۱- هر دو جزو گروه هفت یا در شمار قدرت های برتر اقتصادی جهان هستند؛
۲- خیز هر دو برای تبدیل شدن به قدرت برتر، به ویژه پاسداری از تداوم برتری جهانی، با محوریت دریاپایگی بوده است؛
۳- هر دو طی ۷۹سال گذشته (بریتانیا از سه قرن پیش) متحد دائمی ایالات متحده آمریکا بوده اند؛
۴- در عین حال هر دو از اعضای اصلی ضد کمونیسم بوده و امروزه روز نیز، همزمان شریک و رقیب تجاری چین محسوب می شوند.
ریشه این شباهت های شگفت در رویکردهای استراتژیک در کجا نهفته است؟! چرا رهبران ژاپن هم نگاهشان به آسیا، مشابه دیدگاه بریتانیا به اروپا است؟! چرچیل می گفت: "بریتانیا در صورت ناگزیر بودن بین انتخاب اروپا و دریا، دومی را برخواهد گزید". می بینید که رهبری و مردم بریتانیا، با اینکه بخشی از اروپا هستند، با برگزیت، عملا به سود آمریکای شمالی جهتگیری کردند.
بهترین توجیه برای رویکرد های مشابه استراتژیک ژاپن و بریتانیا را باید در ژئوپلیتیک مشابه این دو دید:
بریتانیا و ژاپن از دیدگاه موقعیت نسبی، نه آنقدر از قاره هایشان دور بوده اند که نشود و نتوانند در آن دخالت کنند و نه تا آن حد نزدیک بوده اند که یکسره تحت تاثیر تحولات، به ویژه تنش های این دو قاره قرار گیرند. چنان چه این دو، هرگاه تشخیص داده اند و لازم بوده در امور اروپا و آسیا مداخله ورزیده اند، ولی این دخالت ها، هیچگاه نافی رویکرد دریا پایگی این دو نبوده است.
امروزه روز نیز این دو، بال های خاوری-باختری آمریکا در برابر محور چین- روسیه، به شمار می آیند. یادمان باشد که به قول کاپلان، تکنولوژی جغرافیا را ازبین نبرده و بی معنا نکرده، بلکه تاثیرات آن را عصاره ای، کوچک و فشرده کرده است.
یدالله کریمی پور