باید بسیار مراقب اهداف این به اصطلاح درز اطلاعاتی بود چرا که اطلاعات کسب شده از این اسناد فاقد هر گونه ارزش عملیاتی جهت طرح ریزی پدافندی بوده اند.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، به نظر میرسد که مارپیچ بحران در منطقه همزمان با تشدید تنش در روابط تهران و تلاویو و افزایش احتمال حملات تلافی جویانه رژیم صهیونیستی به عملیات وعده صادق2 به سرعت در حال تکمیل می باشد.
این در حالی است که دیپلماسی امریکایی نیز به تکاپو افتاده است که مهار بحران را حداقل تا قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا در دست بگیرد. تلاشی که به نظر میرسد این روز ها کمتر موفقیتی به دست آورده است و دو طرف اصلی نبرد به دنبال کسب موفقیت های استراتژیک خود در میدان نبرد هستند.
طی روزهای گذشته نیز انتشار سندی اطلاعاتی با عنوان فوق محرمانه از یکی از نهادهای اطلاعاتی امریکا نیز بر دامن ابهامات این تنش منطقه ای افزوده است.
مطابق گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس سندی دو صفحه ای از سازمان ملی اطلاعات فضای ماورای جو وابسته به وزارت دفاع ایالات متحده منتشر شده است که خلاصه گزارشی از تخمین این سازمان در مورد آماده سازی ارتش اسراییل جهت حمله به خاک جمهوری اسلامی ایران می باشد.
این سازمان که مسئولیت اولیه کنترل و هدایت ماهواره های اطلاعاتی ارتش ایالات متحده و سایر سازمان های اطلاعاتی وابسته را در اختیار دارد در این گزارش به طور مشخص به سه پایگاه هوایی هتزاریم در شمال اسراییل، رامون دیوید و رامات اشاره میکند که طی هفته های گذشته شاهد افزایش فعالیت های مرتبط با تجمع تسلیحات خاصی بوده است.
مطابق این گزارش ارتش اسراییل ضمن استفاده از پایگاه رامون دیوبد جهت پرواز پهپادهای شناسایی برد بلند خاصی که تاکنون نوع و مشخصات آن در پرده ابهام بوده است بر فراز آسمان ایران در حال جمع اوری تعدادی موشک های کروز هواپرتاب و موشک های بالستیک هواپرتاب بوده است.
در این گزارش تعداد و نوع این این موشک ها از نوع موشک های کروز راکس به تعداد 40 فروند – تاکنون – و موشک های بالستیک هواپرتاب گلدن هورایزون – به تعداد 16 فروند تا کنون – ذکر شده است.
متخصصان معتقد هستند که موشک گلدن هورایزن همان موشک بلو اسپارو می باشد که در حمله دفعه قبل رژیم صهیونیستی علیه اهدافی در خاک جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گرفته است. در این گزارش همچنین افزایش تمرینات مخصوص نیرو هوایی جهت حمله به اهدافی در خاک جمهوری اسلامی ایران مورد اشاره قرار گرفته است.
اما فارغ از این که این گزارش را چه کسی یا چه کسانی و با چه اهدافی در عرصه عمومی منتشر نموده اند توجه به چند نکته حائز اهمیت است.
نکته اول این است که این گزارش صرفا برای مقامات دارای صلاحیت اطلاعاتی ایالات متحده و متحدان اطلاعاتی این کشور در قالب اتحاد پنچ گانه «پنج چشم» قابل مشاهده بوده است.
این در حالی است که کلیت این گزارش فاقد نکته مهم و خاصی می باشد که بتوان از آن یک طرح عملیاتی خاص را پیش بینی نمود. نکته بسیار مهم این است که به یاد داشته باشیم که هر طرح عملیات نظامی جدای از نوع تسلیحات آماده شده نیازمند هدف، تاکتیک و زمان عملیات است و برای اینکه برای نیرو های دفاع کننده حایز معنی و مفهوم خاصی باشد باید مسیرهای ورودی و خروجی نیرو های عمل کنند مشخص باشد.
در کلیت این گزارش، تنها شاهد افزایش آمادگی نیرو هوایی ارتش رژیم صهیونیستی برای انجام یک عملیات هوایی بزرگ هستیم و از روی نوع تسلیحات ذکر شده می توان این استنباط را داشت که مشابه عملیات قبلی نیرو هوایی رژیم صهیونیستی خواهان حمله دور ایستا با استفاده از مهمات هدایت دقیق بدون وارد شدن به رینگ های متمرکز پدافندی کشور می باشد.
این در حالی است که به ادعای این اسناد، پهپادهای شناسایی برد بلند این کشور نیز طی هفته های گذشته اقدام به پرواز های شناسایی گسترده بر فراز آسمان جمهوری اسلامی ایرن نموده اند.
کلیات این مباحث به نظر میرسد که با توجه به اهداف و توانایی های رژیم صهیونیستی نه تنها برای مقامات و طراحان دفاعی کشور غافلگیر کننده نمی باشند بلکه از قبل در مورد چند و چون آن ها میشد تخمین هایی ارائه داد.
اما مسائل اصلی و مهم تری که در این گزارش دو صفحه ای مورد اشاره قرار نگرفته – که با توجه به سازمان صادر کننده آن نمیتوانسته مورد اشاره قرار بگیرد – مسائلی نظیر بانک اهداف حملات، مسیر های ورود و خروجی، زمان حملات، حجم و گستردگی حملات و البته تعداد حملات می باشد.
چه آن که با توجه به نوع تسلیحات انتخاب شده بعید به نظر میرسد که رژیم صهیونیستی حداقل اگر ما تنها این تسلیحات را به عنوان نوک پیکان تهاجمی رژیم در نظر بگیریم اراده و یا توانایی ضربه به اهداف عمیق پنهان شده داخل مناطق مستحکم زیر زمین را داشته باشد. از سوی دیگر در این طرح چیزی راجع به نقش عملیاتی احتمالی پهپادهای شناسایی و یا انتحاری و همچنین ساختار کنترل فرماندهی عملیات نیز وجود ندارد.
به صورت کلی مجوعه اطلاعات داده شده در این طرح – به غیر از پایگاه های هوایی اشاره شده – به نظر میرسد که مجموعه ای از تخمین هایی باشد که قبل از آن نیز در فضای کارشناسی داخل و خارج از کشور نیز بارها مورد اشاره قرار گرفته است و به نظر نمی رسد که مسئله خاصی را برای طراحان دفاعی کشور مشخص کرده باشد. پس هدف از اتشار این گزارش چه بوده است؟
آیا نیروهای اطلاعاتی کشور با هک سامانه های اطلاعاتی ایالات متحده صرفا خواهان ارسال یک پیام به امریکا جهت مهار اسراییل بوده اند؟ یا بخش هایی از داخل دولت امریکا و یا متحدان این کشور جهت تخریب عملیات اسراییل این اسناد را درز داده اند؟
باید بسیار مراقب اهداف این به اصطلاح درز اطلاعاتی بود چرا که اطلاعات کسب شده از این اسناد فاقد هر گونه ارزش عملیاتی جهت طرح ریزی پدافندی بوده اند- با توجه به تحلیل های قبلی کارشناسان این حوزه – اما به نظر میرسد که منتشر کنندگان این دو صفحه سند اطلاعاتی دارای اهداف دیگری به منظور گمراه سازی نظام اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران جهت تسهیل عملیات آفندی ارتش رژیم صهیونیستی بوده اند که در قالب یک عملیات فریب یا به اصطلاح «قوی سیاه» اطلاعاتی طرح ریزی شده است.