به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه یکم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که چالش انتخابات هیات رئیسه مجلس، قرار تصمیمهای سخت علیه فسادهای دولتی، ردپای مافیا در تجهیزات پزشکی و جهان در تکاپوی واکسن «آبله میمون» در صفحات نخت روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
سیدمحمد بحرینیان طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان چند پیشنهاد در باب پیوست رسانهای جراحی اقتصادی نوشت: اقدام بزرگ دولت سیزدهم در شروع جراحی اقتصادی، آنهم در شرایطی که هنوز چند ماه تا یکسالگی دولت باقیمانده، ستودنی است. صحبت مستقیم رئیسجمهور با مردم از رسانه ملی، حضور او و همکاران ارشدش در مراکز خرید و در میان مردم و آغاز واریز یارانه بهحساب برخی دهکها همزمان با سخنان رئیسجمهور، از نقاط برجسته کنش رسانهای دولت و بهویژه شخص رئیسجمهور است. بهعکس برخی واکنشهای دلسوزان، معتقدم تیم رسانهای دولت در این حوزه درمجموع عملکرد قابل قبولی داشته است.
در این باب، چند پیشنهاد رسانهای دیگر مطرح است؛
یک. تأکید چندباره دولتمردان بر اینکه دولت پا در مسیر سختی گذاشته یا آنکه رئیسجمهور آبروی خود را در دست گرفته، صرفنظر از تلاش مخلصانهای که دولتمردان به خرج دادهاند، از منظر رسانه درست نیست. مخاطب، بهویژه اگر کمتر برخوردار و نگران آینده باشد، از خود سؤال میکند که مگر چه اتفاق سخت و ترسناکی قرار است رخ دهد که دولتمردان در مواجهه با مردم، مرتب اینگونه سخن میگویند. ضمن آنکه تجربه هم نشان داده که هر کس با جلب همراهی مردم، پا در مسیر اصلاحات جدی بگذارد، جایگاه بالاتری هم در میان مردم خواهد یافت و هر که از آن فاصله بگیرد، با افت شدید سرمایه اجتماعی مواجه خواهد شد.
دو. ایراد سخنان ضدونقیض از سوی مسئولان اقتصادی، میتواند حس بلاتکلیفی و رهاشدگی را در میان مردم به وجود آورد. هرچند با قاطعیت رئیسجمهور، کمتر شاهد این مورد بودهایم، اما کمترین مقدار ناهماهنگی هم زیاد است.
سه. مطمئنا مجموعه تصمیمات دولت در حوزه جراحی اقتصادی، متکی به کار کارشناسی متخصصان و اساتید اقتصاد بوده است. در چند هفته گذشته، شاهد انتقادات و نقد و نظرهای بسیاری در این زمینه بودهایم که برخی اعداد و ارقام اعلامی توسط دولت را به چالش کشیدهاند. هرچند پاسخ برخی از نقدها از سوی کارشناسان و مسئولان دولت مطرح گردیده، اما همچنان بسیاری از نقدهای دلسوزان بدون جواب باقیمانده است. هرچند نباید خیلی درگیر بازیهای رسانهای شد، اما هیچ نقد دلسوزانه و حتی شبهه بدخواهانهای نباید بدون جواب مستند و مستدل و علمی باقی بماند. با توجه به گستردگی تیم اقتصادی دولت، خوب است رئیسجمهور محترم یکی از دستیاران ارشد اقتصادی خود به همراه یک گروه اقتصادی و رسانهای را مسئول شفافسازی ابعاد و پاسخگویی به انتقادات و اشکالات جراحی اقتصادی کند.
مهدیه بهارمست طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان معضل طوفانهای گرد و غبار پاسکاری میشود نوشت: انگار آلودگی هوا دست از سر پایتخت برنمیدارد. دیروز باز هم شاخص آلودگی هوا بر اساس اعلام شرکت کنترل آلودگی هوا روی عدد ۱۶۰ قرار گرفته و هوای تهران به وضعیت قرمز رسید؛ بنابراین تنفس در این هوا برای همه افراد جامعه خطرناک بود. این در حالی است که سازمان هواشناسی هشدار داده تا پنج روز آینده گردوخاک از غرب کشور به تهران وارد میشود.
از ابتدای سال دو روز هوای پاک و ۴۲ روز هوای قابل قبول و ۱۳ روز هوای آلوده برای گروههای حساس جامعه، سه روز ناسالم برای همه افراد و یک روز هوای خطرناک داشتهایم.
منابع آلودگی در حالی برای مسوولان شناخته شده، که بعد از سالها درگیری هنوز راهکاری برای رفع آن در نظر نگرفتهاند. اگرچه برخی مسوولان ریشه اصلی گرد و غبار را دجله و فرات عنوان میکنند، اما براساس گزارشهای سازمان محیطزیست، مسوولان امر آدرس اشتباهی به مردم میدهند. بیشترین منشاء اتفاقهای اخیر تهران کانونهای گردوغبار داخلی است، زیرا در اطراف تهران چشمههای ریزگرد بالفعل و بالقوه فراوانی از جمله تالاب بندعلیخان ورامین وجود دارد که تاکنون سازمانهای مربوطه در این زمینه برنامه خاصی برای مدیریت این کانونها ارائه ندادهاند. از طرفی در حوزههای شرق، جنوب و حتی در حوزههایی از غرب تهران نیز چشمههای بالفعل و بالقوه ریزگرد داریم. اگر کمی از تهران دور شویم وضعیت تالابها هم بسیار وخیم عنوان شده است.
یکی دیگر از علل ایجاد طوفانهای گرد و غبار در کشور چرای بیرویه دام در ایران است. در حال حاضر این چرای سه برابر ظرفیت مراتع کشور است. کاهش منابع آب، کاهش پوشش گیاهی، استفاده بیش از حد از خاک، کشاورزی ناپایدار و نادرست، رعایت نشدن حقآبههای زیستمحیطی، نبود مدیریت سرزمینی، تغییر اقلیم و کسری مخازن سدهای کشور از جمله دلایل بروز طوفانهای گرد و غبار است. مطابق مطالعات انجامشده در وزارت نیرو، در گذشته سهم منشاء گرد و غباری که در ایران به وجود میآید ۶۵ درصد متعلق به عراق، ۱۶درصد به سوریه، ۹ درصد به عربستان، هشت درصد به ایران و ۲ درصد به ترکیه بود، این درحالی است که اکنون سهم تولید گرد و غبار داخلی افزایش یافته و یکی از عوامل مهم آن کاهش منابع آبی است. همچنین براساس گزارشهای وزارت نیرو دوره برگشت خشکسالیها بین هفت تا ۱۰ سال است، در حالی که دورهتر سالی دو سال است به این معنا که ممکن است یک یا دو سال «تر» داشته باشیم و مجدد خشکسالی تداوم یابد. چهبسا در حال حاضر از ۶۰۹ دشت ایران بیش از ۴۲۰ دشت بحرانی است و بیش از چندین دشت هم از ظرفیت آبی قابلتوجهی برخوردار نیستند. همین امر منجر به بروز طوفانهای گرد و غبار در کشور میشود.
با این حال سالهای گذشته سازمان محیط زیست که متولی مالچپاشی روی کانون ریزگردها بود، هر سال برای جلوگیری از همین طوفانها روی برخی از اراضی و کانونهای گردوغبار مالچهای نفتی میپاشید که البته از لحاظ محیطزیستی نیز توصیه نمیشود. اما همین امر منجر به تثبیت خاک و عدم بروز طوفان گردوغبار در ایران میشد. چندین سال است که به دلیل هزینههای گزاف مالچپاشی، این عمل توسط این سازمان صورت نمیگیرد. در هر صورت بنا بر گزارشها این روزها سازمان محیطزیست همانند سالهای گذشته به معضل آلودگی هوا کمترین توجهی نمیکند. حتی اگر از مسوولی راهکار اجرایی آن را بپرسیم، به سازمان دیگر پاس میدهد؛ بنابراین پاسکاری مسئولان در امر خطیر رفع بحران آلودگی هوا بیش از همیشه به چشم میآید. این در حالی است که تنفس در این هوا برای تمامی شهروندان خطرناک است. از قضا طی روزهای آلوده میزان مراجعهکنندگان با علائم تنگینفس و سرفه به مراکز درمانی سه برابر میشود؛ بنابراین اگر دولت درخصوص رفع آلودگی هوا برنامه مدونی نداشته باشد، وضعیت سلامت مردم نگرانکننده میشود.
سیدعبدالله متولیان طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان چرا «روحانیت هوشمند» مخالفان بیشتری دارد؟ نوشت: در نگاه رهبر معظم انقلاب امروز روشنگری دینی مهمترین زرهی است که جامعه اسلامی ما میتواند بر تن خودش بکند و در مقابل حملات دشمن بایستد؛ لذا با روحانیت و حضور فعال روحانی مخالفند. اگر روحانی مؤمن و فعال و کارآمد و هوشمند و هوشیاری باشد، با او بیشتر مخالفند و او را بیشتر آماج حملات خودشان قرار میدهند. امروزه قلمهای مزدور و دستهای فروخته شده به دشمن، در کار آنند که این پشتوانه معنوی انقلاب را در چشم مردم تضعیف کنند. دشمن انقلاب، جامعه روحانیت را در صورتی تحمل میکند که روحانیون از دخالت در امور سیاست و حضور در صحنههای انقلاب کنار بکشد و مانند جمعی از روحانیون بیخبر و متحجر گذشته و حال، به کنج مدارس و مساجد اکتفا کند و کشور و زندگی مردم را به آنان بسپارند و از جمله پدیدههای پرمعنی آن است که در تمام مدت مبارزات و نیز سالهای پس از پیروزی، علمای متحجر و بیخبر از حوادث کشور و دور از جریانهای سیاسی، هیچگاه در معرض تهاجم دشمنان قرار نگرفتند. بلکه حتی گاه مورد ستایش و تمجید نیز واقع شدند و حملات جسمی و تبلیغی و حتی تهمت ارتجاع و واپسگرایی از سوی روشنفکرنمایان عامل بیگانه، تنها متوجه علما و روحانیونی شد که از لحاظ اندیشه سیاسی و نوآوریهای عرصه علم و عمل، درخشیده و به عنوان قشری پیشرو و مترقی و آگاه، شناخته شده اند.
قدرشناسی از روحانیون بزرگوار و تبعیت از آنان، که هدف آماج حملات دشمن هستند وظیفهای دینی و ملی و انقلابی است. روحانیت مهمترین و کارآمدترین پشتوانه معنوی انقلاب و در همه صحنهها در کنار مردم بوده و به همین دلیل همواره آماج حملات تخریبی، فیزیکی و رسانهای است، اما فراتر و خطرناکتر از هجمه دشمن به روحانیت، تحجّر و واپسگرایی برخی از روحانیون و توجه به منافع شخصی و دنیاطلبی و روی آوردن به زیورهای مادی و سوء استفاده از امکانات اجتماعی است که خطرش برای روحانیت متعهد، به مراتب بیشتر از حملات دشمن است.
وجه ممیزه روحانیت در عرصههای اجتماعی ساده زیستی (به تعبیر امام راحل زی طلبگی) و پرهیز از تجمل گرایی و اشرافیگری است. آلوده شدن دامان برخی روحانیون در عرصههای سیاسی به اشرافیگری بیشترین لطمه را به وجهه روحانیت متعهد و انقلابی زده و طمع ورزی دشمنان برای پیشبرد اهداف آنان در تخریب را در پی داشته است. تعلق خاطر روحانیت به جناح بندیهای سیاسی نیز در تخریب وجهه روحانیت بی تأثیر نبوده است. شکی نیست که توجه به مسائل و دغدغههای مردم بهعنوان اولویت روحانیت باطلالسحر اقدامات تخریبی دشمن تلقی میگردد. در میان مردم بودن، درک فضای عمومی جامعه و توجه به مسائل اجتماعیای که مردم با آنها درگیرند اهمیت بسیاری دارد؛ و نکته آخر اینکه روحانیت باید از لحاظ علمی به مردم پاسخگو باشد. مردم باید احساس کنند روحانیت از لحاظ علمی پاسخگوی نیازهای جامعه است و به درد جامعه میخورد؛ بهگونهای که اگر روحانیت نباشد، مشکلاتی پدید خواهد آمد.