به گزارش تابناک به نقل از ایران، سال ۸۲ مرد میانسالی هراسان با پلیس تماس گرفت و از قتل دخترش خبر داد.
با اعلام این خبر بلافاصله تیم جنایی راهی محل حادثه که یکی از شهرستان‌های اطراف کرمانشاه بود، شدند. با حضور در محل آن‌ها با جسد زن جوان مواجه شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود. قفل در ورودی خانه سالم بود و بهم ریختگی خانه حکایت از درگیری بین قاتل و مقتول داشت. همچنین آثار «دفاع از خود» روی بدن قربانی جنایت به چشم می‌خورد. متخصصان پزشکی قانونی در معاینات اولیه اعلام کردند از زمان قتل مدت زیادی نگذشته و علت اولیه نیز ضربات چاقو است.
مرد میانسال که گزارش قتل را به پلیس داده بود، در تحقیقات گفت: ساعتی قبل هرمز، دامادم تماس گرفت و مدعی شد که دخترم را به قتل رسانده است. دخترم دو فرزند داشت و آن‌ها در زمان جنایت در خانه حضور نداشتند. به دنبال این تماس سراسیمه خودم را به خانه رساندم و با جسد دخترم مواجه شدم. با شناسایی هویت قاتل دستور تحقیقات صادر شد و در ادامه بررسی‌ها کارآگاهان دریافتند متهم مخفیانه از کشور فرار کرده است.
دستگیری در فرودگاه
۲۰ سال از فرار مخفیانه هرمز از ایران گذشته بود تا اینکه جمعه ۲۸ اردیبهشت، مأموران فرودگاه امام خمینی (ره) هنگام ورود مسافران کشور سوئد به ایران، متوجه مرد میانسالی شدند که به خاطر تخلفاتی که در کشور سوئد مرتکب شده بود از آن کشور اخرج شده و به ایران برگشته بود.
زمانی که مشخصات مرد اخراجی در سیستم پلیس وارد شد، اطلاعات پلیسی نشان داد که او ۲۰ سال قبل به اتهام قتل همسرش در یکی از شهرستان‌های کرمانشاه، تحت تعقیب بوده، اما از کشور فرارکرده بود.
با برملا شدن این موضوع و پس از هماهنگی‌های قضایی، مرد میانسال بازداشت و به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شد.
همزمان کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت از پلیس کرمانشاه استعلام گرفته و مشخص شد که هرمز همان مردی است که ۲۰ سال قبل مرتکب جنایت شده و سال‌ها فراری بوده است.
فرار به خاطر اعتراف اشتباه
او در تحقیقات اولیه منکر قتل شد و گفت: ۲۰ سال قبل زمانی که از محل کارم به خانه برگشتم، با جسد خونین همسرم مواجه شدم. با دیدن جسد همسرم شوکه شده بودم و از ترس با پدر زنم تماس گرفتم.
آن زمان به قدری ترسیده بودم که به جای اینکه بگویم همسرم کشته شده به اشتباه گفتم همسرم را کشته‌ام. به خودم که آمدم تازه فهمیدم چه اشتباهی کرده‌ام بعد با خودم گفتم کسی باور نمی‌کند که او را نکشته باشم.
به پدر زنم گفتم که او را کشته‌ام و شاهدی هم برای اثبات حرفم نداشتم به همین دلیل تصمیم گرفتم فرار کنم.
از ایران به صورت مخفیانه خارج شدم و به ترکیه رفتم از آنجا به نروژ و بعد هم به سوئد رفتم. ۱۷ سال از ۲۰ سال فرارم را در سوئد زندگی کردم و در آنجا با یک زن سوئدی ازدواج کردم و بعد هم از کارگری و کار در رستوران گرفته تا کار‌های متفرقه انجام دادم.
در این میان خرده خلاف‌هایی هم می‌کردم که همین مسأله باعث شد از سوی پلیس کشور سوئد بازداشت شوم و از کشور اخراجم کنند. به دنبال اظهارات مرد میانسال، از آنجایی که جنایت در محل دیگری رخ داده است، با قرار عدم صلاحیت، متهم میانسال به شهر محل جنایت منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
