بحران اول؛ بحران بورس در سال ۱۳۹۹
اولین بحرانی که مجید عشقی به نوعی میراثدار آن بود، بحران سال ۱۳۹۹ در بازار سرمایه بود، شاخصکل بورس که در آن سال تاحدود ۲ میلیون و ۸۰ هزار واحدی پیش رفته بود در ۲۱ مهر ۱۴۰۰ در نقطه ۱ میلیون ۳۹۷ هزارواحدی به مجید عشقی تحویل داده شد.
مهمترین اقدام عشقی در بدو ورود را میتوان تصویب بسته حمایتی ۱۰ بندی از بازارسرمایه در ستاد اقتصادی دولت معرفی کرد که مهمترین مفاد آن به شرح ذیل بود:
ساماندهی واریز سود شرکتها از طریق شرکت سپردهگذاری مرکزی و توسعه سرمایهگذاری غیرمستقیم از دیگر اقدامات عشقی برای حمایت از سرمایهگذاران حقیقی بود.
بحران دوم؛ تلاطمات سیاسی- اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ و سقوط شاخص
بحرانهای سیاسی و اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شوک دیگری بود که به بورس وارد شد، شاخصکل بورس در آبان به پایین ترین نقطه خود در سال رسید و روی عدد ۱ میلیون ۲۴۰ هزار واحدی قرار گرفت. واکنش سازمان بورس به این بحران بسته حمایتی ۱۰ بندی بود که مهمترین موارد آن بشرح زیر پیاده سازی شد:
این اقدامات در کنار عرضه خودرو در بورس کالا منجر به رشد شاخص بورس و رسیدن به مرز ۲ میلیون واحد در پایان سال ۱۴۰۲ شد. عرضه عمده خودرو در بورس کالا که برای نخستین بار در کشور با پیگیریهای سازمان بورس انجام شد، نتایج ملموس زیر را داشت:
بحران سوم؛ بانک مرکزی و نرخ بهره
بحران دیگری که بورس و مجید عشقی با آن دست به گریبان بودند افزایش نرخ بهره بود، محمدرضا فرزین باحضور در بانک مرکزی در بهمن ۱۴۰۱ نرخ سود بانکی را از ۱۸ به ۲۳ درصد افزایش داد و در بهمن ۱۴۰۲ نیز با اعطای مجوز انتشار گواهی سپرده ۳۰ درصدی به بانکها، شوک دیگری به بازار سهام وارد کرد. تبعات این تصمیم بالارفتن هزینه تامینمالی برای بنگاههای اقتصادی، خروج پول از بازارسرمایه و رسیدن سود اوراق خزانه به آستانه ۳۸ درصد در اردیبهشت و خرداد سالجاری بود.
اقدامات و بخشنامههای اخیر دولت و بانک مرکزی نشان میدهد مجید عشقی تلاشها و مذاکرات لازم با دولت را برای کنترل نرخ بهره صورت داده که در پایان به آن اشاره خواهیم کرد.
بحران چهارم؛ بحرانهای ژئوپلیتیک در منطقه و تنش ایران و اسراییل،
با شروع جنگ غزه همواره نگرانیهایی میان فعالان اقتصادی مبنیبر باز شدن پای ایران به یک درگیری منطقهای وجود داشت و این موضوع ریسک حضور در بازارسرمایه را بالا میبرد. با حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق و پاسخ ایران با حملات پهپادی و موشکی این ریسک به اوج خود رسید.
سازمان بورس در این شرایط برای کنترل بازارسرمایه دامنه نوسان را محدود کرد و رویکرد نظارتی و کنترلی عمیق تری را بر روی عملکرد بازار به مورد اجرا گذاشت.
بحران پنجم؛ سقوط بالگرد و فقدان رئیس جمهور شهید،
آخرین بحران تاثیرگذار بر بورس، وقوع حادثه منجر به شهادت رئیس جمهور و همراهان بود، سازمان بورس در واکنش به این حادثه یک روز معاملات را تعلیق و دامنه نوسان را تا اطلاع ثانوی محدود کرد.
خروجی جلسات مجید عشقی و محمد مخبر
میتوان پیشبینی کرد سازمان بورس رایزنیهای خود را با دولت از زمان افزایش نرخ بهره بانکی صورت داده و بحرانهای بعدی حادث شده دامنه این اقدامات را وسیعتر کرده است، براساس شنیدهها مجید عشقی جلساتی را با محمد مخبر، معاون اول وقت و سرپرست فعلی هیات دولت داشته و پیشنهادهای جدی و عملیاتی مهمی را برای اجرا به دولت ارائه نموده است، برخی از مهمترین اقدامات اجرایی بشرح زیر بوده است:
یکی از مهمترین موضوعات؛ تلاش سازمان بورس و کانونهای صنفی فعالان بازار اصلاح بند "س" تبصره 6 قانون بودجه سال ۱۴۰۳ اشاره نمود که بر أساس آن سقف معافیتهای مالیاتی اشاره شده در بند فوق به نفع سرمایه گذاری در بازار سهام حذف شد و از این طریق قدم بزرگی در رفع محدودیتهای سرمایه گذاری در بورس برداشته شد.
عملکرد مجید عشقی در مقام ریاست سازمان بورس موافقان و مخالفانی دارد، با اینکه منتقدان همیشه از عشقی توقع بالا رفتن شاخصکل را دارند ولی اگر واقعبینانه به بحرانهایی که بورس با آن مواجه بوده نگاه کنیم و اقدامات سازمان بورس را بررسی کنیم خواهیم دید علی رغم بروز بحرانهای سیاسی- اقتصادی- اجتماعی جدی، مجید عشقی هرگز اجازه نداده شاخصکل بورس وارد کانالهای نزولی خطرناک شود.
در دوره ۳۲ ماهه مدیریت عشقی با وجود همه بحراهای اشاره شده، شاخصکل بورس از ۱ میلیون ۳۹۷ هزار واحد هماکنون به بالای ۲ میلیون واحد رسیده است که با ابزارهای سرمایهگذاری غیرمستقیم که سازمان بورس توسعه داده، امکان کسب بازدهی بالاتر از شاخصکل برای سرمایهگذاران فراهم بوده است.
در یک جمعبندی باید گفت استراتژی و اقدامات مجید عشقی برای حمایت از بازارسرمایه صحیح بوده ولی حمایت لازم از آن به عمل نیامده است، مثلا اگر عرضه خودرو در بورس کالا ادامه پیدا میکرد یا نرخ بهره با بازارسرمایه در تعادل قرار میگرفت قطعا بازارسرمایه وضعیت متفاوتی داشت.