به گزارش سرویس سیاسی تابناک، در تاریخ پر پیچوخم اسلام، نامهایی وجود دارند که خود را وارثان امامت میدانند، اما با انحراف از مسیر اصلی تشیع دوازدهامامی، داستانهایی گاه متناقض و پراکنده ساختهاند، برخی از این فرقه ها قدمتی هزار و چهارصد ساله دارند و مستقیما از تاریخ صدر اسلام و ائمه اطها(ع) شروع شده اند و تا به امروز ادامه داشته اند و همین مطالعه و تحقیق درباره آنان را جذاب تر می کند.
این گروهها، که معمولا از امامزادگان منحرف،حسود و خطاکار که چشم طمع به قدرت و امکانات و نفوذ معنوی ائمه (ع) دوخته اند، آغاز شده اند، این افراد مجبور شده اند مناسک و شریعت مجزایی از خود اختراع کنند تا بتوانند در ذهن مخاطبان و هواداران خود باقی بمانند و عملا باعث گمراهی هزاران هزاران از محبان اهل بیت(ع) شده اند.
سه روز قبل، کریم آقاخان چهارم، رهبر مذهبی و سیاسی اسماعیلیان نزاری، در سن ۸۸ سالگی درگذشت. او که در سوئیس متولد شده بود، نوه سرسلطان محمد شاه آقاخان سوم و چهل و نهمین امام اسماعیلیان به شمار میرفت. اما داستان زندگی او تنها یک روایت ساده از رهبری مذهبی نیست؛ بلکه بخشی از یک تاریخ پیچیده است که از انشعابی در دل تشیع آغاز شد و به یک امپراتوری ثروت و قدرت بی خطر و اشرافی و سانتی مانتال ختم شد.
آقاخان سوم
کریم آقاخان چهارم، رهبر مذهبی و سیاسی اسماعیلیان، چهرهای برجسته در میان پیروان خود و در عین حال نماد انحراف یک جریان تاریخی از مسیر اصیل تشیع بود. برای فهم ریشههای این انحراف باید به تاریخ بازگردیم، جایی که همه چیز از فرزند ارشد امام صادق (ع)، اسماعیل آغاز شد.
امام صادق (ع) امام ششم شیعیان هفت پسر داشت که اسماعیل فرزند ارشد او بود. در دورهای که هنوز امام کاظم (ع) به دنیا نیامده بود، بسیاری از شیعیان گمان میکردند که امامت به اسماعیل خواهد رسید. اما روایتهای تاریخی نشان میدهند که اسماعیل شایستگی علمی و معنوی لازم را نداشت و حتی در مواردی نسبت به امام صادق (ع) بیاحترامی میکرد و پاسخ سوالات علمی را نمیدانست.
امام صادق (ع) پس از تولد امام کاظم (ع) به صورت پنهانی به اصحاب خاص خود اعلام کرد که امامت پس از او به فرزندش موسی کاظم (ع) خواهد رسید. وقتی اسماعیل در سن جوانی درگذشت، امام صادق (ع) چندین بار جسد او را به اصحاب نشان داد تا تأکید کند که او فوت کرده و نمیتوان ادعای امامت غیبت او را پذیرفت.
آقاخان دوم
با وجود مرگ اسماعیل، عدهای بر این باور باقی ماندند که او نمرده بلکه غیبت کرده و بازخواهد گشت. بعدها پسرش، محمد بن اسماعیل، ادعای امامت کرد و با تحریک خلیفه عباسی، هارونالرشید، زمینه دستگیری امام کاظم (ع) را فراهم کرد.
خیانت او حتی با دریافت پاداش مالی از هارون همراه بود، اما دعای نفرین امام کاظم (ع) علیه او بیپاسخ نماند و محمد بن اسماعیل به شکلی عبرتآموز درگذشت.
این انحراف فکری و عقیدتی، پایههای اولیه شکلگیری فرقه اسماعیلیه را بنا نهاد؛ انحرافی که به مرور زمان در قالبهای مختلف سیاسی و اقتصادی شکل گرفت. پس از محمد بن اسماعیل، جریان اسماعیلیه مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرد و در دورههای مختلف تاریخی، تحت تأثیر تحولات سیاسی و نظامی قرار گرفت.
اسماعیلیان به جای موسی بن جعفر(ع)، امام هفتم شیعیان دوازدهامامی، به امامت اسماعیل، فرزند بزرگتر امام جعفر صادق (ع)، باور دارند. اسماعیلیه نخستین ۹ خلیفه فاطمی را امامان خود میدانستند،
اما پس از آن در تعیین امام دهم به دو گروه تقسیم شدند: گروهی که به امامت احمد بن مستنصر ایمان آوردند و گروهی دیگر که نزار بن مستنصر را امام خود دانستند.
از همینجا دو شاخهی اصلی اسماعیلیه یعنی مستعلیه و نزاریه شکل گرفت.
آقاخان چهارم در میان پیروان اش
این فرقه در دوران سامانیان و پس از آن در مواجهه با محمود غزنوی و سلجوقیان، درگیر نبردهای سختی شد. حکومتهای وقت، اسماعیلیان را تهدیدی برای مشروعیت مذهبی و سیاسی خود میدانستند و همین امر موجب شد که کشتارهای گستردهای علیه آنها صورت گیرد. اوج این سرکوبها در حملات مغولان نمایان شد، جایی که بسیاری از قلعهها و مراکز قدرت اسماعیلیان، از جمله قلعه الموت، به خاک و خون کشیده شد.
با این حال، این جریان مذهبی توانست در سایه تاریخ به حیات خود ادامه دهد تا در دوره قاجار بار دیگر در عرصه قدرت ظاهر شود. آقاخان یکم، که داماد فتحعلیشاه قاجار بود، توانست عنوان «آقاخان» را به دست آورد؛ لقبی که پس از او به آقاخان دوم و سپس به جانشینانش رسیدکه بیشتر بر آموزش عمومی و سرمایهگذاری در این حوزه تمرکز داشت.
آقاخان سوم که از کودکی به امامت رسید و بیش از هفت دهه رهبری اسماعیلیه را بر عهده داشت، یکی از چهرههای مهم جنبش استقلال هند به شمار میرفت. همچنین نخستین مسلمان ریاستکننده بر جامعه ملل بود. مسیر او توسط نوهاش آقاخان چهارم ادامه یافت. آخرین و برجستهترین چهره این سلسله، کریم آقاخان چهارم بود که از سال ۱۹۵۷ تا زمان درگذشتش در سال ۲۰۲۵، رهبری اسماعیلیان نزاری را بر عهده داشت.
آقاخان چهارم، که تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد به پایان رساند، شخصیتی ثروتمند، غربگرا، و فعال در عرصههای فرهنگی و بینالمللی بود. او نهادهای متعدد مطالعاتی، دانشگاهی، فرهنگی و اقتصادی از جمله مؤسسه مطالعات اسماعیلی را تأسیس کرد. آقاخان چهارم فردی که خود را امام میخواند، اما در عمل یک تاجر بینالمللی و دارنده میلیاردها دلار ثروت بود.
او با شهروندی چند کشور از جمله بریتانیا و فرانسه و روابط گسترده با سیاستمداران و رهبران کشورها، تلاش میکرد چهرهای مدرن و بشردوستانه از خود بسازد، اما واقعیت این است که اسماعیلیه بیشتر یک شبکه پیچیده سیاسی-اقتصادی درون شیعه است، تصویری از تشیع و مدهب مورد پسند غربی ها!
یکی از مهمترین ابزارهای نفوذ آقاخان چهارم، بنیاد آقاخان بود که اکنون در بیش از ۳۵ کشور نمایندگی دارد. تخمین زده میشود که بیش از ۱۲ میلیون نفر از پیروان او عمدتاً در کشورهای افغانستان، پاکستان، هند، تاجیکستان، امارات متحده عربی و برخی کشورهای اروپایی زندگی میکنند.
این بنیاد در حوزههای فرهنگی، هنری و توسعهای فعالیت میکند و جوایزی به صورت دورهای به اساتید تاثیرگذار در زمینههای معماری، موسیقی و هنر اهدا میکند. در سال ۲۰۱۶، لیلا عراقیان، معمار پل طبیعت تهران، موفق به دریافت این جایزه شد و در سال ۲۰۱۹ نیز محمدرضا شجریان، استاد آواز ایرانی، این افتخار را کسب کرد.
البته از حق هم نباید گذشت که این گروه اقدامات عمرانی-فرهنگی قابل توجهی در افغانستان، قرقیزستان و تاجیکستان انجام داده است، از قبیل ساخت راه و پل و مدرسه و...
ایران در تاریخ اسماعیلیه جایگاه ویژهای داشته است. پیش از مهاجرت آقاخان اول، ایران مرکز اصلی امامان نزاری بود. آقاخان سوم چندین بار به ایران سفر کرد. آقاخان چهارم نیز روابط نزدیکی با ایران داشت و حتی در المپیک زمستانی ۱۹۶۴ بهعنوان عضو تیم ملی اسکی ایران شرکت کرد.
اما پس از انقلاب اسلامی، روابط رسمی او با ایران قطع شد، هرچند شبکههای علمی و فرهنگی وابسته به اسماعیلیه همچنان بهطور غیررسمی فعال ماندند. اما این نکته حائز اهمیت است که در حالی که آقاخان چهارم چهرهای مدرن، غربگرا داشت.
اسماعیلیه نزاری یکی از شاخصترین شاخههای و انشعابات تشیع به شمار میروند که از نظر جمعیت، پس از امامیه در رتبه دوم قرار دارند. تخمینها نشان میدهد که تقریباً ۱۰ درصد از جمعیت کلی شیعیان جهان را تشکیل میدهند.
آقاخانهای معاصر، با سرمایهگذاری در پروژههای آموزشی، فرهنگی و اقتصادی، سعی در ایجاد تصویری مثبت از این فرقه دارند. در حالی که اسماعیلیه در دورانهای اولیه بیشتر بهعنوان یک جنبش سیاسی و حتی گاه شورشی شناخته میشد، در قرون اخیر مسیر متفاوتی را پیموده و به یک جریان فرهنگی و صرفا! صلحطلب تبدیل شده است.
این تغییر عمدتاً تحت تأثیر امامان اسماعیلی شکل گرفته است. با وجود این تفاوتها، مناسک مذهبی مانند عزاداری امام حسین(ع) و زیارت اماکن مقدس همچنان پیوندهای هویتی اسماعیلیان نزاری را با دیگر شیعیان حفظ کرده است. اسماعیلیان نزاری حتی در دورههای پیش از صفویه نقش مهمی در توسعه برخی سنتهای مخصوص عزاداری در ایران ایفا کردند.
در واقع، تغییرات ظاهری این فرقه نمیتواند انحرافات عقیدتی و سوءاستفادههای تاریخی آن را پنهان کند. فرقه اسماعیلیه همچنان بر محور اطاعت بیچونوچرا از امام حاضر و حفظ ساختارهای بسته قدرت استوار است؛ ویژگیهایی که آن را از مسیر اصلی آموزههای اسلامی دور کردهاند.
تاریخ اسماعیلیه داستان انحرافی است که از یک ادعای دروغین امامت آغاز شد و به امپراتوری ثروت و نفوذ سیاسی ختم شد. درگذشت آقاخان چهارم فرصتی است برای بازخوانی این تاریخ و درک عمیقتر از انحرافاتی که ریشه در جاهطلبی و دوری از مسیر حقیقی اهل بیت (ع) دارند.
فرقهای که روزگاری با ادعای غیبت یک امام آغاز شد، امروز به شکل یک سازمان پیچیده جهانی ظاهر شده است؛ جریانی که بیش از آنکه یک مذهب باشد، بازیگری قدرتمند ولی بی سروصدا در صحنه سیاست و اقتصاد جهانی است، اسماعیلیه همزمان از ابزار تقدس گرایی و تطابق با تمدن غرب به عنوان دو بال ایدئولوژی اسماعیله در زمان معاصر استفاده می کرد و می کند.
آقاخان چهارم، امام چهل و نه اسماعیله در حال مسابقات اسکی سواری تهران
اما در واقع فرقه اسماعیلیه و آقاخان ها، این حکمت و عبرت را پیش روی شیعیان قرار می دهند که امر امامت و ولایت بسیار عمیق تر و پیچیده تر از آن است که انسان های معمولی مثل آقاخان ها- با همه نفاط ضعف و قوت- بتوانند "امام" باشند و صرف انتساب ژنتیکی باعث نمی شود خصلت های امامت اصیل شیعه در آنها قرار گیرد.
سئوالی که باید اسماعیلیه از خود بپرسند این است که آقاخان ها چقدر به امام صادق و امام باقر و امیر المومنین(ع) شباهت عملی دارند؟ مگر آقاخان ها از نظر اسماعیله جانشین آنها نیستند؟ آیا آقاخان های اسماعیله چون ائمه اطهار(ع) سفره عام علم و توحید و مناظره با مخالفان را برپا می کردند؟
چه سخنان حکمت آمیزی از آقاخان ها وجود دارد؟ یکی از وظایف و شئوون امامت، علم به قرآن است، آیا آقاخان ها مفسران قرآن بوده اند؟ آیا اهل کرامت و خرق عادت بوده اند؟ اصولا همچنن ادعایی داشته اند؟ امامان اسماعیلیه چه تبیینی از اسلام کرده اند؟ آیا به سئوالات و شبهات مردم عادی پاسخ می دادند؟ یا صرفا در پر قوی حریر وجوهات شرعی، به زندگی اشرافی-موروثی ادامه می دادند؟
آقاخان پنجم، پنجاهمین رهبر اسماعیلیه
حالا پس از درگذشت آقاخان چهارم، شاه رحیم الحسینی با لقب آقاخان پنجم بهطور رسمی به عنوان رهبر معنوی و پنجاهمین امام جماعت اسماعیلیان نزاری معرفی شد. او اکنون در سوئیس سکونت دارد!
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.