به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۲۲ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که ۱۲۶ هزار زن و کودک قربانی زنده کرونا، نگرانی از چوب و پیاز بودجه ۱۴۰۱ و تکرار حواشی ۱۴۰۰، دو مشکل روسها به روایت تورگنیف و تصمیم عجیب شورای عالی کار در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای امروز روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
مهسا جزینی، دبیر گروه سیاسی شرق طی یادداشتی با عنوان بازگشت خانواده به آیتالله مطهری؟ نوشت: توجه اخیر داماد و پسر به آن بخش از آرا و اندیشههای پدرزن و پدر که در همه این سالها جزء یکی از مغفولترین و شاید در حاشیهترین آثار مرتضی مطهری بوده است، بیدلیل نیست. نوشتهای بهجامانده از ایدئولوگ انقلاب که در قالب مقالهای به نام «مشکل اساسی در سازمان روحانیت» سال ۱۳۴۱ در کتاب «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت» چاپ و منتشر شده، توجه علی لاریجانی را این روزها به خود جلب کرده است. «نه» شنیدن از قدرت، ابتدا چهرههای سیاسی را وارد وادی حیرت میکند، اما مزیت بعدیاش این است که به فراخور، ظرفیتی از یک نگاه انتقادی به گذشته و عملکردها را به رویشان باز میکند. علی لاریجانی هم که کمکم دارد از شوک بعد از وقوع حادثه خارج میشود، حالا به دنبال یافتن پاسخ یا پاسخهایی برای همه چراهایش است. مشخص است که در ذهن او غوغایی از سؤال برپاست.
سؤال بنیادین یا پرسش اساسی و اولیهای که نه تنها علی لاریجانی بلکه همه اسلافش بعد از بیمهری در همه این سالها با آن روبهرو شدهاند، قطعا این است: «چرا اینطور شد؟ چرا به اینجا رسیدیم؟» سیاسیون کنار رفته یا کنار گذاشتهشده، در پاسخ به این سؤالها مسیرهای متفاوتی را رفته و به جوابهای متفاوتی هم رسیدهاند. به نظر میرسد که علی لاریجانی در نخستین قدمِ این کندوکاو در گذشته، چاره را در بازگشت به بنیانگذاران دیده است. احتمالا یکی از روزهایی که غرق تفکر بوده، به یاد جزوهای کوچک از مرتضی مطهری افتاده است. آن را از گوشه کتابخانه برداشته و این بار از زاویه نگاهی دیگر خوانده است. احتمال دارد از این هم تعجب کرده باشد که چرا این نظرات مرتضی مطهری تاکنون چندان جدی گرفته نشده است؟ یا حتی چرا برای خودش چندان جدی نبوده است؟ اینها البته همه حدسها و گمانهزنیهای ماست از این رو که داماد آیتالله مطهری همین چند روز اخیر گفته است: «راز بسیاری از نابسامانیهای فکری دهههای اخیر در همین وابستگی سازمان روحانیت به دولتها نهفته است. در عالم تشیع روحانیت از اساس یک نهاد مستقل از قدرتهای حاکم و اقتصادی بود». آن مقاله معروف آیتالله مطهری یک پاراگراف مشهور دارد که میگوید: «اگر اتکای روحانی به مردم باشد، قدرت به دست میآورد، اما حریت را از دست میدهد و اگر متکی به دولتها باشد، قدرت را از کف میدهد، اما حریتش محفوظ است.»
نظر پسر البته زودتر از داماد خانواده به این بخش از نظرات پدر جلب شده بود. علی مطهری هم مشابه سخنان لاریجانی را قبلا گفته بود؛ مثل اینکه: «شهید مطهری میگویند روحانیون پستهای دولتی را اشغال نکنند مگر در اضطرار و این اضطرار ادامه پیدا کرده است و ۴۰ سال به طول انجامیده است و سرانجام خوبی نیز ندارد... اینکه مردم احساس کنند روحانیت مسئول تأمین گوشت و مرغ و برنج و سیبزمینی آنها هستند، خوب نیست و رفتهرفته از نفوذ کلام روحانیت کم میکند و ما باید به این حالت پایان بدهیم». علی مطهری مدتهاست از سنگر حفظ وضع موجود به وادی انتقاد و اصلاح کوچیده است حالا به نظر میرسد داماد هم همسنگر او شده است.
مرتضی خبازیانزاده روزنامهنگار طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان معنای سخنان حسن عباسی چیست؟ نوشت: حسن عباسی، از چهرههای شناخته شده دلواپسان و تندروها اظهار داشته است که «ما باید کاخ سفید را به حسینیه بدل کنیم». این سخنان و سخنانی از این دست، در روزهایی مطرح شده که مذاکرات وین برای روشن شدن وضعیت برجام در جریان بوده و تیم ایرانی برای رسیدن به توافقی برد-برد، که طی آن تحریمهای ظالمانهی آمریکا از سر ملت و اقتصاد برداشته شود در تلاش است. نکتهای که در این بین وجود دارد این است که فرهنگ این سرزمین چنان هاضمه قدرتمندی دارد که سخنانی سختتر از این را به آسانی تحمل میکند. با این همه تاثیرگذاری موضوعی دیگر است و قرار نیست هر حرفی که شنیده میشود، لامحاله تاثیر قطعی داشته باشد.
سهل است که این سخنان برای شنوندگانی که در پای سخنرانی عباسی بودهاند هم چندان محلی از اعراب ندارد. اینکه کسی بر بنیادهای فکری خود چنان استوار باشد که بخواهد کاخ سفید را حسینیه کند، البته محل جدل نیست، اما احتمالا خود عباسی هم بهتر از هر کسی میداند که چنین سخنانی چقدر مقرون به واقعیت هستند. شاید این سوال مطرح شود که دلیل به زبان آمدن چنین سخنانی چه میتواند باشد؟ اگر این سخنان مجرد از اتفاقات سیاسی در نظر گرفته شود، یک معنا دارد و اگر با اتفاقات سیاسی که در حوزه بین الملل در جریان است در نظر گرفته شود، معنای دیگری به خود میگیرد که از قضا تلختر از حالت اول است. در حالت اول، سخنان عباسی را میتوان نماد و نشانهی آمال و آرزوهایی مبتنی بر گسترش فرهنگ شیعی در سراسر جهان دانست که میتواند مورد بحث و گفتگو قرار گیرد. در حالت دوم همزمانی با روزهای پایانی مذاکرات وین است که موضوع را قدری پیچیده میکند. سوال این است که چرا وقتی مذاکرات احیای برجام به روزهای پایانی نزدیک میشود، عباسی باید چنین سخنانی به زبان بیاورد؟ آیا کسی از ایرانیان میتواند فشار سنگینی را که بعد از خروج آمریکا از برجام به مردم و اقتصاد این کشور وارد شد فراموش کند؟ هنوز که هنوز است جهش ناگهانی قیمت ارزهای خارجی و سقوط ارزش پول ملی بر گرده اقتصاد و معیشت مردم سنگینی میکند و دقیقا به خاطر همین فشار سنگین اقتصادی بوده که در سطح کلان تصمیم گرفته شد که اگر لغو تحریمها، با در نظر گرفتن شروط ایران امکان داشته باشد، بدون فوت وقت صورت پذیرد. نکتهای که شاید مستمعان عباسی باید به آن توجه کنند این است که در حال حاضر مسئولیت مذاکرات احیای برجام با باقری کنی است.
سیاستمداری که تا قبل از دولت فعلی از مخالفان برجام بوده و هنوز با یک جستجو میتوان سخنان او را در مخالفت با برجام در فضای مجازی مشاهد کرد و خواند. به عبارت دیگر مستمعان حسن عباسی باید توجه کنند کسی که در حال حاضر و بنا به ضرورتهای ملی و اقتضائات سیاسی و اقتصادی تلاش میکند که آمریکا را وادار به پذیرش شروط ایران کند، خود از مخالفان برجام بوده، اما امروز در موقعیت شخصیتی سیاسی نیست که کارزارهای سیاسی را مبنای تصمیمگیری خود قرار دهد. او اکنون باید تنها و تنها منافع ملی را در نظر بگیرد. درست در چنین هنگامهای است که حسن عباسی سخنانی را به زبان آورده که فقط مناسب نشان دادن عصبیتی است که به هر قیمت میخواهد تصویری ترسناک از ایران به جهانیان مخابره کند وگرنه مطرح کردن اینکه «بر سر زنان شان حجاب میکنیم و کلیات دین اسلام را میبایست بپذیرند» چه معنایی دارد؟
میثم مهرپور کارشناس ارشد اقتصاد طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز با عنوان تحریم اقتصاد روسیه، فرصت یا تهدید؟ نوشت: جنگ درگرفته میان روسیه و اوکراین اگر چه در ظاهر ماجرا، جنگی میان دو همسایه یا دو کشور در مقابل یکدیگر است، اما تبعات و پسلرزههای آغاز این تقابل، مرزهای این دو کشور و حتی قاره اروپا را درنوردیده و به مسالهای بینالمللی تبدیل شده است. حضور آمریکا و متحدانش در راستای حمایت از اوکراین و تمرکز آنها بر استفاده از ابزارهای اقتصادی به جای ابزارهای سیاسی، نظامی و... نشاندهنده ورود جهان به مرحله جدیدی از روشهای تقابل است. چند روز پس از آغاز این جنگ بود که آمریکا به عنوان یکی از حامیان اوکراین در واکنش به حملات روسیه، مجموعهای از بانکهای روسی از جمله اسبربانک (sber) و ویتیبی (VTB) را تحریم و صدها میلیارد دلار از ذخایر ارزی بانک مرکزی روسیه را مسدود کرد. تحریمهایی که شباهتهای زیادی به تحریمهای صورتگرفته علیه بانک مرکزی و نظام بانکی ایران طی یک دهه گذشته دارد، به نحوی که بعد از تحریمهای صورتگرفته علیه اقتصاد ایران که از دهه ۹۰ شمسی آغاز شده و تا امروز نیز ادامه دارد، تحریمهای چند روز گذشته آمریکا و متحدانش علیه روسیه را میتوان سنگینترین و شدیدترین تحریمهای شکلگرفته در دنیا در حوزه بانکی و پولی دانست. تحریمهایی که خیلی زود اثراتی را بر اقتصاد روسیه برجا گذاشت. ریزش بیسابقه شاخص بورس مسکو و سقوط شدید ارزش روبل، از جمله این اثرات بود. البته ریزش بازار بورس مسکو نیز تا حدود زیادی تحت تاثیر ریزش قیمت سهام بانکهای این کشور در بورس مسکو بود که از جمله آنها میتوان به ریزش ۴۳ درصدی قیمت سهام اسبربانک به عنوان بزرگترین بانک روسیه اشاره کرد.
در میان اتفاقات رخداده در شرق اروپا، براساس شواهد موجود در سوی دیگری از این قاره مذاکرات ایران با کشورهای ۱+۴ در روزهای پایانی خود قرار داشته و موارد محدودی برای حصول توافق نهایی میان طرفین مذاکره باقی مانده است. این در حالی است که نتایج این مذاکرات هر چه باشد- تحقق یا عدم تحقق توافق- شرایط امروز دنیا و استفاده آمریکا و متحدانش از ابزارهای اقتصادی علیه مخالفان خود، نشاندهنده این واقعیت است که تنها شرط رفع تحریمها برای همیشه، کاهش وابستگیهای اقتصادی و تحریمناپذیر کردن اقتصاد است. تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپایی علیه اقتصاد روسیه بویژه نظام بانکی این کشور، فرصت را برای اقتصادهای مستقل و تحریمشده از سوی آمریکا فراهم میکند تا با افزایش همکاریهای اقتصادی و اشتراک تجربیات خود از تحریمها، عملا از تاثیرگذاری تحریمها کاسته و به دنبال گسترش و تعمیق روابط اقتصادی باشند. برای مثال در حالی که برخی کشورهای اروپایی و آسیایی از جمله ژاپن، اتریش، انگلستان، کرهجنوبی و... طی روزهای اخیر فعالیت بانکهای روسی در خاک خود یا فعالیتهای بانکهای خودشان در خاک روسیه را تعلیق کردند، حضور و گسترش فعالیت بانک ایرانی «میربیزنس» در روسیه با توجه به رشد نسبی تجارت میان ۲ کشور طی سالهای اخیر، میتواند مسیر تحولی مناسبی را برای اقتصاد ایران و روسیه آغار کند؛ لذا حتی در صورت لغو تحریمهای اقتصادی ایران، نگاه تهران به مسائل و شرکای اقتصادی خود باید نگاهی بلندمدت بر اساس تجربههای کسبشده طی دهههای اخیر باشد. به نحوی که شاهد بودیم بعد از پذیرش برجام در سال ۹۴، دولت وقت ایران با فراموشی شرکای تجاری کشور در زمان تحریمها به صورت افراطی به سمت شرکتهای اروپایی و برخی متحدان آسیایی آمریکا حرکت کرد، اما در نهایت با خروج ترامپ از برجام این شرکتها حتی زودتر از خود آمریکا (!) به دنبال عملیاتی شدن تحریمهای آمریکا علیه اقتصاد ایران بوده و تمام فعالیتهای تجاری و اقتصادی خود در ایران را ملغی کردند؛ موضوعی که امروز در روسیه نیز شاهد آن هستیم و کشورهایی مانند اتریش، انگلستان، آلمان، کرهجنوبی و... به صرف خواست - بخوانید دستور- آمریکا حتی به رغم تبعات اقتصادی این اقدام برای خودشان، قید ادامه فعالیتهای بانکی در روسیه را زدند؛ لذا اولویت دادن به همکاری اقتصادی با کشورهای همسایه و اقتصادهای بزرگ شرق مانند چین، هند و روسیه میتواند قدرت مانور و چانهزنی ایران در مراودات اقتصادی و انتخاب شرکای تجاری خود را افزایش دهد.