۱۶۸ ساعت حبس مهندس جوان در شرکت هرمی

کد خبر: ۱۰۲۱۱۳۵
|
۲۳ آذر ۱۳۹۹ - ۲۲:۲۵ 13 December 2020
|
10917 بازدید
|
۱

مهندس جوانی که به قصد یافتن کار مناسب از یکی از شهرهای شرقی کشور به تهران آمده و در دام آدم‌ربایی اعضای باند یکی از شرکت‌های هرمی افتاده بود، با ارسال موقعیت مکانی برای خانواده‌اش و دخالت یکی از همسایه‌ها از مرگ نجات یافت؛ این در حالی است که به دستور بازپرس پرونده، تحقیقات درخصوص شناسایی عوامل این باند ادامه دارد.

به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از 19 آذر، با مراجعه و شکایت معلم بازنشسته‌ای به دادسرای امور جنایی تهران که مدعی بود باندی قصد کشتن پسرش را داشتند، آغاز شد.

او در توضیح ماجرا گفت: پس از آنکه پسرم ایمان در رشته کامپیوتر فارغ‌التحصیل شد به دنبال کار بود تا اینکه یکی از اقوام‌مان در تهران با او تماس گرفت و برای کار در شرکتش از او دعوت به کار کرد و در نهایت به تهران آمد، هرازگاهی به صورت تلفنی با او حرف می‌زدیم تا اینکه صبح روز 16 آذر با ارسال موقعیت مکانی‌اش به خواهرش پیام داد که جانش در خطر است.

بعد از آن هرچه با او تماس گرفتیم جواب نداد. به همین خاطر نگرانش شدیم و به تهران آمدیم. موقعیت مکانی او را پیدا کردیم اما پلاک محلی را که ایمان در آنجا بود ، نمی‌دانستیم. همان‌طور که در جست‌و‌جوی پلاک بودیم، تلفن همراهم به صدا درآمد که شخصی از پشت تلفن از ما خواست به سرعت خودمان را به نشانی که می‌دهد برسانیم. نشانی همان جایی بود که ما پیدا کرده بودیم و پس از گرفتن شماره پلاک به خانه مورد نظر رسیدیم، اما همان موقع متوجه شدیم که اورژانس در حال انتقال پسرم به بیمارستان است و ما هم به بیمارستان رفتیم و پس از بهبودی نسبی‌اش گفت که چند نفر من را در آن خانه حبس کرده بودند و بعد هم به عمد من را از طبقه دوم به پایین انداختند.

به‌دنبال شکایت معلم بازنشسته و به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات درخصوص این ماجرا آغاز شد. در نخستین گام تیم تحقیق به خانه مورد نظر رفتند، اما کسی در طبقه دوم نبود. اما ساکن طبقه سوم که با پدر ایمان تماس گرفته بود، اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار داد و گفت: دو ماهی است که در طبقه دوم ساختمان افرادی ساکن شده‌اند که رفتارهای مشکوکی دارند. عصر روز 16 آذر، صدایی از طبقه دوم به گوشم رسید و به‌دنبال صدا من بلافاصله از پنجره به بیرون نگاه کردم و دیدم پسر جوانی از طبقه دوم به پایین افتاده است. فوراً خودم را به طبقه همکف رساندم و دیدم که ساکنان طبقه دوم، قصد سوار کردن پسر جوان را به داخل خودروی شان دارند. من هم با دیدن این صحنه شروع کردم به داد و فریاد که مردان ناشناس از ترس فرار کردند.

حبس در شرکت خیالی

ایمان نیز در تشریح ماجرا گفت: من تصور می‌کردم آن خانه، شرکتی است که مسئولان آن دکتر و مهندس هستند و کارهای آی‌ تی و کامپیوتری باید انجام بدهم، اما زمانی که به آنجا رفتم، فهمیدم که آنجا اسارتگاه است. از همان روز اول تصمیم به فرار گرفتم، حتی به دروغ گفتم حالم بده و کرونا گرفتم. اما آنها هیچ توجهی نکردند و از من خواستند چند نفر عضو برای شرکت شان پیدا کنم. تازه آن موقع بود که متوجه شدم در دام اعضای یک باند هرمی افتاده‌ام.

آنها افراد تحصیلکرده مثل من را که به‌دنبال کار بودند به شرکت شان می‌کشاندند و با این ترفند که باید مبلغی را به عنوان حق عضویت پرداخت کنی و 5 نفر را هم به عنوان زیرمجموعه معرفی کنی، در شرکت حبس می‌کردند؛ حتی آنها مرا تهدید به مرگ کردند. شرایطم اصلاً خوب نبود و هر بار که می‌خواستم با تلفن همراهم صحبت کنم آنها کنار من بودند. تا اینکه صبح 16 آذر از فرصت استفاده کردم و موقعیت محلی که در آن بودم را برای خواهرم ارسال کردم و گفتم جانم در خطر است. ساعاتی بعد هم که دیدم شرایط خوب است، تصمیم به فرار از پنجره گرفتم، کیفم را به پایین پرتاب کردم و خواستم خودم بپرم که مرا از پنجره به پایین هل دادند.

پس از اظهارات ایمان 27 ساله، بازپرس مصطفی واحدی دستور تحقیق از صاحب خانه طبقه دوم، شناسایی اعضای شرکت هرمی و دستگیری آنها را صادر کرد.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۴
من 11 سال پیش همچین اتفاقی برام افتاد.برای کار به یه شرکت که دوستم گفته بود رفتم و دیدم اوضاع همین جوریه ولی چون رزمی کار بودم نتونستن جلوی منو بگیرن و با درگیری اومدم بیرون.من نمیدونم این واقعا چه جور عضو گیریه؟
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟