اگرچه ما علاقه داریم همیشه جنبههای مثبت یک اتفاق را ببینیم و سپس به بخش منفی آن بپردازیم، اما به دلیل حساسیت موضوع شاید بهتر باشد، این بار با جنبههای منفی و خطرات عرضه اولیه عمومی برای شرکت ها شروع کنیم.
عرضه های اولیه روش بسیار خوبی برای افزایش سرمایه شرکت ها هستند، اما راه مناسبی برای تأمین سرمایه همه شرکت ها نیستند. برخی از شرکت های بینالمللی مانند IKEA و Mars بدون آنکه سهامشان در بورس عرضه شود و به شرکت سهامی عام تبدیل شوند، توانستهاند بسیار خوب عمل کنند. باقی شرکت ها، مانند Virgin و Dell پسازآنکه سهامشان در بورس عرضه شد، فهمیدند که انتخاب درستی انجام ندادهاند و بعد از مدتی مجبور شدند اشتباهشان را بپذیرند و راه گذشته را تکرار کنند؛ اما چرا برخی عرضه های اولیه شکست میخورند؟
چهار دلیل وجود دارد که مدیران شرکت ها قبل از تصمیم به عرضه اولیه سهام شرکتشان در بورس، باید به آنها توجه کنند و سپس تصمیم درست بگیرند. در غیر این صورت موفقیت عرضه اولیه نیازمند یک معجزه است. این چهار دلیل عبارتاند از:
- عرضه اولیه گرانقیمت است و هزینههای اولیه بسیاری برای شرکت ها به دنبال دارد.
- مدیران کنترل شرکت را از دست خواهند داد. فرض کنید شما مالک یک شرکت خصوصی هستید و قصد دارید سهام شرکت خود را در بورس به عموم مردم عرضه کنید. قبل از سهامی شدن شرکت؛ تا جایی که در محدوده قانون عمل کنید، مجازید کاری را که دوست دارید، انجام دهید. بهقولمعروف نوکر خودتان هستید و آقای خودتان؛ اما زمانی که سهامی عام میشوید، شما باید پاسخگوی سهامدارانتان باشید و هرسال سودهای بیشتر و بیشتری به دست بیاورید تا بتوانید سهامدارانتان را راضی نگه دارید. همینطور باید تمامی تصمیمات استراتژیک خود را برای تحلیل گران شکاک توجیه کنید. سهامداران شما هم قدرت رأیدهی دارند و میتوانند بر ضد قضاوتهای شما رأی بدهند و حتی شما را مجبور به استعفا و رها کردن شرکتی کنند که خود پایهگذار آن بودید.
- سهم مدیران از شرکت کم میشود. در یک عرضه اولیه، شما بخشی از شرکتتان را میفروشید. سرازیر شدن پول امر مطلوبی است، اما هزینه شما آن است که مالکیت شرکت خود و بخشی از سودهای آتی آن را از دست میدهید.
- عرضه اولیه یعنی عرضه به عموم مردم! اکثر ما دوست داریم همهچیز را خصوصی نگه داریم. فرض کنید که شما باید صورتحسابهای بانکی، تهچکها و ریز تراکنشهای کارتهای اعتباری خود را گزارش کنید تا در معرض دید همه قرار بگیرد. این مثال دقیقاً دنیای شرکت های سهامی را نشان میدهد. همهچیز برای کشیدن مو از ماست آماده است و گاهی این موضوع میتواند اطلاعات بسیاری را در اختیار رقیبان شرکت قرار دهد.
اگر جای رئیس یک شرکت خصوصی باشید، با دانستن موارد بالا، آیا هنوز هم فکر میکنید عرضه عمومی شرکت در بورس کار درستی است یا مردد شدهاید و میخواهید بیشتر فکر کنید؟
جالب اینجاست علت اینکه بسیاری از شرکت های بزرگ هنوز سهامشان در بورس معامله نمیشود، همین چهار دلیل است که اصلیترین خطرات عرضه اولیه عمومی به حساب میآیند.
منبع: مدیرمالی