انگار خیلی چیزها در داخل این مرز متفاوت است؛ استانداردهای متفاوت با دنیای بیرون آنقدر پررنگ و درشت است که شاید نیاز به لیست کردن نباشد. فقط به همین مورد اخیر و داستان میزبانیهای مسابقات فوتبال که نگاهی بیندازیم، تفاوت آشکارا به چشم میخورد.
بگذریم از VAR متفاوت، قوانین متفاوت، اجرای متفاوت قانون و البته مهمتر از همه، واکنشهای متفاوت. خبر میآید که تمام اعضای فدراسیون فوتبال کویت به دلیل مشکلاتی که در دیدار کویت و عراق برای هواداران به وجود آمد و چند نفری گرمازده شدند، استعفای دسته جمعی دادهاند. به صورت همزمان در دیدار ایران و قرقیزستان لیدرهای سازماندهی شده از سوی فدراسیون فوتبال به هوادارانی که منتقد بازی تیم ملی بودند، یورش میبرند و آنها را زیر مشت و لگد میگیرند، اما هیچکس حتی عذرخواهی هم نمیکند؛ جالب اینکه مهدی طارمی واکنش هواداران به کتک خوردنشان را هم محکوم کرده و با وجود روشن شدن ماجرا، عذرخواهی هم نمیکند.
اتفاقی به مراتب تلختر و بدتر از دیدار کویت و عراق در فروردین ۱۴۰۱ و پیش از دیدار ایران و لبنان در مشهد رخ داد. هواداران زن با بلیت نتوانستند وارد ورزشگاه شوند و پشت درها ماندند و عدهای برای متراکم کردن آنها از گاز اشکآور و اسپری فلفل استفاده کردند. دست آخر هم مشخص نشد که آنها چه کسانی بودند و هیچکسی هم توضیحی نداد و اخیراً مدیر اداره کل ورزش و جوانان استان خراسان رضوی میگوید مقصر اتفاقات دیدار ایران و لبنان در فدراسیون فوتبال است و حتی هنوز اشتباهاتش را نپذیرفته.
جلوتر میآییم و افتضاح دیدار سپاهان و ملوان در اصفهان رخ میدهد. جان یک انسان بر اثر ایست قلبی به خطر میافتد و ناظر مسابقه که نماینده فدراسیون است حاضر نمیشود بازی را برای امدادرسانی به این هوادار متوقف کند تا پزشکان به دادش برسند و او را احیا کنند. آمبولانس مجهز به دستگاه شوک نبوده و پزشک ورزشگاه هم اصلاً حضور نداشته، بنابراین ملوانیها یک هوادار خود را از دست میدهند و داود رفعتی به جای عذرخواهی و شرم، از کاری که کرده دفاع میکند، از در اختیار قرار نگرفتن آمبولانس برای نجات جان هوادار دفاع میکند و هیچکس هم در فدراسیون فوتبال استعفا نمیدهد.
هنوز شوک از دست رفتن جان هوادار ملوان در اصفهان پابرجاست که ورزشگاه شهدای شهر قدس در قلعهحسن خان در حال آماده شدن و میزبانی دیدار استقلال و الغرافه است. نشست خبری سرمربیان در حال برگزاری که به یک باره پست برق ورزشگاه به دلیل فشار بالا منفجر میشود و آتش سوزی رخ میدهد. دو کارگر که برای فراهم شدن شرایط بازی تلاش میکردند، دچار سوختگی میشوند اما آمبولانس حاضر در ورزشگاه حاضر نمیشود برای انتقال آنها خدمترسانی کند. بازهم هیچکس در فدراسیون فوتبال اقدامی برای استعفا نمیکند.
بگذریم از ماجرای فساد در فوتبال که هیچکس حاضر به استعفا نشده، چه برسد به استعفای دسته جمعی. آن هم در دنیایی که رئیس فدراسیون فوتبال آلمان فقط به دلیل اعلام نکردن بخشی از درآمدهای خارج از این فدراسیون و منتشر شدن اسناد آن در رسانههای آلمانی با عنوان رسوایی مالی، از فدراسیون فوتبال این کشور استعفا میدهد. در ایران اما با استانداردهای متفاوت، فردی چون مهدی تاج با رسوایی افزایش بدون مصوبه پاداش کارلوس کیروش، پرداخت پاداش به کیروش برای عنوانی که در جام ملتها وجود نداشته، رسوایی قرارداد مارک ویلموتس و... مواجه میشود و مدتی به بهانه بیماری قلبی از کار کنار میکشد و دوباره با حمایت برخی افراد به رأس قدرت باز میگردد.
اینجا برای آقایان نه آلمان است و نه کویت؛ خبری از استعفا و کنارهگیری نیست. با وجود این همه فساد و بی کفایتی، خبری از برکناری هیچکسی از سوی وزیر یا هر مسئول دیگری هم نیست که دلخوش این موضوع باشیم که اگر کسی شهامت استعفا ندارد، حداقل کسی شجاعت برکنار کردن داشته باشد. از قدیم هر جایی که خوشی زیادی بود، به اصطلاح گفته میشود کویت است؛ انگار ایران هم برای خیلی از مدیران و مسئولان کویت است که هر اقدامی انجام میدهند، پرونده فساد دارند، با بی کفایتی مدیریت میکنند و هیچکسی نیست یقهشان را بگیرد و حسابی به آنها خوش میگذرد؛ بله اینجا برای خیلیها کویت است.