تابناک جهان: «مصطفی آیدین»، «میتات چلیک پالا» و «اونور ایشچی» اخیرا در مقاله ای نوشتند: آنکارا به صراحت اعلام کرده مایل به همکاری با غرب در برابر روسیه است، زیرا با این همکاری می تواند مستقیم به اهداف و منافع خود برسد.
این مقاله در دو بخش تنظیم شده که بخش نخست آن در ادامه می آید.
آیا آنکارا پس از جنگ اوکراین به سمت غرب متمایل شده یا تمایل به غرب، حرکتی معاملاتی پس از پیروزی رئیس جمهور «رجب طیب اردوغان» در انتخابات مه ۲۰۲۳ است؟ آیا ترکیه برای بهبود روابط تیره خود با ایالات متحده آمریکا به بازنشانی دیپلماتیک نیاز دارد؟ با توجه به روابط نهادی این کشور و منافع مشترک اقتصادی با همسایگان اروپایی، آیا ترکیه میتواند اختلافات ژئوپلیتیکی خود با اتحادیه اروپا را مدیریت کند؟ روسیه تلاشهای ترکیه برای ترمیم حصارها با متحدان غربی خود را چگونه میبیند؟ پیچیدگیهای تقابل روسیه و غرب چگونه در روابط روسیه و ترکیه منعکس میشود؟ آیا ترکیه میتواند روابط مثلثی خود با آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه را در فضای پس از جنگ متعادل کند؟
این پرسش ها از زمان حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، ناظران ترکیه را به خود مشغول کرده است. از سال ۲۰۲۲، ترکیه ترجیح میدهد با کشورهایی از امارات متحده عربی و مصر گرفته تا یونان و ایالات متحده آمریکا روابط خود را اصلاح کند؛ هرچند محدودیتهایی برای توانایی ترکیه وجود دارد.
آنکارا به صراحت اعلام کرده مایل به همکاری با غرب در برابر روسیه است، زیرا از طریق این همکاری میتواند مستقیم به اهداف و منافع خود برسد. گستردگی و دامنه درگیریهای منطقهای - از دنباس گرفته تا قره باغ کوهستانی و ادلب - نشان میدهد چرا تنشها در اطراف ترکیه باعث میشود روابط آنکارا با مسکو بسیار کمتر دوجانبه باشد.
تا پیش از حمله به اوکراین، روابط روسیه و ترکیه از پایان جنگ سرد بر اساس تعادلی ظریف استوار بود که در آن اختلافات ژئوپلیتیکی به علت همکاری اقتصادی و به تازگی برای سود سیاسی مدیریت میشد. تلاش ترکیه برای ایجاد خط متوازن بین روسیه و اوکراین را میتوان به روشهای مختلف تحلیل کرد؛ اما شکی نیست که این امر نشاندهنده رابطه نزدیکتر بین روسیه و ترکیه با وجود افزایش تجارت بین آنها نیست. ارقام نامتقارن تجارت دوجانبه تا حدودی توضیح میدهد که چرا صحبت از چرخش تمام عیار ترکیه به سمت روسیه نادرست است.
با نگاهی به جنگ طولانیمدت در اوکراین باید گفت پیامدهای آن نه تنها بر قدرتهای ساحلی، بلکه بر قدرتهای غیرساحلی سرمایهگذاری کننده در امنیت منطقهای دریای سیاه نیز تأثیر خواهد گذاشت. ترکیه به عنوان حافظ تنگهها، بدون شک نقش مهمی در ایجاد توازن مجدد منطقهای ایفا خواهد کرد و از روسیه ضعیف در جغرافیای وسیعتر سود خواهد برد. شوکها و عوامل خارجی بر روابط ترکیه با روسیه تأثیر میگذارد. همزمان روابط روسیه و ترکیه نیز بر شرایط تئاترهای همسایه از جمله اوکراین، قره باغ کوهستانی و به طور کلی دریای سیاه تأثیر میگذارد. ماهیت پیچیده درگیریهای منطقهای در منطقه وسیعتر دریای سیاه نشان داده است که آنکارا و مسکو مدیریت اختلافات خود را چالش برانگیز میدانند. جنگ اوکراین به ویژه نشان داد که چرا روابط ترکیه و روسیه نباید در خلأ ژئوپلیتیکی مشخص تحلیل شود.
آنکارا میداند که الزامات استراتژیک آن مستلزم همکاری بیشتر با ایالات متحده و اتحادیه اروپاست
آنکارا و مسکو در بیست سال گذشته آموخته اند چگونه منافع متضاد خود را به دقت مدیریت کنند و همکاری رقابتی خود را تداوم بخشند، اما جنگ در اوکراین میتواند این تعادل ظریف را تغییر دهد. هرچند دولت ترکیه از تبعیت از تحریمهای غرب و تفسیر کنوانسیون مونترو به نفع کشتیهای غربی در دریای سیاه خودداری میکند، آنکارا میداند که الزامات استراتژیک آن مستلزم همکاری بیشتر با ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپاست.
با نگاهی به گذشته میتوان گفت که ترکیه از اواسط دهه ۲۰۱۰ مسیر دیپلماتیک جدیدی را در منطقه به طور خودمختار و دور از متحدان غربی خود در پیش گرفته است. از آنجایی که تمایل آنکارا به اتحاد ترانس آتلانتیک کاهش یافته است، محققان، کارشناسان و سیاست گذاران همواره نگران نزدیک شدن این کشور به مسکو شده اند. در آستانه بیماری همهگیری کووید ۱۹- زمانی که شباهتهای نظام سیاسی بین دو کشور دیگر عوامل محرک روابط آنها را تحت الشعاع قرار داد و زمانی که آنکارا با خرید موشکهای اس-۴۰۰ از مسکو موافقت کرد - بدبینها ادعا کردند دیپلماسی ترکیه پیرامون «محور روسیه» میچرخد.
برخی دیگر با ترس شاهد تشدید تنش بین ترکیه و متحدانش بودند. ناظران ترکیه به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند: دستهای که بر پیامدهای تهدیدآمیز اتحاد روسیه و ترکیه تأکید کرده و بدبینانی که از پیشبینیهای هذلآمیز که ترکیه در حال آماده شدن برای خروج از ناتو است، عقبنشینی میکنند. تحولات اخیر، به ویژه تلاش روسیه برای تصرف کیف، انتظارات از مشارکت گستردهتر روسیه و ترکیه را تضعیف کرده است. تحول عجیب روابط روسیه و ترکیه از پایان جنگ سرد، پس از قرنها خصومت و تقابل، یکی از جنبههای جذاب دوران پس از جنگ سرد بوده است.
مسائل ژئوپلیتیکی گذشته
ستون مرکزی درک روسیه و ترکیه از دریای سیاه موضع مشترک علیه حضور بیش از حد نیروهای دریایی غیر ساحلی در این منطقه بوده است. از دیدگاه ترکیه موازنه ظریفی که در پایان جنگ سرد در منطقه پدیدار شد، ارزشمند بود و نیاز به محافظت داشت. این امر به دو کشور اجازه داد در چارچوب ابتکارات منطقهای در مورد موضوعات غیرسیاسی با یکدیگر همکاری کنند. ترکیه ترجیح داد روسیه در چارچوبهای چند جانبه از طریق ترتیبات نهادی مانند سازمان همکاری اقتصادی تا ترتیبات دو جانبه در منطقه ادغام شود. علاوه بر این ترکیه میخواست با حضور بیشتر قدرتهای فرامنطقهای، از بیگانهشدن و گوشهگیری روسیه اجتناب کند. ابزاری که ترکیه اغلب برای اطمینان از این امر استفاده میکرد، پایبندی دقیق به کنوانسیون ۱۹۳۶ مونترو بود؛ حتی پس از جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲. این کنوانسیون با محدودیتهایی که برای ناوگان غیر ساحلی در دریای سیاه دارد، سنگ بنای ساختار امنیتی در منطقه بوده است.
موقعیت ترکیه در منطقه با متحدانش در ناتو (به ویژه ایالات متحده آمریکا، رومانی و بلغارستان) و شرکای منطقهای آن (مانند گرجستان و اوکراین) متفاوت بود. تنش بین ترکیه و متحدان و شرکای آن در منطقه پس از حملات ۱۱ سپتامبر قابل توجه شد، زیرا ایالات متحده آمریکا حضور خود را در منطقه افزایش داد و شرکای منطقهای خود را تشویق کرد لفاظیهای خود را علیه مالکیت روسیه در دریای سیاه افزایش دهند. تنش حاصل به مرور زمان کاهش یافت، به ویژه پس از سال ۲۰۰۷؛ زمانی که ایالات متحده آمریکا برای کاهش حضور خود در منطقه اقدام و اعلام کرد که قصد به چالش کشیدن کنوانسیون مونترو را ندارد.
روسیه از سال ۲۰۰۸ به قدرت تجدیدنظرطلب در دریای سیاه تبدیل شد، اما ترکیه تا سال ۲۰۲۲ هنوز نتوانسته بود پاسخ مناسبی به معادله ژئوپلیتیکی در حال تغییر در منطقه دهد
در این شرایط زمانی که روسیه در آگوست ۲۰۰۸ به گرجستان حمله کرد، ترکیه فقط به لحاظ دیپلماتیک آن حمله را محکوم کرد، زیرا چشم انداز ژئوپلیتیکی در دهه گذشته تغییر کرده بود و رقابت آن با روسیه رو به پایان بود. در حالی که هیچ واکنش قوی و هماهنگی از سوی غرب در برابر این حمله وجود نداشت، منافع متفاوت ترکیه در قفقاز و تا حدی در دریای سیاه واکنش آن را به پیشروی روسیه ملایمتر کرد. به همین ترتیب، زمانی که روسیه کریمه را در سال ۲۰۱۴ ضمیمه کرد، واکنش ترکیه بار دیگر مهار شد. آنکارا در حالی که الحاق کریمه به روسیه را به رسمیت نمیشناخت، در راستای فراز و نشیبهای روابط ترکیه و روسیه، مناسبتهایی را برای ابراز مخالفت با الحاق انتخاب کرد. از زمان الحاق کریمه، روسیه برای نظامی کردن بیش از حد منطقه و افزایش قابل توجه تواناییهای ناوگان دریای سیاه خود (BSF) اقدام کرده است. ظرف چند سال، این کشور به مهمترین قدرت دریایی در دریای سیاه تبدیل و جایگزین ترکیه شد. روسیه علاوه بر کنترل چندین منطقه ممنوعه (AD/A۲) در اطراف دریای سیاه و قفقاز، یک پایگاه دریایی در سوریه ساخت و حضور دریایی دائمی در دریای مدیترانه ایجاد کرد.
روسیه از سال ۲۰۰۸ به قدرت تجدیدنظرطلب در دریای سیاه تبدیل شد، اما ترکیه تا سال ۲۰۲۲ هنوز نتوانسته بود پاسخ مناسبی به معادله ژئوپلیتیکی در حال تغییر در منطقه ارائه دهد. در حالی که پس از آگوست ۲۰۰۸ موازنه ناقص و در برخی مواقع ناآرام در قفقاز پدیدار شده بود، خطوط جدیدی که کریمه در سال ۲۰۱۴ ترسیم کرد، مستلزم ارزیابی مجدد موقعیت ترکیه در زمانی بود که تمرکز آن به سمت شام تغییر کرد - جایی که حضور روسیه فرصتهایی برای همکاری بیشتر و چالشهای جدید برای موقعیت امنیتی و سیاسی ترکیه ایجاد کرد.
وقوع جنگ دوم قره باغ کوهستانی بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان در سپتامبر ۲۰۲۰ و نقشهایی که روسیه و ترکیه ایفا کردند، مسئله افزایش حضور روسیه در همسایگی ترکیه را دوباره به میز مذاکره بازگرداند. این واقعیت که جنگ با آتش بس با میانجیگری روسیه به پایان رسید و نیروهای حافظ صلح روسی ۳۰ سال پس از عقب نشینی به آذربایجان بازگشتند، ضرورت ارزیابی مجدد موقعیت روسیه در منطقه را افزایش داد. با وجود این، ترکیه از نقشی که پس از آتش بس به دست آورد، راضی به نظر میرسید: بازگشت سیاسی به قفقاز، حضور نظامی در جمهوری آذربایجان و افزایش انتظارات در مورد ایجاد احتمالی کریدور زمینی به جمهوری آذربایجان که اتصال این کشور به آسیای مرکزی را تضمین میکند.
هرچند ترکیه تا کنون از به چالش کشیدن موقعیت هژمونیک روسیه در قفقاز خودداری کرده است، روابط منحصربفرد آنکارا با آذربایجان که در بیانیه شوش در ۱۵ ژوئن ۲۰۲۱ منعکس شده و حضور مجدد نظامی این کشور در منطقه زمانی که روسیه نیروهای حافظ صلح خود را از منطقه خارج کرد، آن را در موقعیتی قرار داد که موضع محکم تری در پیش گیرد.