زهره الهیان از معدود زنان سیاستمدار جریان اصولگرا است که سابقه نمایندگی مجلس و نامزدی برای وزارت آموزش و پرورش را در دولت احمدی نژاد داشت، او از نظر سیاسی به طیف زاکانی نزدیک است و در جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی به عنوان عضو شورای مرکزی حضور دارد.
به گزارش تابناک، الهیان در حرکتی بی سابقه در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ با حضور در ستاد انتخابات وزارت کشور به عنوان نخستین زن نامزد انتخابات در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرد ولی در ۲۰ خرداد و پیش از اعلام اسامی توسط شورای نگهبان به نفع نیروهای انقلاب انصراف داد.
الهیان در حال حاضر، رئیس گروه آیندهنگری و نظریهپردازی در فرهنگستان علوم پزشکی است. گفت و گویی الهیان با تابناک را میبینید و میشنوید.
در سال ۱۳۸۸ آقای احمدی نژاد سه مرحله با بنده صحبت کردند که وزارت کار و تعاون را بپذیرم قبل از بنده خانم دستجردی به عنوان وزیر بهداشت در مجلس رای اعتماد آوردند و ایشان اولین وزیر خانم بعد از انقلاب هستند . بنده قائل به این موضوع هستم که زنان بر اساس اصل شایسته سالاری باید در سطوح کلان سیاست گذاری و تصمیم گیری در کشور مشارکت داشته باشند. این جمله معروف حضرت امام که زنان باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند همواره الهام بخش بنده بوده است و اعتقاد دارم امروز بعد از ۴۵ سال بعد از انقلاب اسلامی زنان در سایه این بستر سالمی که فراهم شده در سطوح کلان علمی، تخصصی، مدیریتی فراهم شده حضور پیدا کرده اند و موفق عمل کرده اند . ظرفیت زنان باید در مسیر پیشرفت کشور بکار گرفته شود. این درست نیست که یک پتانسیل، انرژی و انگیزه ای که ایجاد شده به سمت پیشبرد اهداف کشور هدایت نشود.
خانم ها مسئولیت پذیر، دقیق، پاک دست و با انگیزه هستند و این را در تجربیات موفقی که مدیران میانی خانم داشتند تابحال میتوانیم جستجو کنیم. معتقد هستم که حضور خانم ها به لحاظ سلامت و پاکدستی منجر به سلامت بدنه مدیریتی و سلامت دولت خواهد شد. در سال ۱۳۸۸ که آقای احمدی نژاد آن پیشنهاد وزارت را مطرح کردند بنده بطور جدی به این موضوع فکر کردم و مشورت کردم ، بنده مصمم بودم و معتقد بودم که با یک تیم توانمند متخصص می توان کار را پیشبرد و با بهره گرفتن از تجربیات گذشته میتوان در زمینه گام برداشت اما بازخورد هایی از مجلس هشتم گرفتم بعضی از دوستان ابراز نگرانی می کردند که به هر حال برخی از نمایندگان موافق این موضوع نباشند یا بعضا برخی از علما و مراجع موافق حضور زنان در این جایگاه نبودند. بنده در آن زمان حضورا خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و از ایشان هم کسب تکلیف کردم ایشان در سطوح اجرایی و مدیریت های کلان مخالفت نداشتند اما معتقد بودند که ممکن است علما و مراجع در این زمینه حساسیت هایی را داشته باشند. در هم زمان خدمت آیتالله گلپایگانی رسیدم و ایشان بسیار تکریم کردند و دو کتاب از نوشته های خودشان را نیز به بنده هدیه دادند و صفحه نیز به خط خودشان در تقدیر و تشکر از بنده نوشتند. تمام ملاحظه آیتالله صافی گلپایگانی و بعدا که خدمت آیتالله علم الهدی رسیدم این بود که جایگاه و شان زنان در این جایگاه های مدیریتی و اجرایی باید رعایت شود و هیچ گونه ایراد فقهی و شرعی را برای حضور زنان در این جایگاه ها مطرح نکردند. بنده به دلیل این حساسیت ها پیشنهاد وزارت را رد کردم و نمایندگی را ادامه دادم.
اعتقاد دارم جایگاه نمایندگی به جهت حیطه اختیارات و اثرگذاری کمتر از وزارت نیست . در همان زمان خدمت آیتالله جنتی رسیدم و با ایشان این بحث را مطرح کردم که شهید بهشتی در کتاب مبانی نظری قانون اساسی این نکته که در مباحث تدوین قانون اساسی و مجلس خبرگان ما مخصوصا کلمه رجال سیاسی را آورده ایم که قابل تفسیر به مرد و زن باشد رَجُل در معنای واقعی مرد است اما در معنای مجازی یک شخصیت که میتواند قابل تعمیم به مرد و زن باشد معنا شده است را بیان کرده اند . شهید بهشتی در همان کتاب می فرمایند که در آیات و روایات ما هیچ جایی ندیدیم که منعی برای حضور زنان در این عرصه وجود داشته باشد فقط باید جامعه به این سطح از بینش و بلوغ برسد که خانم ها را در این جایگاه بپذیرد.
در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری به پیشنهاد برخی از دوستان و صاحب نظران که بنده از آنها مشورت می گرفتم برای انتخابات ریاستجمهوری ثبت نام کردم در واقع شخصا به این موضوع فکر نمی کردم اما بعدا که فکر کردم گفتم که کاندیداتوری یک خانم در انتخابات ریاست جمهوری میتواند پیامی برای جامعه زنان ما داشته باشد. بنده در خصوص این موضوع با پنج نفر از اعضای محترم شورای نگهبان مشورت کردم و تمام این افراد این موضوع را مطرح کردند که امروزه ثبت نام زنان در انتخابات ریاست جمهوری میتواند یک ضرورت باشد و مجوز ثبت نام بانوان را هم وزارت کشور از شورای نگهبان گرفت . خیلی از دوستان بنده را از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری منع می کردند و معتقد بودند ممکن است این اتفاق برای جایگاه سیاسی بنده هزینه بردار باشد اما بنده احساس میکردم یک راهی باز شده است و بنظرم امروز نخبگان ، مسئولین و جامعه به این نقطه رسیده اند که امکان فکر کردن به توانمندی های یک خانم برای این جایگاه وجود دارد . یک جنبه دیگر این موضوع که برای بنده بسیار مهم بود این بود که دائما ما در عرصه بین الملل به این محکوم می شویم که بانوان در ایران جایگاهی ندارند نه فرصت شغلی دارند نه فرصت تحصیل دارند نه فرصت فعالیت های اجتماعی دارند در واقع برخی از کشور ها نگاه طالبان به زنان را به ایران نیز نسبت می دهند و برای شکستن این نگاه نیز باید در حوزه زنان حرفی برای گفتن داشته باشیم. اگر قرار است تفکر انقلاب اسلامی در سطح جهانی مطرح شود در حوزه زنان هم برای حرف داشته باشد و این موضوع را مقام معظم رهبری در قالب الگوی سوم مطرح فرمودند یعنی نه الگوی غربی تفکر فمینیستی به بن بست رسیده و دچار انحرافات جدی در موضوع جنسیت شده است نه تفکر سنتی شرقی که زنان را فقط در خانه ها می بیند و نقشی برای زنان در پیشبرد جامعه قائل نیست نگاه دیگری اسلام و انقلاب اسلامی دارد که حضرت امام آن نگاه را بیان کرده اند و ایشان برای این نگاه مدل و الگو هم ارایه کرده اند و با منصوب کردند خانم دباغ نشان دادند که مسیر پیشرفت برای خانم ها در جمهوری اسلامی باز است.
در حال حاضر نیز ما خانم های بسیار توانمندی داریم و جامعه به این نقطه ، بلوغ ، فکر و اندیشه رسیده که یک خانم میتواند در این جایگاه باشد.
بعد از ثبت نام برای انتخابات ریاستجمهوری پیام ها و بازخورد های مثبت زیادی از سراسر کشور دریافت کردم و بنده را مصمم تر کرد و نشان داد که امروز جامعه ما به آن بلوغ رسیده است.
در نظام اسلامی و جمهوری اسلامی ایران جایگاهی نیست که منعی برای زنان وجود داشته باشد. در حال حاضر خانم هایی که فعال هستند در سطوح مختلف حضور دارند. در دانشگاه در تمام رشته ها خانم ها از آقایان سبقت کردند و ۶۳ درصد از صندلی های دانشگاه را خانم ها گرفته اند در تمام رشته ها. هیچ رشته ی تخصصی نداریم که منعی برای حضور زنان داشته باشد البته خود بانوان به لحاظ مسئولیت در خانواده این ملاحضه را دارند که یکسری رشته های سخت و خشن را انتخاب نکنند به دلیل خصوصیات فیزیولوژیکی و تربیت فرزندان بهتر است که این گونه رشته ها را انتخاب نکنند اما در همین رشته های سخت هم برخی از خانم ها حضور پیدا میکنند و حاکمیت مانعی برای آنان ایجاد نکرده است.
بنده در دو مرحله تحریم شدم یک مرحله در سال ۱۴۰۱ بود و یک مرحله هم در سال ۱۴۰۲ بود. در سال ۱۴۰۱ اتحادیه اروپا بنده را تحریم کرد و در سال ۱۴۰۲ کانادا بنده را تحریم کرد.
بنظرم به دلیل فعالیت های حقوق بشری و روشنگری هایی که در مجامع بین المللی در نشست کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل داشتم . در این نشست خیلی صریح ، واضح و شفاف در خصوص توانمندی های زنان در ایران ، اتفاقات سال ۱۴۰۱ صحبت کردم.
بنده به حکم و دستور شهید رئیسی عضو کمیته ویژه بررسی ناآرامی های ۱۴۰۱ هستم فعالیت این کمیته همچنان ادامه دارد. شهید رئیسی مصمم بودند که ریشه ها و علل حوادث ۱۴۰۱ بررسی شود وخسارت و حقوق مردم بیگناهی که در این ناارامی ها زیان دیدند ادا شود و برای تامین مالی این موضوع دستوراتی دادند. کار این کمیته همچنان ادامه دارد و با تک تک این خانواده ها همچنان ارتباط گرفته می شود هزینه درمان مجروح شدگان پرداخت می شود دیه کسانی که جان باختند نیز پرداخت می شود این نگاه انسانی شهید رئیسی بود که معتقد بودند باید خسارت ها پرداخت شود و ریشه ها و علل این حادثه بررسی شود و اگر خلا های قانونی ما در این مسیر داریم جبران شود.
کمیته ویژه بررسی ناآرامی های ۱۴۰۱ در تمام این موضوعات ورود دارد درخصوص خلا های قانونی و آزادی تجملات لایه ای از طرف دولت تنظیم شد و به مجلس رفت و امیدوارم در این مجلس برای شنیدن صدای اعتراض مردم تدابیر و راهکار قانونی اندیشیده شود و یک فضای خاصی به این حوزه اختصاص داده شود.
فضای ۱۴۰۱ یک طرح کلانی بود که دشمنان نظام به خوبی طراحی کرده بودند به تمام ابعاد توجه کرده بودند و فقط با فوت خانم مهسا امینی این طرح کلید خورد. تمام ابعاد یک طرح با منابع مالی آن جهت براندازی نظام دیده شده بود و به تدریج که ما جلو می رفتیم ابعاد دیگر آشکار میشد. در بعد رسانه که در واقع ۴۶ هزار دروغ در طی مدت از سوی رسانه های آنها مطرح شد و مردم دیدند و کمیته ویژه ناآرامی های ۱۴۰۱ از این رسانه ها شکایت کرده است.رسانه های بیگانه با دروغ مردم را تحریک کردند.
بعد دیپلماتیک این طرح نیز طراحی شده بود در سطح مجامع بینالمللی. چهار قطعنامه طی یک ماه علیه ایران صادر شد و بزرگان اینها مانند هیلاری کلینتون آمدند که ما را از کمیسیون مقام زن اخراج کنند و یکی دیگر از ابعاد این طرح حمله به سفارتخانه های ایران بود. به خانم نادی سفیر ایران در دانمارک حمله شد و بطور کلی بعد دیپلماتیک این طرح بسیار وسیع بود.
تامین مالی گروه های تروریستی، دلار هایی که توزیع شد و افرادی در این اغتشاشات دستگیر شدند که فرد فقط ۳۰ تا کارت بانکی داشت که هر ۱۵ دقیقه شارژ میشد و از لحاظ مالی بسیار تامین می کردند . البته معترضین واقعی نیز در صحنه بودند و شکی در این موضع نیست مقام معظم رهبری که معترضین حق اعتراض دارند و صف آنها را از کسانی که با طراحی برای براندازی نظام وارد این صحنه شدند جدا کنید.
از امارات به این گروه های تروریستی پیام داده می شد که شما از لحاظ مالی مشکلی ندارید و کار را پیش ببرید.
یک گزارشی نیز از طرف کمیته ویژه بررسی ناآرامی های ۱۴۰۱ منتشر کرد و می شود کتاب ها درباره این مباحث نوشت اما به لطف خدا ملت ایران و مردم صف خودشان را از اغتشاشگران جدا کردند و معترضین متوجه شدند که موضوع فوت یک خانم نیست موضوع براندازی نظام است . در آن زمان چندین کمیته نیز تشکیل شد کمیسیون شوراها ، کمیسیون امنیت ، قوه قضائیه نیز به موضوع ورود کردند و پرونده ها تشکیل شد و رسیدگی ها ادامه دارد.
ما در فرهنگستان علوم پزشکی گروه آینده نگری و نظریه پردازی در سطح کلان سلامت را داریم در واقع این گروه تلاش میکند اینده نظام سلامت در ایران را ترسیم کند و الگو و مدل تحولی نو به مسئولین ارائه دهد در واقع فرهنگستان علوم پزشکی اتاق فکر سلامت کشور است که به مسئولین در تمام سطوح پیشنهاد می دهد . ما در فرهنگستان علوم پزشکی یک مطالعه ای در گروه آینده نگری داشتیم به همراه آقای دکتر کوهاساری مطالعه ای خصوص وضعیت سلامت در ۲۵ سال آینده و با تکنیک های آینده پژوهی پیش بینی شده که آینده نظام سلامت ما به چه سمتی خواهد رفت . چند سناریو در این زمینه دیده شده یک سناریو استمرار وضع موجود است که خیلی وضع مطلوبی نیست دومین سناریو فروپاشی نظام سلامت است که با یک بحرانی مانند کرونا نظام سلامت ما به سمت فروپاشی رود و سومین سناریو وضع مطلوب است که اقتضائات آن دیده است و اگر قرار است ما به سمت سناریوی وضع مطلوب رویم باید یک تغییر اساسی و تغییر رویکرد در نظام سلامتمان داشته باشیم این تغییر رویکرد به تعبیری شیفت پارادایم در نظام سلامتمان اتفاق بیفتد و از نظام سلامت درمان محور به سمت نظام سلامت ، سلامت محور به معنای اینکه در حال حاضر ما تمام بودجه و امکانات را به سمت درمان می رود و کمتر به این موضوع که چه کاری انجام دهیم که مردم بیمار نشوند ، چه آگاهی هایی به مردم دهیم که مردم خود مراقبتی داشته باشند و چگونه در بحث پیشگیری طراحی داشته باشیم که مردم بیمار نشوند، برویم .
بیماری های واگیر و غیر واگیر را داریم و این فضایی که شاهد آن هستیم شروع چاقی ، دیابت ، بیماری های قلبی عروقی و واقعا آمار خوبی نشان داده نمی شود. اگر به فکر این مسائل نباشیم و مردم را آموزش ندهیم ، سبک زندگی مردم را سالم نکنیم این روند به صورت سعودی ادامه دارد. بازدیدی از یکی از بیمارستان ها همراه شهید رئیسی و وزیر بهداشت داشتیم و در آنجا خدمت شهید رئیسی عرض کردم این همه طرح های درمان محور و بودجه های کلان برای دارو های پر از عوارض طرح های پیشگیری و آموزش در وزارت بهداشت چقدر جایگاه دارد و چقدر به آن بودجه اختصاص داده می شود. مگر ما این اصل اساسی را نداریم که نگاه اسلام این است که پیشگیری بالاتر از درمان است و در حال حاضر جهان به این سمت می رود که با سبک زندگی و استفاده از همه ظرفیت ها به گونه ای برنامه ریزی شود که اساسا مردم بیمار نشوند.
نظام های سلامت غربی هم در این حوزه موفق نبوده اند و به عنوان مثال نظام سلامت آمریکا با بحران های زیادی مواجه است که نمونه آن را در کرونا دیدیم. مسند سکو که آقای مایکل مو کارگردان معروف آمریکایی ساختند را حتما تماشا کنید در این مسند عمق فاجعه در نظام سلامت آمریکا دیده می شود و نظام سلامت آمریکا نمیتواند الگوی ما باشد. نظام سلامت آمریکا پیرزنی که هزینه درمان را ندارد با همان انژیوکت در خیابان رها می کند و این نظام سلامت بسیار ناکارآمد است و نمیتواند الگوی ما باشد.
باید در حوزه سلامت یک طرح جدید ارائه دهیم . فردی باید در راس نظام سلامت قرار بگیرد که به این شیفت پارادایم و تغییر رویکرد اعتقاد داشته باشد و در نظام سلامت تحول ایجاد کند . با اصلاح تغذیه خیلی از بیماری ها را میتوان درمان کرد. مثلا بنده اصلاح نان چرا در زمینه آرد کامل هیچ برنامه ریزی در کشور وجود ندارد اگر برنامه وجود داشته باشد حتما اتفاقات خوبی برای سلامت مردم خواهد افتاد یا حتی اگر اصلاحی در حوزه کشاورزی و ایمنی غذایی و کود های شیمیایی و سم ها انجام شود بسیاری ار بیماری ها کنترل خواهد شد این موضوع نیازمند یک اراده در دولت آینده است. طرح های زیادی نیز در این زمینه وجود دارد و نخبگان و کارشناسان در این زمینه به اندازه کافی کار کرده اند و به اندازه یک دولت طرح و برنامه در این حوزه داریم و باید بودجه ها را به اجرای این طرح ها اختصاص دهیم.
اساسا ما اساتیدی داریم که در گوشه اتاق خودشان بی نام و نشان مشغول تحقیق هستند و حتی آمریکا از این افراد دعوت میکند و می گوید شما بیایید طرح کلان پیشگیری از سرطان کولون را در آمریکا پیاده و اجرا کنید و ما تمام بودجه را تامین می کنیم ، چرا ما از این افراد و طرح ها در داخل کشورمان استفاده نمی کنیم چرا ایده های این نخبگان بکار گرفته نمی شود.
درست در زمان جنگ سوریه بنده برای نظارت بر انتخابات سوریه به این کشور سفر کردم . در این زمان سردار شهید سلیمانی به شهادت رسیدند و مجاهدت سردارسلیمانی و همراهانشان امنیت به سوریه بازگشته بود و سوریه به نقطهای رسیده بود که میتوانست انتخابات برگزار کند و این یک اتفاق بزرگ در جهان بود و تمام توجهات به سمت انتخابات سوریه بود.
آن چیزی که در سوریه دیدم مرا متعجب کرد ، حضور گسترده مردم ، دانشجویان، جوانان ، نوجوانان و زنان برای انتخاب آقای بشار اسد. ما حضور حماسی مردم در ایران را بارها دیده ایم اما حضور مردم سوریه در انتخابات همچنان برای بنده جای تعجب دارد . در دانشگاه جامع دمشق که حضور پیدا کردیم اصلا جایی برای ورود نبود یعنی تمام دانشگاه توسط دانشجویان اشباع شده بود و دانشجویان سرود های حماسی می خوانند و نکته جالب اینجاست که برخی از مردم زمان رای دادن به آقای بشار اسد با خون انگشتشان بر روی برگه تعرفه مهر میزدند به این معنا که ما تا پای جان هستیم و نکته جالب تر اینکه مردم سوریه آقای بشار اسد را نه بعنوان یک رئیس جمهور بلکه درقامت یک رهبر برای نجات سوریه از شر داعش می دیدند الیته نقش شهید سلیمانی در این موضوع بسیار پررنگ بود و دانشجویان ، مردم و مسئولین در سوریه خود را مدیون شهید سلیمانی و رهبر معظم انقلاب میدانستند
خوشبختانه این انتخابات در نتیجه شهادت و جان فشانی فرماندهان جبهه مقاومت به خوبی برگزار شد.
بنده دو دوره مجلس هشام و مجلس یازدهم رئیس مجلس کمیته حقوق بشر بودم . در مجلس هشتم کشور برزیل که کشور همراهی با ایران بود از یک زمانی به بعد آرا خودش را در مجامع بین المللی علیه ایران صادر میکند و این موضوع را بررسی کردیم و دیدیم گروه هایی از ایرانیان در خارج از کشور با خانم دیلمو روسف رئیس جمهور برزیل ارتباط گرفتند و سیاه نمایی های عجیبی علیه ایران در خصوص ماجرای سال ۱۳۸۸ انجام دادند. در آن زمان ما بررسی کردیم که دلیل رای برزیل علیه ایران چیست و متوجه شدیم ایرانیانی که در خارج از کشور علیه ایران فعالیت می کنند ( اپوزیسیون) امثال خانم شیرین عبادی و همراهان ایشان در نزد مقامات این کشور شروع به سیاه نمایی کرده اند و رئیس جمهور برزیل در آن زمان تحت تاثیر این سیاه نمایی ها قرار گرفته بود بنده در آن زمان نامه به رئیس جمهور برزیل زدم و ایشان خواستار گفتگو در حوزه حقوق بشر و حقوق زنان شدم و گفتم این موارد که به شما ارائه شده واقعیت های جامعه ایران نیست برخی از موارد را در خصوص اتفاقات سال ۱۳۸۸ برایشان مکتوب کردم و بعد از این نامه ایشان نشستی با مشاور خودشان برگزار کردند و بررسی های لازم را انجام دادند و اعلام کردند ما آماده گفت و گو با ایران در حوزه های حقوق بشر هستیم و همین اعلام آمادگی اتفاقات خوبی بود که رقم خورد و نشان داد که ما باید فراتر از آنچه که اپوزیسیون و گروه های تروریستی در خارج از کشور علیه ایران به مسئولین القا می کنند باید ارتباط بگیریم و با یک دیپلماسی قوی بتوانیم واقعیت های موجود جامعه خودمان را به دنیا برسانیم .
با خودشان صداقت داشته باشند . حرف ، شعار و کلی گویی شایسته ملت ایران نیست امروز ما به سطحی از پیشرفت و جایگاه در حوزه های مختلف رسیده ایم و پیچیدگی هایی که امروز در کشور به دلیل مسیر پیشرفت داریم بسیار است و کاندیدا باید موضوعات را تخصصی ، عملیاتی بررسی کنند و در قالب برنامه های قابل اجرا به مردم ارائه دهند و مهم تر آن باید فرد به خودش بازگردد ببیند آیا در گفتگو با مردم آن صداقت لازم را دارد آیا واقعیت توان عملیاتی کردن شعار هایی که مطرح می کند را دارد یا حتی به گذشته خودش بازگردد آیا در گذشته خودش در دوره هایی که شما در سطوح کلان مسئول بودید تا چه اندازه توانستید شعار ها را اجرا کنید. اگر در حیطه همان سازمانی که مسئولیت داشتید توانستید این شعار ها را اجرایی کنید الان در سطوح کلان هم امید است که میتوانید. بعضا می بینیم که مناظره ها و گفت وگو ها به سمت کلی گویی و شعار و نوعی نگاه پوپولیستی حرکت می کند و این شایسته ملت ایران نیست . ما امروز جوانان فرهیخته و نخبه داریم که مناظره ها را تحلیل می کنند و باید شفاف تر و صادق تر با مردم صحبت کنیم .
معاون اول باید فردی باشد که توان کشور داری را داشته باشد یعنی معاون اول در حد رئیس جمهور در مسائل و موضوعات درگیر است و فردی که تجربه و سابقه آن نشان از توان اجرایی او داشته باشد را به عنوان معاون اول انتخاب می کردم ضمن اینکه باید نسبت به موضوعات تخصص داشته باشد.
بزرگترین حامی بنده در دوره هایی که مسئولیت داشتم همسرم بوده است و در خصوص کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری هم خیلی تشویق کردند و حامی بسیار خوبی بودند البته فرزندانم نیز همواره پشتیبانم بوده اند در ابتدا فرزندانم کمی نگرانی داشتند اما زمانی که با آنها صحبت کردم و تشریح کردم آنها نیز مجاب شدند و حمایت کردند.
جناب شهید رئیسی در این دوره از انتخابات خالی است و اگر ایشان در این دوره از انتخابات حضور داشتند مورد استقبال جدی از سمت مردم قرار می گرفتند و این موضوع را در تشیع پیکرشان ملاحظه کردیم و دیدیم که مردم چقدر رویکرد ایشان را قبول داشته اند. البته یک فاصله ای بین رویکرد ایشان و آنچه در سطوح میانی محقق می شد وجود داشت اما شخص ایشان و نگاه ایشان بسیار مورد اقبال مردم بود.
یادم نیست فعلا.
در این دوره از انتخابات از طیف جریان انقلاب با تعدد کاندیدا ها مواجه شدیم و قاعدتا در این آرایش سیاسی که بین کاندیداها اتفاق افتاده است اگر جبهه انقلاب با یک کاندیدا به صحنه نیاید امکان پیروزی به همین میزان تعدد کاندیدا ها کاهش می یابد و طیف مقابل جبهه انقلاب یک کاندیدا دارد و این موازنه خوبی نیست و ممکن است باعث شکست جبهه انقلاب شود و همچنین باعث شکست تفکر خدمت و مدیریت جهادی و آنچه که شهید رئیسی دنبال می کرد شود.
اگر یک عقلانیتی بر کاندیدا های محترم حاکم باشد که است و شاهد این اراده هستیم باید در این شرایط باید بر اساس مناظره ها و نظرسنجی ها ببیند کدام کاندید بیشترین شانس برای پیروزی را دارد.
فعلا سه نفر پایاپای پیش می روند و دو نفر دیگر با ارای کمتر مشاهده می شوند. تمام کاندیدا هاب جبهه انقلاب معتقد هستند که باید یک کاندید حضور پیدا کند و بقیه کاندیدا باید به آن یک نفر کمک کنند و در مجموع برای اینکه به یک نفر برسیم یک جریان داوری در حال شکل گرفته است . باید براساس نظرسنجی ها به یک تصمیم برسند که کدام کاندید در صحنه بماند.
این اجماع صرفا اجماع جریان های انقلاب نیست یک اجماع ملی است و ما نیاز داریم یک حماسه ای از مشارکت مردم اتفاق بیفتد و همه گروه ها و سلایق بیایند و فراتر از اینکه به چه حزب ، جناح و تفکری تمایل دارند بخاطر عشق به وطن بیایند و رای دهند و این نکته همانطور که در تشیع پیکر شهید رئیسی و همراهانشان دیدیم که مردم چگونه به صحنه آمدند و یک رفراندوم بزرگ بود و پیام مهمی برای دنیا داشت و مقامات بیش از ۹۰ کشور به ایران آمدند و این یک گشایش بزرگی به لحاظ دیپلماسی سیاسی ، اقتدار ملی و میزان موفقیت شهید رئیسی در عرصه دیپلماسی سیاسی بود. ابن اتفاقات باید در انتخابات پیش رو نیز رقم بخورد یعنی سطح مشارکت مردم همانطور که در تشییع پیکر این شهیدان به صحنه آمدند در انتخابات نیز پای صندوق های رای بیاییند و سرنوشت خود را تعیین کنند.
به احتمال زیاد تا ۶۰ درصد و حتی بیشتر در انتخابات مشارکت داشته باشند .در خصوص اینکه چه کسی پیروز میدان است واقعا مردم ایران غیرقابل پیش بینی هستند .