۵۶۷ روز از شکست تلخ و دقایق آخری تیم ملی مقابل عراق میگذرد؛ روزی که تیم ملی با هدایت مارک ویلموتس بلژیکی دومین شکست(بحرین و عراق) در مرحله مقدماتی جام جهانی را متحمل شد. روزی که کار صعود از این مرحله سخت و به عبارتی پیچیده شد. پس از آن ویلموتس رفت، هر چند به واسطه پرونده غرامت سنگین ۶ میلیون یورویی همواره اسمش در میان اخبار و اظهارنظرها وجود داشته و دارد. مرد بلژیکی رفت و ما ایرانیها با نقشآفرینی کرونا که باعث تعویق ادامه مسابقات انتخابی شد، تمام این مدت طولانی را با نگرانی و اضطراب از آینده تیم ملی پشت سرگذاشتیم.
از آن روزی که شکست تلخ و ناباورانه برابر عراق ثبت شد تا امروز خیلی چیزها تغییر کرده؛ از جمله سرمربی، رئیس فدراسیون و حتی سبک زندگی، اما یک چیز هیچ تغییری نکرده. ما با امید به آینده زندهایم و به تیم فوتبالی که قلبمان برایش میتپد اعتماد داریم، حتی بیش از پیش. اعتقاد داریم که اعتمادمان بیهوده نیست؛ در تاریخ فوتبال ایران نه تنها مقاطع حساس و نفسگیر کم نبوده، بلکه شادی بزرگ و سربلندی هم بسیار است. اسکوچیچ تیمی در اختیار دارد که غنی از بازیکنان کارآمد است، تیمی که تقریباً در هیچ پستی نه تنها خلأ ندارد بلکه میتواند نقطه قوت باشد؛ در این بین حساب خط جلو و تهاجمی تیم جداست. بازیکنانی که هر کدام در تیمهای باشگاهیشان وزنه هستند و مهرهای سرنوشتساز. مهدی طارمی، سردار آزمون، سامان قدوس، کریم انصاری فرد، مهدی قایدی، مهدی ترابی، علیرضا جهانبخش و کاوه رضایی. بازیکنانی که کابوس حریفان هستند.
به گواه اکثر کارشناسان، تیم ملی در حال حاضر یکی از بهترین و کاملترین تیمهای تاریخ فوتبال ایران است. مجموعه بازیکنانی که از فهم و تجربه بالایی برخوردارند. فهمِ شرایط و ۴ بازی حساس پیشرو. بنابراین تردیدی نیست که آنها کمترین توجهی به کم وکاستیهای بعضاً مدیریتی و حواشی و اتفاقات پیرامونی ندارند و ذهنشان متمرکز به ۱۲ روز سرنوشتسازی است که تکلیف صعود از این مرحله را مشخص میکند. با این اوصاف در ۴ بازی مقابل هنگکنگ، بحرین، کامبوج و عراق مقابل تلویزیون مینشینیم و از رقص با توپ بازیکنانی چون مهدی قایدی لذت میبریم. خیره به جعبه جادویی میشویم تا از هنر گلزنی بازیکنانی چون مهدی طارمی و سردار آزمون احساس غرور کنیم. انرژی مثبت میفرستیم تا هیچکدام از بازیکنان خط دفاع دچار اشتباه نشوند و گلرمان با واکنشهایش اجازه ندهد هیچ توپی از خط دروازه عبور و تور دروازهمان را لمس کند.
یکی از اتفاقات مرسوم در فوتبال، انتخاب لقب برای مربیان و بازیکنان است. غالباً هم القابی که با کارایی و عملکرد آنها رابطه مستقیم دارد؛ القابی که بیانگر و معرف مسیری است که برای رسیدن به یک یا چند اتفاق مهم و خاص پیمودهاند. حالا انتظار از تیم ملی فوتبال ایران و تکتک بازیکنانش این است که «ناکام بزرگ» لقب نگیرند.
امیدواریم همانطور که تعدادی از بازیکنان در مصاحبههایشان یادآوری کردند، یک بار دیگر ثابت کنند که ایرانیها مرد روزهای سخت هستند. با تمام وجود بجنگید و مزد تلاشتان را با لبخند و «هورا»ی مردم بگیرید.
* دبیر گروه ورزشی روزنامه ایران