ماجرای حریق بیمارستان گاندی در تهران خیلی زود ابعاد تازهای یافته است؛ ابعادی که میتواند به جهاتی بحرانی به نظر برسد!
به گزارش «تابناک»، پنج شنبه گذشته و در شرایطی که تنها ساعاتی از تعطیلات آخر هفته سپری شده بود، رویدادی به سرخط خبرها راه یافت که خیال بسیاری را پریشان کرد؛ رویدادی که با توجه به خاطرات تلخ ثبت شده در اذهان عمومی، به شدت هراس آور به نظر میرسید و انتظار میرفت به شکل گیری فاجعه انسانی دیگری منجر شود که خوشبختانه این گونه نشد و از این رو که به خسارت جانی منجر نشد، فرجام بسیار خوشی داشت.
درباره حریقی سخن میگوییم که بیمارستان گاندی تهران را به فاصله دقایقی کوتاه از وقوع، برای بسیاری از ایرانیان نام آشنا کرد. بیمارستانی تقریبا نوساز که زبانههای آتشش کیلومترها دورتر دیده میشد و به سرعت همه مسئولان برای مهارش بسیج شدند و حتی مقامات قضایی هم برای بررسی آن حضور یافتند و وزیر کشور هم به مانند اغلب حوادث مهم خودش را به محل رساند تا از نزدیک بر روند امور نظارت کند.
رویدادی که در نتیجه همه تلاشهای صورت گرفته با نتیجهای قابل تقدیر پایان یافت؛ بدون فوتی و حتی مصدوم، آن هم در شرایطی که آتش به جان یک مرکز درمانی با انبوه بیمار، پرسنل و مراجعه کننده افتاده بود و به دلایل دیگر (مثل انشعابات اکسیژن در سراسر ساختمان بیمارستان یا مرتفع بودن سازه) هم جای نگرانی بسیار زیاد داشت.
با این تفاسیر میتوان از پایان این ماجرا به شدت خرسند بود هرچند لابهلای اخبار منتشر شده از حادثه، گزارههای نگران کننده و تشویش آفرینی هم به چشم میخورد. اخباری مانند ۵ هشدار آتش نشانی به این بیمارستان در خصوص ایمنی که ندید گرفته شده بودند. اخطارهایی که به تامید سخنگوی آتش نشانی تهران، آخرینش در آبان ماه امسال صادر شده بود.
مسالهای که از دو بعد نگران کننده به نظر میرسد؛ نخست از این بابت که یادآور تعدد ساختمانهای ناامن در شهر است که بعد از فروریختن خونین و دردناک پلاسکو، بحثهای زیادی پیرامونشان شکل گرفته بود و بعضی شمارشان را چند هزار عنوان میکردند و مطالبهای در جامعه شکل گرفته بود تا در وهله اول فهرست این سازهها را منتشر کنند و در ادامه مهلتی برای ایمن سازی شان در نظر گرفته و با سر آمدنش، مانع از فعالیت شان شوند.
افزون بر این، تاکید بر صدور هشدارهای متعدد ایمنی برای یک بیمارستان کم سن و سال، آن هم در قلب پایتخت و بی توجهی به این هشدارها و ادامه فعالیت چنین مرکزی که میبایست در زمان وقوع بحران، ملجا و پناهگاه مردم باشد، اما اینقدر آسیب پذیر است که طعمه حریق گسترده میشود و جان بیماران را هم به خطر میاندازد، نگرانی به مراتب بزرگتری ایجاد کرد و بر ابهامات ماجرا افزود. ابهاماتی مانند اینکه نقش نهادهای نظارتی مانند وزارت بهداشت در این خصوص چیست؟
سوالی که اگر بدانیم بیمارستانها ملزم به رعایت استانداردهای متعددی هستند که از جمله آنها ایمنی است (و در امثال آیین نامه اعتباربخشی بیمارستانها که بیش از یک دهه است، اجرا میشود، دیده شده است)، مهم و حتی حیاتی به نظر میرسد چراکه مورد نقض فاحش آن برملا شده و این سوال را به دنبال دارد که براستی اوضاع چند بیمارستان دیگر در تهران و حتی کشور مشابه بیمارستان گاندی است؟ آیا اساسا جز آتش نشانی تهران، در دیگر شهرها هم بررسی بیمارستانها صورت میگیرد یا با بمبهای ساعتیای مواجه هستیم که دیر یا زود عمل خواهند کرد و فاجعه میآفرینند؟
پرسشها و ابهاماتی که انتظار میرود مسئولان و به طور ویژه متولیان بهداشت و درمان کشور به آنها پاسخ داده و به نگرانیهای شکل گرفته در افکار عمومی پاسخ دهند. نگرانیهایی که آتش نشانی تهران با انتشار تصویر آخرین هشدار داده شده به بیمارستان گاندی، به نوعی کوشید ابعاد واقعی اش را ترسیم کند، هرچند به صورت غیرمستقیم بر ابهامات افزود چراکه در اخطار صادر شده برخی موارد مهم به چشم نمیخورد.
آن گونه که مسئولان و حتی آتش نشانان از محل واقعه گزارش دادند، عمده حریق رقم خورده در بیمارستان گاندی در نمای ساختمان بود نه در درون آن، حال آنکه در اخطار صادر شده برای این مرکز درمانی، اثری از اخطار درباره نمای سازه و قابلیت اشتعال آن دیده نمیشود، همان گونه که از نقص سیستم اعلام حریق یاد شده، اما چیزی درباره فقدان سیستم اطفای حریق گفته نشده است. نکاتی که نشان میدهد هشدار صادر شده برای این بیمارستان آن چنان که باید جامع نبوده است.
واکنشها به این ماجرا، اما جالب توجهتر است؛ از یک سو وزارت بهداشت تاکید دارد که با پیگیری هایش، پرسنل این بیمارستان تا زمان بازگشایی این مرکز مشمول دریافت مستمری قانونی (احتمالا مطابق قانون کار) خواهند بود که تقریبا روال جاری و روتین در چنین مواقعی است و البته به واسطه بیمه پردازی صورت میگیرد و اساسا ارتباطی به وزارت بهداشت ندارد و از سوی دیگر، هیات مدیره بیمارستان خواستار توجه ویژه به این مرکز مطابق کمک صورت گرفته به پلاسکو شده اند!
آن گونه که ویدئوی منتشر شده نشان میدهد، مدیران این بیمارستان بی آنکه اشارهای به نادیده گرفتن هشدارهای پرتعداد آتش نشانی درباره ایمنی باشند، خطاب به مخبر، معاون اول رئیس جمهور، تاکید کرده اند که این مرکز ۷۰۰ نفر پرسنل و دویست پزشک مرتبط دارد و وی (معاون اول رئیس جمهور) قول داده که در این باره به ایشان کمک خواهد کرد تا معیشت این افراد در آستانه عید دچار مشکل نشود.
تقاضایی که در ادامه آن یادآور شده که همان گونه که ساختمان پلاسکو را که آن هم مربوط به بخش خصوصی بود، دریافتند (!)، این بیمارستان را هم که متعلق به بخش خصوصی است، دریابند و به ایشان کمک کنند؛ کمکی که تاکید دارد با برگزاری جلسه، آن هم از نوع بحرانی با نهادهای مرتبط میتواند صورت پذیرد. خواهشی ملتمسانه که معلوم نیست چرا خطاب به وزارت بهداشت، یعنی متولی بهداشت و درمان کشور صورت نگرفته است.
مساله ابهام برانگیز دیگری که به نوعی نشان از وجود اشکال در ساختارهای حمایتی در این حوزه دارد. ساختارهایی که اگر وجود داشته باشند و به درستی عمل کنند، جبران خسارت ناشی از حریق، آن هم حریقی که عمدتا به پوسته سازه آسیب وارد کرده، نباید آن چنان دشوار باشد که با تهیه فایل ویدئویی و خطاب قراردادن معاون رئیس جمهور به دنبال حلش باشند. سازوکارهایی که شاید لازم است مورد بازنگری قرار گیرند تا مبادا بخش خصوصی نگران سرمایه گذاری در این عرصه شود، همان گونه که ضرورت دارد سازوکارهای نظارتی نیز تقویت گردد و دیگر شاهد بروز این دست هشدارها، آن هم به دلیل رعایت ملزومات ایمنی نباشیم.