به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۲۰ فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شد که اثر حذف ارز ترجیحی بر گروه دارویی، تهران خاکیترین شهر جهان، گرانی خودرو، عیدی سال جدید! و شکست حلقه امنیتی اسرائیل و وحشت سراسری در سرزمین اشغالی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
محمدرضا محبوبفر طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با تیتر هشدار نسبت به شکلگیری خوشههای تازه کرونا در ایران نوشت: همزمان با پیدایش سویههای جدید ویروس کرونا، سازمان بهداشت جهانی عنوان کرده دنیا باید برای محدودیتهای جدید کرونا آماده باشد و به جدال بی وقفه با کرونا تداوم بخشد. در عین اینکه مطرح شده سویههای جدید ویروس، ضعیف شده هستند و تنها بر قدرت انتشار و انتقال آنها افزوده شده است، همچنان با افزایش شیوع بیماری، بیماریزایی و مرگومیر ویروس چشمگیر است و عوارض بیماری در مبتلایان بهبود یافته میتواند مرگهای زودرس به دنبال داشته باشد.
دانشمندان اخیرا کشف کردهاند افرادی که به کووید مبتلا میشوند میتوانند به جهت افت سیستم ایمنی به ویروس آنفلوآنزا مبتلا شوند و در این صورت بیش از چهار برابر بیشتر احتمال دارد تا به تنفس مصنوعی احتیاج داشته باشند و تقریبا سه برابر بیشتر احتمال دارد تا نسبت به زمانی که فقط به کووید مبتلا بودند، جان خود را از دست بدهند. مطالعات نشان میدهد که کووید۱۹ با آنفلوآنزا در جهان به گردش درآمده و ابتلا به عفونتهای همزمان افزایش پیدا کرده است. براساس نتایج یک پژوهش جدید که روز پنجشنبه ۱۸ فروردین منتشر شد، خطر لخته شدن خون و مرگ در اثر سکتههای قلبی و مغزی در افرادی که به کووید حتی در موارد خفیف مبتلا میشوند، تا شش ماه بعد افزایش مییابد. مورد اخیر تنها مختص بیماران زمینهای و سالخوردگان نیست و مشمول تمامی سنین حتی کودکان و نوجوانان و جوانان میشود. براساس نتایج دو مطالعه نیز، افراد ممکن است تا یک سال پس از تشخیص ابتلا به کرونا و بهبودی، در معرض افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ باشند. مطالعات دیگر نشان میدهند ویروس کرونا باعث شروع واکنشهای التهابی در بدن مبتلایان میشود و واکنشهای التهابی ویروس و تداخل بیماریزایی ویروس با مسیرهای اصلی دخیل در رشد سلولهای غیرطبیعی و تومورزایی میتواند عللی برای لزوم انجام بررسیهای بیشتر در زمینه بروز سرطان در مبتلایان و بهبودیافتگان کرونا باشد.
با توصیفی که درخصوص ویروس و شرایط پدید آمده در مبتلایان بهبودیافته شد، طبیعی است که جهان همچنان پنجه در پنجه با ویروسهای جهش یافته کرونا باشد و تدابیر بهداشتی تمامناشدنی باشد.
متاسفانه از زمان بازگشایی مدارس و دانشگاهها و تبدیل وضعیت ایران به شرایط عادی قبل از کرونا، از پایتخت گرفته تا دیگر شهرهای کشور، تجمعات و ترافیک و آلودگی هوا افزایش یافته است.
این روزها همزمان با شرایط بحرانی آلودگی هوا در مناطق مختلف کشور و تبدیل شدن برخی شهرها از جمله تهران به آلودهترین شهرهای جهان، نگرانیها درخصوص افزایش آمار ابتلا به کرونا دوچندان شده است. افزایش ابتلا و بستری کرونا که در هفته دوم فروردین و در اوج تجمعات نوروزی مشاهده میشد، اکنون با بازگشایی مراکز آموزشی و در شرایط آلودگی هوا منجر به افزایش موارد سرپایی بیماری در بیشتر نقاط کشور شده است، به طوری که طبق جدیدترین به روزرسانی ها، تعداد شهرهای با وضعیت قرمز به شدت افزایش یافته است. برآوردهای سازمان جهانی بهداشت نشان میدهد تعداد واقعی مبتلایان به کووید در جهان و از جمله ایران به طور متوسط ۱۶ برابر آمار رسمی موارد ابتلای شناساییشده است و در این صورت نوع تعامل و عملکرد دولت و ستاد کرونا در اجباری کردن آموزش حضوری و ادامه روند صعودی آمار باعث شده که صدها مدرسه و دانشگاه در کشور، دستور حضوری شدن را نادیده بگیرند و معلمان و دانشآموزان و اساتید و دانشجویان به طور خودجوش همگی سر کلاسهای درس غایب باشند. افزایش آمار بیماری و تعداد بستریشدگان و افزایش مرگها به حدی است که از امروز تعدادی از دانشگاههایی که در هفته گذشته حضوری بودند و با موج مبتلایان به علت مشکلات فضای خوابگاهی و آموزشی رو به رو شده بودند، بار دیگر دستور به آموزش غیرحضوری دهند. شکلگیری آرایش بحرانی کرونا در مدارس هم باعث تجمعات اعتراضی والدین نسبت به آموزش حضوری فرزندان خود در دوران همهگیری کرونا مقابل ادارات آموزش و پرورش شهرها شده است و این روند تا حصول نتیجه مطلوب و بازگشت به شرایط قبلی ادامه مییابد؛ بنابراین ستاد مقابله با کرونا به خوبی واقف شده است که دستور بازگشایی مراکز آموزشی باید به مدت دو هفته تا تعیین تکلیف کرونا در پس سفرها و مراسم نوروزی به تعویق میافتاد. علیایحال اتفاقی که نباید میافتاد، افتاده و خوشههای تازه کرونا در مدارس و دانشگاهها منجر به شکلگیری پیک هفتم بیماری در ایران شده است و با توجه به این مساله که آلودگی هوا هم میتواند شدت انتشار و بیماریزایی ویروس را افزایش دهد و منجر به شعلهور کردن هر چه بیشتر بیماری کرونا شود، امروز باید منتظر ماند که طی جلسه ستاد کرونا چه دستوراتی برای روزهای آینده اتخاذ خواهد شد؟
مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان آقای محمود عباس سال ۵۷ ساواکی نشو! نوشت: خواستم بنویسم خوب گوش کنید تا صدای شکسته شدن استخوانهای رژیم منحوس صهیونیستی را بشنوید؛ دیدم صدا بلندتر از آن است که سامعی نشنود! نفسهای آخر صهیونیستها و روزهای آخر غصب را میتوان لمس کرد. اضطراب درونی آنها به حدی است که حتی سران این رژیم نیز نمیتوانند چهره آشفته خود را در صحبتهای خود پنهان کنند.
عملیاتهای شهادتطلبانه پر از حرف و امید است؛ خون شهیدی که اقدام به عملیات شهادتطلبانه میکند روی زمین نمیریزد، بلکه در کل شریانهای نهضت، پمپاژ میشود و حیات مقاومت را تقویت میکند و جانی تازه به آن میبخشد.
در این پیچ تاریخی، جریان حرکت مقاومت، قدرتگیری و حرکت روبهجلوی آنان در مقاطع مختلف، دیدنی و ستودنی است. از ایامی که ششروزه، چند کشور شکست میخوردند و سهبرابر آنچه بهاکراه توافق کرده بودند را از دست میدادند تا یوم کیپور که اوضاع قدری فرق کرد، رسیدهایم به جنگهای ۳۳ روزه، ۲۲ روزه، ۸ روزه و ۲ روزه که اوضاع بهکلی فرق کرد و حالا صحنه نبرد نه در صحرای یک کشور دیگر، نه در مرزهای سوریه و لبنان، بلکه به داخل خاک غصبشده توسط رژیم صهیونیستی و قلب تلآویو رسیده است. بهعبارتی یک روز بر جهان عرب اینطور گذشته که در ۶ روز سه کشور عربی با حمایت چندین کشورِ دیگر نمیتواند مقابل یک رژیم جعلی مقاومت کند؛ یک روزِ دیگر، زمان لازم برای زمینگیر شدن مهاجم، نه با لشکرکشی چند کشور و حمایت چند کشور دیگر، بلکه با مقاومت تنها یک حزب و گروه مردمی که البته وصل به قدرت لایزال الهیاند به دو روز و کمتر از آن رسیده و امروز نه جنگها و آنهم در مرز کشوری دیگر؛ بلکه شیطنتها و آنهم در محدوده خانههای غصبشده بهدست صهیونیستها پاسخ داده میشود.
تشکیلات خودگردان باید این سیر را ببیند و خود را در آن پیدا کرده و نقش ایفا کند وگرنه سنگی میشود در مسیر راه مقاومت که البته در حرکت سریع و توانمند رودخانه خروشان مقاومت به کناری پرت خواهد شد یا بهدست جوانان فلسطینی در فلاخنی جای میگیرد و به سمت دشمن انداخته میشود.
محمود عباس و هر کسیکه دلش برای فلسطین میتپد بهجای ساواکی شدن در سال ۵۷ و در آستانه پیروزی انقلاب، خود و تشکیلاتش را برای زودتر تمام کردن کار این باطلهای رفتنی، آماده کند؛ نه اینکه مرتکب قول و فعلی شود که بنی گانتز بگوید: «خوب است که تشکیلات خودگردان این حمله تروریستی را محکوم کرده است. اما خواسته من این است که علاوه بر محکومیت، تشکیلات خودگردان فلسطین اقدامات خود را علیه تروریستها افزایش دهد.» یادمان نرود که اینان به محکومیت و امثال آن راضی نمیشوند؛ «و لن ترضی عنک الیهود و لا النّصاری حتّی تتّبع ملّتهم.»
معادلات بینالمللی و منطقهای و بیمحل کردن رژیم صهیونیستی و خواستههایش در مذاکرات و محاسباتِ نه جمهوری اسلامی ایران بلکه کل شرق و غرب عالم، قابلیت تحلیل و برداشت دارد. تنها چند ورشکسته عقلی و سیاسی حاشیه خلیجفارس و احیانا چند نفر با تفکر وابسته و خودفروخته میتوانند روی یک بازنده قطعی، قمار کنند؛ وگرنه هر عقل سلیمی میداند که از عمر غاصبان آدمکش در رژیم صهیونیستی چیزی باقی نمانده و تلاشهای مذبوحانه آنان چه در عرصه دیپلماسی و چه در عرصه نظامی به بنبست رسیده است. به سرانجام رساندن «مسئله اول جهان اسلام» بهتعبیر حضرت امام خمینی رحمه اللهعلیه، انشاءالله بزرگترین خیر جامعه بشری را در ادامه خواهد داشت.
مصطفی منتظر طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان پازل نهایی جنگ اوکراین نوشت: حدود یک ماه پیش در متنی برندگان و بازندگان جنگ اوکراین را فهرست کردیم؛ گذر چهل روزه این جنگ نشان میدهد که آن فهرست درست بوده و فقط در میزان شکست و ضرر یا نفع و منافع تغییرات کوچکی رخ داده است. هرچند اکنون بحث اصلی آینده جنگ و نبرد است که به نظر میرسد در منطقه شرقی اوکراین باید شاهد آن بود. نبردی که برنده و بازنده نهایی را تا حد زیادی مشخص خواهد کرد. با این حال فعلا بزرگترین بازنده این جنگ اوکراین است که چند صد میلیارد از زیرساختهای خود را از دست داد. کشوری که میتوانست با حفظ بیطرفی خود از این جنگ خانمانسوز بگریزد و رابطه اقتصادی خود با دو طرف را حفظ کند، اما حالا رویای پیوستن به ناتو را کنار گذاشته و شاید مجبور شود ماریوپول را نیز به روسیه تقدیم کند. حتی عضویت در اتحادیه اروپا نیز در ابهامی اساسی است و امید چندانی به آن نیست. به عبارتی اوکراین طعمه تضعیف روسیه توسط غرب شد. بازنده بعدی روسیه است. در همان متن ماه پیش گفته شد که اگر پیشروی نظامی به نتیجه نرسد، قدرت دوم نظامی جهان تحقیر خواهد شد و جایگاهش را از دست خواهد داد. راهبرد نظامی انتخاب شده توسط روسیه - به ویژه درباره شمال اوکراین و نزدیک کییف - با شکست مواجه شد و هدف ساقط کردن سریع دولت مرکزی با سدی از کمینهای اوکراین و مقاومت در شهرهای بزرگ رو به رو شد. این موضوع عقبنشینی روسیه از شمال و تغییر هدف به سمت شرق را به دنبال داشت. روسها در عرصه رسانه نیز شکستی بزرگ را متحمل شدند. در عرصه اقتصاد هم وضعیت هنوز قابل احصا نیست، اما به نظر میرسد رشد منفی ۱۵ درصدی روسیه در سال ۲۰۲۲ قطعی است و وضعیت به منظور عادیسازی اقتصادی با غرب برای حاکمان روسیه بسیار دشوار باشد. خلاصه این که ضعف نظامی روسیه روی زمین، بازنده بودن روسیه را تشدید کرد. بازنده بعدی، اروپا بود که ضعف خود در حفظ و حمایت از دوستانش و حتی خودش به چالش کشیده شد. هنوز جایگزینی برای بازار انرژی روسیه وجود ندارد و حالا تهدید دریافت پول گاز صرفا براساس روبل نیز برسر اروپاست. اما اروپا منسجمتر از گذشته شده است و این جنگ توانسته فعلا شکافها در قاره سبز را بپوشاند. ضمن این که پس از ناکامی روسیه در تصرف کییف اعتماد به نفس اروپا برای مقابله با دشمنانشان بیشتر از گذشته است و احتمالا در آینده بیشتر هم میشود. این خبر خوبی برای غرب است، گرچه باید دید توان درونی اروپا برای حفظ شرایط انسجام تا چه میزان است.
اما برندگان این جنگ؟ آمریکا قطعا در صدر این فهرست است. آنها بدون دادن کشته یا هزینه قابل توجه توانستند دشمن قدیمی خود را به شدت تضعیف و تحقیر کنند. روسیه حالا در گوشه رینگ صرفا مشتهایِ غرب منسجم شده را در عرصه رسانه و اقتصاد دریافت میکند. آمریکای بایدن توانست ناتوی تقریبا تمام شده را احیا کند و اروپای فاصله گرفته را دوباره به خود بچسباند. ایران که در نوشتار قبلی جزو برندگان بود هنوز هم میتواند از این شرایط نفع ببرد. گرچه تضعیف جایگاه شرق در این جنگ در مقابل غرب، به ائتلاف ضد آمریکایی ایران ضربه خواهد زد. در این میان چین چندان درگیر جنگ نشد. دور ماندن چین به حرکت این کشور برای ائتلاف علیه جهان تک قطبی ضربه زد. چین با روسیه قدرتمند میتوانست با آمریکا و اروپا درگیر شود و تایوان را زیرسلطه خود قرار دهد، اما حالا با روسیه تضعیف و تحقیر شده و غرب منسجم شده مواجه است. گرچه چینیها از لحاظ اقتصادی یا سیاسی هدف اتهام مستقیم اروپا و آمریکا قرار نگرفتهاند، اما قطعا جایگاه خود در عرصه جهانی را تضعیف شده میبینند. به صورت کلی طرفهای شرقی که علیه یکجانبه گرایی آمریکا اقدامات خوبی را صورت داده بودند با وضعیت پیش آمده کنونی کمی تضعیف شدهاند. باید دید شرایط پیشرو و به ویژه ظرفیتهای اقتصادی این کشورها در آینده چگونه عمل خواهد کرد.
البته هنوز یک پازل مهم از جنگ اوکراین باقی مانده که میتواند برنده و بازنده نهایی این جنگ را تا حد زیادی مشخص کند. آن طور که از تحولات مشخص است اکنون روسیه پس از ناکامی در تصرف کی یف، تغییر تاکتیک داده و در مواضعی نسبتا دفاعی برحفظ و جدا سازی مناطق شرقی متمرکز خواهد شد تا بتواند از این اهرم در مذاکرات نیز سود ببرد؛ بنابراین نیروهای آسیب پذیر زرهی روسیه که به راحتی شکار میشدند، اکنون در موقعیتی تدافعی و محفوظتر قرار میگیرند. از همین روست که دبیر کل ناتو روز گذشته از تفکیک اعطای سلاحهای تهاجمی و تدافعی به اوکراین انتقاد و از ارائه همه سلاحها به این کشور دفاع کرد. این موضوع نشان میدهد در روزهای آینده باید شاهد نبرد به شیوهای جدید در شرق اوکراین باشیم که از قضا این بار نیروهای اوکراینی در موضع تهاجم برای بیرون راندن روسها هستند نه موضع دفاعی. نبردی که البته خیلیها آن را طولانی و فرسایشی میدانند.