اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی و از چهره های سیاسی و رسانه ای دهه هشتاد شمسی در گفتگویی با تابناک به بیان دیدگاههای انتخابی خود پیرامون آخرین آرایش سیاسی دو جناح اصلی کشور پرداخت.
ویدیوی این گفتگو را از نظر میگذرانید:
شما در برهه ای در برنامه ای از ایران مهاجرت سیاسی کردید چه فکری باعث شد که تصمیم به ترک کشور بگیرید؟
گرامی مقدم: بله واقعیتش در آن زمان به دلیل اتفاقاتی که در سال ۱۳۸۸ این تصمیم را گرفتم اما در حقیقت ترک سیاسی نکردم بلکه ترک تحصیلی کردم در حقیقت برای ادامه تحصیل مهاجرت کردم. در آن زمان دانشجوی مقطع دکتری دانشگاه پونای هند در رشته اقتصاد و توسعه و وزارت علوم دستورالعملی رو صادر کرده بود دانشجویان باید حداقل سه سال در دانشگاهی که خارج از کشور هستند اقامت داشته باشند تا مدارک آنها با وزارت علوم تطبیق داده شود همین دلیل مجبور بودم از کشور خارج برای ادامه تحصیل از کشور خارج شوم و این مصادف بود حوادثی که در سال ۱۳۸۸ اتفاق افتاد.
چه جرقه ای باعث شد که به فکر بازگشت به وطن بیافتید؟
گرامی مقدم: بنده عاشق کشورم بودم و هستم برای این کشور هزینه دادم جوانی ام را داده ام. برای اولین بار در ۱۶ سالگی نوجوانی بودم که به عشق وطن در جبهه حاضر شدم و آسیب ها و زخم های فراوانی دیدم وسختیهایی کشیدم مگر میشود این آب و خاک را فراموش کرد. صرفاً برای ادامه تحصیل در خارج از کشور بودم اما فعالیت های سیاسی ام هم در آنجا به صورت جسته گریخته ادامه داشت. فکر میکنم در چارچوب منظومه فکری خودم برای آنچه که فکر میکردم حق و عدالت است و بر اساس همان چارچوب هایی که باور داشتم عمل میکردم. به دلایلی که بیان کردم بلافاصله بعد از تمام شدن تحصیلات خودم و فرزندانم بازگشت به کشور را اولویت کارم قرار دادم.
سختترین لحظات غربت برای شما چه بود؟
گرامی مقدم: به هر حال ما ایرانیها همواره آدم هایی هستیم که وابستگیهایی داریم و این زیرساختهای در حقیقت وابستگی ما ریشه در عشق به وطن دارد. وقتی که کسی در خارج از کشور در غربت زندگی میکند همواره ذهن و روحش در ایران است بنابراین اینها شرایطی است که نه تنها در وجود بنده بلکه برای هر ایرانی سخت خواهد گذشت.
بنده قبلاً هم که برای ماموریت به خارج از کشور رفته بودم بیش از یک هفته واقعا دلتنگی به سراغم می آمد یا فکر وطن را داشتم.
به نظر شما حزب اعتماد ملی یک حزب زنده و فعال است؟
گرامی مقدم: بله حتما همینطور است. در میان کل احزاب دوست و دشمن ، رقیب و غیر رقیب اعتقاد دارند که حزب اعتماد ملی حزب بزرگی است به دلیل اینکه اولا ریشه در دولت ندارد یعنی از دل یک انتخاباتی به نام سال ۱۳۸۴ طرفداران آقای کروبی دست به اقدام مدنی زدند و نهاد حزب اعتماد ملی را تشکیل دادند این حزب در همان اوایل و در حال حاضر از شخصیت های معتبر که سابقه در مجلس، استانداری وزارت دارند در این حزب عضو شورای مرکزی هستند و در اقصی نقاط کشور ما در هر استان یک دفتر داریم اعضای برگرفته استانها معتمدین هستند. جامعه گرایش حزب ما با این دیدگاه ها استقرار یافت و مرام نامه نیز دارند و به همین دلیل است که دفاتر و کمیته های ما مدام فعال است.
بزرگترین سند فعالیت حزب اعتماد ملی این است که ما اولین حزبی هستیم که کنگره هزار نفری رو در سال در مهر ماه ۱۴۰۲برگزار کردیم و تا الان بنده سراغ ندارم یا به یاد ندارم کنگره ای به این شکل و تعداد نفر برگزار شده باشد.
واقعیت این است که به دلیل هواداران زیادی که داریم به سهولت کنگره هزار نفره را برگزار کردیم و ظرفیت بالای هزار نفر را هم حتما خواهیم داشت به همین دلیل فکر میکنم حزب اعتماد ملی یکی از احزابی است که به صورت زنده و به روز فعالیت میکند. اگر بخواهم یک حزب که طبق تعاریف و تئوری هایی که در علوم سیاسی وجود دارد نام ببرم حزب اعتماد ملی است.
اگر بخواهید برای جوان دهه هشتادی مهمترین دستاورد سیاسی حزب اعتماد ملی را بیان کنید چه خواهید گفت؟
گرامی مقدم: ما چه احزاب سیاسی و چه در حاکمیت، هرگز خودمان را برای نسل جدید آماده نکرده ایم و این ایرادی است که برهمه ما وارد است ولی من میتوانم فقط این نکته رو عرض کنم که ما در شاخه جوانان خودمان افرادی را به کارگیری کردیم که سنین جوانی دارند و به سرشاخههایمان نیز اعلام کردیم که به دنبال جذب نیروهایی باشند که زیر ۲۵ سال سن داشته باشند که ما در حقیقت در یک تعامل گفتمانی و میان نسلی درک متقابلی از همدیگر داشته باشیم. انشالله اگر نامزد ما در قدرت قرار گرفت حتماً توجه نامزدمان را به جوانان و مطالبات آنها جلب خواهیم کرد.
در حال حاضر نیز شما به آقای کروبی مشاوره می دهید؟
گرامی مقدم: در ملاقات هایی که با ایشان داشتم اگر لازم باشد حتما دیدگاه هایم را بیان میکنم اما آقای کروبی خودشان از کسانی هستند که سابقه زیادی در انقلاب و نظام داشته اند یکی از پایهگذاران جمهوری بودند، ۱۴ سال در زندانهای رژیم شاه بودند و همچنان معتقد و وفادار به جمهوری اسلامی است. اگر ملاقاتی صورت بگیرد که آخرین بار سه ، چهار ماه پیش بوده گفتگوهایی با هم داشتیم نقطه نظرات خودمان را مطرح کردیم .ویژگی بارز آقای کروبی این است که بیشتر گوش میکند و وقتی به نقطهای برسد حتما به آن عمل میکند.
خاطراتی که از آقای کروبی دارم این است که وقتی می خواهد تصمیم بگیرد نظرات همه را میپرسد و اینگونه نبود که صرفا نظر بنده را بپرسد. به خاطر دارم که در انتخابات شورای دوم که بنده به دنبال این بودم که آقای کروبی یک بیانیه ای صادر کنند برای اینکه به هر حال انتخابات از مسیر خودش خارج نشود،خیلی راحت با افرادی که در جریان اصلاحات شاید بعضا ما دیدگاه آنان را نیز قبول نداشتیم تماس گرفتند و دیدگاه آنان را نیز جویا شد و بهرحال ایشان چنین روحیه ای دارند و اگر بنده با ایشان دیداری داشته باشم ایشان گوش شنوا برای شنیدن نظرات دیگری را نیز دارند.
خبرنگار: در حال حاضر حزب اعتماد ملی به آقای کروبی ارجاع می کنند؟
در حقیقت آقای کروبی نقش پدر معنوی و رهبر معنوی حزب اعتماد ملی را دارند در حقیقت دبیرکل حزب اعتماد ملی رسماً و قانونا دکتر الیاس حضرتی هستند.
به نظر شما چرا و با چه تدبیری شورای نگهبان نامزدهای اصلاح طلب را طبق پیشنهاد آقای خاتمی که آقای پزشکیان را پیشنهاد داده بودند تایید کردند؟
گرامی مقدم: با دو نگاه میتوانیم به مسئله نگاه کنیم اول اینکه فرض ما بر این باشد که شورای نگهبان بر اساس تحلیل صلاحیتها را بررسی و اعلام میکند نگاه دوم این است که شورای نگهبان بررسی های واقعی و قانونی خودش را انجام می دهد و خروجی این است. اگر بخواهم بگویم که شورای نگهبان بر اساس بررسی های قانونی این کار را میکند یک خط مشی ساختاری است و همین اتفاق می افتد و استدلال شورای نگهبان همواره من در حقیقت اعلام نمیکنم که شما را بر چه اساسی رد صلاحیت کردم به نظر میرسد برای ۸۱ نفری که ثبت نام کرده اند کسانی بودند که سوابق روشنی در نظام داشتند به نظر نمیرسد که اینان مشکلات خاصی داشته باشند ولی شورای نگهبان اعلام نمیکند . بنده هم که در همین انتخابات گذشته رد صلاحیت شدم با دوستان شورای نگهبان که صحبت میکردم خوب واقعیتش ایراداتی که از ما میگرفتند بیشتر جنبه سیاسی داشت و مسائلی مطرح میکنند. مثلا بنده چون زندان بوده ام و حبس کشیده ام رد صلاحیت شده ام ولی به هر حال کسی که پنج سال از مدت جرمش گذشته است باید تمام شود. شما نمیتوانید تا آخر عمر زندگی فرد را فلج کنید .
کاری که شورای نگهبان تمایل داشت . شورای نگهبان در خصوص دلیل رد صلاحیت ها پاسخ نمی دهد و استدلالش نیز این است که نمیخواهم با آبروی افراد بازی کنم . خیلی از این افراد مانند آقای لاریجانی یا در گذشته کسان دیگری گفته اند اعلام کنید.
اگر تحلیلی به مسئله نگاه کنیم مسئله این است که از شورای نگهبان از اول انقلاب چیدمانی برای انتخابات بیرون می آید یا در می آید یا در نمی آید یا قانونی عمل میکند.
ما میتوانیم الگوها را بررسی کنیم نمی توانیم به شورای نگهبان اتهام بزنیم در واقع میتوانیم تحلیل الگویی داشته باشیم . یک مدل شورای نگهبان داشته که در اوایل انقلاب مثلاً خدا رحمتش کند آقای هاشمی رفسنجانی را با آقای جاسبی می گذاشتند یا خود مقام معظم رهبری هم با یک یا دو نامزد در مقابلش قرار می گرفت این یک مدل است که بعد از اولین انتخابات ریاست جمهوری که طیف گسترده ای شرکت کرد بعد از اون در سال ۷۶ یک مدل جدید را شاهد بودیم در جریان انتخابات چهارنامزد شرکت داشتند که دارای تفکرات و برنامههای مختلفی بودند و آقای خاتمی در اون دوره رای آورد. در این مدل تعداد کم بود. یک مدل دیگر رو درسال۸۴ دیدیم که توسعه پیدا کرده بود و شاهد رقابت خوبی بودیم. و در سال ۱۳۸۸ ، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ را داریم و تقریبا اینها شبیه بودند و به مشارکت دامن میزند.
در سال ۱۴۰۰ یه مدل جدیدی اتفاق افتاد که از مدل قبلی تبعیت میکرد یک در حقیقت ۶ نامزد از یک جریان ۵ نامزد از جریان دیگر از یک جریان هم کسی را نگذاشتند یعنی آقای همتی هیچ وقت سابقه اصلاح طلبی نداشت و عملاً دست ما در انتخابات ۱۴۰۰ خالی بود در انتخابات ۱۴۰۳ ما در جبهه اصلاحات تصمیم گرفتیم که نامزدهایی که در این جبهه رای میآورند نامزد ما هستند و اگر این سه نفر رای نیاوردند قاعدتا دست ما از اینکه نامزد داشته باشیم خالی است و تغییر مسیر در جبهه اصلاحات اتفاق می افتاد. کسانی طرفدار مشارکت بودند و فکر میکردند که به هر حال صندوق را حفظ کرد و در اون نامه که نوشته شد بنده هم یکی از امضا کنندگان بودم و۱۵۰ نفر دیگر را هم که دوباره دیدیم نامه را امضا کردند. بر اساس کنشگری مرزی و محدود باید حضور داشته باشیم نمی شود به دلیل اینکه همه نامزدهای ما رو رد کردند ما در انتخابات شرکت نکنیم این نگاه بنده است اما نگاه دوستان ما اکثریت هم مخالف دیدگاه بنده بود ولی خب در یک تعامل پایاپای رقابت را ادامه دادیم در این سال ۱۴۰۳ نیز آقای خاتمی فرمودند که هر چه خروجی جریان اصلاحات باشد و هر کدام از این آقایان تایید شدند بنده از آن حمایت می کنم و آقای خاتمی دست به حمایت از آقای دکتر مسعود پزشکیان زدند و جبهه اصلاحات هم در حال حاضر پشت آقای پزشکیان است و این فرایندی بود که ما تا این لحظه طی کردیم و به اینجا رسیدیم.
نظرتان در خصوص مشارکت چیست؟
گرامی مقدم: مشارکت خیلی سخت شده است به دلیل اینکه ما از سع حوزه به مشارکت مردم هجوم برده ایم و در طبل عدم مشارکت کوبیده شده حالا هر کسی به تناسب خودش این کار را انجام داده است. یک بخش براندازها هستند که اساسا شب و روز کار کردند در این چند سال مخصوصا در سال ۱۳۹۸ که مردم مشارکت نکنند بخش دیگر خود رادیکالهای جریان اصولگرا هستند که اساساً ابایی هم ندارند خیلی هم سریع مطرح میکنم و آن پیچیده نمیکنم اینها میگویند اگر مشارکت پایین باشد ما در انتخابات برنده هستیم
یه بخش دیگر هم برخی از دوستان اصلاح طلب ما هستند که در گذشته هم بودند و در انتخابات بعدی تمایل داشتند که وقتی ما نامزدی نداریم نباید شرکت کنیم. اینها عوارض دارد. حالا درخصوص قسمت اول نمیتوانیم با ایشان صحبت کنیم ولی این دو قسمت درون نظام از اینها بعید است و این کار را سخت کرده است.
اگر شما مردم را دعوت کردید و سوقشان دادید که در مشارکت چیزی برای شما در نمی آید در مرحله بعد سخت است که انها رو قانع کنیم که در مشارکت شرکت کنند ولی با این حال به دلیل اینکه مردم احساس میکنند این انتخابات زودرس ممکنه قدری زندگی شان را تغییر دهد ممکن است بازگشت به یک زندگی ساده داشت باشند بنابراین فکر میکنند که بتوانند با یک انتخاب درست و شایسته نقشی در سرنوشت فرزندان و کشورشان داشته باشند.
به نظر بنده یخ عدم مشارکت شکسته است و این روز به روز اهنگ مشارکت در حال افزایش است پیش بینی میکنم که این دور انتخابات با مشارکت بالای ۶۰ درصد برگزار خواهد شد و هر نامزدی که بتواند بیشتر مردم رو مجاب کند برنده انتخابات خواهد بود.
رقابت را در فضای انتخاباتی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بین کدام نامزد ها می بینید و فکر می کنید پیروز میدان کدام یک از نامزد ها باشند؟
گرامی مقدم: باید یه تحلیلی در پشت حرف هایم داشته باشم و تحلیل بنده این است که آرایش رقابت این گونه است که ۵ نامزد اصولگرا در مرحله های فکری متفاوت و یک نامزد اصلاح طلب داریم. قاعدتاً یک پای فینال آقای دکتر پزشکیان است به دلیل اینکه بهرحال جریان اصلاحات در حال کارت سازی هستند و در حال حاضر به میدان آمدند یعنی مجلس قبلی عبور کردند در انتخابات و تمایل به مشارکت دارند به همین دلیل در تمامی استانها فعال شده اند. آن طرف قضیه هم یک سبد رای ثابت دارد ما در تهران شاهد بودیم که جریان اصولگرا در تهران نهایت ۴۰۰ هزار یا ۴۵۰ هزار رای آوردند در همین حد، در حقیقت وقتی آراءشان بهم گره میخورد.
در جریان اصولگرا بیشترین مشارکت در همین حد است. اما در جریان اصلاح طلبی به دلیل کشش فراوانی که دارد و جایگاه و پایگاهی که در سه طبقه جامعه دارد و انها به دلیل اینکه فکر میکنند متضرر بودند در این سالهای اخیر و بهای به انها ندادهاند از جمله جامعه سرمایه گذار و اقتصادی که تصور میکنند همیشه در ضرر و زیان هستند و سرمایه گذاری و کارآفرینی سخت شده است ، این طیف قدری امیدوار شدند و اینها بیشتر گرایششان به سیاستهای پویا در حوزه اقتصاد است که مختص به اصلاح طلبان است و سابقه آن را دارند.
یک بخش کارمندان و حقوق بگیران هستند. این طیف در این سالها در حقیقت ضربات سنگینی در دیوان سالاری که حضور داشتند و باعث این شد که رتبه های آنچنانی سمت اینها به دلیل اینکه آن شایسته سالاری انجام نشد بیشتر رفیق بازی و باند بازی و فامیل بازی اینها بود، اینها عملاً در حوزه کاری خودشان ناامید بودند به همین دلیل هم رغبتی به کار نداشتند.با یک انتخابات جدید فکر میکنند که روزنهای باشد برای اینکه این وضعیت بهتر شود.
یه بخش دیگر فعالان سیاسی ، احزاب سیاسی و تشکل ها هستند اینها هم از آن عدم مشارکت فاصله گرفتند این سه طبقه میتوانند که آرا خاموش و خاکستری را به تعبیری به میدان بیاورند و اگر ۲۰ درصد به ان ۴۰ درصد مجلس اضافه شود که بنده معتقدم چون ۴۷ درصد انتخابات گذشته خدشه دار شد و انتخابات مجلس که قومیتی است باید ۵۰ ، ۵۵ یا ۶۰درصد میشد و این نشان میدهد عدم مشارکت بسیار عمیق است کسانی که مخالفین مشارکت بودند.
رقابت بین اصولگرایان وحدت اتفاق خواهد افتاد ما شاهد یک رقابت دو قطبی خواهیم بود یک راس آن آقای مسعود پزشکیان است یک راس آن هم آقای محمد باقر قالیباف است.
به نظر شما انتخابات به دور دوم کشیده می شود؟
گرامی مقدم: اگر بالای ۵۰ درصد در انتخابات مشارکت داشته باشیم به دور دوم کشیده نخواهد شد و اگر بالای ۵۰ درصد ۵۵ درصد باشد نامزد اصلاح طلبان آقای پزشکیان بر اساس ادوار گذشته سبقت می گیرد اما اگر زیر ۵۰ درصد باشد حتما به دور دوم می رسد.
اسامی نامزد های ریاست جمهوری را بیان میکنم اولین کلمه ای که به ذهنتان می رسد را بگویید؟
محمد باقر قالیباف
گرامی مقدم: سردار سپاه
علیرضا زاکانی
گرامی مقدم: خیلی شعار مبارزه با فساد می دهد
سعید جلیلی
گرامی مقدم: در دورهای مذاکره کنند بودند و تمایل ندارند که با کشورهای دنیا به سهولت ارتباط برقرار شود.
سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی
گرامی مقدم: جوان و پر انرژی هستند تمایل دارند که بعد از مجلس در قوه مجریه حاضر شوند
مسعود پزشکیان
گرامی مقدم: راستگویی و صداقت
مصطفی پورمحمدی
گرامی مقدم از روحانیان فهمیده با درک عمیق هستند و با سوابق امنیتی و سیاسی
بنظرتان کدام بازیگر یا بازیکن پتانسیل سیاسی دارد؟
گرامی مقدم: پاسخ نمی دهم
سخت ترین لحظات شما به عنوان یک فعال سیاسی کدام لحظات است؟
گرامی مقدم: فعالان سیاسی وقتی که با ایدهها و عقایدشون مواجهه میشوند به سخره سختی می خورند در مقابل دیدگاه مخالف به حبس یا حصر می افتند و دلیل آن این است که یک نوع تحقیر هم همراه آن است .
زمانی که بنده از خارج از کشور برگشتم و در فرودگاه بازداشت شدم خیلی برایم سخت بود باور نمیکردم به عنوان کسی که به هر حال تلاشم این است که به عنوان آزادی خواه و از ابتدا هم پا و هم رکاب نظام بودیم چرا باید به این شرلیط دچار شوم وانفرادی که بعد از ان برایم پیش امد سختترین لحظات بود به ویژه اینکه بنده دچارکم بینایی بودم و کم بینایی ام تشدید شد و دید مرکزی ام هم در آن شرایط استرس شدید از بین رفت . در خلوت انسان در یک انفرادی نه گوش انسان چیزی میشنود در واقع نه رادیو و نه تلویزیون نبود در انفرادی از طرفی کسی هم نبود که با او صحبت کنم ، عملا چشم از دست رفته بود گوشم نداشتم و زبان هم نداشتم تقریبا مثل یک موجود ثابتی و این به شدت من را آزار میداد.
فکر میکنم برای بقیه فعالان سیاسی که به انفرادی و زندان می روند نیز لحظات سختی است. فعال سیاسی برای چیزی به زندان می رود که حقش نیست چون یک فعال سیاسی به دنبال راه گشایی راه مناسبی برای بهتر زیستن مردم است. این موضوع برای بنده که در ان دوران جرم و خطایی مرتکب نشده بودم از نظر خودم سخت بود و حتی اگر خطا و اشتباهی نباید با یک فعال سیاسی آن گونه برخورد شود ، آن دوران برای بنده بسیار سخت بود و همچنان در خاطراتم مانده و گلایه مند هستم.
در زندان دلتان بیشتر از همه برای صحبت کردن با چه کسی تنگ شده بود؟ بیشتر از همه دلتان برآب چه غذایی تنگ شده بود؟
گرامی مقدم: در زندان آرزوی دیدن دختر ۸ ساله ام را داشتم، اما در مورد خوراکی، کسانی که انفرادی را تجربه کرده اند می دانند در انفرادی اساساً انسان میل به غذا ندارد و خیلی آزاردهنده است انسان مبتلا به هر نوع از بیماری گوارشی خواهد شد. شما در انفرادی در چارچوبی قرار میگیرید که زنده هستید اما تقریبا در قبر هستید و این برای یک انسان واقعا سخت است. وقتی جسم انسان محبوس میشود روح انسان هم در حبس است چون روح به لحاظ فلسفی تمایل دارد در ابعاد مختلفی به واسطه ذهن گردش کند چون جسم نمیتواند ذهن هم قفل میشود و روان شناسان می گویند که بدترین فشارها بر یک انسان مخصوصا در انفرادی وارد می شود.
در زندان به چه امید و انگیزه ای با شرایط کنار می آمدید؟
گرامی مقدم: االله بذکرالله تطمئن القلوب، تنها چیزی که در آن شرایط آرامم می کرد ذکر هایی بود که می گفتم و تنها راه نجاتم نیز همین ذکر و یاد خدا بود.
اگر کسی در فضای مجازی بدترین توهین ها را به شما کند شما چه عکس العملی نشان می دهید؟
گرامی مقدم: از وی دعوت میکنم و با او صحبت کنم . بعضی از چیزها ارزش پاسخگویی ندارد و انسان از آنها میگذرد اما اگر ببینم طرف اهل مذاکره و گفتگو است با او گفتگو خواهم کرد و ممکن است حرفش را نیز نپذیرم اما هرگز ان فرد را آزار نمی دهم و نظر خودم را بر وی تحمیل نمی کنم و این را تفتیش عقاید می دانم.
تفتیش عقاید از بنیان اسلام خلاف بوده است در صدر اسلام یاران پیامبر را بسیار آزار و شکنجه دادند بدلیل همین تفتیش عقاید بود و ما اساسا انقلاب کردیم که بساط تفتیش ، زندان و حصر بساطش برچیده شود .
شایسته جمهوری اسلامی نیست که نخست وزیر سابق و رئیس مجلس سابق این کشور درحصر باشند و این واقعا زیبنده نیست و بنده همچنان منتقد این روش هستم که در حاکمیت ما وجود دارد و امیدوارم هر چه سریعتر حصر از آقایان کروبی و موسوی برداشته شود و اساساً امیدوارم که هیچ زندانی سیاسی در زندانهای ایران وجود نداشته .
وقتی کسی در زندان سیاسی است و فردی میخواهد به وی نقد کند نمی تواند زیرا آن فرد در زندان است. من فکر میکنم که بسیاری از کسایی که در حال حاضر در زندان هستند حقشان نیست که در زندان باشند نهایت فعالیت اینها کنشگری و فعالیت سیاسی است البته ممکن است اگر جایی نشر اکاذیری اتفاق بیفتد یا جایی اقدامی شود که با این اقدام علیه شبکههای امنیت ملی هیچ اتفاقی نیفتاده است یعنی فرد نظر عقیده خودش را گفته که مخالف ما است اصلا ایرادی ندارد باید نظرش را بگوید اگه نظر او باطل است مردم به وی گرایش ندارند و اگر نظر او حق است مردم به گرایش دارند ما حق نداریم فردی را به دلیل اظهار نظر زندانی کنیم مگر دلیلی داشته باشیم که واقعا اقدامی بر علیه امنیت ملی انجام داده است.