به گزارش تابناک به نقل از شفقنا، سمیرا بختیار کارشناس رسانه، در مطلبی به انتقاد از ادامه قطعی آب در برخی مناطق مرکزی تهران علی رغم وعده ها پرداخت و نوشت: در سال ۱۹۹۲ و در بیست و یکمین دستور جلسه کنفرانس محیط زیست و توسعه سازمان ملل ، ۲۲ مارس به عنوان “روز جهانی آب” اعلام شد و از همه کشورها درخواست می شود تا در راستای اجرای بیانیه ۲۱ سازمان ملل، اقدام به آگاهسازی مردم در مورد آب از طریق انتشار نشریات و برگزاری همایش ها، نشست ها و نمایشگاهها داشته باشند. نامگذاری چنین روزی نشان دهنده اهمیت مساله آب برای جهان است. اما این مساله تا چه اندازه برای کشور ما اهمیت دارد؟ مسئولان چقدر در برنامه های توسعه و عمران به مدیریت آب توجه دارند؟ رسانه ها چقدر در گزارش های خود پیگیر بحران آب و وعده های مسئولان در حل مشکل آن هستند؟ شهروندان چقدر در مصارف خانگی خود مساله صرفه جویی را جدی می گیرند؟ تمام این سوالات مقدمه ای برای ورود به جدی نگرفتن مساله آب در کشور است.
فارغ از افزایش هشدار های جهانی درباره بحران آب و افزایش جمعیت ، توجه به موقعیت ژئوپلیتیک ایران و قرار گرفتن آن در کمربند نیمه خشک و خشک، این نکته را به ما یادآوری می کند که به شدت نیازمند بازنگری جدی در قوانین مربوط به آب هستیم. هر چند تحقیق مشخصی درباره جدی بودن مساله آب در کشور انجام نداده ام، اما شواهدی در این زمینه وجود دارد که گویا مساله تامین و تهیه و دسترسی به آب برای شهروندان به عنوان یک نیاز اولیه و اساسی اولویت ندارد.
چند روزی می شود که آب منطقه ۶ در خیابان خردمند جنوبی، ایرانشهر، سهروردی و کریمخان و….قطع می باشد و شهروندان و تمامی کارکنانی که در این محدوده مشغول فعالیتند، به مشکلات جدی برخورده اند. هر چند امروز و دیروز هم شرکت آب و فاضلاب استان تهران درباره قطعی آب در پایتخت و بروز مشکلات آبی در روزهای اخیر اطلاعیهای صادر و اعلام کرد: مشکل افت فشار در محلاتی از شهر که در روزهای اخیر اتفاق افتاده بود، تا ساعتهای دیگر برطرف میشود که اتفاق ویژه ای رخ نداد و قطعی آب در این مناطق همچنان ادامه دارد. اینکه در سطوح مدیریتی و حکمرانی چه اقدامات و تدابیری برای حل بحران آب در نظر گرفته شده، در اینجا محل بحث نیست و در اینجا تامین نشدن آب در این روزهای گرم سال و اطلاع رسانی نکردن دقیق درباره زمان قطعی و نداشتن برنامه و تدابیری برای تامین آب شهروندان، محل بحث و هشدار است.
واقعا برای شرکت آب و فاضلاب و یا سطوح بالاتر تصمیم گیرقطعی چند روزه آب در چنین هوای گرمی چه توجیه منطقی دارد؟ آیا به فکر بیمارانی هستند که در این هوا قطعا مصرف آب برایشان نقش حیاتی دارد؟ آیا به فکر خانواده هایی که فرزندان خردسال دارند و مدام برای کوچکترین مسائل شان نیاز به آب دارند، هستند؟ آیا همین اداره نباید برنامه ای را قبل از بحران و در حین بحران برای شهروندان در نظر بگیرد؟ چرا تانکرهای آب در جای جای پایتخت با این وسعت و امکانات تعبیه نشده است؟
مطالبه آب جز حقوق شهروندان و حق مسلم هر کسی است. اینکه چرا قطعی آب در این چند روز و صدای شهروندان در رسانه ها برجسته سازی نشد هم، بسیار جای سوال دارد؟ با توجه به اینکه یکی از وظایف و رسالت رسانه ها، مسئولیت اجتماعی آن در انعکاس مشکلات مردم است در این حوزه شاهدیم که مردم به راحتی روایت و مسائل چند روزه خود از قطعی آب را به رسانه های فارسی زبان خارج از کشور می فرستند.
البته که در اینجا نقش مرجعیت خبری هم بی تاثیر نیست، اما مسئولان می توانند از همین بحران های موجود به فکر فرصت و بازآفرینی خطاها و بازسازی اعتماد مخاطبان به رسانه های داخلی باشند، فقط و فقط با شفاف سازی درباره مشکل پیش آمده و همراهی با مخاطب در روزهای بحرانی. البته نباید از نقش روابط عمومی ها در اطلاع رسانی شفاف هم در این باره چشم پوشی کرد. شرکت آب و فاضلاب اگر نمی تواند نیاز اولیه شهروندان را در دسترسی داشتن به آب تامین کند، لااقل از طریق نهاد رسانه ای خود مردم را از بلاتکلیفی دربیاورد که تا چند روز و ساعت دیگر باید بدون آب زندگی کنند؟
مگر غیر از این است که وقتی مخاطب و شهروندان مشکلات خود را در رسانه ای ببینند و به آن اعتماد نکنند؟ آنچه تمامپیشکسوتان مطبوعاتی مدام بر آن تاکید کردند که کلید طلایی و موفق در دوران گذشته روزنامه ها، تکیه بر گزارش های مردمی و پیگیری مسائل آنان بوده است. موردی که در رسانه های امروزی در سطح پایینی قرار گرفته و نمونه بارز و جدید آن همین مساله آب است.
رسانه ها باید همواره بر موضوع حقِ داشتن محیط زیست سالم و نیز حقِ دسترسی به آب بهداشتی به عنوان یکی از لوازم حق زندگی شایسته شهروندان و اقتضای استقرار دقیق مدیریت منابع آب تاکید داشته باشند و گزارش های تحقیقی جامعی درباره دلایل روند بحران آب تهیه و در اختیار شهروندان قرار دهند.
تمام این مسائل اگرچه نوعی شفاف سازی برای افکار عمومی و مردم است اما سود و منفعت آن قطعا برای ارگان ها و مسئولین مربوطه هم خواهد بود. چرا که آب یکی از ارکان های مهم توسعه برای هر کشوری است. البته در اینجا بد نیست که از تجربه دیگر کشورها و رسانه های آنان در برجسته سازی مسائل آب و چگونگی اطلاع رسانی درباره بحران آب هم بهره برد. مثلا در هند بنیاد سواد آب به همین منظور شکل گرفته که ضمن اطلاع رسانی درباره مشکلات و مسائل آب، شهروندان در جریان چگونگی مدیریت مصرف آب با فهم و سواد درست قرار می گیرند.