به گزارش تابناک، ساعت ۱۰ صبح ۲۰ مرداد ۱۳۹۹، در اتفاقی تاریخی قله ۲،۱۰۰،۰۰۰ فتح شد و به نظر میرسید بازار روند عادی خود را طی میکند.
اما به یکباره، همه چیز تغییر کرد. صف های خرید عرضه شد و بسیاری از سهام از صف فروش به دامنه منفی و حتی صف فروش رسیدند. روندی که به سایت سازمان خصوصی سازی و اطلاعیه فروش بلوکی سهام شرکت های پالایشگاهی برمی گشت.
در لایحه بودجه سال ۹۹، به دولت اجازه داده شده بود تا برای تامین کسری بودجه، عمده سهام خود در شرکت های بورسی را در قالب صندوق های قابل معامله ETF عرضه کند. سه صندوق برای عرضه این سهام پیش بینی شده بود:
دارایکم (سهام دولت در بانک ها و بیمه)
دارا دوم (سهام دولت در پالایشگاه ها)
دارا سوم (سهام دولت در فولادسازها و خودرویی ها)
پذیره نویسی و عرضه دارا یکم با اقبال خوب سهامداران روبرو شد و در روز بازگشایی شاهد بازدهی حدودا ۷۰ درصدی آن بودیم. از این همه رو بازار به شدت منتظر عرضه دارا دوم بود تا بتواند در روزهای یکپارچه سبز بورس، سودی آسان و قابل ملاحظه را بدست بیاورد.
اما اطلاعیه سازمان خصوصی سازی، آب سردی بر پیکر سهامداران بود. در اطلاعیه دوم آن سازمان آمده بود که بدلیل عدم همکاری وزارت نفت در تاسیس صندوق دارا دوم، عرضه سهام دولت در شرکت پالایشگاهی در قالب ETF ملغی می گردد و سهام بصورت بلوکی و در قالب مزایده به فروش خواهد رسید. موج اعتراض سهامداران در همان دقایق اول بلند شد و حتی نمایندگان مجلس نیز واکنش دادند.
بیژن زنگنه وزیر وقت نفت در توییتی اعلام کرد که این وزارت مشکلی برای ارائه صندوق دارا دوم ندارد و در صورت همکاری وزارت اقتصاد و سازمان خصوصی سازی در کمترین زمان ممکن این صندوق تشکیل می گردد. انتشار این خبر کمی تنش ها را کاهش داد و صف های فروش سبک تر شد اما شاخص کل به عدد ۲،۰۶۵،۰۰۰ برگشت.
گرچه در فاصله زمانی کوتاه صندوق دارا دوم با اسم جدید پالایش و با ۳۰ درصد تخفیف در روز ۵ شهریور پذیره نویسی شد، اما بورس تهران از ۲۰ مرداد به بعد تا مدت ها روی خوش به خود ندید.
برای تحلیل دقیق موضوع بهتر است کمی به عقب باز گردیم، یعنی ۱۴ دی ۱۳۹۸، اولین روز کاری بورس بعد از شهادت سردار سلیمانی. شوک شدید ناشی از این اتفاق و بالا رفتن بی سابقه سطح تنش های منطقه ای و بین المللی، باعث شد تا بورس تهران این روز را یکپارچه قرمز و صف های فروش بسیار سنگین آغاز به کار کنند و شاخص کل حدود ۴.۵ درصد افت کند.
اما وضعیت قرمز بورس تهران صرفا ۴ روز کاری ادامه داشت و از ۲۱ دی بازار متعادل و سبز شد. حال اینکه از آن روز به بعد چه اتفاقی در بورس تهران افتاد، جای تامل بسیار دارد. در اتفاقی احتمالا تکرار نشدنی، بورس تهران به مدت هفت ماه تقریبا صعودی بود.
شاخص کل ۴۶۶ درصد و شاخص هم وزن ۳۵۰ درصد رشد داشتند (این نشان دهنده اقبال بیشتر به بازار به سهام بزرگ و شاخص ساز بود). رشد شتابان بورس به گونه ای بود که خیلی ها دست به تصمیمات عجیبی در زندگی خود زدند. از فروش دارایی هایی شخصی برای خرید سهام تا استعفا از شغل.
از ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ روند فرسایشی بورس آغاز شد. در یک روند تقریبا اکیدا نزولی، شاخص کل بورس با افت باور نکردنی ۵۳ درصدی در ۳ خرداد ۱۴۰۰ به۱،۰۹۵،۰۰۰ واحد رسید. با روی کار آمدن دولت سیزدهم، کاهش تنش های منطقه ای و از سوی دیگر استمرار تورم و افزایش نرخ دلار باعث شد تا بورس مجددا وارد کانال صعودی شود و ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ به ۱،۶۰۶،۰۲۴ واحد رسید.
اما رشد مجددا بورس در دولت سیزدهم از آذر ۱۴۰۱ و همزمان با رشد قیمت دلار آغاز شد و در بازه کمتر از ۵ ماه شاهد رشد خیره کننده ۸۳ درصدی شاخص کل بودیم و ۲،۵۳۵،۲۳۷ واحد به عنوان قله تاریخی بورس در ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ثبت شد. در حالیکه بورس پس از اتفاقات عجیب سال ۹۹، مجددا تبدیل به گزینه جذابی برای سرمایه گذاری شده بود، یکشنبه سیاه از راه رسید. شاخص کل بورس با افت یکباره ۸۵ هزار واحدی به ۲،۴۴۰،۱۸۰ واحد رسید و روند نزولی شتابان بازگشت. در عرض ۷۰ روز، شاخص کل بورس با افت ۲۳ درصدی مجددا به زیر دو میلیون واحد رسید و تا عدد ۱،۹۵۶،۶۳۴ پایین آمد. اوایل تیرماه همان سال بود که بالاخره دلیل یکشنبه سیاه مشخص شد.
ابلاغیه مصوبه هیات وزیران در خصوص افزایش نرخ خوراک پتروشیمی ها از ۵۰۰۰ به ۷۰۰۰ تومان به امضای مخبر معاون اول وقت ریاست جمهوری. ابلاغیه ای که به تاریخ ۱۷ اردیبهشت صادر شده بود اما ۵۱ روز بعد منتشر شد. یک رانت کامل اطلاعاتی برای آنهایی که از همان روز اول از مفاد آن اطلاعیه آگاه بودند و به قیمت به زمین زدن سهام بسیاری از سرمایهگذاران، سودهای هنگفتی برداشت کردهاند.
بورس تهران پس از پشت سر گذاشت دو موج نزولی بزرگ و یک موج صعودی بزرگ از مرداد ۹۹، پس از ۴ سال در مرداد ۱۴۰۳، تقریبا همان جایی ایستاده است که ۴ سال قبل قرار داشت. شاخص کل به زیر دو میلیون واحد رسیده است و زمان نگارش این گزارش روی عدد ۱،۹۹۸،۰۰۰ واحد قرار گرفته است.
از ابتدای سال ۱۴۰۳ و وقوع حوادث عجیب و غریب این سال، باعث شده است تا مسئولان سازمان بورس برای جلوگیری از سقوط بورس، در مقاطع مختلف دامنه نوسان را کاهش دهند. در حال حاضر نیز بعد از ترور شهید هنیه در تهران، دامنه نوسان به +-۱ درصد رسیده و عملا بورس در حالت کما به سر می برد. بورسی که در این ۴ سال با انواع و اقسام تهدیدها و خطرات مواجه بوده است. دست اندازی دولت به سود شرکت های بورسی، قیمتگذاری دستوری، اجبار صادر کنندگان به عرضه دلار با نرخ دلار کمتر از بازار آزاد در سامانه نیما، شرایط پرتنش منطقه ای و بین المللی و ... باعث شده است تا بورس از مدار توجهات سرمایه گذاران خارج شود و پول به سمت صندوق های درآمد ثابت، صندوق های طلا و صرافی های رمزارز گسیل شود. بورسی که می توانست با جذب سرمایه های مردمی، به تعبیر برخی فعالان بازار سپر تورمی باشد، تبدیل به کوره پولسوزی شد.
باید دید که در دولت جدید و حضور جناب همتی در راس وزارت اقتصاد و تغییر سایر مدیران اقتصادی دولت، آیا بورس می تواند به فاز صعودی و مثبت باز گردد و یا همچنان با استمرار ریسک های سیستماتیک، وضعیت موجود همچنان ادامه خواهد داشت.
نویسنده: امیر فهیمی ثابت