به گزارش تابناک؛ روزنامههای امروز شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که میانجیگری عراق میان قاهره و تهران، ماجرای شاسی بلندها همچنان ادامه دارد، چهار پیش بینی از اقتصاد ۱۴۰۲ و سبقت رقبای نفتی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
علی پالیز طی یادداشتی در شماره امروز جوان نوشت: توافق سیاسی بین ایران و عربستان برای بازگشایی سفارتخانههای دوکشور در قالب سه سطح تحلیل بینالمللی، منطقهای و ملی قابل بررسی است:
۱- بینالمللی: نظام بینالملل در سال ۲۰۲۳ قابلمقایسه با ۲۰ سال پیش نیست که امریکا بتواند از آن سوی کره خاکی لشکرکشی کرده و اقدام به اشغال نظامی کشوری مستقل در غرب آسیا نماید. اکنون در نظام بینالملل سایر قدرتهای جهانی اعم از چین و روسیه در مناطق مختلف جهان منافعی برای خود تعریف کردهاند و در راستای تحقق این منافع از ابزارهای متفاوتی استفاده میکنند. چین در منطقه غرب آسیا برای خود منافع اقتصادی تعریف کرده است که از مهمترین آنها میتوان به امنیت انرژی اشاره کرد. چین که قبل از این خود را بازیگری صرفاً اقتصادی معرفی میکرد، اکنون به منظور نیل به منافع اقتصادی خود با میانجیگری بین ایران و عربستان برای بهبود روابط فی مابین دو کشور، عملاً در راستای کاهش تنش در منطقه غرب آسیا و پایداری جریان انرژی حرکت کرده و خود را به عنوان قدرت جهانی که در مناطق مختلف اقدام به بازیگری سیاسی میکند به منصه ظهور رسانده است. توافق اولیه بین ایران و عربستان به منظور برقراری مجدد روابط سیاسی را میتوان به نوعی تغییر در موازنه قوا بین قدرتهای بزرگ در نظام بینالملل قلمداد کرد و نتیجه آن عبارت است از افول قدرت هژمونیک امریکا در عرصه نظام بینالملل و ظهور چین به عنوان قدرتی تأثیرگذار در مناسبات جهانی.
۲- منطقهای: رابطه بین ایران و عربستان به عنوان دو ضلع مثلث رهبری جهان اسلام در منطقه غرب آسیا بعد از انقلاب اسلامی ایران همواره دچار فراز و نشیب بوده است. در طول یک دهه گذشته اتفاقاتی را که مابین دو کشور افتاده میتوان به مثابه بازی باخت- باخت تلقی کرد. عربستان از زمان وقوع بیداری اسلامی در سال ۲۰۱۱، رویکرد خصمانهای را در قبال برخی کشورهای منطقه از قبیل سوریه اتخاذ کرد. این رویکرد موجب شد که دو کشور رقیب سنتی یعنی ایران و عربستان، روابطشان با یکدیگر تحتالشعاع قرار گیرد. عربستان به دنبال تجزیه سوریه بود و ایران حامی حفظ تمامیت ارضی آن. به دنبال این کشمکش، اتفاقاتی همچون لشکرکشی عربستان به یمن در سال ۲۰۱۵، قتل عام شیعیان در حج سال ۲۰۱۵، اعدام شهید شیخ نمر از سوی عربستان در سال ۲۰۱۶ و اتفاقاتی از این دست از سوی عربستان و تشکیل ائتلاف محور مقاومت به رهبری ایران در راستای حمایت از ملتهای مظلوم و تمامیت ارضی کشورهای منطقه در چارچوب اهداف و آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی، باعث شعلهورتر کردن دشمنی بین دوکشور و در نهایت قطع رابطه سیاسی بین دوکشور شد. بعد از هفت سال قطع ارتباط، عربستان به این نتیجه رسیده که اقدامات خود را در راستای افزایش تنش در منطقه کاهش دهد و با برقراری ارتباط سیاسی با ایران، وجهه خود را در نظام بینالملل و جهان اسلام بهبود بخشد. به نظر میرسد ایران نیز در دوره جدید بخواهد نقش متفاوتی در منطقه بازی کند و به عنوان کشوری تأثیرگذار در جهان اسلام رویکرد دوستانهتری نسبت به سایر کشورها اتخاذ کند.
۳- ملی: دولت سیزدهم همواره بر سیاست همگرایی مثبت با همسایگان در عرصه سیاست خارجی تأکید کرده است. طبق این رویکرد، دولت در سیاست خارجی خود تمرکز را بر ظرفیت ارتباطگیری با دولتهایی گذاشته است که تاکنون مورد غفلت واقع شده بودند. تمرکز بر ارتباط با کشورهای آسیای مرکزی و عضویت در سازمان شانگهای از نمونههای موفق این رویکرد در سیاست خارجی دولت سیزدهم هستند. این دولت در ادامه حرکت بر ریل سیاست همگرایی و همسایگی توجه جدی به تعامل مثبت و سازنده با کشورهای حوزه خلیج فارس نموده است. ابتکار عمل در انجام چند دور مذاکره مستقیم با عربستان برای حل مشکلات فیمابین که به توافق پکن منجر شد، نمونهای از این مسئله است و دربردارنده نتایج مثبتی خواهد بود. دولت سیزدهم با این توافق، اجماعی را که رژیم صهیونیستی در حال ایجاد آن علیه جمهوری اسلامی ایران بود، ناکام گذاشت و نه تنها سایه جنگ و رویارویی مستقیم نظامی را از سر کشور دور کرد، بلکه با این توافق قادر خواهد بود ایران را به عنوان قدرتی مصلح در غرب آسیا که خواهان روابط متقابل عزتمند با همسایگان است، معرفی کند که این مسئله در راستای تمدنسازی نوین اسلامی است.
مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با تیتر از دستور رأفت تا اعلام برائت نوشت: به بهانه اعلام برائت امام جمعه رشت و نماینده، ولی فقیه در استان گیلان از برخی حضار داخل یک جلسه که حجاب شرعی را رعایت نکرده بودند، لازم است مروری بر مفهوم نمایندگی و اهمیت ایفای صحیح این امانت مهم داشته باشیم.
نماینده هر شخص یا هر گروه باید واقعا نماینده آن شخص یا آن گروه باشد؛ نه اینکه با آن عنوان و تابلو خودش را معرفی کند، ولی هیچ ارتباط و نسبتی با شخص اصلی نداشته باشد. کما اینکه بندگان خدا که مقررشده خلیفةالله باشند باید آینه مستخلفعنه شوند؛ یعنی رنگ خدایی به خود بگیرند و اسماء و صفات الهی را در خود متجلی نمایند.
نماینده مردم نیز باید مردم را نمایندگی کند؛ نهاینکه منفصل از رأی و خواسته مردم، اعلام و اعمال نظر نماید. حال میخواهد وکیل ملت در مجلس شورای اسلامی باشد یا شورای شهر و روستا یا هر نمایندگی دیگری که متصور است.
نمایندگان، ولی فقیه هم باید ایشان را نمایندگی کنند و لاجرم نیاز است ابتدا منظومه آراء و اندیشه، ولی را فهم کرده و سپس آنها را در مقام نظر و عمل، پیاده کنند. بهعلاوه لازم است آخرین بیانات و منویات معظمله را شنیده، فهمیده و نصبالعین قرار دهند و ادبیات و عملیات خود را بهروز کنند. از دستور رأفت، ولی فقیه با وجود اختلاف سلایق و عقاید تا اعلام برائت کسی که در جایگاه نمایندگی ایشان قرار دارد فاصله بسیاری است. نماینده باید مثل آینه باشد؛ هم شفاف و پاکیزه و هم منعکسکننده کسانیکه او را نمایندگی میکند. اگر کسی میخواهد خودش را نشان دهد یا حرف خودش را بزند باید از نمایندگی استعفا کند. نماینده موظف است، آینهوار نظرات و مطالب اصیل را نمایش داده و پیگیری کند تا حقیقتا او را نمایندگی کرده باشد وگرنه در این امانت، خیانت کرده است.
شاید در ابعاد و انواع نمایندگی، نماینده، ولی فقیه، سختترین کار را بهعهده دارد؛ چون متعهد و موظف است کسی را نمایندگی کند که فارغ از بُعد و جایگاه سیاسی، شأنیت دینی و الهی دارد و خدشه به آن جایگاه با دین و اعتقاد مردم، سروکار خواهد داشت.
از همه گناهان باید بیزار بود، ولی اگر بنا به بیزاری از گناهکاران باشد، ناگزیریم از همه بیزار باشیم! چهکسی میتواند ادعا کند که مرتکب گناه نشده است؟
چرا برخی با تنگنظری دایره امر به معروف و نهی از منکر را تنها مساوی با امر به حجاب و نهی از بیحجابی میدانند؟ چرا نمیفهمیم بابت چه چیزی همه واجبات در برابر امر به معروف و نهی از منکر همچون قطره آبی در مقابل دریای پهناور است؟ چرا سختی و ظرافت این مهمترین واجب را درک نمیکنیم؟ چرا زبان این نسل را نمیفهمیم و ازقضا گمان میکنیم با این اعلام برائتها و بیزاریجستنها بهترین کار را انجام میدهیم؟ باور کنید که اینگونه عمل کردن در قبال خطاها، خود بزرگترین خطاست.
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً
همه حرف ما این است، سعی و تلاش که دربارهاش داریم «و أن لیس للانسان الا ما سعی»، قبلش واژه «ضل» نیاید؛ یا عمل نیک ما «توهمی» خوانده نشود؛ چراکه نتیجه اینها چیزی جز «خسران حداکثری» نیست.
در پاسخ به کسی که خودش را بهتر از یک گناهکار میدانست فرمودند: «أ ماتلوت قصة سحرة موسی؟»
قصه ساحران چیست؟ ساحران، مرتکب گناه کبیره سِحر، مرتبط با دربار فرعون و برای ضایع کردن حضرت موسی علینبیناوآلهوعلیهالسلام آمده بودند؛ اما شد آنچه شد و مؤمن به موسی و خدای موسی شدند تا حدیکه تهدید به قطع دست و پا هم بر آنان کارگر نشد.
سیره انبیاء و اولیاء مملو است از یارگیریها و جذبهایی بر مبنای تمرکز و تأکید بر مشترکات فطری و اخلاقی که باید آنها را اسوه حسنه خود قرار دهیم و برائتها و بیزاریها را نه برای خواهران و برادران ایمانی که احیانا در مواردی دچار نقص و ضع مردم له میشوند
محمدصادق جنانصفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: میلیونها ایرانی ساکن در سرزمین پهناور ایران از نظر کسبوکار و معیشت در تنگنا قرار دارند و این چیزی است که حالا و پس از مدتها انکار، مقامهای سیاسی و دارای سطح نفوذ در تصمیمگیری نیز به آن اعتراف میکنند. متاسفانه سیاستهای اقتصادی اتخاذشده از سوی دولت سیزدهم به دلایل گوناگون …
از جمله سیاست خارجی سیمانیشده ایران و ناتوانی برنامهریزان اقتصادی به دلیل فقدان دانش و تجربه، چشمانداز روشنی را نشان نمیدهد که شهروندان به امید آن، تیرهروزیها را بر دوش بکشند. شوربختانه پیشبینیهای اقتصاددانانی مثل هاشم پسران و سیدهادی صالحیاصفهانی که در خارج از ایران درس میدهند و اقتصاددانان باتجربه ایرانی و همچنین صندوق بینالمللی پول نشان میدهند اقتصاد ایران به رغم خوشخیالی دولت باز هم تورم بالایی را برای سال ۱۴۰۲ تجربه خواهد کرد و برخی باور دارند با این دستفرمانی که پیش میرویم شاید ابرتورم را نیز تجربه کنیم. از سوی دیگر پیشبینیها نشان میدهد اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۲- منطبق با ۲۰۲۳- در مرز دو درصد متوقف خواهد شد که البته رشدی بیکیفیت و بر پایه رشد تولید و فروش نفت و گاز و فرآوردههای وابسته به این دو کالا خواهد بود.
به این ترتیب پیشبینیها این است که شهروندان به ویژه گروههای کمدرآمد و حقوقبگیران زیر بار آوار تورم له خواهند شد و قدرت خریدشان باز هم کاهش مییابد. شهروندان در این وضعیت چه کاری میتوانند کنند؟ یک کار این است که بنا به صلاحدید وزیر کار قناعت کنند و کر و کور شوند و چیزی نشنوند و نگویند و امیدوار باشند مسائل بیرونی حل شود و از آن مسیر به رفاه مادی ایرانیان نیز گوشهچشمی انداخته شود. راه دیگر پیش پای شهروندان این است که از راههای مداراجویانه و آرام و در چارچوبهای موجود اعتراض و گلایه خود را به وضعیت پیش آمده نشان دهند و به ادارهکنندگان نظام و دولت یادآور شوند که کمرشان زیر بار تورم خم شده و تابآوریشان به نقطه شکننده رسیده است.
دولت سیزدهم که خود را پیشگام اداره کشور میداند و دیگر نهادهای قدرت باید چه کنند؟ یک راه آنها این است که همین فرمان را سفتتر از هرگاه دیگر در دست بگیرند و به شهروندان باز هم وعده دهند روزگارشان بهتر خواهد شد و آنها را امیدوار کنند که به زودی استکبار آمریکا شکست خواهد خورد و عامل بدبختی مردم نابود میشود و… آیا این چشمانداز با توجه به تجربه ۴۳ سال سپریشده باز هم روشن و امیدوارکننده است؟ راه دوم، اما این است که تجدیدنظر اساسی در بنیانهای اندیشه و نگاه به واقعیتهای جهانی و آرایش قدرت در جهان کنند و از رویای شکست زودهنگام استکبار بیرون آیند و توجه داشته باشند که نمیتوان بیش از این کشور و مردم را به این امید اداره کرد. فاند، بلکه برای کفار و مشرکان، خرج کنیم.