سواحل استانهای جنوبی زیبا و دستنخورده و منحصربهفرد هستند و زیباییهای جادویی خلیجفارس شگفتانگیز... جنگلهای حرا هم البته نگین خوشتراش این سواحل هستند. جنگلهایی که یک پا در آب دارند و یک دست در ساحل!
جذابیتی منحصر به فرد که شهرهای ساحلی استان بوشهر را می تواند به قطب بی نظیر گردشگری دریایی تبدیل کند!
این روزها امّا حال حرّاها خوب نیست. از یک سو تخریبهای گاه و بیگاه انسانی و از سوی دیگر طرحهای صنعتی که در کمین حیات این اکوسیستم خاص نشسته است.
طرحها و پروژههایی که در چند دهه اخیر هر کدام سهم عمده ای در نابودی زیست بوم مناطق ساحلی دارند و بعضاً با مجوزهای غیرکارشناسی و بی توجه به امر توسعه پایدار، نابودی محیط زیست این مناطق را در پی داشته اند.
آخرین نمونه از این طرح ها که در چند روز اخیر اعتراضات گسترده ای را در بین فعالین محیط زیست استان بوشهر ایجاد کرده است پروژه پرورش لارو میگو در محدوده تالاب بردستان-دیر است که به گفته ی مسئولین محیط زیست شهرستان دیّر از کمیسیون ماده ۱۱هوای پاک استانداری نیز مجوز ساخت گرفته است.
به گزارش ایسنا، آنگونه که فعالان محیط زیست بندر دَیر میگویند این سایت پرورش میگو قرار است روی بستر رودخانه دلوار که محل ورود آب از بالادست به پایین دست رودخانه و راه تغذیه تالاب دیّر است احداث شود که ناگفته پیداست اگر چنین اتفاقی صورت عملیاتی به خود بگیرد چه فجایع زیستمحیطی رخ خواهد داد.
«محسن خیراندیش»، عضو انجمن محیط زیستی سوکا بندر دیّر در گفتوگو با ایسنا ضمن اشاره به ثبت ملّی تالاب دیّر در فهرست تالاب های ایران گفت: «متاسفانه در سالهای اخیر با دیدگاه مخرب توسعه ای مسئولان مختلف که بیشتر توسعه را گسترش سازه های بتنی و صنعتی می دانند شاهد تصرف و تجاوز به سواحل دیر بودیم که چه به وسیله پتروشیمی ها و چه به وسیله ی اسکله های مختلف امروز بندر دیّر جز یکی دو کیلومتر ساحلی برای مردم خود ندارد.»
وی ضمن بازشماری مزیت های این سواحل از نقطه نظر اقتصادی و گردشگری افزود: «جنگل حرا بندر دیر عمر پنجاه ساله دارند و دستکاشت است. در این سالها سازمان حفاظت محیط زیست و مردم بندر دیّر ضمن حفاظت و نگهداری از این گنج بی نظیر هرساله با کاشت نهال سعی در تقویت و نگهداشت این میراث طبیعی داشته اند.»
این فعال محیط زیست میگوید صنایع وابسته به دریا باید نقطه ی دیگری را برای آنچه «توسعه منطقه» می نامند پیدا کنند و تأکید می کند مردم دیّر نمی پذیرند که دیر از یک سو در محاصره ی خورده صنایع باشد و از سمت دیگر با نابودی این جنگل و تالاب در بن بست قرار گیرد.
محسن خیراندیش با اشاره به توجه ویژه دفتر محیط زیست از گونه مانگرو ها که حرا نیز از آن خانواده است می گوید: «ما امیدواریم با مطالعات و حفاظتی که انتظار داریم صورت بگیرد تالاب ملی دیر-بردستان را در کنوانسیون رامسر به عنوان یک تالاب جهانی ثبت کنیم.»
وی چنین اتفاقی را برای توسعه اقتصادی منطقه یک فرصت ایده آل می داند اما معتقد است در سالهای اخیر به بهانه هایی همچون اشتغالزایی و توسعه اقتصادی دستبردهایی به حریم اکوسیستم تالاب دیّر وارد شده است.
خیراندیش میگوید: «از نظر ما مطالعات کارشناسی ویژه ای صورت نگرفته و در منطقهای که در حدود ۲۰۰ هکتار است و تالاب بردستان را شامل می شود، حتماً باید مطالعات تخصصی و میدانی صورت بگیرد، خاک بستر رودخانه مورد مطالعه قرار بگیرد، سیلابی بودن منطقه را مطالعه و پیش بینی کنند و پس از آن می شود تصمیم گرفت منطقه ای را که سالهای سال کاربری خور را داشته می شود به عنوان سایت پرورش میگو در نظر گرفت یا خیر.»
وی ضمن اشاره به اثرات مخرب صنایع کوچکی همچون پرورش میگو برای محیط پیرامون وخطرات آن برای کلیه جاندارانی که پیرامون آن زیست میکنند میگوید: «طبق بررسی های سازمان آب منطقهای استان این پروژه بر خلاف اظهار نظرها در بستر رودخانه فصلی و در محدوده جزر و مدی است. همچنین در کنار ورود سازمان حفاظت از محیط زیست به موضوع، حتی دادستانی نیز دستور به توقف راهسازی در این نقطه را داده است اما همچنان شاهد فعالیت این پروژه هستیم.»
این در حالی است که «علیرضا حجازی»، رئیس اداره حافظت از محیط زیست شهرستان دیّر میگوید: «سال ۹۲ که مالکین پروژه اقدام به اخذ مجوز تأسیس سایت پرورش میگو کردند در ابتدا درخواست مساحتی قریب به ۴ هکتار برای ساخت این پروژه را داشتند که با مخالفت اداره شهرستان و اداره کل این مساحت به ۲ هکتار کاهش یافت.»
وی می افزاید: «به جهت ایجاد فاصله بیشتر با تالاب دیر و جنگل حرا بازهم با این مساحت هم مخالفت به عمل آمد که این بار مالکین از طریق کمیسیون ۱۱هوای پاک اقدام به اخذ مجوز کردند.»
این مسئول درباره جاده دسترسی به پروژه نیز که توسط مالک پروژه در حال احداث است به ایسنا گفت: «سازمان حفاظت محیط زیست با این جاده نیز به جهت مسدود کردن مسیر سیلاب و ممانعت از تغذیه تالاب مخالف است.»
حجازی تأکید کرد: «از نظر ما باید جاده جدیدی طراحی و ساخته شود که همان هم نیازمند مطالعه و بررسی تأثیر آن بر مسیر سیلاب است.»
«راضیه اشعثی»، یکی از فعالان محیط زیست استان بوشهر است، او درباره اهمیت جنگلهای حرّا به ایسنا میگوید: «خاک جنگلهای مانگرو پر اهمیت ترین منبع کربن است. اکوسیستم ساحلی حرا در قیاس با اکوسیستم خشکزی در یک واحد سطح معین، میزان کربن دی اکسید بیشتری را از اتمسفر می گیرد و علاوه بر این بر روند کاهش تغییرات آب و هوایی بسیار تاثیر گذار خواهد بود.»
وی افزود: «پوشش جنگلی حرا قادر است مقدار زیادی کربن را در بافت زنده خود و در خاک ذخیره نماید که میزان ذخیره در خاک می تواند تا ۹۹ در صد و در سطح ۶ متری زمین ادامه داشته باشد این کربن می تواند برای مدت طولانی در خاک باقی بماند در حقیقت توان ذخیرهکنندگی کربن در جامعه گیاهی حرا نشان از جایگاه ارزش اقتصادی آن دارد.»
این فعال محیط زیستی معتقد است تکثیر لارو میگو در دل جنگل های حرّای دیر و حریم ۶۰ متری دریا و در محل تداخل آب شور دریا و سیلاب های ساحلی عملا منطقه خور بردستان و اراضی جنگل حرا آن را به دو نیمه تقسیم می کند.
وی می افزاید: «این مسئله سبب می شود مهم ترین عامل بقای جنگل ها که ورود آب شیرین و غرقاب شدن اراضی بالا دستی و همجواری با حراها است، از دست برود و تجاوزی آشکار به حریم جزر ومدی دریا و این اکوسیستم اتفاق بیافتد.»
اشعثی اجرای این طرح را موجب صدمات جبران ناپذیری به جنگل حرای دیّر می داند و میگوید بازنگری و ارزیابی معقولانه در مکان یابی این طرح ضرورتی اجتناب ناپذیر و از حقوق انسانی جوامع همجوار آن می باشد.
این فعال محیط زیست ادامه داد: «بنا بر قوانین محیط زیست استحصال حریم سواحل جزر و مدی، پهنه های گلی و خورها ممنوع است. بنابراین مکانیابی اجرای طرح تکثیر لارو میگو در تالاب بردستان نامناسب است و خارج از اصول و ملاحظات زیست محیطی در پهنه جزر ومدی سواحل دیرو تالاب بردستان و حوزه رویش جنگل های حرای آن است.»
وی افزود: «همچنین احداث جاده مواصلاتی مسیر روان آب ها و سیلاب های ناشی از بارش را به حریم حراها کاملا مسدود می نماید که موجب نابودی کامل این زیستگاه می شود.»
جنگل های حرا به عنوان بستر مناسبی برای رشد گونه های مختلف آبزی دارای ویژگی های منحصر به فرد بسیاری است. در کنار ارزش زیست محیطی، آنها محیط مناسبی برای جذب گردشگر و رونق اقتصاد محلی مردمان ساحل نشین هستند. حفظ این جنگلها در کنار توسعهی زیرساخت های گردشگری می تواند ضامن توسعه پایدار منطقه نیز باشد.
علاوه بر بستر مناسب این اکوسیستم های بکر ساحلی برای جذب گردشگر، قوانین زیست محیطی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین تعهد اخلاقی و انسانی به نسل های آینده ایجاب می کند نگهداری، حفظ و توسعه ی پایدار این عرصه های طبیعی در بالاترین میزان حساسیت بین مسئولین و شهروندان قرار داشته باشد.
و حالا مردم محلی و دوستداران محیط زیست میخواهند بدانند عاقبت چنین پروژههایی که تخریب مسلم محیط زیست و طبیعت منطقه هستند چه میشود و اصلا چرا و چگونه چنین مجوزهایی در جوار جاذبهها و محیطهای طبیعی ساحل و کوه و جنگل و بستر دریا اخذ میشود که بعد از آن برای حفظ طبیعت نیاز به جنگ و جنجال میان مردم و منطقه با سازمانها و فعالان صنعتی باشد؟