به گزارش تابناک ورزشی، سجاد هاشمی اولین دونده ایرانی که توانست ۴۰۰ متر را زیر ۴۶ ثانیه بدود، در ماههای اخیر حاشیه بزرگی را کنار اسم خود میبیند. او در رقابتهای کم بینایان و نابینایان وبه ژاپن در ۱۰۰ متر و ۴۰۰ متر به مدال طلا رسید و حتی رکورد جهانی را هم شکست. این افتخارات اما به نام کشور ترکیه و فردی به نام سرکان ییلدیریم ثبت شده است! در واقع هاشمی نام ترکی را برای خود انتخاب کرده است.
علاوه بر ماجرای تابعیت او بحث کمبینا بودنش در حالی که سالهای سال در بخش دوندگان عادی و بدون مشکل بینایی مسابقه میداد شائبههایی ایجاد کرده است. سجاد هاشمی در گفتوگو با تابناک ورزشی اتفاقات رخ داده را به صورت کامل شرح داد که در ادامه میخوانید:
هاشمی: گاهی یک سری اخبار فقط به دلیل بازدید و کلیک منتشر میشود و مهم نیست در آن چه نوشته میشود. نوع خبری که درباره من پخش شد، در مسیرم تأثیری نداشت و به هیچ وجه جایگاهم را متزلزل نمیکند، اما در ذهن جامعه تأثیر میگذارد. ما هم از جامعه تأثیرپذیر هستیم و دوست ندارم در جوی قرار بگیریم که مردم من را بد قضاوت کنند. اگر این اتفاقات افتاده من همین را به فال نیک میگیرم.
هاشمی: من عضو تیم ملی دوومیدانی کمبینایان و نابیناینان ترکیه شدم. این موضوعی است که متأسفانه برخی آن را تفکیک نمیکنند. یعنی نابینا را با کمبینا جدا نمیکنند؛ هرکدام بحثشان جداست و خیلی باهم فرق میکنند. چه شد که من در این شرایط قرار گرفتم؟ برای عدهای سؤال است که سجاد هاشمی تا دیروز میدوید، چطور شد که حالا به عنوان یک کمبینا میدود؟ پیش از این هم وضعیت چشمان من همین بود و هیچ تغییری نکرده است.
هاشمی: وضعیت کمبینایی و بیماری که در چشم من از ۱۰ سالگی ایجاد شده، این شرایط را برای من ایجاد کرده که در پارالمپیک هم شرکت کنم و من نسبت به این موضوع آگاه بودم. تقریباً بعد از المپیک ۲۰۱۶ ریو در جریان بود، ولی آدم گاهی دلش نمیخواهد در مسابقاتی شرکت کند. من میگفتم نسبت به وضعیت چشمانم، آدم قوی هستم. حالا شاید در آن برهه اشتباه میکردم و باید از اول این کار را انجام میدادم. وضعیت چشمانم از بچگی اینچنین بوده و همه بچههای دوومیدانی که من را از نزدیک میشناسند، میدانند که چشمان من سالیان سال خیلی ضعیف بود.
هاشمی: حتی من به خاطر این موضوع میخواستم دوومیدانی را کنار بگذارم، چون بچه بودم و اصلا عینک دوست نداشتم. به بهانه دکتر آشتیانی که من را در رده سنی به بزرگسالان نفت دعوت کرد، با چشم پزشکی آشنا شدم و او من را پیش ایشان فرستاد. در مرحله اول لیگ هم در دوی انفرادی و هم امدادی خطایی داشتم و نتوانستم لحظه چوب عوض کردن را تشخیص بدهم. زمانی که میخواستم چوب را به رضا قاسمی بدهم خطای عجیبی رخ داد و باعث شد من را پیش پزشکی بفرستند.
هاشمی: عینکی سفارش دادم که من نتوانستم با آن بدوم. فضایی بین چشمان من و عینک بود؛ نمره چشمانم هم خیلی بالا بود و ناتعادلی باعث میشد نتوانم بدوم. یعنی فقط در راستای قاب عینک میتوانستم بدوم و اگر یک لحظه خارج از قاب را نگاه میکردم، به خاطر تفاوت شماره عینک و چشمم سرگیجه میگرفتم و نمیتوانستم بدوم. تا اینکه به من گفتند بیا با لنز بدو و کار برای من خیلی سخت شد. محمد عاکفیان هم چشمانش ضعیف بود و لنز گذاشتن را از او یاد گرفتم، اما آن هم من را اذیت میکرد چون نمره چشمانم خیلی بالا بود. در تمام این سالها اگر لنز را از چشمانم در میآوردم آدمی رو به نابینا شدن میشدم. بنابر تشخیص پزشکان هم شرایط جراحی وجود نداشت و خودم هم دوست نداشتم در چنین شرایطی قرار بگیرم. سالهای سال با این وضعیت دویدم و تا مراحلی پیشرفت کردم اما خیلی در شرایط زندگی من تأثیر میگذاشت.
هاشمی: چه شد که تصمیم گرفتم برای پارالمپیک شرکت کنم؟ دورهای به خاطر عفونت چشمانم نمیتوانستم لنز استفاده کنم. روزی بهمن رضایی، سرمربی تیم ملی جانبازان و معلولان را که همشهری ما بود، در استادیوم دیدم و او به من سلام داد و چون چهرهاش را تشخیص ندادم یک سلام معمولی به او دادم. او خیلی دلگیر شد که سجاد هاشمی مثل همیشه گرم برخورد نکرده است. از طریق یکی از دوستان این پیام را به من داد و من به او زنگ زدم و گفتم چون چشمانم در این شرایط است به همین خاطر نتوانستم شما را ببینم. او هم به من گفت اگر چشمانت تا این حد ضعیف است تو را نزد چند چشم پزشک ببریم و ببینیم که تو حائز شرکت در پارا هستی یا نه.
هاشمی: من را نزد چند دکتر در بیمارستان و پروفسور بردند و حتی پزشکی که برای کلاسبندی جهانی هم من را ویزیت کرد و گفتند که حائز کلاسبندی هستم. برای طی کردن مسیر و شرایط پیش پزشکان بهزیستی هم رفتیم؛ در کمیسیون یک سری آزمایشات گرفتند و یک سری کارها هم انجام شد و من کارت بهزیستی هم گرفتند. از سال ۹۷ کارت بهزیستی دارم. به خاطر شرایط روحی و روانی و وضعیت چشمانم آن سالها خیلی ورزش حرفهای را انجام نمیدادم اما در برههای باز برگشتم و خیلی هم خوب کار کردم و رکورد ایران را هم جابهجا کردم.
هاشمی: سال ۲۰۲۱ قرار بود با تیم ملی ایران برای کلاس عازم دبی شوم، اما چون در آن برهه در ترکیه تمرین میکردم و از طرفی این بحث کرونا هم مطرح بود، نتوانستم از ترکیه خارج شوم و حضور در پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو برای من منتفی شد. در آن زمان خیلی خوب تمرین میکردم. بنا به مشورتهای غلط آن موقع که میگفتند پارا را رها کن و ذهنت را برای آن نگذار، پیگیری کمتری انجام دادم. با توجه به وضعیت آمادگی که داشتم موفقیت در بازیها دور از انتظار هم نبود و اگر چشمانم مورد تأیید قرار میگرفت هم مدال طلا میگرفتم و هم رکورد جابهجا میکردم. رکوردهای بخش معلولان به رکوردهای کشور ما خیلی نزدیک است، اما آن موقع به من مشورت دادند که فعلاً نرو.
هاشمی: اواخر ۲۰۲۱ و اوایل ۲۰۲۲ در اردوی ترکیه به خاطر اینکه همه چیز با هزینه شخصی انجام میشد، شرایط سختی داشتم. باشگاه و اسپانسر به تعهدات عمل نکردند و شرایط سختی داشتیم و مجبور شدم قرض بگیرم؛ اصلاً معلوم نبود چه بر سرم میآید. نمیدانستم از طریق فدراسیون این هزینهها پس داده میشوند یا خیر. آن زمان شرایط فدراسیون ملتهب بود.
همان سال از طریق یکی از دوستانم در ترکیه به صورت اتفاقی با رئیس فدراسیون کمبینایان و نابینان آشنا شدم و آنها متوجه وضعیت چشمانم و اینکه میتوانم در کمبینایان شرکت کنم، شدند. وقتی این اتفاق افتاد و ما آشنا شدیم، آنها برای اینکه مطمئن شوند من را پیش پزشکان خودشان بردند. با حضور در این تستها تأیید کردند که حائز حضور در مسابقات هستم و میتوانم کلاسبندی شوم.
هاشمی: از اوایل ۲۰۲۲ پیشنهاد تابعیت را به من دادند و بنا به شرایط شخصی زندگی خودم، موضوع پذیرش تابعیت دوم را قبول کردم که برای کشور ترکیه مسابقه بدهم. یعنی این خیلی مهم است که من نه پناهنده شدم و نه چیز دیگر. به من پیشنهاد تابعیت دوم آمد و قبول کردم. همین.
هاشمی: همان زمان از طریق فدراسیون نابینایان و کم بینایان ترکیه با یک مدیربرنامه بینالمللی ترک آشنا شدم. او در بعضی موضوعات نفع خودش را دنبال میکرد و همان زمان که ترکیه دنبال تابعیت من بود، این شخص با چند کشور وارد مذاکره شده بود و تمام اسناد پزشکی من را برای آنها فرستاده بود. چند کشور در اروپا بود، اما از سه کشور قطر، آذربایجان و قزاقستان پیشنهاد جداگانه داشتم که از نظر امکانات پولی از ترکیه بیشتر حمایت میکردند، اما چون چندین سال در ترکیه بودم و خودمم ترک ایرانی هستم، با فرهنگ و زبان آشنایی بیشتری داشتم و کارم را راحت بود.
هاشمی: کارهای تابعیت من تقریباً اوایل سال ۲۰۲۳ در حال اتمام بود که متأسفانه زلزله ترکیه آمد و بعد از آن انتخابات ریاست جمهوری انجام شد و کارها به طول انجامید. رسماً از اوایل ۲۰۲۴ من شهروند ترکیه شدم. قرار بود در دبی یا تونس کلاسبندی شوم، اما به خاطر اینکه کارهای اقامت کمی طول کشید و پاسپورت من آماده نبود این اتفاق در ایتالیا رخ داد. آنجا هم با اسناد و مدارک و آزمایشات رفتیم و کلاسبندی شدم. در رقابتهای ژاپن هم رکورد زدم و مدال گرفتم و الان هم سهمیه پارالمپیک دارم. سطح پارالمپیک با بقیه رقابتها کاملاً فرق میکند، اما تمام تلاشم را میکنم بهترین نتیجه را بگیرم.
هاشمی: متأسفانه این موضوع را به حاشیه تبدیل کردند و منافع برخی در این کار بود. حاشیه مهم تغییر اسم من بود. براساس قوانین کشور ترکیه میتوانستم اسم دوم را انتخاب کنم. یعنی اسم دوم انتخاب کردم نه اینکه اسمم را عوض کرده باشم؛ در واقع این لقب من در آن کشور است. دلیلش هم دلی بود، چون مخاطب ورزش من مردم کشور ترکیه هستند. گفتم اگر اینجا ورزش میکنم یک لقب داشته باشم. موضوع دیگر اینکه من با نام سجاد هاشمی برای کشور خودم افتخارآفرینی کردم و به دل خودم نمینشست. دوست داشتم سجاد هاشمی که برای ایران ورزش کرده و دویده و سعی کرده با تمام توان در خدمت کشورش باشد، با همان اسم باشد. دوست نداشتم این اتفاقاتی که به اسم سجاد هاشمی کسب شده، اینجا با مدالهایم به حاشیه برود.
هاشمی: دلیل اضافه شدن اسمم همین موضوع بود، اما متأسفانه رسانهها طوری مینویسند که انگار ما خودمان را قایم کردیم. اصلاً چیزی را نمیتوان مخفی کرد. بالاخره من مسابقات جهانی و المپیک میروم و این غیرقابل کتمان است. به خاطر یک سری مسائل این موضوعات را مطرح کردند و کارشان هم به جایی نرسید.
هاشمی: تنها دلیل حضورم در ترکیه مسائل شخصی زندگی خودم بود. من ۳۳ سالم است و یکی دو سال فرصت دارم در ورزش حرفهای باشم. متأسفانه شرایط مدیریتی یک سری فدراسیونها به شکلی بود که من نمیتوانستم تمام عمرم را صرف سروکله زدن با آنها کنم و در این صورت عمر ورزشی من تمام میشد. من یک تصمیم گرفتم و الان در خدمت تیم ملی ترکیه هستم. تمام تلاشم را هم میکنم ارتباطات ورزشی خوبی بین دو کشور برقرار کنم و این را هم انجام دادهام.
واقعیت این است که چون ترکیه به مرزهای اروپا کمی نزدیکتر است، از بابت امکاناتی که میتواند با ایران به اشتراک بگذارد، شرایط خوبی دارد و میتوانیم از آن استفاده کنیم.
هاشمی: عمر ورزشی من اینجا یکی دو سال خواهد بود و اگر مدالی در پارا کسب کنم به صورت اتوماتیک مشاور ورزشی وزیر ورزش میشوم و یک سری ارتباطات را میتوانم برقرار کنم. دوستان از ایران به من لطف دارند و پیامهای خوبی به من ارسال میکنند، اما یک سری عزیزان از این موضوع ناراحت بودند و میگفتند که کاش نمیرفتم. البته این موضوع شخصی زندگیام بود و خوب و بدش به پای خودم است. سالهای سال برای ایران در مسابقات با افتخار شرکت کردم.