به گزارش «تابناک»، غزه در واقع، نقش موقعیت مرکزی در تحولات فلسطین را ایفا میکند. این نقش در جنبش فلسطین از نیمه دوم دهه ۸۰ برای این شهر ایجاد شد.
اسرائیل در مدت اشغال ۳۸ ساله باریکه غزه، در این منطقه اقدام به ساخت پایگاهها و تاسیسات نظامی و امنیتی و شهرکهای صهیونیستنشین کرد و چندین بار به غزه حمله و هر دفعه با کشتار زنان و کودکان و مقابله با قدرت مقاومت فلسطین مجبور به عقبنشینی شد.
ساکنان این منطقه از روز شنبه هفته جاری در پی حمله غافلگیرکننده حماس به اسرائیل وارد جنگی جدید با رژیم صهیونیستی شده اند که خسارت های سنگینی را به اسرائیلی ها وارد کرده است.
غزه، رفح و خان یونس شهرهای اصلی در باریکه غزه محسوب میشوند. نوار غزه به همراه کرانه باختری رود اردن دو منطقه اصلی مورد نظر تشکیلات خودگردان فلسطینی برای اعلام موجودیت کشور فلسطین است. این در حالی است که بین این دو منطقه از سال ۲۰۰۷ تاکنون علاوه بر فاصله جغرافیایی از نظر سیاسی نیز شکاف ایجاد شده است.
جنبش فتح در رامالله واقع در کرانه باختری رود اردن همچنان کنترل تشکیلات خودگردان را در دست دارد و کنترل باریکه غزه نیز در دست حماس است.
منطقهای کوچک اما پرجمعیت
باریکه غزه ۳۶۰ کیلومتر مربع مساحت دارد و از شمال و شرق با اسرائیل و از جنوب با مصر هممرز است. طول نوار غزه ۴۱ کیلومتر و عرض آن بین شش تا ۱۲ کیلومتر است.
این منطقه با جمعیت دو میلیون نفری خود یکی از پرجمعیتترین مناطق جهان از نظر تعداد جمعیتی است که در هر کیلومتر مربع زندگی میکنند. نزدیک به شش هزار نفر در هر کیلومتر مربع از مساحت باریکه غزه زندگی میکنند.
اکثر ساکنان نوار غزه از نسل آوارگان فلسطینی هستند که در جریان جنگ سال ۱۹۴۸ بین اسرائیل و اعراب مجبور به ترک خانههای خود شدند.
تاریخ ۵۰۰۰ هزار ساله
اکتشافهای باستان شناسی که در سال ۱۹۹۸ در منطقه تل السكن در نوار غزه صورت گرفت از وجود یک شهر باستانی در این منطقه در دوره تمدن کنعان در هزاره دوم پیش از میلاد مسیح حکایت داشت.
منطقه باستانی تل السکن در حدود پنج کیلومتری جنوب شهر غزه واقع شده است. نوار غزه پس از دوره تمدن کنعان تحت سلطه آشوریها، بابلیها، رومیها، اعراب و مسیحیان قرار داشت.
نوار غزه پس از اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ از سوی مصر اداره میشد. اسرائیل پس از جنگ سال ۱۹۶۷ این باریکه را اشغال کرد. اسرائیل در سال ۲۰۰۵ به صورت یکجانبه از نوار غزه خارج شد. این باریکه دو سال بعد در پی تنشها بین حماس و فتح به کنترل گروه اسلامگرای حماس در آمد.
محاصره از سوی اسرائیل
اسرائیل در ماه ژوئن سال ۲۰۰۶ پس از ربوده شدن یک سرباز این کشور محدودیت رفت و آمد زمینی، دریایی و هوایی به باریکه غزه را به اجرا گذاشت.
محاصره نوار غزه در سال ۲۰۰۷ پس از به قدرت رسیدن حماس در این منطقه تشدید شد. در مقابل مصر از سال ۲۰۱۸ تاکنون اغلب گذرگاه مرزی رفح را باز نگه داشته است. این گذرگاه در عمل تنها راه مبادله و رفت و آمد برای ساکنان غزه محسوب میشود. دیگر گذرگاهها و مرزهای نوار غزه تحت کنترل اسرائیل قرار دارد.
فقر اقتصادی ساکنان
نوار غزه از آنجا که از نظر منابع طبیعی منطقهای غنی محسوب نمیشود مرتب با کمبود آب و سوخت روبرو است. این در حالی است که نیمی از جمعیت باریکه غزه بیکار هستند و منبع درآمدی ندارند.
نرخ بیکاری در میان جوانان نوار غزه به ۷۵ درصد میرسد. این در حالی است که این منطقه به دلیل نرخ بالای زاد و ولد جمعیت بسیار جوانی دارد.
تخمین زده میشود که بیش از دو سوم جمعیت باریکه غزه برای زندگی خود به دریافت کمکهای بشردوستانه محتاج هستند. آمارها نشان میدهد که حدود ۶۶ درصد از جمعیت این منطقه زیر خط فقر زندگی میکند.
جنگهای پیاپی
ساکنان نوار غزه طی ۱۵ سال گذشته با جنگهای پیاپی روبرو بودهاند. اسرائیل در پایان سال ۲۰۰۸ عملیات نظامی زمینی در باریکه غزه را آغاز کرد. هدف از این عملیات پایان دادن به پرتابهای راکتی از این منطقه به سوی اسرائیل بود.
درگیریها بین دو طرف جان ۱۳ اسرائیلی و ۱۴۴۰ فلسطینی را گرفت.
اسرائیل در سال ۲۰۱۲ احمد جعبری از رهبران حماس را ترور کرد. درگیری هشت روزه بین حماس و اسرائیل پس از آن باعث شد تا ۱۷۴ فلسطینی و شش اسرائیلی کشته شوند.
اسرائیل در تابستان سال ۲۰۱۴ بار دیگر عملیات نظامی برای توقف پرتاب راکت از نوار غزه و تخریب تونلهای زیرزمینی احداثشده از این منطقه انجام داد. در جریان درگیریها بین شبهنظامیان فلسطینی و اسرائیل ۲۲۵۱ فلسطینی و ۷۴ اسرائیلی کشته شدند.
اغلب قربانیان فلسطینی را غیرنظامیان تشکیل میدادند.
اسرائیل و شبهنظامیان فلسطینی در بهار سال ۲۰۲۱ موج دیگری از درگیریها را پشت سر گذاشتند. ۲۳۲ فلسطینی و ۱۲ اسرائیلی در این مناقشه ۱۱ روزه جان باختند.
شبهنظامیان جهاد اسلامی و اسرائیل نیز بهار امسال بار دیگر با یکدیگر درگیر شدند. در این جنگ پنج روزه ۳۵ فلسطینی کشته شدند.
فاجعه انسانی در غزه
مردم مظلوم نوار غزه بهسبب بسته شدن تمام گذرگاهها و محاصره کامل این منطقه، از کار افتادن تنها نیروگاه اصلی آن بهسبب نبود سوخت و کمبود شدید مواد غذایی و دارویی در بدترین شرایط ممکن قرار دارند.
این در حالی است که ساکنان این قسمت برای گرم کردن خود در این فصل سرما بهسبب کمبود شدید سوخت به استفاده از هیزم و وسایل قدیمی و شیوههای قدیمی برای گذران زندگی خود روی آوردهاند. مسئولان ذیربط در نوار غزه درباره عواقب شرب آبهای چاهها در نوار ساحلی بهسبب احتمال آلوده بودن آن در پی کاهش ذخیره محلول کلر و تمام شدن تجهیزات تصفیه آب و قطع جریان برق هشدار دادهاند.
با ادامه محاصره ظالمانه این منطقه و مانعتراشی صهیونیستها در برابر ورود مواد غذایی و دارویی و سوخت، و حملات پیدرپی نظامی به ساکنان آن، به گفته یک مسئول بهداشتی در این منطقه، حدود یک و نیم میلیون انسان در معرض خطر و نابودی قرار گرفتهاند. در این بحران، بیشترین آسیبها را مردم بیگناه و بیدفاع آن متحمل شدهاند تا جایی که وضعیت انسانی، معیشتی، امنیتی و بهداشتی بهطور کلی وخیم و بحرانی است؛ اوضاع بهداشت بسیار اسفناک است تا جایی که هر روز شاهد جان باختن بیماران در بیمارستانها به علت قطع برق در بخش مراقبتهای ویژه هستیم و حتی شهروندان فلسطینی نیز قادر به خروج از این منطقه برای ادامه درمان خود نیستند.
از سوی دیگر، محاصره و بسته بودن گذرگاهها، همچنان بر جنبههای مختلف زندگی شهروندان فلسطینی، سایه افکنده است و وضعیت معیشتی نیز قابل تحمل نیست و مردم با کمبود مواد غذایی و حتی کمبود آب آشامیدنی مواجهاند. در آخرین گزارشهای ارائه شده، ۸۰ درصد مردم این قسمت، زیر خط فقر بهسر میبرند. محاصره ظالمانه صهیونیستها میلیونها دلار به آنها خسارت وارد کرده است.
اسوه های مقاومت
در تاریخ مبارزات اسلامی مردم فلسطین از شیخ عزالدین قسام بهعنوان بنیانگذار نهضت اسلامی این سرزمین یاد میشود. او توانست با قیام خود نیروهای انگلیسی اشغالگر فلسطین و گروههای یهودی همپیمان آنان را در سالهای قبل از وقوع جنگ دوم جهانی بهستوه آورد.
عزالدین قسام همزمان با شکلگیری قیام اسلامی شیعیان عراق علیه قوای استعمارگر انگستان در ۱۹۲۰، نهضتی را در شمال سوریه همراه با شیخ صالح علی از علمای مبارز سوریه، علیه قوای استعمارگر فرانسه به راه انداخت. در این قیام یک ساله تلفات قابل ملاحظهای به نیروهای اشغالگر فرانسوی وارد آمد.
قسام نیز پس از آنکه در دادگاه بهطور غیابی به اعدام محکوم شد در تاریخ ۵ فوریه ۱۹۲۲ به حیفا در غرب فلسطین رفت و در آنجا از یکسو به تدریس علوم اسلامی مشغول شد و از سوی دیگر گروهی را تشکیل داد که بتواند هسته انقلاب علیه جبهه مشترک «صهیونیستها و انگلیسیها» گردد. با گذشت زمان عده زیادی از جوانان پرشور و مبارز پیرامون قسام جمع شدند وی نیز باتوانائی شگفتی افراد را رهبری میکرد. او در بخشهایی از روستاهای استان شمالی، به تشکیلات مسلحانه زیرزمینی سازمان داده بود.