به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز پنجشنبه ۲۴ اسفند ماه در حالی چاپ و منتشر شد که فروکش سیل؛ سرکشی عواقب سیل در سیستان و بلوچستان، سنت حسنه استعفا و فرمول تازه خودروسازان براي افزايش قيمت در سال آينده از مواردی است که موضوع گزارش های خبری و تحلیلی روزنامه های امروز شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
سیدکمال سیدعلی معاون ارزی اسبق بانک مرکزی طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: سالهاست این رویکرد غلط در اذهان عمومی و حتی در میان بسیاری از کارشناسان امر جا افتاده که مدیریت صفر تا صدی بازار ارز باید بر عهده بانک مرکزی باشد و سپس در قبال رشد یا جهشهای نرخ ارز، تنها بانک مرکزی را در مقام پاسخگو میخواندند. این قضاوت غیرمنصفانه در شرایطی رخ میدهد که …بازار ارز در کشور ما متاثر از پارامترها و متغیرهای گوناگونی است که تنها بخشی از آنها در ید کنترل قدرت بانک مرکزی هستند. از قیمت نفت گرفته تا میزان فروش نفت توسط دولت (به عنوان اصلیترین منبع تامین ارز کشور) و کسری بودجه و متغیرهای پولی نظیر میزان رشد نقدینگی و نرخ تورم و شوکهای سیاسی و عوامل دیگر، در تعیین نرخ دلار در بازار ارزی ایران نقش کلیدی و اساسی دارند و نباید توپ همه این عوامل را به زمین بانک مرکزی انداخت.
البته نباید از تمام رویکردهای فعلی بانک مرکزی در این زمینه دفاع کرد، اما در بحث مدیریت شبکه توزیع در حوزه ارز، بانک مرکزی کاراترین رویکردهای ممکن را تاکنون اتخاذ کرده که به پشتوانه همین ابزارها، نرخ ارز به مدت بیش از ۱۱ ماه در کشور ما با ثبات قیمتی و رشد ۳ الی ۴ درصدی همراه بود. جهش نرخ ارز پس از این، ابتدا معطوف به شوکهای سیاسی منطقهای و فرامنطقهای بود-که از دایره حکمرانی و اثرگذاری بانک مرکزی خارج است- یا ناشی از افزایش نرخ تورم و کسری بودجه دولت-که دستکم تاکنون ۴۰۰ هزار میلیارد تومان آن مورد تایید مسوولان دولت مستقر قرار گرفته است که باز هم در خیلی از جزئیات این حیطه، نباید بانک مرکزی را مورد شماتت قرار داد. سیاستهای توزیعی بانک مرکزی، قابل قبول و قابل دفاع بوده است. جمع کردن صفوف از برابر صرافیها، ساماندهی شکلی و فرمی در نحوه توزیع ارز مسافرتی (که ۷ الی ۸ درصد از کل تقاضای ارز مصرفی در کشور را دربر میگیرد)، تخصیص ارزهای مکمل به میزان دلخواه متقاضیان (مانند درهم امارات که ما با آنها روابط تجاری گستردهای داریم)، مدیریت بار تقاضاهای پیک زمانی مانند فرا رسیدن اربعین حسینی، تخصیص ارزی به میزان مورد تقاضا برای واردات کالاهای مصرفی و صنعتی مورد نیاز فعالان اقتصادی، پیوستن به چند شبکه بانکی بینالمللی برای پوشش بخشی از هزینههای مازاد مبادله ارزی از جمله اقدامات پسندیده بانک مرکزی در دوران مدیریت فعلی در این زمینه بودهاند. فروش بهنگام شمش و مسکوکات طلا با قیمت حراجی و مزایدهای برای مدیریت تقاضاهای سرریزی به بازار ارز از سویی و گواهی سپرده خاص با سود ۳۰ درصدی (که حتی دیر هم در دستور کار قرار گرفت) باعث شد حتی تقاضای مازاد زیادی به سمت بازار ارز نرود و این فقره موجب کنترل بخشی از انتظارات تورمی جاری در کشور بود. البته باید به شدت طرح تخصیص ارز نیمایی با شرایط موجود را مورد انتقاد قرار داد، زیرا علاوه بر اینکه زمینه توزیع رانت بسیار شدید (که مقدمه افزایش فاصله طبقاتی و نارضایتیهای عمومی است) را فراهم میکند و افراد با خیال راحت برای واردات کالاهای مدنظرشان اقدام به دریافت ارز نیمایی میکنند و از سوی دیگر با قیمت دلار آزاد اجناس خود را در بازار به فروش میرسانند یا باید بساط این ایده به طور کلی جمع شود، یا قیمت ارز نیمایی طی یک پروسه به سرعت به قیمت ارز بازاری نزدیک شود.
در ارتباط با گواهی سپرده خاص با سود ۳۰ درصد، باید چند نکته را مدنظر داشته باشیم. نرخ بهره حقیقی در کشور ما بسیار منفی بود و بهصرفه نبود که اشخاص پول خودشان را در بانکها بگذارند و همین رویه، کیفیت نقدینگی موجود در بانکها را به شدت کاهش داد و حجم بالایی از سپردههای بانکی را تبدیل به سپردههای کوتاهمدت کرد. تخصیص یک میزان سود معقول برای سپردههای بانکی (مشروط بر اینکه به لحاظ آماری مشخص شود که تا چه اندازه سرمایه سرگردان جلب این طرح شده است) باعث شد تا افراد به دنبال یک بازار سود معقول بروند و تقاضای زیادی را معطوف به دلار نکنند. واقعیت امر این است که در بازار پولی کشور این نکته مغفول است که نرخ سود سپرده باید همپای نرخ سود تسهیلات افزایش پیدا کند. در شرایط کنونی فعلی که نرخ سود تسهیلات نزدیک به ۲۰ درصد است، دریافتکنندگان وام و تسهیلات، برندگان رانتیر وضع موجود خواهند بود، زیرا تسهیلات با قدرت خرید بالاتری را دریافت میکنند که رفتهرفته ارزش خود را در برابر تورم از دست خواهد داد. دولت باید چند مرحله دیگر این طرح را ادامه بدهد تا نتایجش به طور واضح در کاهش اثرات تورم مشخص شود، مشروط بر اینکه دولت بیاید و محل هزینهکرد این سپردهها را به طور واضح به مردم اعلام کند نه اینکه برود این مبالغ جدید را هم صرف مسائل جاری خود کند و یک رشته بدهی بزرگ جدید به وجود بیاورد. اتخاذ یک بسته جامع از این طیف از سیاستهای اثربخش میتواند ما را به بازار ارز و پول در سال آینده امیدوارتر کند.
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود نوشت: هیچ ایرانی باغیرتی از کاهش مشارکت مردم در انتخابات خوشحال نمیشود. اگر طبق آمار رسمی اعلام شده 59 درصد مردم کشورمان در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت نکردند، برای این نیست که آنها کشورشان را دوست ندارند و یا به نقش مردم در مدیریت جامعه معتقد نیستند. در میان کسانی که در همین انتخابات اخیر از حضور در پای صندوقهای رای خودداری کردند، معتقدترین شهروندان به جمهوریت، دموکراسی، آرمانهای انقلابی و نظام جمهوری اسلامی نیز دیده میشوند. این افراد، به ایران هم عشق میورزند و برای اعتلای کشور و تقویت نظام نیز فداکاریها کردهاند و باز هم آماده فداکاری هستند ولی به نحوه مدیریت کشور ایراد و اعتراض دارند و با رای ندادن اعتراض خود را نشان دادهاند. آنچه در این ماجرا مهم است اینست که مسئولان ارشد نظام این واقعیت را درک کنند که عامل اصلی دور شدن اکثریت مردم از صندوقهای رای عملکرد متصدیان مدیریت جامعه است.
تلاش دشمن برای فاصله ایجاد کردن میان مردم و صندوقهای رای را نمیتوان انکار کرد ولی واقعیت اینست که این تلاش فقط وقتی به نتیجه میرسد که در داخل کشور زمینههای فاصله گرفتن فراهم باشد. به عبارت روشنتر، اگر عملکرد مسئولین باعث ناامیدی و ایجاد مشکل برای مردم نباشد، از دشمن کاری برنمیآید و تلاش دشمن به نتیجه نخواهد رسید. متاسفانه در کشور ما عملکردها زمینهساز ناامیدی مردم و دور شدن آنها از صندوقهای رای هستند. این زمینهسازی بقدری شدید است که با وجود این عملکردها نیازی به مداخله دشمن نیست. مهندسی انتخابات، فشارهای اقتصادی و برخوردهای مختلف در زمینه آزادیهای مشروع را بگونهای پیش میبریم که دشمنان را از هر نظر بینیاز از تلاش و توطئه میکنیم. این، ما هستیم که مردم را از حق انتخاب کردن محروم میکنیم و زمینه را برای شادی دشمن فراهم مینمائیم. دشمنان ایران برای کسانی که اقتصاد را به مرحلهای از بحران رساندهاند که فقر هر روز بیشتر میشود، کف میزنند و از آنها تشکر میکنند.
آنچه بسیار عجیب و بهتآور است اینست که مسئولان حاضر نیستند بپذیرند که عملکرد خودشان عامل اصلی دور شدن مردم از صندوقهای رای است. آنها دوست دارند همه چیز را به گردن دشمن بیندازند و کارنامه خود را درخشان و افتخارآمیز جلوه دهند. این توهم تا هر زمان که ادامه داشته باشد هیچ مشکلی از روابط میان مردم و مسئولین حل نخواهد شد. کارگزاران نظام باید حرف مردم را بشنوند و به خواستههایشان عمل کنند تا این مشکلات را برطرف نمایند. صریحترین و رساترین حرف را مردم در همین انتخابات 11 اسفند زدهاند. اکثریت مردم در این انتخابات به مسئولین با صراحت اعلام کردند گرانیها کمرشان را خم کرده، بیصداقتیها اعتمادشان را سوزانده و مهندسی انتخابات حق انتخاب را از آنها سلب کرده است.
حکمرانان اگر میخواهند پشتوانه مردمی نظام را تقویت کنند و فاصله مردم با صندوقهای رای را از بین ببرند، باید در سیاستهای کلان خود تغییرات اساسی به وجود بیاورند. اصرار بر ادامه سیاستهای گذشته و چشم بستن بر روی واقعیتهای ملموس، هیچ مشکلی را از حکمرانان حل نخواهد کرد. واقعیتها را بپذیرید، موانعی که اقتصاد کشور را دچار بحران کردهاند را برطرف کنید، برای مردم حق انتخاب واقعی قائل شوید، معنای آمارهائی که خودتان از مشارکت مردم در انتخابات دادهاید را آنگونه که هست قبول کنید و درصدد توجیه برنیائید، برای نظر صاحبنظران اهمیت و ارزش قائل شوید، افراد باتجربه و کارآمد را در مدیریت کشور بکار بگیرید و بر ادامه سیاستهای شکست خورده خود اصرار نورزید. اگر خطمشیتان را بر این اصول بنا کنید، مطمئن باشید مردم به شما اعتماد خواهند کرد و دشمن هرگز در هیچ زمینهای به خواستههای خود نخواهد رسید.
حسین عبداللهیفر طی یادداشتی در شماره امروز جوان نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین سخنان خویش پیرامون مجلس دوازدهم با هشدار نسبت به پیامدهای دامن زدن به اختلافات فرمودند: «آن چیزی که میتواند شیرینی مجلس جدید را نابود کند، سخنان اختلافانگیز و دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند است؛ شیرینی مجلس جدید را اینجور چیزها از بین میبرد. باید خیلی مراقبت کرد، باید خیلی مراقبت کرد.»
صرف نظر از اینکه چه عوامل و عللی زمینهساز بروز این دغدغه معظمله گردد، یک پرسش اساسی که پاسخ آن میتواند در کاهش اختلافات مؤثر واقع گردد، این است که چگونه تنشهای روانی و منازعههای غیراخلاقی میتواند سبب تلخکامی ملت گردد؟
در این رابطه اولاً باید به نقش مجلس در وحدت ملی، انسجام درونی و همگرایی میان مسئولان اشاره کرد که بر اساس دیدگاههای بنیانگذار نظام اسلامی این نقش در تثبیت و ماندگارسازی انقلاب اسلامی به واسطه جایگاه مجلس در رأس امور کشور میتواند راهبردی، الهام بخش و اثرگذار بر سایر قوا و دستگاههای اجرایی باشد.
ثانیاً وحدت و همگرایی زمانی تأثیر کاربردی و مؤثر دارد که در سه سطح بروز عینی و مصداقی داشته باشد: در سطح نخست؛ وحدت میان مسئولان، سطح دوم؛ وحدت میان مردم و مسئولان و سطح سوم وحدت میان مردم و مردم قرار دارد. نکته مهم ارتباط متقابل هر یک از این سطوح سه میباشد که به صورت زنجیرهای بر یکدیگر تاثیر میگذارند. چنانچه وقتی صدای اختلاف از مجلس شنیده شد به مثابه اختلاف میان مسئولان قلمداد شده و آثار خود را در عدم تمرکز بر مسائل کلان و مشکلات بزرگ کشور نشان میدهد و مردمی که این صدا را به صورت زنده از رادیو میشنوند امیدشان به حل مشکلات کشور کاهش مییابد.
نقش دیگر مجلس در رابطه با دولت نمایان میگردد که میتواند آثار بسیار نامطلوبی بر امید مردم به حل مشکلات کشور داشته باشد. ضمن آنکه این اختلافات به سرعت در سطح سران قوا هم بروز مییابد. مردم وقتی اختلاف در این سطح را میبینند کاملاً نومید شده و اعتمادشان به مسئولان کاهش مییابد.
البته اختلاف سلیقه و نظر در مجلس امری طبیعی است و اختلاف نظر برای پیشبرد امور لازم است، اما آنچه قبیح است اینکه دشمنیها جای دوستیها را بگیرد. دو جناح و دو دسته بهوجود بیاید به گونهای که یکدیگر را دشمن شماره یک خود بدانند. اینجاست که سود این اختلاف را هرچند بحق باشد، دشمن اصلی که حالا خود را در حاشیه میبیند میبرد؛ لذا حضرت امام (ره) میفرماید: «البته دو تفکر هست باید هم باشد. دو رأی هست باید هم باشد، سلیقههای مختلف باید باشد لکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسان با هم خوب نباشد.... اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد این مجلس ناقص است اختلاب باید باشد اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جاروجنجال اینها باید باشد لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته بشویم دشمن هم، باید دو دسته باشیم در عین حال که اختلاف داریم دوست هم باشیم.»
اگر اختلاقات سبب دو دستگیهای خصمانه و کینه توزانه گردد قطعا بیگانگان، دولتهای متخاصم، گروهکهای معاند و تجزیه طلب، اپوزیسیون و ضدانقلاب، جریان تحریم کننده انتخابات، غربگرایان و متحجران سود آن را خواهند برد و برای کشور پیامدهای امنیتی و سیاسی زیادی در خواهد داشت.
چنانچه در رویدادهای امنیتی تیرماه ۱۳۷۸ مقام معظم رهبری احزاب سیاسی را به عنوان مقصران اصلی مورد عتاب قرار داده و فرمودند: «آقایانی که سردمداران خطوط سیاسی و گرایشهای سیاسی هستند، حالا برسید به این حرفی که ما میگوییم شما خودیها وقتی سر قضایای بیهوده این طور با هم درگیر میشوید، دشمن سوء استفاده میکند، بفرمایید، این یک نمونه، دیدید دشمن چطور استفاده کرد؟ دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟ اختلافات سلیقهای و سیاسی را کنار بگذارند.» ضمن آنکه باید توجه داشت کشورمان در یک سالگی عمر این مجلس در حال برگزاری انتخابات بسیار مهم دیگری خواهد بود که هر گونه حرکت مجلس، مواضع و نوع تعامل با دولت بر کارآمدی، امید مردم و جوانان، اعتماد به مسئولان و نهایتاً بر مشارکت مردم تأثیرگذار است.