شورای شهر تهران در آستانه پایان ماموریت چهارساله اش، طرحی ابهام آور و سوال برانگیز را در دستور کار قرار داده که تا به اینجا هزینه تبلیغات وسیعی روی دست شهروندان گذاشته است!
به گزارش «تابناک»؛ کمتر از پنج ماه دیگر انتخابات ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا در کشورمان همزمان با انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری به انجام خواهد رسید و عمر چهار ساله شوراهای فعلی پایان خواهد یافت. نکتهای کلیدی که موجب شکل گیری تکاپوهای انتخاباتی در بسیاری از شهرها از جمله تهران شده و از دل آن، اتفاقات و اقدامات عجیب و غریبی سر بر آورده است.
از جمله این اقدامات، آغاز به کار پروژهای در زیرمجموعه شورای شهر تهران است که شعارش «تهران؛ شهر آرزوها»ست؛ کمپینی مجازی که شهروندان و علاقه مندان میتوانند با پیوستن به آن، آرزوهای خود را به ثبت برسانند و مدیران شهری وعده داده اند که از میان آرزوهای ثبت شده، برترین آنها توسط مدیریت شهری در دستور کار قرار میگیرد تا محقق شود!
نکته جالب توجه در این میان، امکان لایک کردن آرزوهای به ثبت رسیده است که از این کمپین چیزی مشابه کمپینهای اینستاگرامی ساخته که هدف از آنها دریافت فالوئر و مشهور کردن افراد است؛ با این تفاوت که در آن کمپینها جوایزی مانند گوشی تلفن همراه و پولهای میلیونی به شرکت کنندگان وعده داده میشود و در کمپین شورای شهر تهران، تلاش برای تحقق آرزوی برتر و پرلایکتر وعده داده شده است.
اتفاقی که موجب شکل گیری موجی از انتقادات و حتی اعتراضات به این اقدام در فضای مجازی شده که به باور برخی کاربران، هدفی جز تبلیغات انتخاباتی ندارد و تبلیغاتی زودهنگام که بر اساس قانون ممنوع است، اما نه زمانی که همه چیز را رنگ و لعاب خدمتی نوین بزنیم و یکباره بعد از سه سال و نیم حضور در شورا یادمان بیفتد که آرزوی شهروندان را استخراج کنیم!
البته زهرا نژادبهرام، عضو هیأت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران که از بانیان این کمپین است، تاکید دارد که از دو سال پیش به دنبال اجرای این کمپین بوده و حتی سال گذشته توانسته آن را به صورت محدود در یکی از محلات تهران به اجرا درآورد و البته نتایج مثبتی هم از آن گرفته است، اما دایر کردن کمپینی که میکوشد گوشهای از نظرات مردم را دریافت کند و چند ماه به پایان عمر شورا آغاز به کار کرده، به این سادگیها توجیه پذیر نیست.
رویدادی که برگزاری آن در واپسین ماههای عمر شورا، در ماههایی که میبایست کارنامه اعضا مورد ارزیابی قرار گیرد و سنگ محکی به دست شهروندان برای انتخاب اعضای شورای بعدی دهد، اصلا منطقی به نظر نمیرسد، به ویژه زمانی که بدانیم اقدامی جمعی در شوراست نه ابتکار شخصی یکی از اعضای شورا. اقدامی که گفته میشود با هدف اعتمادسازی میان شهروندان و مدیریت شهری در دستور کار قرار گرفته، اما واکنشها نشان از اعتمادزدایی به واسطه اجرای آن دارد!
نکتهای کلیدی که ظاهرا برای دایرکنندگان این کمپین اهمیت چندانی ندارد که اگر داشت، از روزهای ابتدایی شکل گیری شورا به دنبال گردآوری آرزوهای شهروندان میرفتند تا بر اساس آنها، دوران چهار ساله خدمت خود در شورا را معطوف به تحقق بخشی از آن آرزوها کنند، نه حالا که ماموریت چهار ساله شان رو به پایان است و به در خروج نزدیک شده اند!
پایانی که ظاهرا موجبات نگرانیهایی شده است؛ نگرانی از موفق نشدن در انتخابات بعدی که آنقدر پررنگ است که موجب شده اعضای شورای شهر ماهیت حضور خودشان در شورا را هم به نوعی زیر سوال ببرند، وگرنه وقتی نمیدانند آرزوهای شهروندان تهرانی چیست و به مدد زیرساختهای کارشناسی و افکارسنجی هم نتوانسته اند به این مهم پی ببرند، اساسا برای چه به شورا رفتهاند و چرا سه سال و نیم طول کشیده تا راه پیدا کردن نیازهای شهروندان را کشف کنند؟ به راستی آرزوی این مدیران چیست؟!