چه جمله مهمی از زبان علی پروین بیرون آمد: «امیر قلعهنویی هم عقلش میرسد نیمه دوم مقابل کره شمالی بد بازی کردیم.»
حالا دیگر سرمربی تیم ملی هم به این نتیجه رسیده که تیمش مشکلات عدیدهای دارد، اما همچنان شاهد اصرار عجیب از سوی کادرفنی مبنی بر صعود به جام جهانی و صدرنشینی بلامنازع در گروه هستیم. در چه گروهی؟ گروهی با حضور تیمهای درجه چندم آسیا؛ کره شمالی، قرقیزستان، ازبکستان، قطر و امارات تحلیل رفته. در چنین گروهی، ایران با کسب ۱۳ امتیاز از مجموع ۱۵ امتیاز ممکن، صدرنشین است و ازبکستان با ۱۰ امتیاز، در رده دوم جای دارد.
منطق، دانش ریاضی، وضعیت فوتبال در آسیا و همه شواهد و مدارک تأیید میکنند که ما در جام جهانی ۲۰۲۶ به صورت قطعی و صد درصد حضور داریم، اما این همه پافشاری بر روی صدرنشینی در گروه و امیدواری به صعود چه معنا و مفهومی دارد؟
پپ گواردیولا وقتی با بحران عدم نتیجهگیری در منچسترسیتی مواجه شد، در یک کنفرانس خبری گفت: «قبل از اینکه شما (خبرنگاران) منتقد من باشید، خودم باید این کار را انجام بدهم و از تفکرات و تاکتیکهایم انتقاد کنم. حتماً مشکل از من بوده و باید این وضعیت را تغییر دهیم.»
در واقع «پذیرش اشتباه» یک مرحله قبل از «حل مشکل و رفع اشتباه» است. اگر قلعهنویی و همکارانش به دنبال اصلاح شکل بازی تیم ملی هستند، ابتدا باید بپذیرند که صدرنشینی در این گروه آسان یا وعده صعود به جام جهانی، همه ماجرا نیست. اگر کسی انتقاد میکند، به خاطر مدل فوتبالی است که ارائه میدهیم.
از سوی دیگر، تیم ملی مِلک شخصی و ارث پدری هیچکس نیست و تمام فارسیزبانان سراسر دنیا حق دارند نظرشان در مورد مدل بازی و نتایج تیم ملی را به زبان بیاورند. سرمربی تیم ملی که بدون شک تجربه موفقیت و شکستهای بزرگی را داشته، نباید مدام به دنبال موضعگیری علیه انتقادات باشد. پذیرش اینکه «تیم ملی بد بازی میکند»، اصلاً کار سختی نیست و با یک آنالیز ساده میتوان به این نتیجه رسید؛ پس انکار اشتباه، کار را سختتر و انتقادات را سنگینتر میکند.
ایران در گروه A با چاشنی شانس و استفاده از بازیکنان مؤثری، چون مهدی طارمی، مهدی قائدی، علیرضا بیرانوند، حسین کنعانیزادگان، میلاد محمدی، سامان قدوس، علی قلیزاده، سردار آزمون و... با وجود فوتبالی که به دل هیچکس نمینشیند، در صدر ایستاده و اگر همین روند را ادامه دهد، حتی ممکن است صدرنشینی را به ازبکها تعارف کند، اما ژاپن که در آخرین مصاف مقابل تیم ملی شکست سختی را تجربه کرد، در گروهی بسیار دشوار، با همین میزان امتیاز صدرنشین است.
ساموراییها در گروه سوم با عربستان، استرالیا، چین، اندونزی و بحرین همگروه شدهاند و بعد از ۵ مسابقه، ۱۳ امتیاز از ۱۵ امتیاز مجموع را به دست آورده است. حتی به نظر میرسد صدرنشینی کرهجنوبی ۱۳ امتیازی در گروه دوم هم سختتر از ایران بوده، زیرا آنها با اردن، عراق، عمان، کویت و فلسطین همگروه شدند؛ تیمهایی که به لحاظ فنی و تاکتیکی، به شدت نزدیک یکدیگر هستند.
یک جمله از خاندان قجر در ادبیات معاصر فارسی جاری شده که کاملاً کاربردی است: «همه چیزمان، به همه چیزمان میآید» و طبیعتاً با این وضعیت موجود در فوتبال داخل کشور، نباید انتظار معجزه از تیم ملی داشت.
لیگ برتر ایران حتی یک زمین چمن مسطح یا ورزشگاه کاملاً استاندارد ندارد، همه میزبانیهای بینالمللی را از دست دادهایم، هیچ استعدادی در این فصل به اهالی فوتبال معرفی نشده، جوانگرایی به یک لطیفه شبیه است، پولی در بساط باشگاهها نیست، دلالها، بلاگرها و خبرنگارنماها به جان نحیف فوتبال افتادهاند، وضعیت شکایتهای بینالمللی از باشگاهها وخیم شده، فساد به بالاترین درجه خود رسیده و لیگ ایران را میتوان در زمره بیکیفیتترین لیگهای جهان قرار داد.
با این حال، باید بپذیریم همین فوتبال نیمهجان، بخش بزرگی از دلخوشی ایرانیهاست و هیچکس حق ندارد با اصرار بر اشتباهاتش، روی اعصاب مردم راه برود.
به این امید که انتقادات روزهای اخیر، باعث پیشرفت تیم ملی شود و تغییر اساسی در تفکرات اعضای کادرفنی داشته باشد، به سراغ بازی آسان و ساده مقابل قرقیزستان میرویم؛ به امید خدا، کسی هم پیدا نشود که از حریف عصر سهشنبه «غول» بسازد!