به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه ۲۵ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازتاب بیانه انتخاباتی تعدادی از اصلاح طلبان در روزنامههای جریان مقابل، تلاشهای تهران - دوحه برای پایان نسلکشی در غزه، واکنش دبیرکل حزبالله به لفاظی صهیونیستها و نون بری قاچاق در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
پیمان مولوی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان شعبده بازی با اعداد نوشت: تیتر خبر: رتبه ایران در اقتصاد جهانی ۱۹ ام است؛ باز هم تحلیلها و انتقادها و ستایشها شروع میشود. برخی دلار را علت و برخی نوع محاسبه را نشانه میروند. بررسیها نشان میدهد که در این مقایسه از برابری قدرت خرید استفاده شده و رتبهبندی با این آمار میتواند صحیح باشد؛ اما لزوما این آمار منعکسکننده رفاه شهروندان آن کشور نخواهد بود. برخی زوایای موجود در ارائه گزارشهای صندوق بین المللی پول و …اینچنینی توضیح میدهد که چرا این آمارها (حتی با استناد به گزارشهای بینالمللی) عموما با احساس مردم از وضعیت اقتصاد متفاوت است. نکته مهم آن است که ایران با جمعیتی بالای ۸۵ میلیون نفر، خود به خود در این رتبه قرار میگیرد؛ اما درآمد سرانه شهروندان ایرانی و مقایسه اقتصاد ما با دوره پیش از تحریمها، داستان واقعی اقتصاد ایران را حکایت میکند. بر مبنای تولید ناخالص داخلی سرانه با استفاده از شاخص قدرت خرید، ایران در رتبه ۸۶ دنیا قرار میگیرد؛ به عبارت دیگر ۸۵ کشور وضعیت رفاهی بهتری نسبت به ایرانیان دارند.
اما ما اعداد زیر را اصلا نمیپسندیم:
رتبه اعتباری ریسک بین المللی ۷ از ۷معادل CCC
رتبه تجارت ازاد بین المللی ۱۷۴ از ۱۷۵
رتبه آزادی اقتصادی ۱۶۰ از ۱۶۵
ما کشوری هستیم که درآمد مدیران بلندپایه کشور به ۲۰۰۰ دلار نمیرسد شما خود حدیث درآمد دلاری حداقل حقوق را بخوانید.
ما باید واقعیت را ببینیم، اقتصادی پرپتانسیل داریم و داشتیم، اما امروز مستهلک است و در حال قراره شدن.
در حال فقیرتر شدن عمومی و سقوط ازاد قدرت خرید و از این رتبههای ۱۹ ام ابی برای من و شما گرم نخواهد شد.
نباید از واقعیتها فرار کرد و باید مواظب بود که این اعداد گمراهمان نکند، درک صورت مساله ۵۰٪ از مسیر حل مساله است.
روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه امروز خود نوشت: حمله هکری به سایت مجلس و خبرگزاری خانه ملت، با جعل یا تحریف و دخل و تصرف در مطالب هکشده همراه شد.
روابط عمومی مجلس دیروز اعلام کرد: بررسی اولیه تصاویر منتشرشده نشان میدهد که برخی از این اسناد دستکاری شده و غیرقابل استناد است. به این صورت که هکرها احتمالا از طریق دسترسی محدود، اسناد واقعی را دستکاری کردهاند. بهعنوان نمونه در فایلی که با عنوان حقوق نمایندگان در خرداد ۱۴۰۲ منتشر شده، یک ستون با عنوان جمع نهائی حاوی اعداد غیرواقعی درج شده است که در اسناد پرداختی مجلس وجود ندارد.
یک گروه هکری، دیروز مدعی نفوذ به زیرساختهای رایانهای مجلس و دسترسی به اطلاعات محرمانه شد، اما بررسیهای تکمیلی نشان میداد که در کنار بازنشر برخی اسناد و مکاتبات معمولی مجلس که با بزرگنمایی همراه شده، جعل و دستکاری و تحریف برخی اسناد صورت گرفته و هدف، ترور شخصیت مجلس در آستانه انتخابات یازده اسفند است.
به نظر میرسد با دقت در هدف هکرها و عملیات رسانهای پیرامون آن، بتوان هویت واقعی شبکه پشتپرده این عملیات سایبری و ترور شخصیت موازی آن را بازشناسی کرد. خط لجنمال کردن انتخابات از مسیر بیاعتبار کردن مجلس و دعوت به تحریم انتخابات، ماموریت راهبردی است که سرویسهای جاسوسی مانند سیا و موساد همواره به گروهکهای محارب و گروههای نفاق سپردهاند. در این مسیر، غالبا بسیاری از عملیاتهای هکری و خرابکاریهای سایبری که از سوی خود سیا و موساد یا عناصر نفوذی مستقیم آنها انجام میشود، از سوی گروههای ورشکستهای مانند سازمان منافقین یا سلطنتطلبان «گردن گرفته میشود» تا مثلا بهانهای برای اهمیت بخشیدن به این گروههای پرت از توجه افکار عمومی ایران داده شود.
در موضوع همکاری مشترک سیا و موساد برای خرابکاریهای مشترک میتوان به گزارش یاهونیوز درباره عملیات سایبری علیه تاسیسات نطنز اشاره کرد. «یاهونیوز» شهریور ۱۳۹۸ نوشت: «ویروس استاکسنت، به منظور خرابکاری در برنامه هستهای ایران راهاندازی شد. شخصی که این بدافزار را به تاسیسات نطنز انتقال داد، از سوی سیا و موساد اجیر شده بود. یک مهندس استخدام شده از سوی سرویس جاسوسی هلند، به آمریکاییها گفت که کدهای موردنظر را از طریق یک فلش USB، به سیستمهای سایت نطنز منتقل کنند. سیا و موساد از طریق این مهندس مکانیک، سلاح دیجیتالی را به داخل سایت منتقل کردند. آمریکا و اسرائیل در این عملیات از کمک هلند، آلمان، فرانسه و انگلیس برخوردار بودند.»
دیروز پس از انتشار خبر هک کذایی، وبسایت بیبیسی نوشت: گروه سایبری قیام تا سرنگونی با انتشار اسنادی اعلام کردند که سرورهای مرتبط با مجلس را هک کردهاند. برخی این گروه را مرتبط به سازمان مجاهدین خلق میدانند.
رادیو فردا هم در گزارش مشابهی نوشت: «گزارشها از ایران حاکی از آن است که وبسایت مجلس و ارگان رسانهای آن هک شده است. یک گروه هکری نزدیک به سازمان مجاهدین خلق [منافقین]مدعی شده به سرورهای مجلس نفوذ کرده است. خبرگزاری ایلنا از بارگذاری تصویر «سران» سازمان مجاهدین خلق بر وبسایت «خانه ملت» خبر داده و نوشته به نظر میرسد هک شده است. هک این وبسایت در آستانه برگزاری انتخابات مجلس صورت گرفته است».
در حالی که در این ماجرا، رد پای شبکه معاند برای تخریب و تحریم انتخابات کاملا هویداست، عباس عبدی (از گردانندگان روزنامه اعتماد و محکوم پرونده فروش لطلاعات به بیگانگان) سیاهبازی دیگری ترتیب داد که اتفاقا آن هم در نقشه سرویسهای بیگانه تعربف میشود. او با وجود رد پای روشن شبکه معاند خارجی و مزدوران آن، در شبکه ایکس (توئیتر) مدعی شد: «در ماجرای هک سامانهها یا سایتهای مجلس بیش از نفوذ، باید به رقابت درون جناحی و راهبرد خالصسازی توجه داشت». یک کانال غربگرا با انتشار این توئیت نوشت: «عبدی که خود با تکنیکهای امنیتی آشناست، این تحلیل را در شبکه ایکس نوشته است.»
مرور اسناد تحریف یا جعلشده نشان میدهد که تیم هک و جعل و تحریف، همه نمایندگان مجلس و از جمله نمایندگان انقلابی از طیفهای مختلف را متهم کرده و بنابراین نمیتواند چنان که متهم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان القا میکند، یک تسویهحساب درونجناحی باشد. اما نفس این شیطنت، حاکی از پروژه موازی شبکه ضدامنیتی خارجی است که مصمم است نیروهای انقلاب را هم به موازات لکهدار کردن انتخابات، به یکدیگر بدگمان کند و به جان هم بیندازد. به نظر میرسد سرنخ ماجرای هک (و جعل و دستکاری و تحریف اخیر) را بتوان از مسیری که گفته شد، پیگیری کرد و به شبکه پشت این رفتارهای مافیایی رسید.
این نکته هم گفتنی است که با عنایت به متواری شدن برخی نمایندگان پیشین مجلس و همکاران آنها از طیف افراطیون غربگرا، دور از ذهن نیست که بقایای آنها در گوشه و کنار سامانه اداری مجلس، نقش کمکی و مکمل را در ماجرای اخیر ایفا کرده باشند.
عباس سلیمی نمین در سرمقاله امروز وطن امروز با عنوان مشارکت در انتخابات عقلانیت سیاسی اصلاحات نوشت: بیانیهای که ۱۱۰ نفر از نیروهای اصلاحطلب در تایید مشارکت در انتخابات منتشر کردند، حاوی پیامهای قابل تاملی بود. شاید یکی از مهمترین این پیامها این باشد که عدهای از اصلاحطلبان در تلاشند خود را از بنبستی که سران و افراد قدیمی این جریان در مقاطع مختلف بویژه بعد از حوادث سال ۸۸ ایجاد کردند خارج کنند. البته این به معنای این نیست که سران و بزرگان اصلاحات هیچ اعتنایی به انتخابات و تعیین سرنوشت مردم از طریق صندوقهای رای نداشته باشند، اما به هر حال در کنار برخی افراد باتجربه، افراد نسل جدید و جوان این تشکیلات تلاش میکنند فصل جدیدی از سیاستورزی اصلاحطلبانه را تجربه کنند و از رادیکالیسم برخی چهرههای این جریان عبور کنند و وارد لایه جدیدی از اصلاحطلبی شوند.
در واقع در این بیانیه یک امر بدیهی مورد توجه قرار گرفته و آن این است: عدم حضور در عرصههای سیاسی بویژه عرصه انتخابات موجب فراموشی آنها خواهد شد و اثرگذاری سیاسی - اجتماعی آنها را بهشدت کاهش خواهد داد. این امر سبب خواهد شد چهرهها و جریان اصلاحطلب بهتدریج از صحنههای سیاسی و اجتماعی کشور محو شوند؛ لذا برای تاثیرگذاری سیاسی و اجتماعی بر فضای عمومی کشور، عاقلانهترین کار این است که در این عرصهها بویژه عرصه انتخابات حضور فعال و بانشاطی داشته باشند.
اینکه در رابطه با مسائل مختلف جامعه از طریق رسانههای مختلف اظهار نظر میکنند و در عرصه انتخابات حضور فعال دارند و چهرهها و گزینههای مورد نظر خودشان را به جامعه معرفی میکنند، این اقدامات مطابق عقل سیاسی است و اصلاحطلبان این واقعیت را بخوبی درک کردهاند.
کسانی که به عکس، مردم را از صندوقهای انتخابات دور میکنند، در واقع خودشان را از صحنههای سیاسی - اجتماعی جامعه دور نگه میدارند و جامعه آنها را بهتدریج به فراموشی میسپارد.
اگرچه پس از دولت آقای روحانی و عملکرد نامطلوب آن دولت، مقبولیت اجتماعی و سبد رای جریان اصلاحات کاهش قابل توجهی داشت، اما اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند با توجه به شرایط کشور با ورود به عرصه انتخابات و معرفی چهرههای جدید، میتوانند در فضای حکمرانی کشور تاثیر بگذارند. برخلاف بعضی اظهار نظرهای غلط مبنی بر فرمایشی بودن انتخابات در ایران، فعالان سیاسی از جمله اصلاحطلبان بخوبی میدانند شرکت و رقابت در عرصه انتخابات و پیروزی در این عرصه چقدر میتواند برای تغییر شرایط به سمت دیدگاهها و نقطه نظرهای سیاسی و مدیریتیشان موثر باشد.
اصلاحطلبان معتقدند میتوانند با معرفی نامزدهای مدنظرشان و حمایت انتخاباتی از آنها، نامزدهایشان را به مجلس شورای اسلامی گسیل بدارند؛ بنابراین استفاده از این فرصت برای آنها بسیار بااهمیت است و عدم استفاده از آن مطابق بافهم و درک سیاسی نیست. اصلاحطلبان در شهرستانها قادر خواهند بود افرادی را انتخاب کنند و در انتخابات مجلس حضور داشته باشند. قطعا اصلاحطلبان از حضور در حوزههای انتخابیه به جز تهران نخواهند گذشت، چون هزینه سیاسی برایشان ندارد، اما دستاوردهای فراوانی برای آنها خواهد داشت، چون میتوانند در مجلس نقش جدی ایفا کنند.
تجربه ثابت کرده است هرکس از شخصیتهای سیاسی که مردم را به حضور و مشارکت در انتخابات دعوت کرده است در ذهن مردم ماندگار میشود و همچنین کسانی که در این عرصه رقابت کرده و خودشان را در معرض انتخاب مردم قرار دادهاند از حافظه سیاسی مردم خارج نمیشوند. ۴۴ سال سابقه پارلمانی نظام جمهوری اسلامی گواهی میدهد هر گاه جریانی در انتخابات شرکت کرد و به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کرد توانست یک فراکسیون موثر و ذینفوذ را در مجلس شکل دهد که این فراکسیون سبب ثمرات زیادی برای آن جریان شد.
در پایان باید عنوان کرد هر فرد و جریانی به سهم خودش میتواند تنور انتخابات را داغتر کرده و مشارکت را بالا ببرد که البته این نیز بستگی به میزان نفوذ اجتماعی آن فرد یا جریان در میان مردم دارد. هر کس با هر سلیقه و گرایش انتخاباتی، حتی اگر به نظام اعتقاد هم نداشته باشد، نباید با بیتفاوتی، نقش تاثیرگذار خود را در این عرصه بسیار مهم نادیده بگیرد و به این مساله بیتوجه باشد. سرنوشت کشور در انتخابات رقم میخورد و بیتوجهی یا بیتفاوتی در این عرصه حساس و خطیر، زیبنده نظام اسلامی نیست.