بین الملل تابناک: سایت تحلیلی فارن افرز در مقاله ای با قلم «امی زگارت» با عنوان «مبانی در حال فروپاشی قدرت آمریکا» نوشت: واشنگتن به این ایده چسبیده است که محدودیتهای دسترسی چین به فناوری ایالات متحده از طریق کنترل صادرات و محدودیتهای سرمایهگذاری خارجی میتواند مزیت فناوری این کشور را حفظ کند. اما صرفاً خنثی کردن اقدامات چین، برای تحریک نوآوری درازمدت ایالات متحده آمریکا و تضمین امنیت و رفاه آینده آن موثر نخواهد بود.
ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
امروزه کشورها از منابع نامشهود دانش و فناوریهایی مانند هوش مصنوعی که رشد اقتصادی، اکتشافات علمی و پتانسیل نظامی فوقالعاده دارند، قدرت می گیرند. کنترل این داراییها برای دولتها به دلیل ماهیت نامشهود دشوار است. این واقعیت که این منابع معمولاً از بخش خصوصی و دانشگاه سرچشمه می گیرند، کار دولت را حتی چالش برانگیزتر می کند.
سیاست خارجی همیشه بازی دو سطحی بوده و مقامات ایالات متحده آمریکا باید هم با بازیگران داخلی و هم با دشمنان خارجی درگیر شوند. اما اغلب تصمیمات شرکت های خصوصی نتایج ژئوپلیتیکی را شکل می دهند و منافع بخش خصوصی ایالات متحده آمریکا همیشه با اهداف ملی همسو نمی شود.
متا، فیس بوک، اینستاگرام و واتس اپ در حال تعیین حقیقت برای سه میلیارد نفر در سراسر جهان که از سیستم عامل های آن ها استفاده می کنند، هستند.
در سال گذشته مدیران فناوری آمریکایی با منافع تجاری چینی، تقریباً به اندازه آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا با شی جین پینگ، رهبر چین ملاقات کرده اند. هنگامی که جنگ در اوکراین شروع شد، ایلان ماسک، میلیاردر سرمایه دار به تنهایی تصمیم گرفت که کجا و چه زمانی ارتش اوکراین می تواند با استفاده از شبکه ماهواره ای استارلینک که مالک آن است، ارتباط برقرار کند.
در عین حال، بسیاری از توانایی های دولت ایالات متحده آمریکا در حال از بین رفتن بوده و ابزارهای سنتی سیاست خارجی آن فرسوده شده اند.
حداقل یک چهارم پست های کلیدی سیاست خارجی در نیمه های دور اول ریاست جمهوری سه رئیس جمهور گذشته ایالات متحده خالی مانده اند. به لطف بدهی فدرال، آمریکا امسال برای اولین بار بیش از هزینه های دفاعی، صرف پرداخت بهره خواهد کرد.
از آنجایی که کنگره اغلب نمیتواند بودجه سالانه را تصویب کند، پنتاگون اقدامات بودجهای را انجام میدهد به طوری که فقط برنامههای موجود را تأمین میکند، نه برنامههای جدید را و از اجرای طرحهای تحقیق و توسعه جدید یا برنامههای تسلیحاتی جلوگیری میکند.
این سیستم ورشکسته به طور نامتناسبی مانع توسعه شرکت های جدید، کوچک و نوآور می شود. در نتیجه سیستمهای تسلیحاتی بزرگ و گرانقیمت باقی میمانند، در حالی که راهحلهای جدید و ارزان فرسوده میشوند. در همین حال سلامت دانشگاههای آموزشی و تحقیقاتی ایالات متحده آمریکا- منابع پتانسیل نوآوری بلندمدت این کشور – در معرض خطر است.
در دنیای امروزی که مبتنی بر دانش و فناوری است، سیاست گذاران ایالات متحده آمریکا باید به روش های جدیدی در مورد اینکه چه چیزی قدرت ایالات متحده را تشکیل می دهد، چگونه آن را توسعه دهند و چگونه آن را به کار گیرند، فکر کنند. رفاه و امنیت آینده کمتر به جلوگیری از دستیابی دشمنان به فناوری های ایالات متحده و بیشتر به تقویت ظرفیت آموزشی و پژوهشی کشور و بسیج فناوری های نوظهور برای خدمت به منافع ملی بستگی دارد.
در طی دهه های گذشته، سیاستگذاران ایالات متحده آمریکا از ابزارهای قدرت سخت و نرم برای تأثیرگذاری بر دشمنان و متحدان خارجی استفاده کرده اند. جهت پیشبرد منافع ایالات متحده آمریکا با قدرت سخت، آنها قدرت نظامی را تقویت کردند و از آن برای محافظت از دوستان و تهدید یا شکست دشمنان استفاده کردند.
آمریکا با قدرت نرم، ارزشهای خود را به اشتراک گذاشت و دیگران را به هدف خود جذب کرد. هم قدرت سخت و هم قدرت نرم هنوز اهمیت دارند، اما از آنجایی که سیاستگذاران آمریکایی موفقیت کشور خود را آنطور که قبلاً تعیین می کردند تعیین نمی کنند، واشنگتن باید جهت گسترش قدرت دانش خود و پیشبرد منافع ملی از طریق تقویت ظرفیت کشور برای تولید فناوری تحول آفرین تلاش کند.
قدرت دانش دارای دو عنصر اساسی است: توانایی نوآوری و توانایی پیش بینی. نوآوری و پیشبینی صرفاً مؤلفههایی نیستند که ارتش ایالات متحده و قدرت جذب آن را تقویت میکنند. کارکرد اصلی قدرت دانش در حوزه داخل است. در حالی که هدف ابزارهای سیاست خارجی سنتی استفاده از تهدید، زور و ترویج ارزش ها برای تأثیرگذاری بر رفتار بازیگران خارجی است، ساخت و استفاده از قدرت دانش مستلزم نگاه واشنگتن به درون است که شامل جمع آوری ایده ها، استعدادها و فناوری برای کمک به ایالات متحده و شرکای آن جهت پیشرفت است بدون توجه به آنچه چین یا هر دشمن دیگری انجام می دهد.
شواهد نشان می دهد که نیروی کار با تحصیلات خوب باعث رشد اقتصادی بلندمدت می شود. در سال 1960، آسیای شرقی همراه با کشورهای جنوب آفریقا دارای پایینترین تولید ناخالص داخلی در جهان بودند. اما در دهه های گذشته با پیشرفت های آموزشی کشورهای آسیای شرقی پیشروی کردند و اکنون دارای اقتصادهای بزرگی در سطح بین المللی هستند.
تمرکز جغرافیایی استعدادهای فناوری یکی دیگر از شاخص های مفید قدرت دانش است که نشان می دهد کدام کشورها آماده جهش در مناطق حساس هستند. نزدیکی جفرافیایی؛ مغزهای برتر جهان را یکجا گردهم می آورد و دستورالعملی برای پیشرفت های فناوری است.
سنجش چشم انداز قدرت درازمدت یک کشور نیز نیازمند سنجش سلامت دانشگاه های تحقیقاتی آن کشور است. شرکتها نقش اساسی در نوآوری فناوری دارند، اما زنجیره تامین نوآوری از آزمایشگاهها و کلاسهای درس شروع میشود.
در حالی که شرکتها باید منابع خود را بر توسعه فناوریهایی با چشمانداز تجاری کوتاهمدت متمرکز کنند، دانشگاههای تحقیقاتی با تقاضاهای مالی یا زمانی مشابهی مواجه نیستند. تحقیقات پایه که شریان حیاتی دانشگاهها هستند سؤالاتی را در مرزهای دانش بررسی میکند که ممکن است نسلها طول بکشد تا پاسخ داده شود و ممکن است هرگز کاربرد تجاری نداشته باشد اما بدون آن ها، بسیاری از پیشرفتهای تجاری کنونی از جمله رادار، GPS و اینترنت ممکن نبود. مثلا الگوریتمهای رمزنگاری که امروزه از دادههای موجود در اینترنت محافظت میکنند، از دههها تحقیق دانشگاهی در ریاضیات سرچشمه میگیرند. بسیاری از پیشرفتهای جدید در هوش مصنوعی بر اساس تحقیقاتی است که در دانشگاه تورنتو، دانشگاه مونترال، دانشگاه استنفورد و جاهای دیگر انجام شده است.
اگر آموزش و نوآوری کلید توانایی آمریکاست، پس وضعیت این کشور بسیار بحرانی است زیرا آموزش آمریکایی K-12 در بحران است. دانشآموزان امروزی در آزمونهای مهارتی نمرههای بدتری نسبت به دهههای گذشته کسب میکنند و از همتایان خود در خارج از کشور عقبتر هستند. دانشگاههای ایالات متحده از لحاظ مالی در وضعیت خوبی نبوده و قدرت آنها در رقابت جهانی در حال کاهش است.
بر اساس ارزیابی ملی پیشرفت تحصیلی در سال 2023، نمرات ریاضی و خواندن در میان نوجوانان 13 ساله آمریکایی کمترین میزان در چند دهه اخیر بوده است. نیمی از دانشجویان ایالات متحده نتوانستند الزامات مهارت ایالت خود را برآورده کنند و نمرات ACT، آزمون محبوب پذیرش کالج، برای ششمین سال متوالی کاهش یافت، به طوری که 70 درصد از دانش آموزان سال آخر دبیرستان معیارهای آمادگی دانشگاهی را در ریاضیات رعایت نکردند. قابل ذکر است که روند کاهش نمرات و مهارت دانش آموزان آمریکایی قبل از بیماری همه گیری کووید-19 آغاز شده است.
در حالی که دانشآموزان در ایالات متحده آمریکا در حال پس رفت هستند، دانشآموزان در کشورهای دیگر در حال پیشرفت هستند. بر اساس برنامه ارزیابی دانشآموزان بینالمللی که میزان دانش و مهارت دانشآموزان 15 ساله را در سراسر جهان بررسی میکند، در سال 2022، ایالات متحده در رتبه 34 پس از اسلوونی و ویتنام قرار گرفت. بیش از یک سوم دانشآموزان آمریکایی نمرههای پایینتر از سطح مهارت ریاضی پایه داشتند.
جمعیت جهان در چند دهه گذشته بسیار تحصیلکرده تر شده اند و نقشه قدرت دانش را در این فرآیند دوباره ترسیم کرده اند. از سال 1950، میانگین سال های تحصیل به طور چشمگیری افزایش یافته است و تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی در سراسر جهان 30 برابر شده است. با توجه به سطح زمین بازی آموزشی، دانشگاه ها و شرکت های ایالات متحده به طور فزاینده ای به استعدادهای خارجی برای ماندن در سطح جهانی متکی هستند. در سال 1980، 78 درصد از دکترای علوم کامپیوتر و مهندسی برق که توسط دانشگاههای آمریکا اعطا میشد، به شهروندان یا افراد مقیم دائم ایالات متحده تعلق میگرفت. در سال 2022، این رقم 32 درصد بود.
باید گفت زنجیره پرورش استعداد در داخل امریکا فقط تا زمانی کار میکند که دانشجویان خارجی بخواهند در ایالات متحده تحصیل کنند و دولتهایشان به آنها اجازه تحصیل دهند. دانشگاه های خارجی در سال های اخیر پیشرفت چشمگیری داشته اند و جایگزین های بیشتری برای بهترین و باهوش ترین ها ارائه می دهند. در حال حاضر، نظرسنجی ها نشان می دهد که سهم دانشجویان چینی که ترجیح می دهند به جای ایالات متحده در آسیا یا اروپا تحصیل کنند، در حال افزایش است. اگر قرار باشد دولت چین ورود دانشجویان برتر به ایالات متحده را محدود کند، بسیاری از آزمایشگاهها و شرکتهای دانشگاهی با مشکل جدی مواجه خواهند شد.
مزیت نوآوری که دانشگاه های ایالات متحده نسبت به همتایان خارجی خود دارند نیز در حال کاهش است. یک دهه پیش، ایالات متحده پراستنادترین مقالات علمی در جهان را تولید کرد. امروز دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی چین این مقالات را تولید می کند.
بخش خصوصی نوآوری کوتاه مدت و مزایای اقتصادی را تقویت می کند، اما منابع نوآوری آینده را نیز از بین می برد. به عنوان مثال در حوزه هوش مصنوعی، مهاجرت استعدادها از دانشگاه به صنعت به پیشرفتهای تجاری خارقالعاده دامن میزند. همچنین استعداد و توجه را از تحقیقات پایه ای که نوآوری آینده به آن بستگی دارد منحرف می کند و رتبه های اساتیدی را که به نسل بعدی آموزش می دهند، کاهش می دهد.
افزایش قدرت دانش ایالات متحده فقط در مورد توسعه قابلیت های جدید نیست. واشنگتن همچنین باید مشکلات سیستم مهاجرت و بودجه دفاعی کشور را برطرف کند. کنگره باید اصلاحات مهاجرتی را تصویب کند تا به تعداد بیشتری از بهترین و باهوش ترین دانشجویان جهان اجازه دهد پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه های آمریکا در ایالات متحده بمانند و کار کنند، مشروط بر اینکه اقداماتی برای محافظت از مالکیت معنوی ایالات متحده و محافظت در برابر خطرات جاسوسی وجود داشته باشد. وزیر دفاع امریکا باید اصلاحات در فرآیند دستیابی به تسلیحات پنتاگون را در اولویت اصلی خود قرار دهد و بودجه واقعی را به فناوری و نوآوری اختصاص دهد.
هیچ یک از این تغییرات آسان نخواهد بود، اما بدون آنها ظرفیت دانش ایالات متحده آمریکا به فرسایش ادامه خواهد داد و قدرت آن در سال های آینده ضعیف تر خواهد شد. واشنگتن به این ایده چسبیده است که محدودیتهای دسترسی چین به فناوری ایالات متحده از طریق کنترل صادرات و محدودیتهای سرمایهگذاری خارجی میتواند مزیت فناوری این کشور را حفظ کند. اما صرفاً خنثی کردن اقدامات چین، کاری برای تحریک نوآوری درازمدت ایالات متحده آمریکا و تضمین امنیت و رفاه آینده آن انجام نخواهد داد. اکنون بیش از هر زمان دیگری واشنگتن باید درک کند که دانش قدرت است – و باید در داخل کشور پرورش داده شود.