خشم یا عصبانیت از جمله وضعیت های روانی است که درگسترهٔ آزردگی اندک تا غضب شدید در یک فرد میگنجد.
اگر بخواهیم به معلولهای فیزیکی خشم بپردازیم می توانیم بگوییم که این معلول ها شامل تند شدن ضربان قلب و افزایش فشار خون و آدرنالین در خون است.
خشم از دید عدهای، بخشی از واکنش مغز به بیمناکیاش از درد است و در زمانی که که شخص خودآگاهانه تصمیم به انجام کاری میگیرد تا بلافاصله رفتار تهدید کنندهٔ نیروی بیرونی دیگری را متوقف کند، خشم احساس غالب (رفتاری، ذهنی و کالبدشناختی) در وی میشود.
همانطور که گفتیم خشم را می توان یکی از حالات طبیعی انسانها دانست، راهی برای نجات یا حفظ فرد از یک نگرانی یا خطر که در حال وقوع است و دارای نمودهایی خارجی که ممکن است در حالات چهره و بدن، واکنشهای کالبدشناختی و گاه رفتارهای تهاجمی در ملأ عام یافت می شود.
شاید تابهحال بهه این موضوع توجه نکرده باشید که خشم می تواند نشانه های هشدار دهنده داشته باشد اما همه ما قبل از خشمگین شدن و عصبانی شدن نشانههایی را در خود بروز میدهیم که شناخت و آشنایی با آنها میتواند ما را در مدیریت و کنترل خشم یاری دهد.
براین اساس شناختن نشانههای شخصی در لحظهای که عصبانیت در ما شکل میگیرد، این امکان را فراهم می کند تا بتوانید قبل از اینکه خشم غیرقابلکنترل شود گامهایی برای مدیریت آن بردارید و حتی با شناخت و اطلاع از این نشانهها که ممکن است از 30 ثانیه تا 2 دقیقه قبل از بروز عصبانیت در بدن ما فعال شوند میتوانیم از بروز خشم خود پیشآگاهی پیدا کنیم و برای کنترل آن آمادهباشیم.
درباره این نشانه ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
_احساس درد در معده
_ قفل شدن دست یا فک
_ احساس لرز یا تب
_ تنفس سریع
_ سردرد
_ قدم زدن و نیاز به آن
_ حواس پرتی
_ تپش قلب
_ لرزش شانه
_مرطوب شدن کف دست
_عرق کردن زیر بغل
در زمانی که عصبانی می شویم این حالت می تواند بدن ما را تغییر دهد و با توجه به این امر می توان اینگونه گفت که فرد تغییرات بیولوژیکی و فیزیولوژیکی خاصی را تجربه می کند که نمونه هایی از تغییرات بیولوژیکی که ممکن است در بدن ایجاد شود از جمله:
_افزایش سطح انرژی
_فشار خون بالا
_افزایش هورمون ها مانند آرنالین و نورآدرنالین
_افزایش دمای بدن
_افزایش تنش عضلانی
_صداهای بلند شده
_مشت های بسته شدهاخم یا اخم کردن
_فک گره خورده
_از نظر جسمی می لرزید
_ضربان قلب سریع
_تعریق بیش از حد
_گام زدن بیش از حد
_فشار خون بالا
_افسردگی
_اضطراب
_بیخوابی
_استفاده از مواد
_زخم معده
_بیماری روده
_دیابت
برخی از روانشناسان که در حیطهی مدیریت خشم تخصص دارند معتقدند که بطور عامیانه برخی از افراد، واقعا کلهشان داغتر از دیگران است و با توجه به این موضوع این افراد سریعتر و شدیدتر از دیگران عصبانی میشوند، از سوی دیگر افرادی نیز هستند که خشمشان را با صدای بلند و رفتارهاری پرخاشگرانه نشان نمیدهند، اما همیشه زودرنج و بداخلاق هستند.
در واقع افرادی که به راحتی خشمگین میشوند، فرد یا چیزی که آنها را خشمگین کرده است، به باد فحش و ناسزا نمیگیرند و هر چیزی که دمِ دستشان باشد به طرفش پرتاب نمیکنند، بلکه خشم خود را میبلعند و گاهی اوقات که کم میآورند، از اجتماع و جمع فاصله میگیرند، ترشرویی میکنند یا آنقدر خودخوری میکنند که به لحاظ جسمی هم بیمار میشوند.
کسانی که به راحتی خشمگین میشوند، معمولا خصیصهای دارند که برخی از روانشناسان به آن «تحمل کم نسبت به ناامیدی» میگویند و معنای سادهاش این است که آنها احساس میکنند نباید در معرض ناامیدی، ناراحتی یا دلخوری قرار بگیرند، درواقع آنها نمیتوانند با برخی از مسائل به راحتی کنار بیایند و اگر موقعیتی پیش بیاید که به نوعی بویی از بیانصافی و بیعدالتی بدهد ، بطور مثال فردی به خاطر یک اشتباه جزئی، از آنها عیبجویی کند، به شدت عصبانی میشوند.
دلایل بسیاری در این باره وجود دارد اما یک دلیل آن میتواند ژنتیکی یا فیزیولوژیکی باشد.
در واقع می تووان اینطور گفت که شواهدی وجود دارد که نشان میدهد برخی از کودکان، زودرنج و نازکنارنجی به دنیا میآیند و نشانههای آن از همان دوران کودکی مشخص است و دلیل دیگر میتواند اجتماعی-فرهنگی باشد.
بسیاری خشم را اغلب منفی میانگارند و از این رو به ما یاد دادهاند که بروز اضطراب، افسردگی یا دیگر احساسات، طبیعی و درست است، اما بروز خشم از این قاعده مستثنی اس تو در نتیجه، ما یاد نگرفتهایم چگونه خشم را کنترل کنیم یا آن را به نحو سازندهای بروز دهیم.