به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز چهارشنبه سوم آبان ماه در حالی که چاپ و منتشر شد که حواشی برکناری حسین سلاح ورزی از ریاست اتاق بازرگانی ، ابتکار تهران در نشست ۳+۳ و ایجاد «کریدور ارس» به جای دالان زنگه زور و تجمعات ضد اسرائیلی در پایتخت های اروپایی در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در اردامه تعدادی از یادداشت ها وسرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
علی عبدی؛ کارشناس مسائل منطقه طی یادداشتی در همشهری نوشت: بمباران گسترده و وحشیانه غیرنظامیان در غزه در شرایطی ادامه دارد که طی روزهای گذشته مقامهای رژیم صهیونیستی از آمادگی ارتش این رژیم بهمنظور آغاز تهاجم زمینی به نوار غزه خبر میدهند؛ موضوعی که نشان میدهد سرزمینهای اشغالی و محور مقاومت روزهای حساسی در پیش دارند. این در شرایطی است که بنا به اذعان کارشناسان و تحلیلگران غربی و صهیونیست، این رژیم این روزها با کابوسی هراسانگیز و رازگونه مواجه است؛ تونلهای جبهه مقاومت در سراسر نوار غزه.
این موضوع طی روزهای اخیر بخش مهمی از تحلیلهای غربی و صهیونیستی درباره روند تحولات در سرزمینهای اشغالی را به خود اختصاص داده است. نکته محوری در همه این دست از تحلیلها، نگرانی فزاینده از نقش محوری تونلهای مورد استفاده رزمندگان جبهه مقاومت فلسطینی در ایجاد توازن راهبردی با ارتش رژیم صهیونیستی است، اما نکته اینجاست که درباره تونلهای مقاومت در نوار غزه چه میدانیم؟ این تونلها از ویژگیها و قابلیتهایی برخوردار است که به کابوسی برای تصمیمسازان صهیونیست برای ورود زمینی به غزه تبدیل شده است. پاسخ به این سؤالها میتواند تا حدود زیادی پاسخی برای نگرانی شدید تلآویو از آینده نبرد در سرزمینهای اشغالی به حساب آید. درباره این تونلها، بهعنوان یکی از مولفههای قدرت رزمندگان حماس و جهاد اسلامی نکات مهمی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
یکی از مهمترین نکات درباره تونلهای مورد استفاده از سوی رزمندگان مقاومت در غزه، رازگونه بودن آن است. نکته اینجاست که تقریبا درباره تونلهای موجود در غزه چیزی نمیدانیم. بخشی از اطلاعاتی که در این زمینه وجود دارد، از سوی صهیونیستها و برخی رسانههای آنان منتشر شده که قابلاعتنا بودن این دست اطلاعات و دادهها به شدت زیرسؤال است؛ موضوعی که تحلیلگران غربی-صهیونیست هم به آن اذعان دارند. بخش دیگری از دادههای موجود درباره تونلهای جبهه مقاومت در غزه از تصاویر و گزارشهایی است که بهصورت کاملا کنترل شده و با رعایت نکات امنیتی از سوی حماس و بهوسیله برخی رسانههای عربی مانند شبکه تلویزیونی «الجزیره» منتشر شده، اما دربردارنده نکته مهم و قابل ارزیابی از این تونلها نیست و تصویر شفافی در این زمینه بهدست نمیدهد. بنابراین هرآنچه که تاکنون درباره این تونلها منتشر شده، مبتنی بر گمانهزنیهایی است که میزان اعتبار آنها چندان قابلسنجش نیست. بر این اساس رازگونگی این تونلها زمینهساز افزایش هراس ارتش رژیم صهیونیستی در این زمینه شده و این ترس را بهوجود آورده که ارتش صهیونیستی اسیر غافلگیری مهیبتری از جنس آنچه در جریان «طوفانالاقصی» اتفاق افتاد، شود.
نکته دیگر درباره تونلهای حماس و جهاد اسلامی در غزه این است که این ابتکار عمل ویژه، از جنس راهبردهایی است که پیش از این از سوی رزمندگان حزبالله لبنان نیز استفاده شده و دستاوردهای مهمی نیز به دنبال داشته است.
محمدرضا یوسفی شیخرباط طی یادداشتی در شماره امروز شرق نوشت: یکی از مسائل نظام بانکداری کشور، پدیده سرکوب مالی است. شورای پول و اعتبار به تعیین نرخ دستوری برای بانکها میپردازد. دولت در موارد متعدد از طریق قوانین بودجه یا تصمیمات موردی به هنگام وقوع حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله، تسهیلات تکلیفی با نرخهای معین برعهده بانکها میگذارد. از سوی دیگر معمولا بانکها دچار ناترازی و زیان انباشته شده، توسل به استقراض از بانک مرکزی یا بنگاهداری یا اعطای تسهیلات جهتدار میکنند. تا اوایل دهه 1970 تحلیل غالب اقتصاددانان تحت تأثیر ادبیات کینزی این بود که نرخهای بهره بالا موجب افزایش هزینه سرمایهگذاری شده، رشد اقتصادی را محدود میکند. براساساین به کشورهای در حال توسعه که در وضعیت اشتغال ناقص به سر میبردند، با هدف تأمین اهداف اقتصادی، برقراری نرخ بهره کمتر از سطح تعادلی توصیه شده، نرخ بهره دستوری بهعنوان راهحل تحقق سرمایهگذاری و رشد اقتصادی دنبال شد. بررسی مکینون و شاو در 1973 نشان داد که تعیین نرخهای بهره در سطوح پایینتر از نرخهای تعادلی، به رخداد پدیده سرکوب مالی در این کشورها انجامیده است؛ زیرا به دلیل پایینبودن نرخ دستوری، سپردهها محدود شده و امکان تأمین تقاضای وجوه تسهیلاتی برای سرمایهگذاری از این طریق وجود ندارد؛ ازاینرو سرمایهگذاری انتظاری تحقق نمییابد.
از سوی دیگر پایینبودن نرخ بهره دستوری باعث مازاد تقاضای وجوه میشود و بانکها توان پاسخگویی به نیاز متقاضیان را نخواهند داشت. بهناچار با توجه به محدودیت یادشده، مجبور به سهمیهبندی منابع و پدیده رانت شده و در نهایت همان منابع محدود پسانداز نیز در بخشهای پربازده به جریان نمیافتد. در واقع سقفهای نرخ بهره، موجب وقوع انحرافهای زیادی در اقتصاد میشود. اول، پایینبودن نرخ بهره موجب کاهش سپردههای بانکی و تشویق مصرف جاری میشود. دوم، بخشی از این پساندازها به جای سپردههای بانکی به سمت فعالیتهای با ریسک بالا و نرخهای فریبنده رفته و در نهایت به خسارت مالی این افراد منجر میشود. سوم، بخشی به فعالیتهای غیرمولد و دلالی سکه، طلا، دلار و... سرازیر میشود که کمکی به رشد اقتصادی کشور نمیکند. چهارم، پایینبودن نرخ بهره بانکی موجب میشود تا سرمایهگذاران با بازدهی پایین نیز متقاضی وام شوند؛ زیرا در شرایط نرخ دستوری، فعالیت آنان نیز سودآور میشود؛ درحالیکه این پروژهها از منافع کمتری برخوردارند و منطق اقتصادی از این دست پروژهها حمایت نمیکند. با این وضع تخصیص غیربهینه منابع در اقتصاد رخ میدهد. پنجم، مطالعات تجربی نشان میدهد در کشورهایی که نرخ بهره دستوری است، نرخ نکول وامها به نسبت بالاست و این امر موجب شکنندگی سیستم مالی به شکل ناترازی و زیان انباشته بانکها میشود. ششم، نرخهای بهره دستوری باعث میشوند تا با توجه به ارزانی تسهیلات، ملاحظات غیراقتصادی، فشارهای سیاسی، تقلب و دیگر انحرافات در اعطای تسهیلات وارد شود. در نتیجه اعتبارسنجیها نادیده گرفته میشود. وامهای مشکوکالوصول بانکهای دولتی 80 درصد کل وامهای پرداختی بانکهای دولتی کشورهایی مانند نپال، تانزانیا و اوگاندا را تشکیل میدهند. در ایران به گزارش خبرگزاری فارس، 13 بانک از 18 بانک، نسبت کفایت سرمایه آنها زیر هشت درصد بوده است. همچنین درحالیکه نسبت مطالبات غیرجاری به کل تسهیلات بر اساس استانداردهای بانکی باید زیر پنج درصد باشد، این نسبت برای اکثر بانکهای کشور بالاتر از این نرخ بوده و این نسبت برای یکی از بانکهای کشور 67 درصد بوده است. این امر با توجه به وضعیت تورمی کشور نیز شدت بیشتری یافته است؛ بنابراین نرخ بهره دستوری موجب انحراف و اتلاف منابع شده است. اما پدیده سرکوب مالی از منظر اخلاقی نیز قابل بررسی است. تعیین نرخ دستوری موجب ریلگذاری غلطی میشود که به زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی منجر میشود؛ از اینرو کسانی که دغدغههای اخلاقی دارند، نمیتوانند نسبت به این رخداد بیتفاوت باشند. پایینبودن نرخ بهره موجب میشود تا گروهی تشویق شده و فعالیتهای مالی بهظاهر موجه را شکل داده که نرخهای سود نامتعارف میدهند که این امر با توجه به پایینبودن نرخ دستوری موجب تشویق مردم میشود تا به سمت این دست از فعالیتهای پرریسک بروند. گاه این شرکتها در فعالیتهای زیرزمینی فعال بوده و زمانی میشود که گرفتار قانون میشوند یا پس از جذب معتنابهی از پسانداز مردم، از کشور خارج میشوند. در واقع نرخ دستوری زمینهای برای کلاهبرداری را ایجاد کرده است. از سوی دیگر، با توجه به پایینبودن نرخ حقیقی تسهیلات، رقابت برای اخذ آن شدت گرفته و رشوه، اختلاس و فساد بانکی پدیدهای رایج شده است؛ از اینرو سرکوب مالی نهتنها نتایج مورد انتظار رشد اقتصادی را به دنبال نداشته، بلکه منجر به گستره مفاسد اخلاقی در نظام مالی کشور نیز شده است.
روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان دست رد اولمرت بر مجری اینترنشنال برای حمله به ایران نوشت: اینترنشنال که تاکنون از دور! به صهیونیستها میرساند که خواهان حمله به ایران است، حالا و پس از جنگ اخیر بین اسرائیل و فلسطین، به خاک اشغال شده فلسطین رفته و از همان جا درخواست خود برای حمله اسرائیل به ایران را مطرح میکند.
مجری اینترنشنال که در استودیوی این شبکه تروریستی در بیتالمقدس اشغال شده حضور دارد، در حال گفتگو با ایهود اولمرت، نخست وزیر سابق صهیونیستهاست که صحبت را به حمله نظامی اسرائیل به ایران میرساند!
فرداد فرحزاد، مجری اینترنشنال از اولمرت میپرسد: «ترجیح اسرائیل چیست؟ من میدونم که ایران ترجیح میده از نیروهای نیابتی استفاده بکنه، اما اسرائیلیها چی میخوان؟ آیا آنها میخواهند که به هدف اصلی هم ضربه بزنند؟»
اولمرت در پاسخ، به صراحت دست رد بر سینه اینترنشنال میزند و مجری جنگطلب را ناامید میکند: «فکر نمیکنم اسرائیل در این مقطع علاقه خاصی به رویارویی مستقیم با ایران داشته باشد. وقتی دولت ایران اسرائیل رو تهدید میکنه، راههایی وجود داره که ما میدونیم چطور این کار رو بدون حمله مستقیم به ایران انجام بدیم.».
اما این پاسخ، اینترنشنال را قانع نمیکند و مجری مجدد میپرسد: «واضح است که نگرانیهایی جدی در مورد برنامه هستهای ایران در اسرائیل وجود دارد. شما در دوران نخستوزیری تون به تأسیسات هستهای سوریه حمله حمله کردید. آیا فکر میکنید این احتمال در مورد برنامه هستهای ایران هم وجود دارد؟»
و باز اولمرت او را از حمله اسرائیل به ایران ناامید میکند: «برنامه هستهای ایران متفاوت است. برای اینکه یک مکان مرکزی که بخشهای مختلف را حمایت کند، وجود ندارد. تأسیسات آنها در همه جای ایران پخش است. بنابراین اگر شما یکی از تأسیساتشان را نابود کنید، آنها میتوانند آن تأسیسات را نسبتاً سریع بازسازی کنند و به کارشان ادامه بدهند.»
اینترنشنالیها ولع خاصی یافتهاند که موشکهای اسرائیل را روی سر مردم ایران ببینند، همان طور که از حملات صهیونیستها به غزه ذوق زده هستند. گرگهایی را میمانند که بوی خون به مشامشان خورده و مست شدهاند و حتی متوجه نیستند که در مسیر خودکشی قرار گرفتهاند. آنها روز به روز بیشتر بر خیانت خود به ملت ایران و سرزمین ایران صحه میگذارند. تاسفبار آنکه هنوز برخی در ایران، چنین افرادی را ایرانی میدانند و حتی به حرفشان گوش میدهند!
اردشیر زاهدی، داماد شاه مخلوع ایران و وزیرخارجه حکومت او بود. با این حال در سالهای آخر عمر به خاطر ایران مواضعی را بیان کرد که خیلی افراد تعبیر به حمایت او از جمهوری اسلامی کردند. اما نکته اصلی تعهد و وفاداری او به ایران بود، بدون دخالت سیاست. اما تازه از راه رسیدههای اینترنشنال با پول عربی و عبری، مشق خیانت به وطن مینویسند و ادعای ایرانی بودن هم دارند.
ایهود اولمرت، اما تجربه جنگ ۳۳ روزه با حزبالله لبنان را دارد و مثل اینترنشنالیها نمیتواند مست از بوی خون، درباره سیاست حرف بزند و نگاه واقع بینانه به موضوع دارد. بنابراین، به اینترنشنال اطمینان میدهد که نمیتوانند و نمیخواهند به ایران حمله کنند.