«سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در گفتوگویی تلویزیونی شرکت و به سوالاتی درباره مسائل منطقه و جهان پاسخ داد.
به گزارش «تابناک»، عراقچی در پاسخ به سوالی در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گفت: ما برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اینکه چه کسی انتخاب شود، خیلی ارزشی قائل نیستیم که مثلاً تعیین کننده سیاستهای ما باشد.
او در پاسخ به این سوال که بعضا مباحثی مطرح میشود که اگه فلانی پیروز انتخابات شود، موضع ما در مقابل جنگ غزه یا آرمان فلسطین یا رژیم صهیونیستی چه خواهد شد و اگر آن یکی مثلاً پیروز شود چه خواهد شد و این مباحث در فضای کشور وجود دارد، گفت: مواضع اصولی و راهبردهای کشور که قطعاً تحت تاثیر هیچ چیزی و یا این چیزها قرار نخواهد گرفت. تاکتیکها ممکن عوض شوند، تاکتیکها ممکن است مثلاً یک تاخیری و یا تعجیلی را ایجاد کنند و این همانی است که مقام معظم رهبری هم فرمودند که مسئولان در جای خودش تصمیم میگیرند.
عراقچی که در برنامه «حماسه خوان» شرکت کرده بود، تاکید کرد: ما در مورد اصول و آرمانهایمان هیچ وقت مصالحه نمیکنیم و با هیچ چیزی آنها را عوض نمیکنیم.
شهادت سید حسن نصرالله موضوع بسیار سنگینی بود
عراقچی در مورد نحوه اطلاع از شهادت «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان گفت: در آن روزها برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به اتفاق آقای دکتر پزشکیان به نیویورک رفته بودیم و مثل هر سال که معمولاً رئیسجمهور زودتر برمیگرد و وزیر خارجه میماند که از فرصت مجمع عمومی برای انجام ملاقاتها و رایزنیهای بیشتر استفاده کند، من هم بعد از بازگشت رئیسجمهور به تهران، همچنان برای انجام رایزنیها و گفتوگو با مقامات کشورهای شرکتکننده در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک باقی ماندم و قرار بود دوشنبه برگردم؛ دوشنبهای که در جمعه آن سید شهید شد.
او با بیان اینکه «در نیویورک اخبار مربوط به لبنان و فلسطین را پیگیری و دنبال میکردیم و یکی از مباحث اصلی ما در رایزنیها در نیویورک مسائل غزه بود و لبنان بود»، گفت: در آن مقطع یکی از دوستان خبری را در مورد انفجار شدید در ضاحیه برایم فرستاد و من برای اولین بار وقتی این خبر رو خواندم دلم فرو ریخت، خیلی برای خودم عجیب بود و همانجا گفتم که نکند سید بوده باشد.
وزیر خارجه ایران ادامه داد: لحظه به لحظه اخبار را دنبال میکردم که ببینم چه اتفاقی افتاده است. پیش از این، خبر انفجار زیاد شنیده بودم ولی هیچ وقت به این صورت نشده بود که یکدفعه قلبم پایین بریزد؛ اخبار را دنبال کردیم و متاسفانه خبر شهادت ایشان تایید شد و این موضوع خیلی سنگین بود.
وضعیت بیروت کاملا ویژه بود
وزیر خارجه ایران گفت: آن موقع به ذهنم زد که در این شرایط من باید به بیروت بروم، در این شرایط که حزبالله در شرایط سختی قرار دارد؛ سفیر ما در بیروت در قضیه پیجرها مجروح شده و به تهران بازگشته است و سفارت ما در لبنان در فقدان سفیر در وضعیت چندان خوبی قرار ندارد.
او تصریح کرد: از همان جا تماس گرفتم و به دوستان گفتم که انجام سفر را هماهنگ کنند که بعد از بازگشت این سفر انجام شود، دوستان هماهنگ کردند و گفتند روز جمعه امکان پرواز است.
عراقچی ادامه داد: تمام مقدمات سفر را فراهم کردیم و روز پنجشنبه که به همراه رئیسجمهور در حال بازگشت از دوحه بودیم، در هواپیما به آقای پزشکیان گفتم که آقای دکتر شما مشکلی که ندارید من برم بیروت؟ که ایشان گفتند «خیلی هم خوب است».
وزیر خارجه ایران خاطرنشان کرد: بر اساس برنامهریزی انجام شده تصمیم بر این بود که جمعه صبح این پرواز انجام شود، شب آن، دوباره یک انفجار مهیبی در بیروت صورت گرفت باز تردید پیش آمد که سفر انجام شود یا نه ؟ در نهایت با توکل به خدا این سفر انجام شد و وقتی که در روز جمعه پرواز فرود میآمد، ما از پنجرههای هواپیما میدیدیم، دودی از نقاط مختلف در شهر متصاعد میشود و وضعیت شهر کاملا وضعیت ویژهای بود.
سید حسن نصرالله به صورت عادی در آپارتمانی وسط جمعیت زندگی میکرد
عراقچی در ادامه صحبتهای خود به بیان خاطراتی از دیدارها و رایزنهای خود با سید حسن نصرالله پرداخت و گفت: در یکی از دیدارها جایی که ایشان را ملاقات کردیم، طبقه چهارم یا پنجم یک مجتمع مسکونی بود و برای رسیدن به آن مکان چند بار ماشینهایی که سوار آن بودیم عوض شد و جابهجا شدیم و در نهایت دم یک آسانسور ماشین متوقف شد و ما سوار آسانسور شدیم، من در آنجا دیدم که ۲ دوستی که از حزبالله ما را همراهی میکنند، یک تخته و یا مقوایی جلوی در آسانسور گرفتند و ما داخل آسانسور بودیم، بالا رفتیم ، در باز شد، ما پیاده شدیم و دوباره موقع برگشتند همین کار را تکرار کردند .
عراقچی اظهار کرد: من از کار آنها خیلی تعجب کردم، از آنها پرسیدم که چرا این کار را میکنید؟ در جواب گفتند «اینجا یک مجتمع مسکونی است و کسی خبر نداره سید اینجاست و ما میخواهیم اگر احیاناً کسی طبقات آسانسور را زده بود و آسانسور نگه داشت و در باز شد، نبینند در آن چه کسی است.» در واقع ایشان به صورت عادی در آپارتمانی وسط جمعیت زندگی میکردند، البته طبعا محلهای متعددی وجود داشت چنان که دفعه بعدی که ایشان را دیدم یک محل دیگری بود.
او ادامه داد: بار دومی که ایشان را ملاقات کردم، وسط مذاکرات هستهای بود، ایشان اظهارعلاقه کرده بودند که مقداری در جریان اوضاع قرار بگیرند و در همین چهارچوب در این ارتباط به من ماموریت داده شده داده و من به بیروت رفتم، تنهایی رفتم وفکر می کنم حدود ساعت ۱۰ شب بود که که خدمت ایشان رسیدم.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران افزود : از حدود ۱۰ شب تا نزدیکهای چهار صبح من خدمت ایشان بودم، با هم شام خوردیم و من سیر تا پیاز مذاکرات هستهای را کامل برای ایشان تعریف کردم، در مورد مسائل منطقه نیز صحبت کردم، ۲ الی سه نکته نیز بود که دوستان گفته بودند از ایشان سوال کنم که نظرشان چیست و آنها را پرسیدم.
عراقچی تصریح کرد: گپ و گفت خوبی با هم داشتیم، خیلی ملاقات دلنشین وطولانی بود. ایشان هم اطلاعاتش، هم تحلیلهایش، هم نحوه بیانشان و هم روحیه بسیار متواضع و خودمانیشان به نحوی بود که که در جریان دیدار گذشت زمان را احساس نمیکردیم، خلوص نیت و صفای باطنشان باعث میشد که هیچ احساس غریبگی با ایشان نداشته باشیم .
عراقچی تاکید کرد: شهید سید حسن نصرالله گنج و اسطورهای بود که متاسفانه از دست رفت ولی بعضی از اسطورهها بعد از رفتنشان خونشان تازه برکاتش بیشتر میشود، من یک جا قبلا مصاحبه کردم و گفته بودم که به نظر من برکت شهید سلیمانی از سردار سلیمانی بیشتر بود یعنی سردار سلیمانی خیلی نقش موثری داشت ولی خون شهید سلیمانی همان نقش را به مراتب بیشتری ایفا کرد و من مطمئن هستم در مورد سید حسن هم همین خواهد بود.
پیش از نیویورک، قصد سفر به بیروت را داشتم
وزیر خارجه ایران در ادامه گفت: افسوسهای بزرگی است که چرا نشد یا چرا سید نخواست که ما به بیروت بریم. من بعد از اینکه رای اعتماد از مجلس گرفتم، فاصله کوتاهی تا سفر نیویورک بود و نیت من این بود که قبل از نیویورک یه بیروت برم و هم سید حسن را ببینم و در اول کارم به عنوان وزیر خارجه دیداری داشته باشیم و هم اولین سفر وزیر خارجه به منطقه باشد.
او تصریح کرد: این نیت را داشتم و برای ایشان پیغام فرستادم که قصد سفر به بیروت را دارم. سید پیغام داده بود که عجله نکن. سید ظاهرا به دلیل مسائل شرایط امنیتی این توجه را کرده بود. ما به هر حال در مسائل مربوط به منطقه و بیروت و اینها طبعا نظر ایشان بر نظر ما صاحب هست و منهم طبیعتا پذیرفتم.
عراقچی گفت: الان افسوس میخورم که ای کاش که ایشان میپذیرفت یا ای کاش شرایط جور دیگری بود و این سفر انجام میشد ولی به هر حال توفیق نشد.