به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه ۱۷ شهریورماه در حالی چاپ و متتشر شد که نقد و بررسی و انتقادها از طرح اصلاح قانون انتخابات از یک سو و موافقت مقام معظم رهبری با تداوم فعالیت شعب ویژه دادگاه انقلاب اسلامی از دیگر سو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
عنوان سرپیچی تلویزیون از قانون درباره منازعه میان مسئولان صدا وسیما با سازمان سینمایی بر سر زعامت و عهدهداری مسئولیت شبکه نمایش خانگی و خبر شناسایی عوامل خرابکار در سایت هستهای نطنز در کنار تیترهایی همچون کلاهبرداری آژانس در تهران و ناهنجاریهای مجلس به روایت میرسلیم در صفحات نخست تعدادی از روزنامهها به چشم میخورد.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکینم:
روزنامه آفتاب یزد در بخشی از گزارش امروز خود با عنوان مواد مخدر در ایران دستکاری ژنتیکی میشوند؟ نوشت: چندی پیش مهدی مهرانگیز، معاون دادستان تهران و سرپرست دادسرای ناحیه ۲۰ گفته بود: «ماده مخدر گل یا همان گراس که در قانون از آن یاد شده است همچون سایر موادمخدر با آن برخورد میشود. اینگونه نیست که هیچ برخوردی با مصرفکنندگان و حاملان آن نشود. ماده ۴ و ۵ قانون مبارزه با موادمخدر در این رابطه هم برای ماده مخدر گل و هم برای تریاک عنوان کرده است که با توجه به میزان ماده مخدر برای آن مجازاتی در نظر گرفته است و حتما با این افراد برخورد میشود.» این مقام قضائی خاطرنشان کرد: «در ماده ۴ قانون مبارزه با موادمخدر بحث خرید و فروش و توزیع این مخدر را تعیین تکلیف کرده و ماده ۵ نیز به مقوله حمل و نگهداری این مخدر پرداخته است. هر کدام برای خود مجازاتی دارند.» او با اشاره به خطرناک بودن ماده مخدر گل گفت: «بذرهایی که در کشورمان وجود دارد، مخدرهایی هستند که به شدت فرآوری و دست کاری شده است. در کشورهای اروپایی میزان توهم زایی ماده مخدر گل یک پنجاهم آن چیزی است که امروزه در کشور ما وجود دارد. مشخص است که این ماده مخدر دستکاری شده است تا در ایران مصرف موادمخدر با تبعات بیشتری همراه شود و به دنبال این، اعمال توهم زایی و خاصیت اعتیاد و ویرانی این ماده مخدر به شدت زیاد شده است.»
مهرانگیز ضمن هشدار به شهروندان تاکید کرد: «اینکه برخی در کشورهای اروپایی عنوان میکنند ماده مخدر گل آسیب زیادی ندارد برای کشور ما صدق نمیکند، زیرا ماده مخدر گل موجود در ایران آثار ویرانی حدود ۵۰ برابر بیش از آن چیزی دارد که در اروپا مصرف میشود. جوانان به همین علت بدانند که ماری جوانا و گل هیچ تفاوتی با سایر موادمخدر ندارند. ماده مخدر گل که امروز در کشور ما وجود دارد مشخصا از نظر ژنتیکی دست کاری شده است. براساس قانون حداقل حبس برای ماده مخدر گل ۶ ماه است و اگر وزن ماده مخدر گل از ۳ کیلوگرم بیشتر شود و شرایط ماده ۴۵ الحاقی را نیز داشته باشد احتمال مجازات اعدام نیز برای آن وجود دارد. این موادمخدر امروز به قدری اعتیادآور شدهاند که حتی تجربه یک باره آنها منجر به اتفاقات ناخوشایندی برای فرد مصرفکننده میشود. بارها مشاهده شده است که با یک بار مصرف اعتیاد دائمی فرد را گرفتار کرده است. امروزه شاهد هستیم که تاجران موادمخدر برای اینکه سود خود را افزایش دهند، نامهای جدیدی برای موادمخدر قبلی به کار میبرند و تبلیغات دروغین در خصوص آنها انجام میدهند، در صورتی که همه آنها یک اثر مخرب دارد و جوانان را گرفتار میکند.» این موضوع به شدت در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفت و واکنشهای زیادی به همراه داشت این در حالی است که تا کنون هیچ کارشناسی این موضوع را تابید نکرده است.
فرید براتی سده مدیر کل دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی در این خصوص به آفتاب یزد گفت: «مسئولینی که در این مورد صحبت میکنند باید نتایج آزمایشهای دستگاههای مسئول مثل ناجا و دیگر ارگانهای تحت نفوذ ستاد مبارزه با مواد مخدر را مورد توجه قرار بدهند. در اینکه ماده مخدر گل میتواند توهم زایی ایجاد کند شکی نیست، اما اینکه آن چه در ایران به عنوان گل مصرف میشود توهم زاییاش به طور خاص بیشتر از کشورهای اروپایی و دیگر کشورها است، موضوعی است که من از آن اطلاعی ندارم و حتما این مقام مسئول اطلاعاتی در این خصوص دارند که ما نداریم! اما اگر بپذیریم که عمده ماده مخدر گل مصرفی در ایران هم از کشورهای خارجی میآید که البته این صحت دارد، بعید میدانم کسی بتواند روی این موارد دستکاری ژنتیکی صورت بدهد و اساسا فروشندگان این مواد بلد باشند و یا اطلاع داشته باشند که چطور دستکاری ژنتیکی انجام بدهند که توهم زایی آن را تا ۵۰ برابر افزایش دهند! تا جائی که من میدانم توهم زایی مخدر گل در کشور ما با سایر کشورها تفاوتی نمیکند و همه آنها از گیاه شاهدانه گرفته میشوند و شاهدانه موجود در کشور ما هم تیرهای از شاهدانههای موجود در کشورهای دیگر است. حجم ماده مخدر گلی هم که در ایران وجود دارد در خود کشور تولید نمیشود، بنابر این بعید میدانم کسی بتواند به طور خاص برای کشور ما آن را دستکاری ژنتیکی انجام دهد. شاید ایشان میخواستند با بیان چنین مطلبی اهمیت آن را بیان کنند تا خانوادهها بیشتر مواظب فرزندانشان باشند. در هر حال آن چه در منابع علمی وجود دارد تاثیر ۵۰ برابر گل در ایران نسبت به کشورهای اروپایی را نشان نمیدهد. البته این را هم بگویم که در کشورهای زیادی به ویژه کشورهای همسایه ما، در آزمایشگاهها روی THC که ماده موثره حشیش و شاهدانه است کار میکنند تا تاثیرگذاری و استقبال از آن را افزایش بدهند، اما اینکه مختص ایران بخواهند این کارها را انجام بدهند محل تامل است!»
روزنامه شرق در بخشی از گزارش امروز خود با عنوان حذف رقبا یا اصلاح انتخابات؟ نوشت: خلاصه انتقادها از طرح در حال بررسی کمیسیون شوراهای مجلس کنونی را میتوان در گفتوگوی «محمود میرلوحی»، عضو کنونی شورای شهر تهران، با «شرق» دید که میگوید هدف از این طرح، خواندن فاتحه انتخابات شوراهاست. او دراینباره میگوید: «من امیدوارم بزرگترهای مجلس اجازه ندهند این طرحهای عجیبوغریب درباره شوراها، انتخابات ریاستجمهوری و فضای مجازی دامنه پیدا کند که متأسفانه هر روز خبر تازهای منتشر میشود. متأسفانه الان مجلسی که شعار رفع مشکلات مردم را داشت، در این صد روز مصوبهای در این زمینه به تصویب نرسانده، اما عطش و تعجیلی برای بستن راه رقبا دارد. عوض اینکه دغدغه داشته باشند که چرا مشارکت مردم در اسفند ۹۸ آنطور بود و خود را نماینده همه مردم بدانند، به دنبال طرحهای ضدمشارکت و محدودکننده هستند؛ طرحهای اندکانگاری که خواست اقلیتی از اصولگرایان را لحاظ میکند». میرلوحی با تأکید بر اهمیت شوراها در قانون اساسی میگوید: «درباره شورای شهر من اخیرا اظهارنظری از آقای کدخدایی دیدم که میگفت قانون اساسی اجازه نظارت در برخی انتخابات را به شورای نگهبان داده و میگوید انتخابات شوراها را نمیتوان ذیل شورای نگهبان آورد.
قانون اساسی ما پیش از اصلاح، قانون اساسی شوراها بود که نتیجه تأکیدات مرحوم طالقانی بود، ولی بعدها شرایط تغییر کرد و الان تلاش میشود که دامنه حضور شورای نگهبان را حتی به انتخابات شوراها هم تعمیم داد که اقدام نادرستی است. الان انگار میخواهند شورای نگهبان را تبدیل به قوه قضائیه دائمی نمایندگان کنند». او هدف این طرح را محدودکردن رقبای سیاسی میداند و دراینباره میگوید: «تلاش و منظور آنها این است که رقبا را محدود کنند و نظارت استصوابی را تعمیم دهند تا گروه رقیب امکان دستیابی به هر مسئولیتی را از دست بدهد. میخواهند فاتحه انتخابات شوراها را بخوانند».
میرلوحی میگوید: «البته عملا راه چندانی برای مقابله با این تصمیمات هم وجود ندارد، ولی حساسیت افکار عمومی و رسانهها را ضروری میداند: «اعضای مجلس قرار است نماینده مردم باشند و نه نماینده حاکمیت و تلاش برای تصویب چنین طرحهایی با نمایندگی مردم همخوانی ندارد. گمان میکنند این تصمیمات به نفع کشور است؛ درحالیکه اصلا اینطور نیست. در دنیای امروز از حق اعتراض و حق آزادی فکر و مطبوعات، تشکیل احزاب و فعالیتهای سیاسی و حق انتخابات نمیشود گذشت و محدودکردن آن به نفع هیچکس نیست. در کشوری که ۱۴۰ سال پیش مشروطیت را داشته و آنهم پیشقراول بوده، این تصمیمات عجیب است. باید افکار عمومی و رسانهها تلاش کنند و نشان دهند که این دیدگاه ها، نگاه گروه اقلیتی است که درصدد انکار مشارکت مردم هستند. وظیفه ما همین اظهارات است. در شورای عالی استانها باید کاری انجام شود، اما آنجا هم دیدیم با چه مکانیسمی شرایط تغییر کرد و در این روزها هم صدای اعتراضی از آنها نشنیدیم که امیدواریم شاهد فعالیت از سوی بدنه شوراها و اعتراض به چنین تصمیماتی باشیم».
محمد ایمانی در بخشی از یادداشت روز امروز کیهان با عنوان پُشت در کیست؟ چرا میترسند؟ نوشت: حمله به مجلس و دستگاه قضایی و شورای نگهبان و هیئتها و سخنوران انقلابی و نامزدهای محتمل انتخابات سال آینده، بلکه حتی نامزد تراشیدن از کسانی که تصمیمی برای این کار ندارند. زمانی، فضاسازی سنگینی علیه آیتالله رئیسی کردند که نگرفت و حالا به آقایان قالیباف و جلیلی و... حمله میکنند. اما در واقع از مردم میترسند و نه از شخصیتهای مذکور. گاهی آژیر میکشند که چرا روابط مجلس و شورای نگهبان - دو بازوی نهاد تقنین و نظارت- خوب شده و به جای تقابل فرسایشی، به همفکری و همافزایی رسیده است! مجلس یازدهم، هنوز آغاز به کار نکرده بود، به منتخبان جدید حمله میکردند که چرا کاری برای مردم نمیکنید؟ مجلس که افتتاح شد، رفتند سراغ داغ کردن نزاع در انتخابات هیئترئیسه. وقتی سنگ روی یخ شدند، گفتند اصلا اینها با هم ساخت و پاخت کردهاند و حال و حوصله رقابت ندارند! پس از آن هم شروع کردند به زدن نمایندگان موثر و سپس بزرگ کردن حاشیهها در مقابل اولویتهای مهم اکثریت نمایندگان و اقدامات مثبت در مسیر اصلاح قوانین و نظارت بر عملکردها. وقتی هم دیدند شماری از نمایندگان و رئیس مجلس، به میان مردم و کارگران و تولیدکنندگان و کارآفرینان و حاشیهنشینها در مناطق مختلف میروند، شروع کردند به جنجال؛ که چه نشسته اید نمایندگان تهران، برای بازدید میدانی تا خوزستان و سیستان و بلوچستان رفتهاند! به روی خود نیاوردند که نمایندگان مجلس، در قبال همه ملت و کشور مسئولند.
وقتی مالیخولیا عود کرده باشد، چنان اختیار را سلب میکند که ناچار، درباره خطر پوپولیسم آژیر بکشند؛ چرا که شماری از نمایندگان، خود را نوکر مردم یافته و به جای مدیریت از راه دور، مشکلات را از زبان خود مردم شنیدهاند! این خود زنی اگر مالیخولیا نیست، پس چیست؟ اگر عقلشان زائل نشده بود، خود پیشقدم این رویکرد درست که بدیهیترین ادب وکالت مردم است، میشدند. یا، حالا که دیگران قضای مسئولیت آنان را به جا میآورند، زبان به تشکر میگشودند. یا، خود را به ندیدن میزدند و سکوت میکردند. اما گویا سندرم مغز و زبان بیقرار موجب میشود انگشتنماترین واکنش را نشان دهند. از این مدعیان دموکراسی میپرسیم؛ مگر رکن مردمسالاری، چیزی غیر از مردم است؟ آیا مردم فقط سر صندوق رای محترمند و بعد از آن، باید با آنها مانند افراد مبتلا به بیماری واگیر رفتار کرد؟ اما اگر مراد از پوپولیسم، وعدههای عوامفریبانه و غیرواقعی است، چه کسی پوپولیستتر از خود شما که هفت، هشت سال، درِ باغ سبز نشان دادید، اما درهای گرفتاری و مضیقه را به روی مردم گشودید؟!
آنها سالها فرصت داشتند به میان مردم بروند و حق نوکری را در کسوت مدیر و نماینده مجلس ادا کنند. اما جز در چند ماهه منتهی به انتخابات، این حق را از، ولی نعمتان دریغ کردند. حالا هم که منتخبان جدید، به بدیهیترین وظیفه نمایندگی عمل میکنند، جماعت بدعمل صدایشان درآمده که؛ این چه طرز ادای مسئولیت است؟ شما را چه به آب آشامیدنی و گاز و برق و جاده و مسکن و اشتغال و کسب و کار مردم؟ میگویند پای درد دل مردم نشستهاید، پس پوپولیست هستید! با زبان بیزبانی میگویند رفتار شما، به هم زدن نرخ و طلبکار کردن مردم است! عصبانی هستند از اینکه توانسته بودند از سیاست و مدیریت «معیار زدایی» کنند؛ اما حالا منتخبانی روی کار آمدهاند که رفتارشان، ترازهای اسلامی و انقلابی را برای سنجش صلاحیت مسئولان احیا کرده است. بزرگترین شکنجه برای اشراف، فروتن شدن در برابر مردم و عَرَق نوکری ریختن برای آنان است.