فرمانده بلندپایه ارتش به دنبال اجاره یک خانه کوچک

ویدئویی از تیمسار دادبین، این فرمانده ارشد ارتش داخل یک بنگاه معاملات ملکی طی شبانه‌روز گذشته بارها در فضای مجازی دیده شده و به اشتراک گذاشته شده است.
کد خبر: ۱۰۱۴۹۸۳
|
۲۴ آبان ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۹ 14 November 2020
|
223772 بازدید
|

به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، «شأن؟ شأن مأن نداره. شأن دیگه چیه؟ من احمدبسیجی‌ام»؛ این جملات را کسی می‌گوید که روزی ۱۷۰۰ توپ و تانک با مهمات و گلوله‌های جنگی - نه مشقی - و ۲۰۰ هزار نیرو را در دشت کوشک نصرت قم به‌خط کرد و بزرگ‌ترین مانور خاورمیانه را سازمان داد؛ مانوری که در سال ۷۵، قیمت هر بشکه نفت را ۲.۵ دلار افزایش داد.

کسی می‌گوید «شأن مأن نداره» که بر لباسش آرم‌های چتربازی درجه سه، آجا، دانشگاه عالی دفاع ملی، دانشگاه فرماندهی و ستاد و دانشگاه افسری، روی بازویش آرم‌ ستاد مشترک ارتش و روی سینه‌اش نشان جانبازی، نشان ورزش، نشان ایثار، دوره عالی، دوره دافوس، دوره علوم استراتژیک، دوره دوم دانشگاه افسری، دوره مقدماتی و دوره سوم دانشگاه افسری را دارد.

تیمسار دادبین، سال ۹۷ در حال بازدید از ارتفاعات بازی‌دراز سرپل ذهاب - عکس از خبرگزاری دفاع مقدس

کسی می‌گوید «من احمد بسیجی‌ام» که روزگاری فرمانده لشکر ۲۸ پیاده کردستان، فرمانده قرارگاه منطقه‌ای شمال‌غرب نیروی زمینی ارتش، مدیر شرکت پشتیبانی و نوسازی هلیکوپترهای ایران و فرمانده نیروی زمینی ارتش بوده و اکنون نیز عنوان «مشاور فرمانده ارتش» را دارد.

فرمانده شیرازی ارتش و ساکن محله امامزاده حسن تهران، رفیق صمیمی پاسدارانی مثل احمد متوسلیان، محمد بروجردی و محمود کاوه بوده است. کسی از واژه «شأن» فراری است که آدم‌های بزرگی با اقتدا به او نماز خوانده‌اند: «در جریان یکی از عملیات‌ها موقع اذان شهید کاوه از بنده خواست تا برای نماز جماعت جلو بایستم. هرچقدر مقاومت کردم که او منصرف بشود، فایده‌ای نداشت و به‌اجبار من را جلو ایستاند و به من اقتدا کردند. هیچ‌گاه تواضع و فروتنی این شهید را از یاد نمی‌برم.»


امیر دادبین در کنار فرمانده معظم کل قوا در مانور عظیم ولایت، سال ۷۳

حالا سال‌ها از حادثه‌ای می‌گذرد که بدن رشید و ورزیده تیمسار را مدتی خانه‌نشین و او را تا همین امروز دست‌به‌عصا کرد. هم‌نورد او از این حادثه در سال ۸۴ می‌گوید: «تیمسار جلوی گروه حرکت می‌کرد که به مسیری پوشیده از برف رسید. در قدم سوم خود که در حال درست‌کردن جای پا بود، سر خورد و به طرف دره سقوط کرد. محدوده سقوط، شیب‌دار بود و ارتفاعی حدود هشتاد متر داشت. تیمسار به حالت طاقباز پس از طی‌کردن این مسیر، در نهایت به رودخانه پر از برف و آب پایین دره افتاد ...» و خودش می‌گوید: «کفشم مناسب نبود».

تیمسار دادبین پس از آن حادثه به کما رفت و حتی قلبش ایستاد اما مادرش به او جان دوباره‌ای داد: «می‌گویند یک بار قلبم ایستاد و دیگر دکترها و پرستارها از مداوای بنده ناامید شدند. مادرم به بالای سرم آمد و اشک ریخت. قطرات اشک او بر بدن من ریخت و قلب من دوباره شروع به تپیدن کرد.»

از یادگارهای آن صعود و آن حادثه، ساعت‌های به‌هم‌ریخته خواب و بیداری‌ تیمسار است که حالا گاهی ۲ شبانه‌روز بیدار می‌ماند.

همه او را به عنوان فردی می‌شناسند که معیشت سربازان و نیروها برایش مهم بود اما برای خودش هیچوقت چیزی از معیشت و آسایش نخواست: «وضعیت روحی پرسنل و کارکنان برای من بسیار مهم بود و عقیده داشتم که اگر به کارکنان رسیدگی شود، نیرو بهتر می‌تواند فعالیت کند. به این منظور ساخت منازل سازمانی و بهبود وضعیت معیشتی و رفاهی آنها را در دستور کار قرار دادم.»

نه اینکه نداند «پول» چیست و زیر دستش نبوده باشد. خوب هم دیده و می‌دانسته: «در دوره‌ای که در پنها (شرکت پشتیبانی و نگهداری بالگردهای ایران) مسئولیت داشتم، ماهی ۱۷ میلیون دلار قطعات برای بالگردهای ایرانی از خارج خریداری می‌شد. با تلاش و همکاری متخصصان داخلی از جمله دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف توانستیم در ساخت برخی از این قطعات خودکفا شویم و میزان خرید قطعات را به ۳ میلیون دلار کاهش دهیم که این اقدام مورد واکنش برخی از افراد و شرکت‌ها که سود و منفعتشان در خرید از خارج بود، شده بود.»

حالا هم خودش مثل بقیه مردم هزار مشکل دارد اما هر کدام از ارتشی‌ها که مشکلی دارند، به سراغ این ارتشی ۶۵ ساله می‌روند تا با آنان همراه شود و مشکلشان را پیگیری کند.

کم نبوده‌اند کسانی که در سازمان‌ها و نهادها، آن هم در رده‌ها و جایگاه‌هایی بسیار پایین‌تر از تیمسار، هم شعار «مقاومت» داده‌اند و هم بار خود و خانواده‌شان را بسته‌اند. نه اینکه لزوما راه کجی بروند اما لااقل زندگی نسبتا خوبی برای خود دست و پا کرده‌اند اما احمد دادبین که ۳ آبان سال ۷۳ در حکم انتصابش به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش، از سوی فرمانده کل قوا «انقلابی‌»، «مبتکر» و «خلاق» خوانده شده بود، امروز ویدئویش دارد دست به دست می‌شود که عین همه ما رودرروی مشاور املاکی فلان محله نشسته و فقط «یک خانه کوچک» و آن هم برای «اجاره» می‌خواهد. «احمدبسیجی‌»، نه خودش و نه همسرش ملیحه نیشابوری که از دانشجویان پیرو خط امام بوده است، انگار بلد نبوده‌اند مثل خیلی‌ها از نام خود نانی بخورند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳۳
در انتظار بررسی: ۳۹
انتشار یافته: ۱۲۸
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
بی توجهی به قهرمانان جنگ مایه تاسف است اماگویی این جبر تاریخ است
پاسخ ها
سبوس برنج شمال
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
کجایند مردان بی ادعا؟


درود بر تمیسار دادبین



درود بر مردان بزرگ
بهداد
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
باسلام خدمت هموطنان. چی بگم آخه چی بگم. آدم درمقابل این دلاوران حرفی واسه گفتن نداره که البته این مردان و زنان به این حرفای مردم هم اعتنایی نمی‌کنند چون اگه حرف منو تو براشون مهم بود و بخاطر شنیدن آفرین ما اینکارها و میکردن الان وضعیتشون این نبود. اینان با خدا معامله کردن خوشا
به سعادتت شون. کجایند مردان و زنان بی ادعا
نااشنا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۵
این جا است که میگن تا بچه گریه نکنه مادرشیرش نمیده چقدر بجا است ومسئولین هم رعایت میککد
ناشناس
|
Netherlands
|
۰۹:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
عالی بود در این وانفسا فهمیدیم ایران هنوز از مردان بزرگ خالی نشده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
افتخار دارد!؟ درد دارد.
یک عمر از برای این مملکت با جانش خدمت کرده است اما در پیری دربدر یک خانه نقلی می گردد.
عوضش، فلان الف بچه که بلد نیست حتی لگد زیر توپ بزند با دلال هایی که "همه" می دانند از کجا آمده اند شبی در نیاوران کباب زده و اکنون با پرداخت های میلیاردی از بیت المال، سالی چند آپارتمان می خرد.
این مملکتی است که ساخته اید.
سام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
سرباز گمنام امام زمان یعنی تیمسار دادبین والسلام ؛ کسی که برای ایران و مردم ایران قدم برداشت نه پست و مقام و پول و فرزندانش هم آقا زاده نشدند چون ارتشی بود ، هیچ ادعایی هم از دوران جنگ نداشت و بدرستی که سرباز وطن و امام زمان بود .
مجید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
من ایشان رو کاملا میشناسم مرد بسیار متواضع و سخت کوش و بسیار نجیب و با قاطعیت بالا، آیا به این جور از افراد مملکت یه خونه کوچک هدیه کنند کسی اعتراض میکند و کسی میگوید که وای بیت المال به باد رفت، اگر اینور که میگویند که به دنبال یه واحد کوچک اجاری هست واقعا بایستی بر شرفش درود فرستاد و سرتعظیم در ماپقابلش فرود آورد و بنده اولین نفر؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
ایشان منزل شخصی خودشان را به فرد بی بضاعنی هدیه داده اند و تا الان هم از منازل سازمانی ارتش استفاده میکردند به درخواست خودشان تخليه کرده اند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
ایشان انسان بسیار پاک و وارسته ای هستند خداوند اجر جزیل به ایشان عنایت فرمایند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
ببینید حقشون رو کی خورده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
درود بر بزرگ مردان ارتش که امنیت امروزمان بخاطر پایمردی انان است.
اوف بر کسانی که....
سهراب
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
این حاصل آموزش و فرهنگ مردم و میهن پرستی در نیروهای ارتش است که ده ها سال پیش پایه گذاری ونهادینه شده.سازمانی که هرگز در اقتصاد وارد نشد و از فساد و آلودگی به دور بود و هست.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
ارتشی است و با وجدان دورد بر شرف این سربازان دورد
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟