پس شرکت های با نسبت EPS خوب، مخصوصاً به نسبت سایر شرکت ها در همان صنعت، برای خرید مناسب هستند. ولی به خاطر داشته باشید، در سرمایه گذاری، درست مثل بانکداری، آنچه به نظر میرسد ممکن است گول زننده باشد. رشد شرکت نیز از این قاعده مستثنا نیست.
هرجایی که آگهی یک صندوق سرمایه گذاری مشترک به چشمتان خورد، به جملهای شبیه به این خواهید رسید:”عملکرد گذشته، ضامن نتایج آینده نیست.“
و این برای سهام شرکت های بورسی به همان اندازه درست است که برای یک صندوق درست است. درآمدهای گذشته هیچ تضمینی برای درآمدهای آینده نیستند و شما بهعنوان یک سرمایه گذار فقط به درآمدهای آینده علاقهمند هستید. سؤال اصلی در اینجا این است که درآمدهای آینده چگونه رشد خواهند کرد؟
غیر از پیشگوها و افرادی که از نیروهای فرا بشری برخوردارند، تنها کسی که واقعاً میتواند درآمدهای آینده یک شرکت را به شکل دقیقی پیشبینی کند مدیران داخلی آن شرکت هستند. خوشبختانه شما نمیتوانید و نباید با آنها صحبت کنید، چرا که ارتباط کاری با مدیران شرکتها که دارندگان اطلاعات محرمانه شرکت هستند، هم به لحاظ قانونی جرم است و هم اخلاق حرفهای چنین ارتباطی را به شدت رد میکند؛ بنابراین شما قادر به کسب اطلاعات از فرآیند داخلی شرکت ها نیستید.
با این اوصاف، افراد همچنان تلاش خود را میکنند. آنها به خیلی از چیزها نگاه میکنند. از قبیل:
دانستن پاسخ همه این سؤالات، چالش بزرگی است و اینجا جایی است که ما به نسبت قیمت به سود یا P/E بازمیگردیم: این نسبت به واقع نشان میدهد که بیشتر سرمایه گذاران درباره رشد شرکت چگونه میاندیشند.
فقط یک ثانیه راجع به آن فکر کنید. اگر بعضی از سرمایه گذاران فکر کنند که رشد شرکت دچار تزلزل خواهد شد، سهامشان را میفروشند که این کار باعث کاهش قیمت ها خواهد شد. ولی اگر سایر سرمایه گذاران به افزایش رشد شرکت بیندیشند، حاضر خواهند بود تا پول بیشتری برای شرکت پرداخت کنند که نتیجه، افزایش قیمت ها میشود. قیمت در هر بازه زمانی بهترین تخمین هر کس در بازار را منعکس خواهد کرد.
ولی البته، سرمایه گذاران میتوانند در اشتباه باشند و تحلیل بنیادی راجع به همین چیزهاست. این تحلیل شما را ملزم میکند که تحقیق خودتان را انجام دهید و خودتان راجع به رشد آینده شرکت تخمین بزنید. چون شما مثل وارن بافت میتوانید ارزشی را بیابید که بقیه نادیده گرفتهاند و این کار شما را تبدیل به یک سرمایه گذار ثروتمند خواهد نمود.
همانطور که شما احتمالاً تا الآن نتیجهگیری کردهاید، قضاوت راجع به قیمت سهام به همان اندازه که یک علم است، یک هنر نیز هست. شما باید بپذیرید که بعضی چیزها، مثل رشد شرکت در آینده یا وضعیت اقتصاد جهانی قطعی نیستند و این یعنی تکیه بر تجربه گذشته، بهترین تخمین و غریزه خودتان در هنگام ارزیابی آنها.
ولی این به معنی گذشتن از حقایق نیست. معیارهای ملموسی مثل EPS و P/E وجود دارند که شما را راهنمایی میکنند. اگر به طور مثال یک نسبت P/E بسیار بالا باشد، یعنی اینکه بازار فکر میکند که درآمدهای آینده بسیار خوب خواهند بود. به همین خاطر است که سرمایه گذاران حاضرند تا چنین قیمت های بالایی را برای سهام بپردازند تا بتوانند همه درآمدها را نصیب خود کنند. شاید حق با بازار باشد.
ولی شاید مردم درگیر یک مد زودگذر شده باشند که قرار نیست همهگیر شود. )آیا سقوط سال ۱۹۸۷ را به خاطر دارید؟ آیا مقایسه عرضه اولیه فیسبوک در مقابل لینکدین را به خاطر دارید؟) و چیزی که شما به دنبال آن نیستید این است که اسیر هیاهو شوید.
تحلیل بنیادی به شما امکان نخواهد داد تا آینده را با قطعیت تمام پیش بینی کنید. ولی به شما حقایقی را نشان میدهد که میتواند غریزه شما را راهنمایی کند، چیزی که قلب همه سرمایه گذاری های هوشمند است.
منبع: مدیرمالی