جامعه مخاطب و همه آحادمردم بدون هیچ مقدمهای با چالشها و بحرانهایی که آموزش و پرورش با آن روبرو است آشنا هستند. در این یادداشت ضمن معرفی بعضی از این مشکلات و چالشها و راهکارهایی متناسب با آنها پیشنهاد میگردد.
مشارکت پذیری جامع
مشارکت پذیری از جامعه مخاطب و ابواب جمعی این نهاد فراگیر یعنی دانش آموزان، معلمان و والدین میتواند به عنوان مهترین و موثرترین راهکار برای برون رفت از مشکلات کنونی باشد. پذیرش مشارکت این گروههای سه گانه میتواند بسیاری از زیرساختها را ساخته و به سامان کند و برای دست یابی به این مهم به شکل کاملا جدی و موثر ضروری است که مجامع خاصی از این سه گروه با اهداف و سرفصلهای مشخص ایجاد کرد و به شکل سازمان یافتهای از نظرات و تفکرات آنها بهرهی عینی و عملی برد.
این مجامع میبایست به شکلی سازمان یافته به عنوان بازوهای مشورتی برای مدیر مدرسه، مدیر منطقه، مدیرکل و مدیران ارشد ستادی باشند که میتوانند سازههای یک دپارتمان مشورتی قوی قرار بگیرند. بدون نهادینه کردن مشارکت و همفکری این مجامع اصولا امکان تحول در آموزش و پرورش ناممکن و غیرمثمر به نظر میرسد و در کل آموزش و پرورش نیازمند نظام جامع و کامل مشارکت همه جانبه است.
خلاقیت و نوآوری، شیرازه معاونت پرورشی
این معاونت از مدرسه تا ستاد میتواند میدانی برای بروز خلاقیت سه گروه فوق الذکر باشد و اصولا از طریق این معاونت به شکل موثرتری میتوان تربیت پذیری و جامعه پذیری دانش آموزان را به منصه ظهور رساند. آنچه که موجب نهادینه شدن مهارتهای زندگی فردی و اجتماعی میشود و تسهیل کننده تربیت پذیری و جامعه پذیری به حساب میآید این است که تنوع و تکثر فعالیت ها و مجامع دانش آموزی با مشارکت خود ایشان و جامعه معلمان و والدین میباشد.
این فعالیتهای جمعی و گروهی مثل اردوها در کنار فواید کم نظیر و ماندگاری که در تربیت دارند، هزینهبر هستند -هرچند هزینه در تربیت سرمایهگذاری است- که به جای پاک کردن صورت مسئله میبایست با حمایت دولت، مشارکت خیرین و والدین و همچنین ایجاد راههایی برای درآمدزایی به منظور تامین این هزینهها اندیشهورزی کرد و حتی میتوان به نحوی کارشناسی شده راههایی برای درآمدزایی از درون خود این فعالیتها جستجو کرد.
تمرکززدایی و دادن اختیار به مدرسه
یکی از راههای برون رفت از چالشها و موانع در آموزش و پرورش کاهش تمرکز و دادن اختیارات به سطوح پایینتر و مخصوصا مدرسه هست.
مدرسه با محوریت معلم و دانش آموز میتواند در برنامه ریزی درسی، محتوای دروس، برنامه ریزی آموزشی و پرورشی و نحوه اداره مدرسه و غیره بهره بگیرد و برای عملیاتی کردن این راهکار نیازمند ایجاد مجامع دانش آموزی، معلمی و والدین از سطح مدرسه تا بالاتر هستیم. این مجامع نظرات آحاد جامعه مخاطب را احصا و تجزیه و تحلیل و جمع بندی و نهایتا بهترین و کارآمدترین آنها را جمع آوری و به مجامع قانونی مثل شورای عالی آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و معاونتهای پرورشی و آموزشی ارسال تا در تدوین نظام نامه تربیتی و آموزشی به کاربرده شود.
کوچک سازی و چابک سازی
ساختار اداری و اجرایی آموزش و پرورش نیازمند بازبینی اساسیست که میبایست نسبت به بازتعریف ماموریتهای آن اقدام کرد و این موضوع نیازمند بررسیهای کارشناسانه و بهره مندی از نظرات جوامع معلمی و دانش آموزی میباشد.
تولید ثروت
آموزش وپرورش به عنوان نهاد علم ساز میبایست به دنبال یافتن راهی برای تبدیل علم به ثروت باشد و از بدنه کارشناسی خود بهره مناسب ببرد و مشخصا راههایی که پیشنهاد میشود، تبدیل آموزش و پرورش به یک دپارتمان پژوهشی کاربردی است. به این طریق از ظرفیتهای دانش آموزان و معلمان به صورت نیمه حرفهای و حرفهای با مشارکت در سود برای معلم، دانش آموز و سازمان استفاده کرد.
استفاده بهینه از املاک و مستغلات به صورت مشارکت در بهره برداری و اجاره و تغییر کاربری و غیره به شکل صحیح با عنایت به ظرفیتهای قانون اساسی و قوانین عادی و در چهارچوب توصیههای رهبرمعظم انقلاب عمل کرد.
وزیر پیشنهادی برنامه محور
وززارت آموزش و پرورش به استناد سوابق بی ثباترین دستگاه از نظر مدیریت کلان میباشد. این در حالی است که باتوجه به دیربازده و زمان بر بودن امر تعلیم و تربیت و عموما فعالیتهای فرهنگی، آموزش و پرورش بیش از هر دستگاه دیگری نیازمند ثبات در مدیریت است.
این در حالی است متاسفانه همیشه به دلائل مختلف معمولا در همه دولتها آموزش و پرورش با تاخیر به دولت جدید میپیوندد در حالی که به جهت شروع سال تحصیلی ضروری و لازم است که زودتر از همه وزیر آن باید تعیین شود و به اعتراف کارشناسان امر آموزش وقتی که وزیر در آذرماه و دیرترتعیین میشود عملا یک سال تمام از رویکردها و برنامههای دولت جدید و فرایند تعلیم و تربیت عقب میماند.
وقتی که وزیر با تاخیر و تعلل انتخاب میشود باز هم این وزیرآموزش و پرورش است که در مظان استیضاح، برکناری، استعفا و غیره قرار میگیرد و این عملا منجر به بی ثباتی و رکود در فرایند امور آموزش و پرورش میشود.
حداقل توقع از دولتها و مجلسها کمک به تثبیت امور که راس آن وزیر هست میباشد و انتخاب وزیری قابل، توانمند، شجاع، برنامه محور شرط لازم و نشانه همراهی دولت و مجلس و رسانهها و گروههای مرجع میباشد.
باشناختی که از وزیر پیشنهادی هست ایشان فردی با تجربه، دلسوز، متعهد، انقلابی و برنامه محور و به جهت تجارب و سوابقی که دارد، امید میرود که مورد اعتماد مجلس قرار گیرد و در ادامه با همراهی قدرتمند دولت و مجلس بتواند اوضاع را تا حد قابل قبولی به سامان کند.
*کارشناس مسائل آموزش و پرورش