به گزارش سرویس سیاسی تابناک، تحولات اخیر در سوریه که منجر به سقوط سریع دولت بشار اسد و حزب بعث در سوریه شد، مراحل مختلفی داشت که به طور خلاصه میتوان به شرح زیر توضیح داد:
مرحله اول: آغاز حمله به حلب/ ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴
یک ائتلاف از گروههای مخالف سوری به رهبری هیئت تحریر الشام (HTS) حملهای گسترده علیه نیروهای دولتی در حومه حلب آغاز کردند. این حمله به عنوان پاسخی به افزایش حملات هوایی علیه غیرنظامیان در مناطق تحت کنترل مخالفان در ادلب در نظر گرفته شد، اما با عقب نشینی و و بی انگیزگی شدید نیروهای ارتش اسد این حمله به سرعت گسترش پیدا کرد.
مرحله دوم: تصرف حلب/ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۴
دو روز بعد مخالفان مسلح سوری به رهبری گروه تحریر الشام توانستند حلب را تصرف کنند. این شهر که دومین شهر بزرگ سوریه است، پس از نبردهای شدید به کنترل مخالفان درآمد. تصرف حلب به عنوان نقطه عطفی در این جنگ شناخته شد، زیرا اولین بار پس از چندین سال بود که مخالفان توانستند چنین شهر مهمی را به دست بگیرند.
مرحله سوم: پیشروی به سمت حما و حمص/ اوایل دسامبر ۲۰۲۴
سه روز بعد از پس از تصرف حلب، مخالفان به سرعت به سمت شهرهای حما و حمص پیشروی کردند و شاهراه اصلی سوریه را به تصرف درآوردند، این دو شهر به دلیل موقعیت استراتژیک خود در مسیر دمشق از اهمیت بالایی برخوردار بودند. تصرف این شهرها نشاندهنده توانایی مخالفان در گسترش سریع کنترل خود بود و روحیه ارتش بشار اسد را باز هم تضعیف کرد.
مرحله چهارم: حمله به دمشق/ ۸ دسامبر ۲۰۲۴
با تصرف حمص، مخالفان به دمشق، پایتخت سوریه، نزدیک شدند. نبردهای شدیدی در اطراف دمشق درگرفت و با ورود نیروهای مخالف به شهر، سقوط دمشق تنها ۱۱ روز پس از آغاز حمله به حلب رقم خورد. این امر منجر به سقوط رسمی دولت بشار اسد شد.
بر اساس آخرین تخمینها و گزارشها، تعداد نیروهای هیئت تحریر الشام (HTS) در سال ۲۰۲۲ بین ۶,۰۰۰ تا ۱۵,۰۰۰ نفر ارزیابی شده بود این در حالی است که فقط گارد ریاست جمهوری و نیروهای ویژه ارتش سوریه قریب به بیست و پنج هزار نفر بودند.
اما چرا ارتش بشار اسد فروپاشید ؟
در سالهای اولیه جنگ، گزارشها حاکی از آن بود که نیمی از کادر ۳۰۰ هزار نفری ارتش سوریه به دلیل تلفات، فرار از خدمت و یا پیوستن به مخالفان، دیگر در صحنه حضور نداشتند. این امر باعث شد که ارتش توانایی مقابله با حملات گسترده شورشیان را نداشته باشد.
فساد و ناکارآمدی داخلی هم یکی از عوامل فروپاشی ارتش سوریه بود، مواردی از فروش تجهیزات نظامی در بازار سیاه توسط مقامات ارتشی گزارش شده بود. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۳، خبرهایی از سرقت و فروش سلاحهای سنگین مانند مسلسلها و حتی تانکها به شورشیان منتشر شد که نشاندهنده فساد گسترده در سطوح مختلف ارتش بود.
گرفتار شدن روسیه در جنگ اوکراین هم اثر مستقیمی روی ارتش سوریه گذاشت، با تمرکز روسیه بر جنگ اوکراین، حمایت هوایی روسیه در سوریه کاهش یافت. به طور مثال، در حمله اخیر به حلب، نیروی هوایی روسیه که قبلاً تعیینکننده بود، نتوانست مانع پیشروی شورشیان شود. همچنین، حزبالله لبنان که از متحدان کلیدی بود، به دلیل حملات اسرائیل در مناطق جنوب لبنان، توانایی کمتری برای حمایت داشت.
بشار اسد چند روز پیش از سرنگونی حکومتش دستور افزایش ۵۰ درصدی دستمزد سربازان را صادر کرد، اما این اقدام به عنوان "خیلی کم و خیلی دیر" تلقی شد. سربازانی که ماهها دستمزد کم یا بدون دستمزد به جنگ ادامه داده بودند، انگیزهای برای مقاومت نداشتند.
تجهیزات قدیمی و فرسوده ارتش سوریه یکی از دلایل فروپاشی ارتش سوریه بود، به عنوان مثال در نبردهای متعددی، مثل نبرد حلب، مشاهده شد که تانکها و خودروهای زرهی ارتش سوریه به دلیل نگهداری نامناسب یا نبود قطعات یدکی، در مقابل تجهیزات مدرنتر مخالفان، مانند موشکهای ضد تانک تاو (TOW)، آسیبپذیر بودند.
اما تاکتیک های مخالفان مسلح سوری در جنگ اخیر چه بود؟
مخالفان مسلح سوری در جنگ اخیر از تاکتیکهای مختلفی برای مقابله با نیروهای دولتی سوریه و متحدانش استفاده کردهاند. بر اساس گزارشها و تحلیلهای موجود، برخی از این تاکتیکها شامل موارد زیر میشوند:
حملات غافلگیرانه: مخالفان سوری از حملات غافلگیرانه برای تصرف شهرها و مناطق مهم استفاده کردهاند. این حملات شامل نفوذ سریع و ناگهانی به مناطق تحت کنترل دولتی بوده است.
استفاده از وسایل نقلیه زرهپوش: تاکتیک دیگر استفاده از وسایل نقلیه مانند تویوتاهای زرهپوش شده بوده که امکان حمله و عقبنشینی سریع را به شورشیان داده است.
تویوتاهای زرهی شده ستون فقرات اصلی مخالفان مسلح سوری در حمله و پیشروی بود، تویوتاهای زرهی تکنیکال به وانتهای تویوتا، به ویژه مدلهایی مانند تویوتا هایلوکس و تویوتا لندکروزر، گفته میشود که برای اهداف نظامی مجهز و تغییر یافتهاند. این خودروها از ابزارهای محبوب در جنگهای نامنظم و منازعات داخلی به شمار میروند. دلایل محبوبیت و کاربرد این خودروها به شرح زیر است:
دوام و قابلیت تحرک: تویوتاها به دلیل دوام بالا و قابلیت تحرک در شرایط سخت و زمینهای ناهموار شناخته شدهاند. این ویژگیها آنها را برای استفاده در مناطق بیابانی و کوهستانی که به وفور در مناطق جنگی دیده میشود، ایدهآل میسازد.
ارزان و در دسترس: تویوتاها، به خصوص مدلهای قدیمیتر، به دلیل ارزان بودن و در دسترس بودن وسیع، به راحتی توسط گروههای شورشی و مخالفان مسلح قابل تهیه هستند.
تغییرات نظامی: این خودروها میتوانند به سلاحهای مختلفی مانند تیربارهای سنگین، مسلسلها، راکتاندازها، و حتی موشکهای ضد تانک مانند میلان مجهز شوند. همچنین، برای محافظت از سرنشینان، ممکن است با صفحات فولادی زرهپوش شوند که به آنها قابلیت تحمل آسیبهای ناشی از گلولههای سبک را میدهد.
مثال تاریخی: یکی از نمونههای برجسته استفاده از تویوتاهای زرهی تکنیکال، "جنگ تویوتا" در سال ۱۹۸۷ بین چاد و لیبی است، جایی که نیروهای چادی با استفاده از این وانتهای مسلح به موشکهای میلان، توانستند نیروهای لیبی را شکست دهند.
کاربرد مدرن: در جنگهای اخیر، مانند جنگ داخلی سوریه و لیبی، این وسایل نقلیه به عنوان ابزاری برای حملات سریع و عقبنشینیهای سریع استفاده شدهاند، که نقش مهمی در تاکتیکهای جنگ نامنظم ایفا میکنند.
تویوتاهای زرهی تکنیکال نمادی از نوآوری و انعطافپذیری در جنگهای مدرن هستند، جایی که منابع محدود و تاکتیکهای غیرمعمول به پیروزی منجر میشود.
استفاده از پهپادها: مخالفان به پهپادهای نظارتی و شاید حتی تهاجمی دسترسی پیدا کردهاند که به آنها امکان شناسایی و هدفگیری دقیقتر داده است. این امر به آنها کمک کرده تا موقعیت تهاجمی خود را حفظ کنند.
اجرای دقیق تاکتیکهای جنگ شهری: شورشیان در شهرهای بزرگ مانند حلب و حما از تاکتیکهای جنگ شهری برای بهدست گرفتن کنترل استفاده کردهاند. این شامل حمله به نقاط استراتژیک، زندانها و مراکز فرماندهی میشود.
تصرف مناطق کلیدی در پشت جبهه: یکی از تاکتیکهای کلیدی فتح شهرها و قلعههای کوچک در پشت خطوط دشمن بوده که باعث ایجاد آشفتگی در نیروهای مقابل و فروپاشی خطوط دفاعی آنها شده است.
این تاکتیکها نشان میدهد که مخالفان مسلح سوری به ترکیبی از روشهای سنتی و مدرن روی آوردهاند تا بتوانند در برابر نیروهای دولتی که از پشتیبانی روسیه و ایران برخوردار بودند، موفقیت کسب کنند.
برخی گزارش ها حاکی از این بود که در عرصه جنگ روانی هم مخالفان مسلح با پشتیبانی و کمک ترکیه عملیات موفق علیه فرماندهان رده بالای ارتش بشار اسد به کار گرفتند، به این صورت که یک پیامک حاوی تهدید و ترغیب آنها به تسلیم برای همه آنان ارسال شد : یا تسلیم شوید یا کشته می شوید،یکی از دلایلی که ارتش سوریه روحیه خود را باخت ، همین عملیات روانی دقیق بود.
مخالفان مسلح سوری در جنگ شهری تاکتیک های پیچیده ای را انجام دادند، آنها به دلیل تجربه گذشته این بار اشتباهات سابق را تکرار نکردند، برخی از تاکتیک های جنگ شهری بدین شرح بود:
پاکسازی ساختمان به ساختمان: این تاکتیک شامل پاکسازی پله به پله و اتاق به اتاق ساختمانها برای اطمینان از اینکه دشمن در آنها مستقر نیست، میشود. نیروها معمولاً از تجهیزاتی مثل نارنجکهای دودزا برای محدود کردن دید دشمن استفاده میکنند.
استفاده از عناصر شهری: ساختمانها، کوچهها، و فضاهای زیرزمینی میتوانند به عنوان پوشش، نقاط کمین یا مسیرهای امن برای حرکت نیروها استفاده شوند. این تاکتیک به شناخت دقیق از محیط شهری نیاز دارد، مخالفان مسلح به دلیل حمایت برخی اقشار مردم سوریه توانستند به سرعت این تاکتیک را اجرایی کنند.
حملات غافلگیرانه و کمین: شهرها با توجه به ساختار پیچیده خود، مکانهای مناسبی برای کمین و حملات غافلگیرانه هستند. نیروها میتوانند از گوشههای خیابانها، بالکنها، و سایر نقاط کور برای حمله به نیروهای دشمن استفاده کنند.
استفاده از تکتیراندازان: در جنگ شهری، تکتیراندازان نقش حیاتی دارند زیرا میتوانند از ساختمانهای بلند برای کنترل مناطق وسیع استفاده کنند.
کنترل میادین و چهارراهها: کنترل نقاط استراتژیک مانند میادین و چهارراههای اصلی میتواند به نیروها اجازه دهد که جریان ترافیک و حرکات دشمن را مدیریت کنند.
استفاده از تکنولوژی: دوربینهای مداربسته شهری، پهپادهای نظارتی، و تجهیزات ارتباطی میتوانند برای شناسایی و هماهنگی حملات به کار روند.مخالفان مسلح سوری از اصل غافلگیری هم در ابتدای عملیات خود استفاده کردند و هم در طول عملیات خود برای فتح دمشق، در واقع سرعت بالای آنها در پیشروی، مدام ارتش سوریه را غافلگیر می کرد و آنان را مجبور می کرد خطوط پشتیبانی و عقبه خود را عقب بکشند، اتفاقی که در حما به صورت واضح افتاد.
مخالفان مسلح سوری در این جنگ اخیر بر خلاف درگیری های سابق با ارتش سوریه در 2011 مجهز به تجهیزات دید در شب بودند، تجهیزاتی که ارتش سوریه فاقد آن بود، آنها با استفاده از تجهیزات دید در شب (Night Vision Devices, NVDs) توانستهاند تاکتیکهای خود را تغییر داده و بهبود بخشند. این تجهیزات شامل دوربینها، عینکها و دیگر ابزارهایی است که امکان دیدن در تاریکی را فراهم میکنند.
بر خلاف گذشته، جنگ فقط در روز شکل نمی گرفت، مخالفان مسلح سوری در شب مدام به ارتش بشار اسد حمله می کردند، حملات شبانه با استفاده از دید در شب به مخالفان اجازه میداد تا حملات خود را در تاریکی شب انجام دهند، جایی که دشمن به سختی میتواند آنها را شناسایی کند. این میتواند شامل حملات به پایگاهها، کمینها، یا نفوذ به مناطق دشمن باشد.
استفاده از تجهیزات دید در شب با همراهی پهپادهای پشتیبانی، ستون فقرات عقبه ارتش بشار را شکست، مخالفان مسلح توانستد جنگ را سریع و قاطع به پیش ببرند و بدلی به شیوه رزم سنتی و قدیمی ارتش سوریه بزنند.
جنبههای اطلاعاتی جنگ سوریه و سقوط دمشق را چنین می توان توصیف کرد:
جاسوسی و اطلاعات داخلی: مخالفان از منابع محلی و جاسوسان برای کسب اطلاعات درباره مواضع دولتی، زمانبندیها و نقاط ضعف استفاده کردند.
فریب و تبلیغات: استفاده از رسانههای اجتماعی و کمپینهای اطلاعاتی برای ایجاد هرج و مرج و تضعیف روحیه نیروهای دولتی و افزایش روحیه خودیها.
نکته مهم "تلفات کم" مخالفان مسلح در اسقاط حکومت اسد است، به دلیل طبیعت غافلگیرانه حملات، تلفات مخالفان کمتر بود، در حالی که نیروهای دولتی با تلفات زیادی مواجه شدند.
مخالفان مسلح سوری و استفاده از شبکه های اجتماعی
شبکه های اجتماعی یکی از ابزارهای نوین جنگ های مدرن محسوب می شد، مخالفان مسلح سوری از این ابزار هم استفاده کردند، برخی استفادههای مخالفان مسلح سوریه از شبکههای اجتماعی بدین شرح است:
گروههای مخالف مانند "جیش الفتح" از توییتر و فیسبوک برای انتشار ویدئوهایی از عملیاتهایشان استفاده کردند. یک نمونه خاص، ویدئوی تصرف شهر ادلب در سال ۲۰۱۵ بود که به طور گسترده در شبکههای اجتماعی پخش شد تا پیروزیهایشان را به رخ بکشند و حمایت عمومی را جلب کنند.
پس از حملات شیمیایی ادعایی در خان شیخون در سال ۲۰۱۷، مخالفان به سرعت تصاویر و ویدئوهایی از قربانیان را در توییتر، یوتیوب و فیسبوک منتشر کردند. این محتوا به یک کمپین جهانی برای محکوم کردن دولت سوریه تبدیل شد و به دخالتهای بینالمللی منجر شد.
در سال ۲۰۱۶، گروههای مخالف مانند "جبهه النصرة" ویدئوهایی از اسیران جنگی دولتی منتشر کردند که به اسارت درآمده بودند. این ویدئوها با هدف ترساندن نیروهای دولتی و تضعیف روحیه آنها به اشتراک گذاشته شدند.
در طول محاصره حلب در سال ۲۰۱۶، مخالفان از اپلیکیشنهای پیامرسان مانند تلگرام برای هماهنگی حملات، ارسال اطلاعات استراتژیک و حتی هماهنگی برای انتقال تجهیزات و نیروها استفاده کردند. همچنین، از هشتگهای مشخص در توییتر برای جمعآوری کمکهای مالی و لجستیکی بهره بردند.
تفاوت جنگ سوریه و لیبی
جنگهای داخلی لیبی و سوریه هر دو به عنوان بخشی از بهار عربی آغاز شدند، اما تفاوتهای عمدهای در چگونگی پیشرفت، بازیگران درگیر، و نتایج این دو جنگ وجود دارد:
عوامل آغازین و هدف:
لیبی: جنگ داخلی لیبی در سال ۲۰۱۱ با اعتراضات علیه معمر قذافی آغاز شد و به سرعت به یک شورش مسلحانه تبدیل شد. هدف اصلی سرنگونی قذافی و پایان دادن به حکومت طولانیمدت او بود.
سوریه: جنگ داخلی سوریه نیز در سال ۲۰۱۱ با اعتراضات ضد دولتی آغاز شد، اما به دلیل واکنش خشونتآمیز دولت به اعتراضات، به یک جنگ داخلی تمامعیار تبدیل شد. هدف اولیه اصلاحات سیاسی بود که به سرنگونی بشار اسد تغییر کرد.
بازیگران بینالمللی:
لیبی: مداخله بینالمللی به رهبری ناتو، به ویژه فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده، با هدف حمایت از شورشیان علیه قذافی و برقراری منطقه پرواز ممنوع بود. این مداخله به سرنگونی قذافی منجر شد.
سوریه: تعداد بیشتری از قدرتهای منطقهای و بینالمللی درگیر شدند. روسیه و ایران از دولت بشار اسد حمایت کردند، در حالی که ایالات متحده، ترکیه، عربستان سعودی و برخی دیگر به حمایت از مخالفان پرداختند. ناتو مستقیماً وارد جنگ نشد، اما حمایتهای مختلفی از مخالفان انجام داد.
جنگ داخلی لیبی در سال ۲۰۱۱ به سرعت به پایان رسید، اما پس از سرنگونی قذافی، لیبی وارد دورهای از بیثباتی و درگیریهای پراکنده شد که تاکنون ادامه دارد اما جنگ داخلی سوریه به شدت طولانیتر بوده و همچنان ادامه دارد، با پیچیدگیها و تغییرات متعدد در ترکیب نیروهای درگیر و مناطق تحت کنترل.
بعد از سرنگونی قذافی، لیبی به چندین گروه متخاصم تقسیم شد که هر کدام مناطق مختلفی را کنترل میکردند. این امر باعث شد لیبی به یک کشور فاقد دولت مرکزی مقتدر تبدیل شود. اما در سوریه جنگ داخلی سوریه منجر به تقسیم عملی سوریه به مناطق تحت کنترل دولت، شورشیان، کردها، و داعش شد. پیامدهای انسانی بسیار سنگین بود، از جمله مهاجرت گسترده و تخریب زیرساختها. با این حال، دولت سوریه تا پیش از فروپاشی اخیر، همچنان بخشهای وسیعی از کشور را کنترل میکرد.
از جهت اجتماعی و جمعیتی، لیبی بیشتر بر اساس قبایل و مناطق جغرافیایی تقسیم شده است، بدون یک گروه قومی یا مذهبی که به شدت برتر باشد اما در سوریه
تنوع قومی و مذهبی یکی از پویاییهای اصلی جنگ بوده، با تقابل بین گروههای مختلف مانند علویان، سنیها، کردها و دیگر اقلیتها.
لیبی همچنان با دو دولت رقیب مواجه است. "دولت وفاق ملی" (GNA) که در طرابلس مستقر است و توسط سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته میشود، و "دولت شرق لیبی" که توسط مجلس نمایندگان در طبرق پشتیبانی میشود و تحت حمایت ژنرال خلیفه حفتر و ارتش ملی لیبی (LNA) است، اما در سوریه به نظر می رسد تحریرالشام و جولانی رقیب قدرتمندی ندارند و این گروه سیطره گسترده ای بر مناطق اصلی سوریه دارند.
چالش های تحریرالشام در سوریه بعد از بشار اسد
پس از سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه، هیئت تحریر الشام به عنوان مهمترین گروه مسلح سوری- با چندین چالش بزرگ روبهرو شده است:
هیئت تحریر الشام که قبلا به عنوان یک گروه شورشی شناخته میشد، اکنون با مسئولیت حکومتداری و اداره امور کشور مواجه است. این گروه باید بتواند یک نظام سیاسی پایدار و قابل قبول برای جامعه بینالمللی ایجاد کند. تحریر الشام تلاش کرده تا خود را به عنوان یک نیروی ملیگرا و میانهرو نشان دهد، اما هنوز به عنوان یک سازمان تروریستی در بسیاری از کشورها شناخته میشود.
با کنترل مناطق گستردهای از سوریه، تحریر الشام باید به مسائل اقتصادی مانند بازسازی زیرساختها، ایجاد اشتغال و مدیریت منابع بپردازد. همچنین، مدیریت بحرانهای انسانی ناشی از جنگهای طولانی که شامل بازگشت آوارگان و بهبود شرایط زندگی است، یک چالش بزرگ به شمار میرود.
با توجه به پیشینه این گروه و ارتباط با القاعده، برقراری روابط با کشورهای همسایه و جامعه بینالمللی بسیار دشوار است. ترکیه، که از برخی گروههای مخالف حمایت کرده، ممکن است نسبت به تحریر الشام موضع متناقضی داشته باشد، و روسیه و ایران به عنوان حامیان سابق اسد ممکن است با این تغییرات مخالف باشند.
علاوه بر مسائل داخلی، تحریر الشام باید با دیگر گروههای مسلح که ممکن است با اهداف و سیاستهای آنها مخالف باشند، روبهرو شود. این شامل گروههایی مانند نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کردها نیز میشود که در سقوط اسد نقش داشتهاند.
با توجه به تجربههای گذشته، چالشهای امنیتی مانند مقابله با بقایای داعش و دیگر گروههای تروریستی که در مناطق صحرایی سوریه پنهان شدهاند، هنوز پابرجا است.