دو عامل تورم و گسترش روزافزون تولید سریال برای شبکه نمایش خانگی با بودجههای کلان، باعث شده هزینه تولید فیلمهای سینمایی سر به فلک بکشد، به گونه ای که بودجه یک فیلم دارای استانداردهای فنی و کیفی قابل قبول، دستکم هشت میلیارد تومان است و یک فیلم دارای گروهی از بازیگران مطرح، دست کم ۱۵ میلیارد تومان هزینه در پی دارد.
به گزارش «تابناک»؛ دقیقهای ۱۰۰ میلیون تومان؛ این تازهترین برآوردها از تولید یک اثر دارای استانداردهای فنی و کیفی است که دست کم نظر منتقدین را به خود جلب کند. اگر یک فیلم سینمایی با زمان حداقلی ۸۰ دقیقه تولید شود، اکنون باید دست کم هشت میلیارد تومان سرمایه گذاری برای آن صورت پذیرد. البته یکی از تهیه کنندگان گفت، میتوان هزینه تولید را همچنان با تولید سریع و کاهش زمان تولید و فیلمبرداری حداقل سه دقیقه در هر جلسه و ضبط در کمتر از ۳۰ جلسه به شدت کاهش داد، اما مسلم است که این روش تولید به مدل فیلمسازی در ایران، خروجی باکیفیتی نخواهد داشت.
البته این شیوه در آمریکا بسیار مرسوم است و اغلب فیلمهای کاندیدای اسکار ۲۰۲۱ در زمانی کمتر از ۳۰ جلسه فیلمبرداری، تولیدشان را به پایان رسانده بود و در عوض مراحل پیش تولید و پس از تولید بسیار طولانی داشتند. با این حال باید در نظر داشت که در سینمای آمریکا، تکنیکهایی نظیر فیلمبرداری با چند دوربین همزمان روتین است یا استفاده از ابزارهای دیجیتال برای برنامه ریزی تولید بسیار رایج است که اساساً در ایران کمتر شخصی دانش استفاده از این ابزارها را دارد، چه رسد به آنکه از این ابزارها استفاده شود. استوری بورد نیز هنوز در ایران رایج نیست و دکوپاژ معمولاً سرصحنه انجام میشود که قاعدتاً سرعت ضبط را پایین میآورد.
با این حال، این اشکالات از گذشته هم بوده و علت وضع موجود، دو عامل متفاوت بوده است؛ نخستین عامل تورم است که باعث شده، کف هزینه تولید یک فیلم آبرومند از سقف هزینههای تولید در سال ۱۳۹۷ فراتر رود. متناسب با تورم، دستمزدهای عوامل به ویژه بازیگران افزایش یافته است. اگر تورم همچنان روند رشد کنونی را داشته باشد و افزایش هزینه تولید بیش از این شود، ریسک سرمایه گذاری در سینما بیش از این فزونی خواهد یافت و احتمالاً شمار فیلمهای تولیدی توسط بخش خصوصی واقعی به شکل محسوسی کاهش خواهد یافت.
عامل دیگر، دستمزدهای بالایی است که برای تولید سریالهای شبکه نمایش خانگی و وی او دیها پرداخت میشود. در دوران شیوع کرونا، بخش عمده ظرفیت سینما که از فعالیت برای وی او دیها دوری میجستند و آن را سطح پایین تلقی میکردند، وارد این عرصه شدند و گروهی که همچنان مقاوت کردند، با دستمزدهای بسیار بالا به خدمت گرفته شدند. این وضعیت باعث شده برخی تهیه کنندگان سینما از ضربه خوردن به شبکه نمایش خانگی ابراز رضایت کنند، چرا که نگرانند با توجه به دستمزدهای پرداخت شده در این بخش، توان تولید فیلم سینمایی با دستمزدهای متعارف را نداشته باشند.
پیش از شیوع کرونا، هر ساله معمولاً کمتر از ده فیلم از طریق گیشه و فروش حق پخشها به سوددهی میرسد، اما با وضعیت موجود، چنین به نظر میرسد که این تعداد در سالهای پیش روی، به کمتر از انگشتان یک دست برسد. قاعدتاً این وضعیت بخش خصوصی واقعی فعال در عرصه تولید را به شدت تضعیف میکند و این بخش بر سینمای بدنه به ویژه کمدی تمرکز عمده خواهد کرد که ریسک عدم بازگشت سرمایه در آن کمتر است و سایر ژانرها به واسطه ریسک بالای بازگشت سرمایه، جذابیت کمتری برای تولید توسط بخش خصوصی خواهند داشت.
با توجه به آنکه حدود ۳۵ درصد قیمت بلیت سینما، به دست تولیدکننده فیلم میرسد و مابقی بین صاحب سالن سینما، پخش کننده و تبلیغات توزیع میشود، برای بازگشت اصلی سرمایه یک فیلم هشت میلیاردی دست کم نیاز به فروش ۲۴ میلیاردی است که با توجه به تورم شدید کنونی، حتی اگر اصل سرمایه با اندکی سود بازگردد، سرمایه گذار مغبون شده است؛ بنابراین، شرایط پیش روی تولید در سینمای ایران از گذشته نیز پیچیدهتر و دشوارتر شده است.