براي بسياري از فوتبالدوستان جاي سوال است كه چگونه كشوري كوچك با فقط 6 ميليون نفر جمعيت، يكي از فوتبالخيزترين نقاط جهان بهشمار ميآيد. كشور لالههاي نارنجي از دهه70 جايي ويژه در ميان كشورهاي برجسته فوتبال جهان يافت.
به نوشته جام جم، درخشش فاينورد و آژاكس در مسابقههاي باشگاههاي اروپا، تعجب خيليها را به دنبال داشت، ولي وقتي در جام جهاني 74 و 78 هلند با وجود شايستگي فراوان قهرمان نشد، هواداران فوتبال مدرن ناراحت شدند. فوتبال شناور هلند كه در دهه 70 اروپا را دربرگرفته بود، با شروع دهه 80 سقوط وحشتناكي كرد، ولي طولي نكشيد نسل جديدي از فوتباليستهاي بااستعداد هلندي از راه رسيدند و قاره سبز را به رنگ نارنجي درآوردند. در سال 1988 هر كسي كه هوادار فوتبال زيبا و تهاجمي بود، فوتبال هلند را تحسين ميكرد. افسوس كه آن روزها مثل امروز پخش مسابقههاي فوتبال در كشورمان رواج نداشت.
آيا در تاريخ فوتبال جهان گلي به زيبايي گل ماركو فانباستن در فينال مونيخ به رينات داسايف زده شده است؟ پاسخ بيگمان منفي است. فانباستن با زدن اين گل رويايي كاري كرد كه هيچ كس آن را باور نداشت. حتي رينوس ميشل معروف كه مربي تيم نارنجيپوش بود، با ضربه والي ماركو فانباستن روي پاس آرنولد ميورن دچار شوك شد.
فانباستن آن بازيها را اين گونه به ياد ميآورد: آن مسابقهها تنها قهرماني تاريخ فوتبال هلند در رده ملي بود و به همين سبب ما به آن افتخار ميكنيم. فانباستن بعد از نزديك به21 سال از آن مسابقهها ميگويد: اين درست كه ما قهرمان شديم، اما همه چيز ميتوانست متفاوت باشد. ما در نخستين بازي مرحله گروهي برابر شوروي سابق مغلوب شديم. در دومين بازي، من در مقابل انگليس به ميدان آمدم. چيزي نمانده بود ما آن بازي نزديك را واگذار كنيم و حذف شويم. آنها دو بار توپ را به تير دروازه ما زدند، ولي ما بازي را 3 بر يك برديم.
فانباستن در حالي به اين مسابقهها آمد كه تازه از اولين فصل حضورش در فوتبال ايتاليا فارغ شده بود. فصلي كه با مصدوميت شديد ساق پاي او، بسيار رقتبار به پايان رسيد. فانباستن تنها در 11 بازي براي ميلان بازي كرد و به همين سبب در تركيب تيم ملي هلند انتخاب اصلي نبود.
فانباستن ميگويد: من سال بسيار سختي را سپري ميكردم. بتازگي از آژاكس به ميلان پيوسته بودم كه با مصدوميت مواجه شدم. همه درباره ساق پايم صحبت ميكردند. به هلند نزد پزشكم رفتم. طبق دستور وي بايد مورد عمل جراحي قرار ميگرفتم. در ميلان اما وضعيت متفاوت بود. آنها ميگفتند پايم احتياجي به عمل ندارد. در نهايت، من مورد عمل جراحي قرار گرفتم و 5 ماه دور از ميادين بودم. با اين حال در فهرست رينوس ميشل قرار گرفتم. وظيفه من اين بود كه خودم را طي تورنمنت آماده كنم و به بقيه بازيكنان برسم.
تغيير سيستم
رينوس ميشل از جان بوسمن و جان وانت شيپ به عنوان 2 يار كناري رود گوليت در خط حمله 3 نفرهاش استفاده ميكرد. با توجه به اين كه بازيها در كشور آلمان برگزار ميشد و ژرمنها نايب قهرمان جام جهاني 86 بودند، همه آنها را بخت اول قهرماني ميدانستند. فرانسه كه مدافع عنوان قهرماني بود، در مرحله انتخابي حذف شده بود. ايتاليا تيمي بسيار جوان شده بود و ساير قدرتها هم در حد قهرماني نبودند. هلند بار ديگر با رينوس ميشل به اين مسابقهها آمده بود. او در سال 1974 هم كه جام جهاني در آلمان برگزار ميشد، مربي آن تيم بزرگ هلند بود. بجز آرنولد ميورن 37 ساله، هانس فان بروكلن31 ساله و آدري فان تيگلن 30 ساله، بقيه بازيكنان رينوس ميشل بسيار جوان بودند.
ماركو فانباستن 23 ساله بود. گوليت، رايكارد و رونالد كومن همگي 25 ساله بودند و جرالد فاننبورگ 24 ساله بود.
رينوس ميشل كه در سال 74 با Total Football يا فوتبال كامل معروفش نتوانسته بود قهرمان جهان شود، 14 سال بعد براي قهرماني تيمي هجومي به ميدان فرستاد. جالب اين كه پيش از شروع يورو 88 هم، تيمهاي باشگاهي هلند مثل اوايل دهه 70 كاملا در اوج بودند. آيندهوون بتازگي قهرمان اروپا شده بود. آژاكس قهرمان جام برندگان جام بود و گوليت در سال 87 مرد سال فوتبال اروپا شده بود.
هلند در مرحله انتخابي يورو 88 هم به مشكل خورد. چون در پيروزي 8 بر صفر آنها مقابل قبرس، هوليگانهاي هلندي به دروازهبان حريف حمله كردند و با نظر يوفا، قبرس 3 بر صفر برنده اعلام شد. با اين حال، مردان رينوس ميشل راه خود را به آلمان يافتند و در بين 8 تيم برتر اروپا قرار گرفتند. از سوي ديگر، رينوس ميشل پيش از شروع مسابقهها با مشكل قلبي روبهرو شده بود و طبق دستور پزشك بايد بيش از پيش از هيجان دوري ميكرد.
نقطه عطف
همانطور كه اشاره شد، هلند در اولين بازي مغلوب شاگردان والري لوبانفسكي فقيد در شوروي سابق شد. بعد از آن كه فانباستن بازي اول را خارج از ميدان گذراند، ميشل تصميم گرفت سيستم 433 تيمش را به 442 تغيير دهد و زوج گوليت فانباستن را در حمله به كار گيرد. هت تريك فانباستن مقابل انگليس نقطه شروع درخشش اين نوستاره جوان بود.
فانباستن ميگويد: در روزهاي نخست سال 1988 تا قبل از آن ديدار كه در دوسلدورف برگزار شد، من بادي را در جهت مخالف با خودم احساس ميكردم. از آن ديدار به بعد، جهت آن باد كاملا عوض شده بود و مرا به جلو ميبرد. ديگر همه چيز ممكن بود.
آيا در تاريخ فوتبال جهان گلي به زيبايي گل ماركو فانباستن در فينال مونيخ به رينات داسايف زده شده است؟ پاسخ بيگمان منفي است
بعد از آن ديدار، هلند توانست جمهوري ايرلند را نيز مغلوب كند و در نيمه نهايي حريف آلمان شود. مصاف آلمان هلند يادآور ديدار اين دو تيم در فينال جام جهاني 1974 بود. در آن فينال به ياد ماندني يوهان كرويف افسانهاي و گروه پرتوانش در برابر ياران فرانتس بكنبائر شكست را پذيرا شدند. در مسابقه سال 88 كه در هامبورگ برگزار شد، فانباستن در آخرين لحظات گل پيروزي هلند را زد و در نتيجه هلند 2 بر يك آلمان را مغلوب كرد. اين همان نتيجه مصاف 14 سال پيش دو تيم بود كه به سود آلمان شده بود. بكنبائر كه اين بار در مقام مربي برابر هلنديها قرار گرفته، ميگويد: هلند به ما نشان داده بود چطور ميتوان در رده ملي تهاجمي بازي كرد، اما شما نميتوانيد بازيكناني چون گوليت را كه از نظر تكنيك انفرادي بهترين است، كنترل كنيد.
درپي راهيابي هلند به فينال، هزاران هلندي كه بليت هم نداشتند، از هلند به آلمان آمدند تا شاهد پيروزي تيم كشورشان برابر شوروي سابق باشند. تماشاگران اين ديدار، شاهد يك بازي تماشايي از جانب دو تيم بودند كه با گلزني رود گوليت آغاز و با گل بينظير و استثنايي فانباستن تكميل شد. در مقابل شوروي كه بازيكناني چون ايگور بلانوف و الكساندر زاواروف را در اختيار داشت، بدون كوزنتسف بهترين مدافعش، مغلوب تيم هماهنگ هلند شد كه نسبت به بازي دور اول زمين تا آسمان بهتر شده بود.
آنها كجا هستند؟
هانس فان بروكلن: دروازهبان تيم آيندهوون كه در ديدار نهايي پنالتي بلانوف را گرفت، در سال 1994 از تيم ملي خداحافظي كرد و مدتي مدير فني اوترخت شد.
آدري فان تيگلن: مدافع راست تيم هلند در اندرلخت بازي ميكرد، سپس به آيندهوون پيوست. او در اسپارتا روتردام، اولين تيمي كه توپ زده بود، به مربيگري پرداخت.
بري فان ارله: مدافع چپ تيم، تا سال 1994 در آيندهوون باقي ماند. فصل آخر دوران بازيگرياش را در تيم زادگاهش هلموند گذراند. فان ارله هماكنون در نقش استعدادياب براي آيندهوون كار ميكند.
فرانك رايكارد: 6 ماه پيش از شروع جام ملتها، به طور قرضي به رئال ساراگوسا رفت. قبل از آن، وي بازيكن آژاكس بود و زيرنظر يوهان كرويف اوج گرفته بود. بعد از يورو 88 به ميلان پيوست و موفقيتهاي كمنظيري به دست آورد. رايكارد در سال 1995 همراه با آژاكس بار ديگر قهرمان اروپا شد. وي در سال 2006 به عنوان مربي با بارسلونا دوباره قهرمان قاره سبز شد، ولي 2 سال بعد شغلش را از دست داد.
رونالد كومن: در تيم فوق تهاجمي سال 1988 در كنار رايكارد در مركز دفاع بازي ميكرد. او در آن سال با آيندهوون قهرمان باشگاههاي اروپا هم شده بود. در سال 1992 كومن با بارسلونا دوباره اروپا را فتح كرد. وي در سال 2008 بعد از تصميمات عجيبش در نقش مربي والنسيا، از كار بركنار شد.
اروين كومن: برادر بزرگتر رونالد هافبك چپ تيم قهرمان اروپا بود. پيش از بازنشستگي در آيندهوون و خرونينخن بازي كرد. او بتازگي مربي تيم ملي روماني شده است.
آرنولد ميورن: ستاره سالهاي دور ايپسويچ و منچستريونايتد در سال 1989 از ميادين فوتبال خداحافظي كرد. اين هافبك مياني سابق، بتازگي در چند برنامه تلويزيوني به كارشناسي فوتبال پرداخته است.
يان ووترز: هافبك دونده و دفاعي هلند،2 فصل در بايرن مونيخ بازي كرد و بعد به آيندهوون پيوست. وي در سال 1996 بازنشسته شد. او اكنون كمك مربي آيندهوون است.
جرالد فاننبورگ: هافبك راست تيم ملي هلند، سابقه بازي در ژاپن، فرانسه و آلمان را دارد. او اكنون مربي تيم دوم آيندهوون در دسته دوم هلند است.
رود گوليت: دوران درخشاني را با ميلان سپري كرد. سپس مربي بازيكن چلسي شد. نيوكاسل، فاينورد و لسآنجلس گلكسي ديگر تيمهايي بودند كه گوليت با عنوان مربي در آنها مشغول به كار شد.
ماركو فان باستن: ستاره جام ملتهاي اروپا در سال 1988، 3 بار مرد سال اروپا شد و خيليها او را بهترين مهاجم تمام ادوار ميدانند. او در موفقيتهاي بزرگ ميلان يكي از كليديترين بازيكنان بود، ولي با بدشانسي در 30 سالگي به علت مصدوميت مجبور شد خداحافظي كند. بعد از تجربهاي نه چندان موفق در سمت مربي تيم ملي هلند، در حال حاضر مربي آژاكس است. آژاكس در اين فصل هيچ شانسي براي قهرماني ندارد.