به گزارش تابناک به نقل ازهمشهری آنلاین، مدتی قبل خانواده مردی ثروتمند به اداره پلیس پایتخت رفتند و خبر از ناپدید شدن وی دادند. آنها گفتند که مرد گمشده آخرین بار با یکی از دوستانش به نام یاسر قرار صبحانه داشته و قصد داشتند با هم به کله پزی بروند و کله پاچه بخورند اما از آن پس، وی ناپدید شده است.
با اعلام این شکایت، گروهی از ماموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران تحقیقات خود را برای یافتن ردی از مرد ناپدید شده شروع کردند تا اینکه چند روز بعد جسد سوخته او توسط چوپانی در بیابانهای اطراف کرج کشف شد. مرد ثروتمند ابتدا هدف ضربات چاقو قرار گرفته و بعد جسدش را به آتش کشیده بودند. در ادامه تحقیقات مشخص شد که همان روز یاسر(دوست مقتول) خودروی وی را به مقابل خانه آنها برده و پس از پارک ماشین، آنجا را ترک کرده است. سرایدار ساختمان مقتول که آن روز یاسر را دیده بود، میگفت که وی به شدت دستپاچه و سراسیمه بود و ادعا کرد که مقتول مشغول کارهایش است و از او خواسته ماشینش را به مقابل خانه اش منتقل کند. به این ترتیب نام یاسر به عنوان مظنون اصلی در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفت. اما وی خانه و زندگیاش را ترک کرده و متواری شده بود. در این شرایط حکم ممنوع الخروج شدن مرد مظنون نیز صادر شد تا اینکه برای پلیس محرز شد که او در جنایت دست دارد.
انکار عجیب
تحقیقات نشان میداد که یاسر پس از جنایت با تهیه بلیت ترکیه قصد خروج از کشور را داشته اما به محض حضور در فرودگاه متوجه شده که ممنوع الخروج است. او سپس از تهران فرار کرده و خودش را به یک شهر مرزی رسانده و همه شواهد نشان میداد که قصد دارد به صورت غیرقانونی کشور را ترک کند. اما با حضور پلیس، وی غافلگیر و دستگیر شد.
متهم پس از انتقال به تهران، دیروز در دادسرای جنایی پیشروی قاضی محمد وهابی، بازپرس شعبه دوم قرار گرفت اما به طرز عجیبی قتل را انکار کرد. این درحالی بود که کارتهای بانکی مقتول نیز در جیبهای مرد مظنون کشف شد و بررسیها نشان میداد که وی روزانه ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان از حساب مرد ثروتمند برداشت میکرده است. با این حال مرد جوان منکر قتل شد و گفت: من با مقتول در یک باشگاه ورزشی آشنا شدم و اگرچه تفاوت سنی داشتیم، اما به تدریج رابطه ما صمیمی شد تا جایی که او کارتهای بانکیاش را در اختیارم قرار داد تا کارهای مالی او را انجام بدهم.
وی ادامه داد: البته خودم هم رستوران دار هستم و وضع مالی بدی ندارم. آخرین بار هم با مقتول برای صرف کله پاچه قرار گذاشتیم و با هم صبحانه خوردیم. بعد از صرف صبحانه او را به یکی از مناطق تهران بردم و گفت باید چند تا کار انجام بدهد. او از من خواست منتظرش نمانم و ماشینش را به مقابل خانه اش ببرم و تحویل سرایدار بدهم. من هم دستورش را اجرا کردم و بعد از آن دیگر از سرنوشت او بیخبر بودم.
وی درباره برداشت پول از حساب مقتول گفت: ما با هم کار میکردیم و مراودههای مالی داشتیم به همین دلیل کارتش پیش من بود و با درخواست او از حسابش پول برداشت کردم. متهم در ادامه درباره نقشه اش برای خروج از کشور نیز گفت: من ازسرنوشت مرد گمشده بیخبر بودم و با تهیه بلیت قصد داشتم به دیدن خواهرم که در ترکیه زندگی میکند بروم، اما در فرودگاه متوجه شدم ممنوعالخروج هستم. بعد از آن به شهرستان سراب رفتم تا یکی از دوستانم را ببینم، اما پلیس تصور کرد که میخواهم قاچاقی و از کشور خارج شوم و دستگیرم کرد.
درحالیکه متهم مدعی شده، از حساب مقتول زمانی که زنده بوده و با دستور خودش پول برداشت کرده است، اما ماموران متوجه شدند که تمام برداشت پول از حسابهای مقتول، بعد از مرگ او انجام شده است. دلیل دیگری که حکایت از قاتل بودن مرد مظنون دارد نقشه او برای فرار از کشور است. همچنین آخرین بار وی با مقتول قرار صبحانه داشته و پس از آن دیگر کسی مقتول را ندیده بود. حتی به گفته سرایدار آخرین بار متهم، خودروی مقتول را به مقابل خانه اش برده در حالیکه سراسیمه و دستپاچه بوده است. تکههای پازل وقتی کنار هم چیده شد نشان داد که کسی جز مرد مظنون، عامل جنایت نیست و در این شرایط وی با دستور بازپرس جنایی بازداشت شده و تحقیقات از او ادامه دارد.