به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۲۳ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که واکنشها به اعلام ورشکستگی شبکه فارسی زبان من و تو، مهاجرت معکوس درد درمان ناپذیر تلآویو، بیکارهای مشغول و شغلهای بیکارگر و کتابهای درسی دخترانه و پسرانه؟ در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
حنیف غفارى طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان نتیجە بازی در زمین واشنگتن وتل آویو نوشت: ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین تبدیل به یک شکست خورده تمام عیار در نظام بین الملل شدەاست، درحالیکە تل آویو در سایە حمایتهای واشنگتن واتحادیه اروپا مشغول نسل کشى وتخریب نوارغزه مى باشد، مقامات اوکراینی روزبەروز بیشتر بە شکست نهایی در جنگ با روسیە نزدیک مىشوند، زلنسکى که از ابتدا، خود را به عنوان متغیری وابسته بە کاخ سفید ورژیم اشغالگر قدس در کی یف معرفى نموده است، اکنون ازسوى غرب بابت مذاکرات صلح با روسیه و پذیرش برخى شروط مسکو جهت پایان دادن به جنگ تحت فشار قرارگرفته است. اگرچه رئیس جمهور اوکراین این موضوع را ظاهرا تکذیب کرده است، اما شواهد ومستندات موجود وهمچنین سکوت معنادار بازیگران غرىی نشان میدهد کە تاریخ مصرف زلنسکی برای آنها یه پایان رسیده است.
اخیرا رئیس جمهوراوکراین با «اورزولا قون درلاین»، رئیس کمیسیون انحادیه اروپا دیدار کردە و در این دیدار، نسبت بە وضعیت جنگ ابراز نگرانى کرده است. سخنان «والری زالوژنی» فرمانده کل ارتش اوکراین که وضعیت در خط مقدم جنگ رابه ماندد یک بن بست توصیف کرده است، جابى براى فرا رزلنسکى از واقعیت باقى نگذاشته و مسیر وی به سوى شکست نهایی را هموارتر ساخته است.
واقعیت امر این است که زلنسکى بابت بازى درزمین ناتو و همراهى با ایده گسترش ناتو به شرق (باهدف محاصره راهبردى وجغرافیایى روسیه)، بدترین خطاى ممکن رامرتکب شد، مقامات آمریکایی به رئیس جمهور اوکراین وعدە دادە بودند کە جنگی میان کى یف ومسکو در کار نخواهد بود واگر چنین مسئلهای رخ دهد، به حمایتهای همە جانبە خود از کى یف روى خواهند آورد. اما اختلاف میان اعضاى ناتو بر سر توصیف میدان جنگ ونحوه مواجهه با آن از ابتدا محرزبود.
اکنون تاب آورى بسیارى از دولت هاى اروپایى درحمایت ازدولت زلنسکی به پایان رسیدە وفرامتن میدان جنگ اوکراین کاملا برخلاف محاسبات والقائات اولیه غرب به دولت این کشور پیش میرود.
اکنون اوکراین تبدیل به یک زمین سوخته شده و خبری نیزازعضویت این کشوردراتحادیە اروپا و ناتو نیست!
به عبارت بهتر، زلنسکی براثر بازی در زمین آمریکا ورژیم اشغالگرقدس یک بازی دوسرباخت را تجربە کردە و گریزی از فرجام این بازى نیز وجود ندارد.
عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی واتحادیە اروپا، دو وعدە مطلق ومتقن غرب به رئیس جمهور زودباور اوکراین درابتدای وقوع جنگ بود. اما اکنون بازیگران غربی حاضربە پذیرش یک بازیگر جنگ زدە ودردسرساز دربین خود نیستند، تادرمان سیاستمدارانى مانند جوبایدن، ما کرون، اولاف شولتس و جوزف بورل نیزنتوانستە است منجر بە نجات زلنسکی ازسقوط شکست قطعی درجنگ شود، شکست در نبرد باخموت وناکامی ارتش درضدحمله علیه روسیه درمناطق شرقی (دونتسک ولوهانسک) موضوعی نیست کە دیگرزلنسکی بتواند آن هارابا استناد بە پروپاگاندای رسانەای وتبلیغاتی غرب لاپوشانی کند، ضمن آنکه عاملان غربی جنگ اوکراین نیز دیگر تمایلی در خصوص لاپوشانی این موارد ندارند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان شاید مسئولان خبر نداشته باشند نوشت: به این اسامی نگاه کنید.
- شورا و مرکز ملی رقابت
- سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان
- سازمان بازرسی و نظارت بر قیمت و توزیع کالا و خدمات
- ستاد تنظیم بازار
- سازمان تعزیرات حکومتی
اینها شوراها، ستادها و سازمانهائی هستند که برای نظارت بر قیمت کالاها و خدمات به وجود آمدهاند و هدف از تاسیس آنها اینست که مردم بتوانند کالاها را با قیمت عادلانه بخرند و خدمات را بدون آنکه اجحافی بر آنها تحمیل شود دریافت نمایند.
هدف بسیار ارزشمندی است، اما متاسفانه هرچه بر تعداد این شوراها و ستادها و سازمانها افزوده میشود، کالاها و خدمات گرانتر میشوند. در روزهای اخیر گزارشی از عملکرد شورا و مرکز ملی رقابت منتشر شد که براساس آن، این شورا قیمت خودرو را در ۸ ماه امسال ۱۲ بار گران کرد. به عبارت روشنتر در هر دو ماه، این شورا سه بار قیمت خودروها را افزایش داد. دستگاههای دیگر هم برای جلوگیری از افزایش قیمت و حمایت از خریداران خودرو کاری انجام ندادند.
نکته قابل تامل این است که این شوراها، ستادها و سازمانها هر روز عریض و طویلتر میشوند و کارمندان زیادی به بهانه اینکه قرار است جلوی اجحاف به مردم را بگیرند از بیتالمال یعنی از جیب همین مردم حقوق میگیرند و در عین حال جلوی چشم آنها هر روز اجحاف بیشتری صورت میگیرد و مردم مجبور میشوند پول بیشتری برای خرید خودرو و سایر کالاها پرداخت کنند و برای خدمات مربوط به آنها متحمل هزینههای سنگین و کمرشکن شوند.
آنچه از مشاهده این واقعیت تلخ فهمیده میشود اینست که دستگاههای نظارتی در کشور ما در عین حال که وجود دارند، ازکارافتادهاند و خاصیتی ندارند. شاید بکار بردن تعبیر «ازکارافتاده» و «بیخاصیت» برای این دستگاهها درست نباشد، زیرا همانطور که از گزارش مربوط به ۱۲ بار گران کردن خودرو توسط شورای رقابت در ۸ ماه امسال فهمیده میشود این دستگاهها بسیار فعال هستند، ولی در جهت گران کردن کالاها و ایجاد فشار بر مردم.
عجیب اینکه سال ۱۴۰۲ را رهبری سال رونق تولید و مهار تورم نامیدهاند و لازمه این نامگذاری اینست که دستگاههای وابسته به دولت و حکومت تمام تلاش خود را مصروف جلوگیری از افزایش قیمتها و کمک به بالا رفتن تولید کالاها نمایند، اما عملکردها به روشنی نشان میدهند قیمتها از همان روزهای اول سال ۱۴۰۲ افزایشی شدند. حتی اگر به ملاحظه رعایت نامگذاری امسال هم بود میبایست تمام همت دستگاههای نظارتی برای جلوگیری از افزایش قیمتها بکار گرفته میشد. شاید مسئولان به دلیل برخورداری از حقوقهای مکفی و تسهیلات و خدمات رایگان و آسان از رنجی که مردم از گرانیها میبرند خبر نداشته باشند. شاید ندانند معالجات و تهیه دارو چه هزینهها و دشواریهائی دارد. شاید ندانند که بسیاری از مردم، گوشت و میوه را از سفرههای خود حذف کردهاند. شاید اطلاع نداشته باشند که خریدن خانه برای اکثر مردم کشورمان تبدیل به یک آرزوی دست نیافتنی شده است. شاید ندانند بسیاری از جوانان دختر و پسر به دلیل ناداری به سراغ ازدواج نمیروند و میلیونها نفر از آنها بدون ازدواج در حال رسیدن به میانسالی هستند. شاید خبر نداشته باشند که عدهای از مردم به دلیل فقر، تن به کارهائی میدهند که قلم از نوشتن آنها شرم دارد.
آیا وقت آن نرسیده است که این دستگاههای عریض و طویل را جمع کنید و کاری کنید که مردم مثل روزهای اول بعد از پیروزی انقلاب، مستقیماً به کالاها و خدمات دسترسی داشته باشند؟
رحیم زیادعلی طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان چرا اسرائیل دیگر اسرائیل نمیشود؟ نوشت: ۳۸ روز پس از عملیات غرورآفرین مجاهدان فلسطینی علیه اشغالگران صهیونیستی و متعاقب آن تهاجم همهجانبه این رژیم به مراکز مسکونی و بیمارستانی در غزه، که به شهادت ۱۲ هزار زن و کودک بیگناه انجامیده، اکنون نه تنها هیچ چشماندازی برای پیروزی ارتش اشغالگر اسرائیل متصور نیست که غزه به باتلاقی برای آنها میماند که هرچه دست و پا میزنند، بیشتر فرو میروند.
اگر روزی رهبر حکیم انقلاب اسلامی در توصیف طوفان الاقصی، از شکست غیرقابل ترمیم رژیم صهیونیستی از لحاظ نظامی و اطلاعاتی یاد کردند که مانند زلزلهای ویرانگر سازههای رژیم غاصب را ویران و تجدید بنای آن را ناممکن کرده است، اکنون صحنه میدان هم گویای این واقعیت است. چنان که توماس فریدمن، متخصص سیاست خارجی و ستوننویس برجسته روزنامه نیویورک تایمز امریکا اذعان میکند که اسرائیل دیگر اسرائیل قبلی نیست: «اکنون درک میکنم که چرا همه میگفتند این حجم بزرگ از تغییر پس از حملات ناگهانی حماس در آنجا روی داده است. صریح بگویم اکنون برای من کاملاً روشن است که اسرائیل در این برهه در معرض خطر واقعی قرار دارد؛ خطری به مراتب بزرگتر از هر زمان دیگری از سال ۱۹۴۸. چند روز پیش از آنکه بخواهم به تل آویو بروم، بسیاری از دوستان و نزدیکانم به من هشدار دادند که اسرائیل پس از ۷ اکتبر (عملیات طوفان الاقصی) دیگر اسرائیل قبلی نیست؛ آنها حق داشتند. اسرائیل اکنون به مکانی تبدیل شده است که ساکنان آن هرگز قبلاً در آن زندگی نکردهاند. جایی که ژنرالهای اسرائیلی قبلاً هرگز مجبور نشده بودند از آن محافظت کنند و متحدی به نام امریکا هرگز قبلاً مجبور به مداخله و دفاع مستقیم از آن نشده بود. پس از سفر به اسرائیل و کرانه باختری، اکنون درک میکنم که چرا همه میگفتند این حجم بزرگ از تغییر پس از حملات ناگهانی حماس در آنجا روی داده است.»
برای درک این حجم از ویرانی کافی است کمی به عقب برگردید. زمانی که رژیم صهیونیستی به پشتیبانی امریکا و در قالب طرح فریبنده آبراهام، با برخی سران دولتهای عربی در خفا و علن نرد عشق میباخت و روند عادیسازی و گشایش سفارتخانههای خود را در این دولتها مدیریت میکرد که البته تا حدودی هم موفق شده بود و میرفت تا آخرین پایگاههای خود در دولتهای عربی را به تسخیر سیاسی دربیاورد، که طوفان الاقصی هم این مناسبات چند ساله را درچند ساعت در هم پیچید و دود کرد.
سران وحشت زده رژیم صهیونیستی که از شوک، یا بهتر بگوییم، زلزله طوفان الاقصی گیج و سردرگم شده بودند، در چنان بهتی فرو رفتند که رئیسجمهور امریکا برای پیشگیری از مرگ مغزی آنها چاره را در سفر فوری به سرزمینهای اشغالی دید تا ضمن سپردن مدیریت جنگ به سنتکام (ناوگان دریایی امریکا در منطقه غرب آسیا) و کنترل نیروگاههای هستهای، مانع از فروپاشی این رژیم شود.
تحولات بعدی و حمله وحشیانه رژیم اسرائیل به مردم بیدفاع غزه هم، نه تنها نتوانست شکاف ایجاد شده در سازههای رژیم را ترمیم کند که بر عمق آنها افزود. اگر روزی رژیم صهیونیستی به مدد رسانههای در اختیار خود در سراسر جهان توانسته بود نوعی مظلومیت تاریخی برای خود ایجاد کند، اکنون، اما با نسلکشی وحشیانهای که در غزه مرتکب شده، نه تنها ادعاهای دروغین گذشته خود را در چالش افکار عمومی جهانی میبیند، که به یگانه رژیم خونریزی در دنیا تبدیل شده که به هیچ یک از قواعد حقوقی، بینالمللی و انسانی پایبند نیست.
امروز انزجار از اسرائیل از جغرافیای جهان اسلام فراتر رفته و بسیاری از پایتختهای اروپا و امریکا را در نوردیده است. چه کسی فکر میکرد که روزی در لندن پایتخت انگلیس به عنوان یکی از آفرینندگان این رژیم جعلی، یک میلیون انسان آزاده در دفاع از فلسطین و علیه اسرائیل راهپیمایی کنند؟ چه کسی فکر میکرد روزی مدافعان فلسطین مقابل کاخ سفید در امریکا تجمع کنند و فریاد مرگ بر اسرائیل سردهند؟ اگر تا چندی پیش انحصار رسانهای در جهان مانع از دیده شدن جنایات چند دهه گذشته اسرائیل علیه ملت مظلوم فلسطین بود، امروز، اما به مدد فضای مجازی، درهای واقعیت به روی مردم جهان گشوده شده است. به این موارد اضافه کنید، اعتراضات داخلی و خشونتآمیز ساکنان رژیم اشغالی که روزانه با تجمع در خیابانهای تلآویو و دیگر شهرها، علیه نتانیاهو شعار میدهند و خواستار آزادی اسرای خود نزد نیروهای مقاومت حماس هستند.
فراتر از همه اینها، وجدانهای بیدار در جهان امروز برای سران رژیم صهیونیستی و حامیان آنها کیفرخواست تهیه کرده و آنها را به محکمه بردهاند. مستندسازیهای دروغین از رژیم صهیونیستی برای همیشه به بایگانی سپرده شده است. چنان که دیر نخواهد بود، این رژیم هم به بایگانی تاریخ سپرده خواهد شد.
گویی پیش بینی رهبر معظم انقلاب، از تاریخ انقضای این رژیم نزدیک و نزدیکتر میشود. معظمله ۱۵ فروردین ماه امسال در دیدار مسئولان نظام گفته بودند: «ما گفتیم اینها ۲۵ سال آینده را نخواهند دید، اما خودشان برای نابودی عجله دارند و مدام میگویند فروپاشی نزدیک است و به ۸۰ سالگی نمیرسیم.»