به گزارش تابناک ورزشی، بعد از پایان بازیهای المپیک ۲۰۲۴ پاریس بدون شک مهمترین رقابت پیش روی کمیته ملی المپیک بازیهای آسیایی آینده است؛ بازیهایی که سال ۲۰۲۶ به میزبانی ناگویا ژاپن برگزار میشود. مناف هاشمی، دبیر کل کمیته ملی المپیک در نشست خبری خود بعد از جلسه هیئت اجرایی درباره تصمیمهای مهم این هیئت در خصوص بازیهای ۲۰۲۶ صحبت کرد. یکی از مهمترین نکات که او در این نشست به آن اشاره کرد «کیفی بودن» کاروان ایران در بازیهای آسیایی ناگویا است.
«کیفی سازی» بدون شک یکی از عبارات پرتکرار مدیران کمیته ملی المپیک و البته پارالمپیک است که مبنای کارشناسی دقیقی ندارد و حتی هیچگاه از سوی مسئولان توضیح داده نمیشود که دلیل این کیفیسازی چیست؟ براساس تصمیمها با کیفیسازی کاروان، ورزشکاران با فیلترهای پرتعداد روبهرو میشوند و ملاکهای نسبتاً سختی برای اعزام در نظر گرفته خواهد شد. در این شرایط تعداد نفرات کاروان کاهش پیدا میکند؛ برای مثال شانس مدالها حتماً اعزام میشوند و زنان در برخی رشتهها اولویت قرار میگیرند.
با توجه به همین اولویتبندیها، بودجه به ورزشکاران اختصاص مییابد و نفراتی که شانس مدال هستند بیشترین حقوق را دریافت میکنند و بقیه اولویتها به ترتیب بودجه کمتری برایشان در نظر گرفته میشود. در نگاه اول شاید این رویه درستی باشد که مسئولان به ستارههای ورزش بهای بیشتری بدهند، اما سؤال اینجاست پس توسعه ورزش چگونه صورت میگیرد؟
با تصمیم مسئولان برای کیفیسازی به هیچ عنوان رشتههایی که به نسبت نوپا هستند یا توسعه نیافتهاند و همچنین ورزشکارانی که هنوز به سطح عالی نرسیدند، فرصتی برای عرضاندام پیدا نمیکنند. در این شرایط همان رشتهها و ورزشکارانی که پیش از این مدالآور بودند و در رقابتهای مختلف شرکت میکردند در لیست اعزام قرار میگیرند.
در پاسخ به چرایی این شرایط، سعید سلگی معاون قهرمانی کمیته ملی پارالمپیک چندی پیش به خبرنگار تابناک گفته بود که علت به هیچ وجه به دلایل مالی نیست! اما هیچ یک از مسئولان نمیگویند پس چرا به دنبال این هستند که تا میتوانند از ورزشکاران حاضر در بازیها کم کنند؟ هیئت اجرایی چه برآوردی از بازیهای آسیایی هانگژو و البته المپیک داشته که نتیجهاش برای ناگویا اعزام کیفی بوده است؟ نمیشود که پشت درهای بسته مسئولان تصمیمی بزرگ برای کل ورزش بگیرند.
اصلاً فلسفه بازیهای آسیایی چیست؟ مگر جز این است که کشورهای کمتر توسعه یافته و ورزشکارانی که در سطح جهان توانایی کمتری دارند، بتوانند در یک تورنمنت با سطح کیفی خوب به میدان بروند و پیشرفت کنند و برای المپیک آماده شوند؟!
بازیهای آسیایی در میان مسئولان ایران جایگاهی به مانند المپیک دارد و آن را ویترینی برای نشان دادن توانایی خود در نظر میگیرند و به همین دلیل حاضر نمیشوند اعزامهای پرتعداد انجام دهند و نتوانند با اعداد بازی کنند؛ به این شکل که برای مثال در صورت اعزام ۳۰۰ ورزشکار به بازیها و کسب ۵۰ مدال مسئولان با حساب و کتاب و آمار میتوانند ادعای برنامهریزی و موفقیت بیشتری انجام دهند تا زمانی که ۵۰۰ نفر میروند و مثلا ۶۰ مدال کسب میشود.
در واقع همه چیز به نمایش آنها بازمیگردد و کیفیسازی فرصتی برای اجرای آن است. خدشهدار شدن غرور ملی در صورت نتیجه نگرفتن یا باختهای سنگین ورزشکاران و تیمهای ضعیف مقابل تیمهای دیگر یک توجیه غیرمنطقی است که جایی در دنیای ورزش ندارد. در واقع بازیهای آسیایی که فرصتی خوب برای توسعه ورزش به خصوص در بخش زنان است برای ایران یک هدف غایی است در صورتی که باید از آن به عنوان وسیله بهره برد.
در ادامه به آماری اشاره میکنیم که نشان میدهد بیشتر کشورها به بازیهای آسیایی به عنوان فرصتی برای پرورش ورزشکاران خود نگاه میکنند و البته مدالآوری و موفقیت هم در برنامه آنها وجود دارد.
تعداد نفرات اعزامی برخی کشورها به بازیهای آسیایی ۲۰۲۲:
کاروان بحرین: ۱۴۳ ورزشکار
کامبوج: ۱۳۳ ورزشکار
هنگ کنگ: ۶۸۸ ورزشکار
چین: ۸۸۷ ورزشکار
اندونزی: ۴۱۵ ورزشکار
هند: ۶۵۵ ورزشکار
ژاپن: ۷۷۲ ورزشکار
قزاقستان: ۵۲۷ ورزشکار
کویت: ۱۴۰ ورزشکار
قرقیزستان: ۱۸۱ ورزشکار
ماکائو: ۱۸۳ ورزشکار
مالزی: ۲۸۹ ورزشکار
مغولستان: ۴۰۸ ورزشکار
میانمار: ۱۰۷ ورزشکار
نپال: ۲۵۳ ورزشکار
پاکستان: ۱۸۹ ورزشکار
فیلیپین: ۳۹۱ ورزشکار
قطر: ۲۳۱ ورزشکار
سنگاپور: ۴۳۱ ورزشکار
عربستان: ۱۸۸ ورزشکار
کره جنوبی: ۸۶۷ ورزشکار
چین تایپه: ۵۲۴ ورزشکار
تاجیکستان: ۱۰۶ ورزشکار
تایلند: ۹۳۴ ورزشکار
امارات: ۱۳۴ ورزشکار
ازبکستان: ۳۹۴ ورزشکار
ویتنام: ۳۳۲ ورزشکار
در این لیست برخی کشورها تعداد نفرات کمتری نسبت به ایران دارند، اما از نظر ظرفیت ورزش آنها، جمعیت و استعداد شرایط متفاوتتری دارند. برای مثال قطر با جمعیت اندک و البته استعدادهای محدود در هانگژو ۲۳۱ نماینده داشت و این عدد برای ایران با جمعیت بیشتر و ظرفیت بالاتر ۲۸۹ نفر بود!
ازبکستان با جمعیت حدود ۳۶ میلیون نفری در بازیهای آسیایی ۲۰۲۲ با ۳۹۴ نفر شرکت کرد و حتی این عدد برای تاجیکستان ۱۰ میلیون نفری، ۱۰۶ نفر بود. سنگاپور با ۶ میلیون نفر ۴۳۱ ورزشکار را به چین فرستاد و در نهایت با ۳ طلا، ۶ نقره، ۷ برنز و مجموع ۱۶ مدال در رده بیستم جای گرفت. نپال ۲، کامبوج یک، فیلیپین ۱۸، قرقیزستان ۱۵، ویتنام ۲۷، مغولستان ۲۱ مدال کسب کردند.
آیا کشور ۷۱ میلیونی تایلند که با ۹۳۴ ورزشکار در هانگژو شرکت کرد و با ۱۲ طلا، ۱۴ نقره، ۳۲ برنز و مجموع ۵۸ مدال و کسب رده هشتم عملکردی تقریباً مشابه ایران (۱۳ طلا، ۲۱ نقره، ۲۰ برنز و ۵۴ مدال مجموع و رده ۷) داشت مورد تمسخر واقع شده است؟ آیا غرور ملی مالزی که با ۳۵ میلیون جمعیت، ۲۸۹ نفر (به اندازه کاروان ایران) به چین فرستاد و با ۶ طلا، ۸ نقره، ۱۸ برنز و مجموع ۳۲ مدال در رده چهاردهم جای گرفت، خدشهدار شده است؟!
همین چند مثال نشان میدهد که کیفیسازی کاروان ایران نه مبنای منطقی و نه ربطی به برنامهریزی مسئولان دارد. این اقدام تنها برای این صورت میگیرد که در آمارها که هیچ گاه ملاک کافی برای بررسی موفقیت یا عدم موفقیت نیست، مسئولان بتوانند مانور بیشتری دهند و خودنمایی کنند. در این رویه اشتباهی که کمیته ملی المپیک و پارالمپیک که از قضا هر دو به نوعی با نگاه و تفکرات محمود خسرویوفا اداره میشود، نه تنها مصلحت و آینده ورزش ایران در نظر گرفته نشده، بلکه در طولانی مدت میتواند ضربه بزرگی به آن بزند چرا که هیچگاه فرصتی برای نشان دادن تواناییهای ورزشکاران پیش نمیآید.
زنان ایران به خصوص در رشتههای تیمی به مانند هندبال و والیبال نمیتوانند در تورنمنتهای پرشماری شرکت کنند و کمیته ملی المپیک هم اجازه حضور آنها در بازیهای آسیایی را نمیدهد و همین سبب میشود این رشتهها با هیچ پیشرفتی روبهرو نشوند و عقب ماندگی فنی روز به روز بیشتر شود.
در انتهای این گزارش مثالی در تایید اهمیت عجیب مدال بازیهای آسیایی برای کمیته ملی المپیک میآوریم. تیم ملی والیبال ایران فقط و فقط به خاطر آن که مسئولان روی طلای آن و در واقع پز دادن با مدالش، حساب کرده بودند و البته قرار بود پاداش خوبی به بازیکنانش تعلق بگیرد بعد از خستگی لیگ ملتها و قهرمانی آسیا راهی هانگژو شد، به طلا رسید، بازیکنان به پاداشهایشان رسیدند، کمیته ملی المپیک خیالش راحت شد، اما در نهایت این تیم نتیجه تأسفآور و افتضاحی در انتخابی المپیک -که چند روز بعد از پایان هانگژو آغاز شد- گرفت و سهمیه همان جا از دست رفت! در حالی که اگر نگاه توسعه و حضور در المپیک برای مسئولان اهمیت داشت، با توجه به فاصله کم آغاز رقابتهای انتخابی المپیک با پایان والیبال بازیهای آسیایی، ایران با تیم دوم خود در چین حاضر میشد تا مشکلی برای رقابتهای کسب سهمیه در برزیل ایجاد نشود و جوانان در تیم دوم هم تجربهاندوزی کنند؛ اما طلا و پاداش هانگژو برای همه جذابتر بود!