بیمهای هنرمندان ایرانی در حراجی کریستی

کد خبر: ۱۲۸۰۴۶
|
۰۸ آبان ۱۳۸۹ - ۱۱:۵۸ 30 October 2010
|
10264 بازدید
‌تنها پنج سال از اولین دوره برگزاری حراجی کریستی در خاورمیانه می‌گذرد، اما در همین مدت برگزاری این حراجی تاثیر بسیاری بر بازار خرید و فروش آثار هنری در ایران گذاشته است.

به گزارش «خبر آنلاین»، حراجی‌ای که روزگاری قرار بود در کشور خودمان برگزار شود، ‌حالا بغل گوشمان بر پا می‌شود و هنرمندان بسیاری از کشورمان  در آن حضور پیدا می کنند، آثارشان را با قیمت‌های گزاف به فروش می‌رسانند و از آن طرف قیمت کارهای خود در ایران را نیز افزایش می‌دهند.

حالا دیگر باید خوشحال بود برگزاری این حراجی باعث شده لااقل هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی اندکی - فقط اندکی- رویای رونق اقتصاد هنر در ایران را تحقق بخشند و دیگر امیدشان به کمک‌های دولتی - که هیچ گاه هم نمی‌رسد- نباشد.

ناامیدی خبرگزاری‌های ایرانی

نهمین دوره حراجی کریستی  برخلاف چند دوره قبل آن برگزار شد.در دوره گذشته  همه چیز تحت تاثیر بحران اقتصادی جهان بود، اما در این دوره عرضه آثار ‌با رونقی دوباره مواجه شد و اغلب آثار حاضر در آن با دو برابر قیمتی که پیش‌بینی می‌شد، به فروش رسید.

این بار هم مثل دوره گذشته  هنرمندان ایرانی برنده بلامنازع خرید و فروش آثار هنری نبوددند. یک اثر از مجموعه هنرمند مصری با نام دکتر محمد سعید فارسی، 5/2 میلیون دلار به فروش رفت. البته در دوره گذشته نیز عرب‌ها توانسته بودند از هنرمندان ایرانی پیشی بگیرند.

شاید همین مسئله سبب شد تا خبرگزاری‌های ایرانی اینگونه استدلال کنند که ایران در این دوره از حراجی با ناکامی روبه‌رو شده، اما واقعیت این است که  هنوز اثر «‌تخت جمشید» پرویز تناولی (حاضر در چهارمین دوره حراج)با قیمت 8/2 میلیون دلار رکورد این حراجی را در دست دارد و عرب‌ها با تمام تلاشی که به خرج دادند،‌ نتوانستند این رکورد را بشکنند.

از طرف دیگر بیش از 90 درصد آثار هنرمندان ایرانی که در این دوره  حراجی شرکت داشتند،‌به فروش رفتند، آن هم در شرایطی که آثار هنرمندان عرب هرگز این بخت را نیافتند. خبرگزاری‌های دولتی ایران در حالی صحبت از ناکامی آثار هنرمندان ایرانی را به میان می‌کشند که به این نکته توجه ندارند عرب‌ها با تمامی امکانات دولتی و ثروت و دلارهای نفتی دارند از جریان نقاشی خود حمایت می کنند و در مقابل هنرمندان ایرانی به شکلی کاملا مستقل در این حراجی شرکت می‌کنند.

به هر روی در این دوره نام‌های آشنای ایرانی توانستند آثار خود را با قیمت‌هایی بالا به فروش برسانند. محمد احصایی اثر رنگ و روغن خود را که سیاه و سفید بود و سال گذشته آن را کشید به قیمت 5/662 هزار دلار به فروش رساند. آن هم در شرایطی که این اثر بین 300 تا 500 هزار دلار قیمت خورده بود. اثر «اغوای» کار افشین پیرهاشمی نیز که بین 80 تا 120 هزار دلار قیمت‌گذاری شده بود، 518 هزار دلار به فروش رفت. فرهاد مشیری نیز با  اثرش به نام «عشق»‌ توانست به فروش 5/442 هزار دلار دست پیدا کند.

فروش کمی آثار هنرمندان ایرانی، البته هنوز هم این امید را در دل هنرمندان ایرانی زنده نگاه داشته که هنر ایرانی باز هم خریدار دارد، اما از سوی دیگر بالا رفتن قیمت آثار هنرمندان عرب هم نشان می‌دهد عرب‌ها حسابی روی این حوزه دارند سرمایه‌گذاری می‌کنند و اگر این روند ادامه یابد، یکه‌تازی ایرانی‌ها در این بازار به پایان می‌رسد.

حاشیه‌ها از قبل شروع شده بود

حاشیه‌های این دوره کریستی ا‌ز قبل شروع شده بود. حتی قبل‌تر از آنکه اثر هنرمند مصری به فروش رود و جو هنری کشور تا این اندازه ملتهب شود که مبادا بازار اقتصادی هنر خاورمیانه از دست ایرانیان در‌آید. یک ماه قبل از برگزاری این حراجی، روزنامه فاینشنال تایمز گزارشی منتشر کرد که در آن  خبر داده بود قرار است تعدادی از آثار هنرمندان ایرانی از حراج بیرون کشیده شود، آن هم به خاطر نامشخص بودن مجموعه‌دارهای این آثار.

این مسئله حتی  باعث شد برگزارکنندگان حراج کاتالوگی دوباره برای آن طراحی و چاپ  کنند. روابط عمومی کریستی نیز  در همین رابطه اعلام کرد: «این آثار را مجموعه‌داران ایرانی مقیم آمریکا که بین سال‌های 1329 تا 1349 صاحب نگارخانه‌‌ای در تهران بوده‌اند، به این حراجی عرضه کرده‌اند. هنرمندان ایرانی البته استدلال‌های متفاوتی درباره این ماجرا داشتند.

برخی معتقد بودند در تمام حراج‌ها شبهه‌ای در مورد برخی از کارهایی که ارائه می‌شود وجود دارد و برای همین خروج تعدادی از آثار از فهرست خرید، مسئله‌ای نیست که بتواند در دراز‌مدت روی خریدها تاثیر بگذارد.

برخی دیگر نیز اعتقاد داشتند این مسئله می‌تواند تاثیر منفی بر قیمت آثار هنرمندان داشته باشد.این دسته به حراجی بونامز اشاره می‌کردند و این مطلب را یادآور می‌شدند که  در آن حراجی از 36 اثر ایرانی تنها هفت اثر خریداری شده بود.

شعبه ایرانی؛ آرزویی که محقق نشد

ایرانی‌ها تنها چند سالی است تا این اندازه درگیر حراجی کریستی ‌و بونامز هستند، یعنی از زمانی که شعبه‌ای از این حراجی در بغل گوشمان و در دبی برپا شد و آثار ایرانی هم راحت‌تر از قبل راهی این حراج شدند. البته زمانی که هنوز شعبه این حراجی در دبی راه نیفتاده بود، مدتی این خبر دهان به دهان می‌گشت که قرار است شعبه‌ای از این حراجی در ایران راه بیفتد.

آن زمان مذاکراتی با مسئولان برگزاری این حراجی از سوی مدیران مرکز هنرهای تجسمی (در دوره مدیریت علیرضا سمیع آذر) انجام شد. برخی مسئولان کریستی هم  به ایران سفر کردند و صحبت‌هایی نیز برای برگزاری این حراجی انجام شد.

قرار شد برنامه یا در تهران انجام شود یا در کیش . این اتفاق اما رخ نداد. به چند دلیل ساده که البته مهم‌ترینش ارتباط نداشتن بانک‌های ایرانی با بانک‌های خارجی بود. به همین خاطر بود که برگزارکنندگان این حراج تصمیم گرفتند شعبه‌ای  در دبی ایجاد کنند. این اتفاق پنج سال پیش به وقوع پیوست و دوبی به محلی برای عرضه آثار هنری هنرمندان خاورمیانه  برخی از کشورهای عربی تبدیل شد.

حراجی با بیش از دو قرن سابقه

سابقه راه‌اندازی حراجی کریستی به پنجم دسامبر سال‌ ۱۷۷۶ بر‌می‌گردد، یعنی زمانی که جیمز کریستی برای اولین بار مرکز حراجی به نام «خانه حراج کریستی» تاسیس کرد. این خانه حراج بعد از مرگ بنیانگذار آن همچنان به فعالیت خود ادامه داد و طی قرن‌های ۱۹ و ۲۰ میلادی به عنوان بزرگ‌ترین محل مبادله آثار هنری خصوصاً در سطح اروپا شناخته شد.

کریستی که ابتدا به عنوان یک شرکت سهامی عام فعالیت خود را آغاز کرده بود، در سال ۱۹۹۹ تحت مالکیت خصوصی (فرانسیس پینال) درآمد. دفتر اصلی کریستی از سال ۱۸۲۳ در کینگ استریت لندن است و علاوه بر آن دفتر دیگری هم در ساوت کینگستون دارد. این حراجی در حال حاضر ۸۵ شعبه در ۴۳ کشور جهان دارد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به شعبات نیویورک، پاریس، لس آنجلس، دبی، آمستردام، هنگ کنگ، رم و برلین اشاره کرد.

فرایندهای پس از حراج در ایران

اولین حراج کریستی پنج سال قبل در دبی برگزار شد و از همان روز قیمت آثار هنری به یکباره در ایران سیری صعودی در پیش گرفت. فروش آثار با قیمت‌های میلیونی در دبی خود به خود بر روی سلیقه سرمایه‌گذاران ایرانی هم تاثیر گذاشت.

پس از آن بود که دلالان اقتصادی به این نتیجه رسیدند که می‌توان به آثار هنری نیز به چشم یک کالای سودده توجه کرد. این اتفاق اتفاق خوبی برای هنرهای تجسمی ایران بود و بازار اقتصادی آن را پررونق‌تر از قبل کرد.

در چنین شرایطی بود که  چند تن از گالری‌داران به این فکر افتادند که شکلی از این حراجی را در ایران نیز برگزار کنند. به همین خاطر به سراغ برپایی نمایشگاه «هفت نگاه» رفتند و کوشیدند با همکاری هم سالی یکبار آثاری را به بازار عرضه کنند.

همه این اتفاقات در حالی رخ داد که حضور بخش دولتی کاملا در این فرایند نامحسوس بود. زمانی هم که بخش دولتی  اکسپویی برای فروش آثار تجسمی  برگزار کرد، ‌نتوانست موفقیت قابل توجهی دست یابد. با همه این حرف‌ها اما هنوز هم رقم‌های فروش آثار در داخل کشور با رقم فروش آثار هنرمندان در حراجی کریستی قابل قیاس نیست.


اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # الجولانی # فیلترینگ
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟