چگونه خودکشی نکنیم؟!

دکتر کلنسی مارتین، استاد فلسفه دانشگاه میسوری، نویسنده و رمان نویس
کد خبر: ۱۲۵۹۳۲۷
|
۲۳ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۵ 13 September 2024
|
1790 بازدید

دکتر کلنسی مارتین، نویسنده و فیلسوفی است که تاکنون بیش از دَه بار اقدام به خودکشی کرده، اما هر بار، به دلیلی، موفق نشده است. او امروز خوشحال و شکرگزار است که زنده مانده و همین، دلیلی برای نوشتن کتاب جدیدش بوده. عنوان کتاب جالب است: چگونه خود را نکُشیم!

 این کتاب شرح احساس دوگانه نویسنده به خودکشی و ادامه زندگی است. او می‌گوید «امیدوارم این روایت‌های صریح از زبان کسی که همواره خودکشی‌گرا بوده بتواند به آنهایی که چنین فردی در زندگی خود دارند یا داشته‌اند کمک کند تا هم با او و هم با خودشان مهربان‌تر باشند».


آخرین بار، در زیرزمین خانه و با قلاده سگم بود که سعی کردم خودم را بکشم. طبق معمول، یادداشتی برای خداحافظی ننوشتم. صندلی سنگین چوبی دفترم را که روکش سبز چرمی دارد با خودم به زیرزمین بردم.. [در ادامه نویسنده با شرح مبسوطی به لحظات تلخ، پشیمانی در میانه راه، تلاش برای بازگشت اشاره می‌کند که به خاطر طولانی بودن از آن صرف نظر می‌کنیم]... در لحظه‌ای که درست یادم نیست، خودم را بالا کشیدم و از قلاده خلاص کردم. روی زمین افتادم و مدتی روی خاکه‌های بتون دراز کشیدم. هنوز هم آن صندلی را از زیرزمین بیرون نیاورده‌ام؛ خوفناک است و نمی‌خواهم توی خانه‌مان باشد.


همان روز کمی بعد با همسرم تلفنی صحبت کردم -به مسافرت رفته بود- و از من پرسید چه بلایی سر صدایم آمده است. گفتم: گلودرد دارم. گفت «برای خودت چای زنجبیل و عسل درست کن. به نظر می‌رسد داری مریض می‌شوی. گفتم: اوهوم.


گلویم یک هفتۀ دیگر هم درد کرد و بسیاری از دانشجوهایم از من پرسیدند با گردنم چه کار کرده‌ام. کبودی‌ها توی ذوق می‌زدند. به آنها گفتم «اوه، بدتر از چیزی که هست به نظر می‌رسد» و از جواب‌دادن طفره رفتم. احتمالاً می‌شد حقیقت را به آنها بگویم. اما اینکه از خودکشی‌های ناموفقت بنویسی و نوشته‌هایت را حاضر و آماده و در دسترس دانشجویانت در اینترنت بگذاری -دانشجویان دربارۀ استادشان در گوگل جست‌وجو می‌کنند- یک حرف است و اینکه توی چشم دانشجو زل بزنی و درحالی‌که مدرک جرمت، سیاه و کبود، در معرض دید است بگویی «اوه، یکی دو روز پیش سعی کردم خودم را دار بزنم» و بعدش بگویم، اما درس امروز. (برداشته شده از ترجمان) 

 

چند توصیه ساده

دکتر مارتین در لابه‌لای کتابش و همچنین مصاحبه‌هایش با نیویورک تایمز و چند رسانه دیگر چند توصیه ساده دارد که می‌تواند چه برای کسانی که با اندیشه خودکشی دست و پنجه نرم می‌کنند و چه کسانی که در خانواده و اطرافیان چنین کسانی دارند مفید باشد: در این فرصت کوتاه سه ایده را با هم بخوانیم: 


 قدم زدن و صحبت کردن با مردم. هر دو داروی بسیار قابل اعتماد و فوری هستند. هر وقت فکر خودکشی به ذهن‌تان زد به سادگی از خانه خارج شوید. وقت‌گذرانی در مکان‌هایی که مردم هستند مانند پارک‌ها. من، زمانی که در پایین‌ترین سطح خود بودم، به پردیس‌ها (محوطه دانشگاه) می‌رفتم. همان دیدنِ ساده دانش‌جویانی که در حال خواندن کتاب هستند یا به سمت کلاس می‌روند برایم موثر بود. 

 هر کسی که در این راه رنج می‌برد، باید هر کاری که می‌تواند برای یافتن یک شبکه پشتیبانی اجتماعی بکند. حتی در بدترین حالت، داشتن حیوان خانگی دوست داشتنی هم می‌تواند مفید باشد.

 بدانید که این دنیا پر از رنج است و این رنج، فرصت ما برای یافتن معناست. شما نباید از زندگی فرار کنید، بلکه باید معنای پشت زندگی را از پس این رنج‌ها پیدا کنید. 

 

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب ها
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟