در شروع بیماری کودک علاقه ای به وقایع اطراف خود حتی محرکات شنوائی، محبت پدر- مادر و اطرافیان نشان نمی دهد. بطوری که بعد از مدتی والدین نسبت به شنوائی کودک مشکوک می شوند. اما آزمایشات، اختلال شنوائی را نشان نمی دهند. کودک صدا را می شنود ولی نسبت به آن توجهی ندارد و به قول روانکاوان درک صدا را انکار می کند و وانمود می کند که صدایی نشنیده است. در حالی که در مقابل بعضی اصوات آشنا به خوبی واکنش نشان می دهد و حتی ممکن است از شنیدن آن خوشحال شود. همین مسئله نمایانگر سالم بودن شنوائی است.
از خصوصیات تقریباً همیشگی این کودکان گوشه گیری و تمایل شدید به تنهایی، وسواس، اضطراب است. وجود مادر یا اطرافیان و حتی در آغوش گرفتن و نوازش کودک، واکنشی در او ایجاد نمی کند. این کودکان اغلب از نظر مادران کودکانی آرام و بدون دردسرند. بعضی مادران شکایت می کنند که کودکشان لبخند نمی زند، نوازش کردن و بوسیدن را دوست ندارد و چنانچه در آغوشش بگیرند مانند مجسمه می ماند و تقلا می کند تا هر چه زودتر رهایش کنند. اگر راه رفتن را آموخته باشد همیشه در حال فرار از دیگران است. بودن یا نبودن مادر برایش علی السویه است بطوری که اگر مادر وارد اتاق شود کودک خوشحال نمی شود، و بعد از خارج شدن مادر از اتاق ناراحت نمی شود.
صدا، گفتگوی دیگران و حتی حرکت اسباب بازیها در اطراف کودک نظر او را جلب نمی کند. بطور کلی این کودکان خیلی خونسرد و در مقابل محبت دیگران واکنش های جسمی و روانی از خود نشان نمی دهند. بسیار ساکت هستند و اگر آنها را تنها بگذارند راحت تر به نظر می رسند، ولی در مواقعی بی نهایت ناراحت و بیقرار و پرخاشگر می شوند و صداهای عجیب و غریب از خود در می آورند. به خود سیلی می زنند، موهای خود را می کنند. این کودکان خود را بطور غیر طبیعی بی نیاز از دیگران می دانند. مثلاً اگر کودک مبتلا به اوتیسم خود را زخمی کند کمتر گریه می کند و اگر تب کند و یا ناراحتی داشته باشد از دیگران تقاضای کمک نمی کند. این علائم نمایانگر اختلالات حسی در این کودکان است. ارتباط عاطفی با این کودکان به سختی امکان پذیر است. عدم واکنش از طرف کودک اغلب باعث می شود که والدین او را کودکی خودخواه قلمداد کنند.
در این کودکان صحبت کردن تکراری و یکنواخت و جمله سازی همیشه ناقص است، فرهنگ لغات بسیار ضعیف است و حتی کودک معنی : ” بله” را نمی داند. به همین جهت در مکالمه با دیگران اغلب جملات گفته شده را بطور طوطی وار و بدون درک مفهوم تکرار می کند. بیمار برای خود از ضمیر ” شما ” و برای دیگران ضمیر ” من ” را استفاده می نماید. این کودکان به اسباب بازی مخصوصاً بازی با مهره ها علاقه عجیبی دارند و جالب اینکه طرز چیدن مهره ها و تعداد آنها در خاطر کودک باقی می ماند بطوری که اگر یکی از آنها گم یا مهره ای جابجا شود کودک با یک نگاه متوجه آن می شود. این کودکان حتی به وضع یکنواخت وسایل خانه و طرز چیدن آنها عادت می کنند و هر تعویض یا تغییری در اثاثیه باعث ناراحتی او می شود.
کودکان مبتلا به اوتیسم بعضی کارها را از روی عادت یا براساس آداب مخصوصی انجام می دهند مانند راه رفتن روی نوک انگشتان، تکان دادن دستها در مقابل چشم، پیچیدن نخ و سیم به دور انگشت و همچنین حرکات تکراری و یکنواخت سر و بدن یا تحریک کردن بدن خود مانند استمناء و نظایر آن.
این کودکان در یادگیری مقاومت زیادی به خرج می دهند و منفی گری فراوانی دارند مثلا کمتر غذا خوردن با قاشق و چنگال را یاد می گیرند.
کودکان مبتلا به اوتیسم معمولا زیبا، خوش هیکل، و دارای نیروی بدنی زیادی هستند و در برخورد اول باهوش بنظر می رسند.
علل بیماری اوتیسم