بین الملل تابناک: روابط سیاسی ایران و ژاپن گذشته از سوابق تاریخی، با انعقاد یک قرارداد دوستی در سال 1308 شمسی رسما برقرار گردید. با وقوع جنگ جهانی دوم در سال 1321، روابط دو کشور قطع گردید و با فشاری که از سوی متفقین بر دولت ایران وارد می شد، ایران مجبور گردید در 9 اسفند ماه سال 1323 رسماً به ژاپن اعلان جنگ نماید. البته خصومت و تضاد منافع بین دو کشور وجود نداشت. اعلان جنگ به ژاپن ناشی از فشارهای انگلیس و شوروی که ایران را به صورت «دو فاکتو» در اشغال خود داشتند، صورت گرفت. ولی عملاً به علت شرایط خاص جغرافیایی و عدم نفوذ نیروهای ژاپنی به منطقه خلیج فارس، جنگی میان دو کشور رخ نداد.
بعد از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، ایران نیز همانند بسیاری از کشورهایی که با ژاپن در حال جنگ بودند، در کنفرانس صلح ”سانفرانسیسکو“ شرکت نمود و عهدنامه صلح با ژاپن را امضاء کرد. به دنبال این اقدام، مجدداً سفارتخانه های دو کشور در تهران و توکیو به ترتیب در سالهای 1332 و 1333 بازگشایی گردید.
در سال 1334، قرارداد دوستی دو کشور که به علت جنگ عاطل مانده بود، به طور رسمی به مرحله اجرا درآمد و اسناد پذیرش متقابل آن در توکیو میان وزیر امور خارجه ژاپن و سفیر ایران مبادله گردید
روابط سیاسی ایران و ژاپن از این تاریخ به بعد در حال گسترش بوده است. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه 1357، ژاپن با اعزام نماینده ویژه، علاقه مندی خود را در زمینه توسعه روابط مجدداً اعلام داشت و در سالهای گذشته روابط دوستانه و توسعه آن در دستور کار دو کشور بوده است.
ژاپن و ایران در طول سالها روابط قوی تاریخی خود را حفظ کردهاند، که بر آنها پیوندهای قوی در زمینه انرژی، روابط مردم با مردم و فرصتهای سرمایهگذاری متقابل تاکید شده است.
چشم انداز روابط در دولت مسعود پزشکیان
برای بررسی روابط ایران و ژاپن در دولت مسعود پزشکیان باید شاکله کلی سیاست خارجی دولت وی و نگاه آن به نظام بین الملل مورد ارزیابی قرار گیرد.
دو دیدگاه در ساختار کنونی قدرت ایران نسبت به نظام بین الملل قابل ترسیم است. یک نگاه معتقد است که «شیفت قدرت از غرب به شرق» اتفاق افتاده که در نتیجه افول هژمونی آمریکا است. بر این اساس ایران باید به قطبهای جدید بین المللی چون چین و روسیه نزدیک شود و از مزایای نظم جدید بهره ببرد.
این دیدگاه معتقد به اولویت «سیاست نگاه به شرق» در عرصه سیاست خارجی ایران است و نگاه به غرب در این دیدگاه اولویت راهبردی نیست. هر چند بر اثر الزامات ژئوپلیتیک و غیره کاهش تنش با غرب دنبال می شود ولی راهبرد در روابط خارجی «نگاه به شرق» است.
با وجود این، در این نگاه کاهش تنش با غرب در خصوص موضوعات مهم دنبال می شود.
یک نگاه دیگر به نظم بین المللی به رغم اینکه معتقد است «جهان جدید» رخ داده ولی این نظم ماهیت قطبی ندارد. دیدگاه پزشکیان در خصوص نظم جهانی این رویکرد را مد نظر دارد. بر اساس این دیدگاه، شیفت قدرت از غرب به شرق رخ داده و هژمونی آمریکا نیز دچار افول شده است ولی قطبهای جدید تثبیت نشده است.
عبارت «پساقطبی» در دیدگاه پزشکیان به دیدگاه دوم نزدیک می شود. معنای ضمنی نظم پساقطبی می تواند زیر سوال بردن قطبهای جدید در نظم جدید جهانی باشد یا اساسا حتی در صورت اعتقاد به قطبهای جدید، ماهیت بازی آنرا از جنس قطبی و جنگ سردی نبیند.
به معنای دیگر، حتی به فرض شکل گیری قطبهای جدید در «جهان جدید» منطق بازی آنها مانند جنگ سرد نخواهد بود. کما اینکه منطق گفتاری و رفتاری کنونی چین در دنیای کنونی نیز نشانگر این موضوع است.
بر اساس دیدگاه دوم، منطق بازی قدرتهایی چون ایران باید «سیاست فرصت گرایی» و «تعادل» باشد. معنای «تعادل» استفاده از ظرفیتهای «جهان جدید» بر اساس «سیاست فرصت گرایی» است. چون نظم جدید ماهیت قطبی انعطاف ناپذیر ندارد لذا نزدیکی بیش از حد به یک قدرت نمی تواند منافع ایران را تامین کند. چرا که برای نمونه ماهیت و منطق بازی چین با امریکا در همه جا رابطه ای آشتی ناپذیر نیست که بتوان به نزدیکی به چین منافع مد نظر ایران تأمین شود.
سیاست تعامل گرای مسعود پزشکیان در دیدگاههای عباس عراقچی وزیر خارجه دولت وی نیز مورد تاکید قرار گرفته است.
عراقچی سیاست خارجی مد نظر خود را با عنوان «فراگیر، فعال و اثرگذار» منتشر کرده است.
به اعتقاد وی سیاست خارجی دولت چهاردهم با توجّه به اصول فوق، سه مأموریت اصلی برای خود قائل است: «تأمین منافع ملّی، حفظ و افزایش ثروت ملّی،» «تحکیم امنیت ملّی و ارتقاء قدرت» و «حفظ و تقویت عزّت ملّی.»
به تعبیر وی، سیاست خارجی دولت چهاردهم خلاصه می شود در «بسترسازی برای افزایش ثروت، قدرت و منزلت جمهوری اسلامی ایران».
بر این اساس دولت چهاردهم توجه به «دیپلماسی اقتصادی» را اولویت خود قرار داده است. پیش از این نیز با تغییر در دستگاه سیاست خارجی، معاونت مستقلی برای «دیپلماسی اقتصادی» ایجاد شده بود که نشان از اهمیت این موضوع در دستیابی به ثروت ملی است.
در خصوص رابطه با جهان غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا، سیاست خارجی دولت جدید به دنبال «مدیریت تخاصم با ایالات متّحده، و مقابله با سیاستهای خصمانه آمریکا و رژيم صهیونیستی» است.
بر این اساس ایران درعصر کنونی -که «جهان پساقطبی» نامگذاری شده- به طور همزمان در زمینههای مختلف همکاری، رقابت و شبکهسازی می کند. یعنی اگر با کشورهای غربی در یک حوزه اختلاف دارد، به این معنی نیست که الزاما همه بازیگران دولتی و غیردولتی ایرانی باید حتما در حوزههای دیگر نیز با غرب تنش و رقابت داشته باشند. در چنین بستری، دولت پزشکیان هم از یکسو به «تحکیم روابط با چین و روسیه» پایبند است و از سوی دیگر «تنشزدایی با غرب» را امری ممکن و مطلوب میداند.
در این راستا «شرق آسیا» نیز برای دولت جدید ایران نقش محوری دارد. از دیدگاه دولت ایران در این میان ژاپن نقش برجسته ای دارد.
عراقچی که در ژاپن سفیر نیز بوده پس از کسب رای اعتماد از مجلس ایران اولین گفتگوی خود را با رسانه ژاپنی «کیودو نیوز» انجام داد تا اهمیت ژاپن در مناسبات آینده را به صورت نمادین نیز یادآور شده باشد. وی در این گفتگو اعلام کرد که قصد دارد روابط تهران و توکیو را در همه زمینهها تقویت کند. وی تاکید کرد که این موضوع بر اساس یک نقشه راه جامع با بهرهگیری از دانش گسترده او از ژاپن خواهد بود و قول داد با توکیو برای رسیدگی مشترک به بحرانهای منطقه همکاری کند.
عراقچی بر این باور است که ایران و ژاپن با تواناییهای متمایز و در عین حال مکمل خود، پتانسیل بسیار زیادی برای ایجاد یک مشارکت سودمند و پایدار در سراسر آسیا دارند.
«یوکو کامیکاوا» ، وزیر امور خارجه ژاپن نیز در پیام خود خطاب به وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران گفته بود که قصد دارد با عراقچی، وزیر امور خارجه جدید ایران که سفیر سابق در ژاپن و برجستهترین ژاپنشناس در ایران میباشد نیز بر اساس روابط دیرینه و دوستانه بین ژاپن و جمهوری اسلامی ایران در جهت توسعه بیش از پیش روابط دو کشور و به منظور کاهش تنشها و برقراری ثبات در منطقه خاورمیانه به صورت تنگاتنگ همکاری نماید.
همکاری در بخش انرژی
ایران یکی از دو منبع اصلی نفت ژاپن قبل از انقلاب 1979 بود. پس از آن، برای بیش از سه دهه در قرن بیستم، ایران همچنان در رتبه سوم یا چهارم قرار داشت. فاجعه هسته ای فوکوشیما نیاز ژاپن به نفت و گاز طبیعی را عمیق تر کرد. قبل از بحران سال 2011، 54 رآکتور هسته ای حدود 30 درصد برق مورد نیاز ژاپن را تامین می کردند. از اوایل سال 2013، نگرانی های ایمنی و فشار عمومی همه کارخانه ها به جز دو کارخانه را تعطیل نگه داشت.
در سال 2014 که حدود 80 درصد وارات نفت خام ژاپن از خاورمیانه تأمین می شد ایران 5 درصد از آن سهم داشت. این در حالی بود که در سال 2003 سهم ایران از واردات نفت ژاپن 16 درصد بود. قبل از تحریم ایران در سال 2006، ژاپن به ایران به عنوان یکی از منابع اصلی انرژی خارجی خود متکی بود.
با این وجود توکیو توانست برخی شرکتهای این کشور را قانع کند که به فعالیت های خود در ایران ادامه دهند و راهی برای ادامه فعالیتهایشان با وجود این فضای سخت بیابند.
بر این اساس دولت جدید ایران نیز درصدد است تا از ظرفیتهای ژاپن در حوزه انرژی استفاده کند. در این راستا عراقچی در مصاحبه با «کیودو نیوز» گفته است: «من ظرفیت و تواناییهای ژاپن را میشناسم. ژاپن میتواند در بخش انرژی، نفت و اقتصاد ایران جایگاه بیشتری داشته باشد. ایران از شرکتهای ژاپنی علاقمند به فعالیت در بخش نفت و انرژی استقبال خواهد کرد. ژاپن میتواند به میادین نفتی ایران بازگردد و به توسعه تولید نفت خود کمک کند.»
ژاپن درصدد است پس از چین و هند به سرمایه گذار مهم جدیدی در بنادر ایران تبدیل شود. توسعه کشتیرانی دریایی یکی از حیاتی ترین اهداف ژاپن در دهه های گذشته بوده است. توکیو به دنبال توسعه همکاری های دریایی با زیرساخت های استراتژیک مانند بندر ایران است.
چشم انداز توافق هسته ای با ایران و توافقات اخیر میان ایران و دو کشور حاشیه خلیج فارس عمان و امارات متحده عربی که همکاری و ارتباط دریایی آنها را افزایش می دهد و بهبود رابطه ایران و عربستان شرایطی را در منطقه فراهم کرده است که باعث شده تا ژاپن برای سرمایه گذاری در بنادر ایران مشتاق شود و از سوی دیگر در رقابت با چین و هند عقب نماند.
ژاپن در نقش میانجیگر
ژاپن یک متحد کلیدی برای ایالات متحده است و باید روابط ظریف با ایران را مدیریت کند تا اطمینان حاصل شود که این کشور هرگونه انتقاد واشنگتن را کاهش می دهد. این توازن بین منافع برای روابط ژاپن و ایران در سالهای اخیر چالشبرانگیز بوده است. متعاقب توافق هسته ای این چالش برای ژاپن کمتر شد. در واقع هر گاه رابطه ایران و آمریکا کمتر در تنش باشد، رابطه توکیو و تهران با موانع کمتری برخوردار است.
در سالهای اخیر ژاپن در تمام برنامههای راهبردی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی جهان غرب برای شرق آسیا حضور دارد و خود نیز با کشورهای همفکر در قبال چالش چین دست به توسعه روابط راهبردی میزند. در حال حاضر ژاپن عضو گروه کواد است و برخی استدلال می کنند ژاپن در گروه 5چشم نیز عضو شود و در گروه AUKUS نیز عضویت پیدا کند.
اما این چارچوبها و راهبردهای مدنظر که چه از جانب غرب و چه بهطور انفرادی از جانب ژاپن اعمال میشود و البته مبتنی بر همبستگی و اشتراک منافع میان ژاپن و غرب بر سر تهدید مشترک از جانب چین است، تنها در یک حوزه جغرافیایی که آن هم حوزه پیرامونی ژاپن(شرق و جنوب شرق آسیا) است تعریف میگردد و فراتر از آن را شامل نمیشود.
بهنظر نمیرسد ژاپن در برهه فعلی توان و ظرفیت کافی و البته اراده لازم را داشته باشد تا راهبردهای دفاعی امنیتی حاکم بر شرق و جنوب آسیا را فراتر از مناطق پیرامونی خود نیز دنبال کند. به عبارتی دیگر به نظر نمی رسد ژاپن در دیگر مناطق از جمله غرب آسیا و خلیج فارس خواهان آن باشد تا به شکل کنشگری امنیتی مدنظر غرب نقشی را ایفا کند.
به طور کلی، برنامههای ژاپن در محیط امنیتی ایران عموما مبتنی بر برنامههای اقتصادی، سرمایهگذاری و واردات انرژی از کشورهای منطقه است و عموما نیز روابط خود را فارغ از تنشهای ژئوپلیتیکی موجود با تمامی طرفها ادامه میدهد. با این حال، تلاشهای ژاپن برای تبدیل شدن به یک «میانجی صادق» (honest broker)، این کشور را قادر به شکلدهی ساختار امنیتی منطقهای در حال تحول، بهویژه در مورد ایران و مناقشه درون خلیجفارس نکرده است.
عراقچی در تشریح راهبرد خود برای تقویت روابط با ژاپن در شرایط تحریمهای آمریکا که روابط عادی با جهان را مشکل میکند، گفت: «ما باید از موانعی که مانع منافع متقابل می شوند، عبور کنیم و نیازهای حیاتی خود را اولویت بندی کنیم. با ارزیابی جامع چشمانداز فعلی، میتوانیم یک مشارکت سازنده برای پیشبرد پیشرفت و رفاه ملتها ایجاد کنیم.»
عراقچی در خصوص ابتکارات ژاپن در ارتباط با روابط تهران - واشنگتن در سال ۲۰۱۹، گفت: ایران و ژاپن پیوندی را ایجاد کردهاند که ویژگی آن دوستی، درک متقابل، احترام و اعتماد است. رهبری هر دو ملت از این پایه تزلزل ناپذیر قدردانی میکنند.
او گفت: «این امر ایران و ژاپن را قادر می سازد تا به طور مشترک به چالشهای جهانی و منطقهای با روحیه سازنده و خوشبینی مشترک رسیدگی کنند. من می گویم همیشه فضایی برای مشارکت در ابتکارات وجود دارد.»
میانجیگری برای احیای مذاکرات هسته ای
ایران و ژاپن به لحاظ نوع نگاه به نظام بین الملل دارای دیدگاههای کاملا متضاد هستند. بعد از انقلاب 1979، ایران سیاست نگاه «نه شرقی نه غربی» و عدم تعهد را دنبال کرد و با نظم مستقر بین المللی و نظام لیبرال حاکم بر آن تضاد ایدئولوژیک و ماهوی داشته است. این در حالی است که ژاپن یکی از بازیگران کلیدی در نظم لیبرال و متحد آمریکا در سطح نظم بین المللی و منطقه آسیای شرقی است. بر همین اساس ژاپن از گسترش همکاری ایران با چین و همکاری نظامی با کره شمالی ابراز نگرانی می کند.
به نظر میآید طرح ژاپن نوعی میانجیگری برای احیای فرمت ۱+۵ بوده که روشن است این فرمت در حال حاضر مورد نظر ایران نیست. علاوه بر اینکه اختلافات میان ایران و آمریکا، اروپا و روسیه بر سر اوکراین و آمریکا و چین اساسا اجازه احیای این فرمت را به راحتی نخواهد داد. فرمت قابل پیشبینی همان مذاکرات ایران و آمریکا با حضور واسطه است تا اینکه ۲ طرف در زمان مناسب به نقشه راهی مطلوب دست پیدا کنند.
احیای این مذاکرات و رفع تحریمها از اولویتهای دولت مسعود پزشکیان به شمار می رود. یکی از این شعارهای انتخاباتی وی رفع تحریمها بود.
عراقچی نیز در این زمینه گفته است هدف وزارت خارجه احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و لغو تحریمها خواهد بود.