارف صندوقهای بازنشستگی چگونه است، چه عواملی بر این مولفهها موثر هستند؟
صندوقهای ما یک منابع و یک مصارف دارند، درآمدشان از بیمه پردازی و یا کسورپردازی است بخش دوم آنها از طریق سرمایه گذاری است و بخش سوم کمکهای دولت است. هم بابت اینکه دولت بزرگترین کارفرما است و حق کارفرمایی دولت انباشت میشود و مطالباتی میشود که در بودجه سالانه پرداخت میشود و بخشی هم از سایر است که عمدتا از فروش املاک مازاد و ... به دست میآید. در حوزه مصارف هزینهها، اصلیترین آنها تعهدات بلندمدتی است که در پرداخت مستمری، پرداخت به بازماندگان و از کارفتادگی میتوان به آن اشاره کرد. همچنین تعهدات کوتاه مدتی در حوزه درمان، ارتز و پروتز و ...، هزینههای ازدواج و کفن و دفن وجود دارد. بخشی دیگر از هزینههای صندوقهای بازنشستگی، هزینههای اداره طرح است، این بخش به ما میگوید که صندوق مذکور با چقدر هزینه اداره میشود؟
چه عواملی میتواند منابع صندوقها را اصلاح کند؟
به نظرم ما چندین عامل میتواند ناترازی صندوقها را اصلاح کند، یکی از آنها این است که هر عاملی بتواند منبع درآمدی ما را که همان حق بیمه است افزایش دهد اثر مستقیم و مثبت در ناترازی دارد به تعبیری دیگر هر عاملی هم که هزینهها و مصارف ما را کاهش دهد اثر مستقیم در روند این ناترازی دارد. ما باید اشتغال غیر رسمی کشور را کنترل کنیم، حدود ۵میلیون نفر که واجد شرایط بیمه پردازی هستند در کشور اشتغال غیر رسمی دارند و هیچ حق بیمهای پرداخت نمیکنند. بخشی از اینها در سکوها و پلتفرمهای اینترنتی فعال هستند، انشالله قانونی برای اینها در برنامه هفتم پیش بینی شده است که بتوانیم آنها را پوشش بیمهای دهیم. بخشی از آنها فرار بیمهای دارند و شرایطشان به گونهای است که حقوق را میخواهند و بیمه نمیخواهند. ما باید اشتغال غیررسمی را به صفرش برسانیم و اگر این ۵ میلیون به بیمه پردازان اضافه شود اتفاق مثبتی در ورودی منابع رخ میدهد.
حقیقتی تلخ درباره سرمایه گذاری در صندوقهای بازنشستگی
سوددهی در صندوقهای بازنشستگی ما را چگونه ارزیابی میکنید، آیا این صندوقها توانستهاند سود ده باشند؟
ما همچنین ساختار حوزه سرمایه گذاری را باید تقویت و اصلاح کنیم، امروز تجربهها میگویند بخشهای دولتی در بنگاه داری خوب عمل نکرده اند، ما باید بتوانیم یک اصلاح ساختار انجام دهیم و تحولی را در حوزه اقتصادی رقم بزنیم تا بتواینم نرخ سود دهی روبه رشدی را داشته باشیم. امروز اغلب منابع اقتصادی صندوقهای ما کمتر از ۵ درصد در منابع درآمدی حوزه اقتصادی صندوقها اثرگذار هستند. در کل بودجه سازمان تأمین اجتماعی، تمام بخشهای اقتصادی از جمله شستا توانسته اند تنها ۵درصد در بودجه این سازمان تأثیرگذار باشند، این عدد کمی است و در صندوق کشوری نیز به همین میزان است. از این رو باید باید حوزه سرمایه گذاری را تقویت کنیم تا سوددهی در صندوقها را از ۵ درصد به ۲۰ درصد برسانیم.
سهام پرسپولیس آیا به تأمین اجتماعی داده میشود؟
یک پیشنهادی از دولت به ما ارائه داده اشت، فعلا مجموعه ما در حال بررسی آن پیشنهاد است و درباره آن سازمان تأمین اجتماعی نسبت اظهارنظر میکند، اما تاکنون اتفاق خاصی رخ نداده است.
دولت چقدر از بدهیهایش را در ۱۴۰۳ به تأمین اجتماعی پرداخت میکند؟
بدهیهای دولت به تأمین اجتماعی چقدر است و چقدر از این مطالبات را سال ۱۴۰۳ پرداخت میکنند؟
در حوزه مصارف یکی از عواملی که تأثیر سویی در رفتار صندوقهای بازنشستگی گذاشته است بدهیهای انباشت شده و دیون دولتها است که در سنواتی باید پرداخت میشده، اما نشده است، ارزش این پولها پایین آمده و عملا نقشی در بازتوانی صندوقهای بازنشستگی ندارد. بر سر مجموعه بدهیها اختلاف نظر داریم؛ لذا عدد ثابتی مدنظر نیست، اما در بودجه دولت برای سال آینده براساس آخرین اخباری که به دست ما رسیده است در کمیسون تلفیق ۱۷۰ همت برای پرداخت مطالبات و دیون دولت به تأمین اجتماعی در سال ۱۴۰۳ در نظر گرفته شده است. ما اطلاعی از این نداریم که این آیا در قالب تهاتری خواهد بود یا نه.
قانون جدید بازنشستگی در کشور کی اجرا میشود؟
این قانون براساس برنامه هفتم پس از آن که شورای نگهبان آن را تأیید کرد، احتمالا اصلاحاتی دارد به محض اینکه رئیس مجلس شورای اسلامی آن را تصویب کند، رئیس جمهور نیز آن را برای اجرا ابلاغ خواهد و احتمالا اجرای آن به سال آینده موکول میشود.