تهران امروز: در حالي كه بازپرس ويژه قتل بر مرگ سفيد مينا تاكيد ميكندشعبه1159 دادگاه عمومي معتقد است همسر وي بايد به اتهام قتل محاكمه شود. به گزارش تهرانامروز ،2 تيرماه 1385 بدن نيمه جان اين زن 35 ساله توسط خانوادهاش به بيمارستان منتقل شد. رگهاي دودست مينا از مچ زده شده و وي ساعتي بعد بر اثر شدت جراحات وارده در بيمارستان جان داد.
با توجه به مشكوك بودن ماجرا، پليس تحقيقات را از خانواده و همسر مقتول آغاز كرد. در همان اوايل بازجويي آنچه ماموران را با ظن بيشتر روبهرو كرد اظهارات متفاوت حامد ، همسر مينا و خانواده مينا درباره رساندن مجروح به بيمارستان بود. در حاليكه شوهر مينا ميگفت با ورود به خانه متوجه خودكشي وي شده و او را قبل از رسيدن اورژانس به بيمارستان رسانده است خانواده اين زن ميگفتند كه حامد با وجود پزشك بودن از رساندن همسرش به بيمارستان خودداري كرده و برادر مينا او را به مركز درماني رسانده است.
مادر مينا به پليس گفت: من مطمئنم كسي جز حامد اين كار را نكرده است. او دخترم را به قتل رسانده است. مينا پرستار بيمارستان بود و همانجا با حامد كه پزشك بودآشنا شد، بعد از مدتي كار آنها به ازدواج كشيد اما روحيه سختگير حامد و دخالتهاي مادر شوهرش باعث شد اين دو زندگي تلخي داشته باشند. آنها پس از مدتي بچه دار هم شدند و با ورود بچه ديگرامكان جدا شدنشان از يكديگر از بين رفت چرا كه مينا به شدت فرزندش را دوست داشت و فكر جدايي از او هم برايش امكان پذير نبود.
شب قبل از حادثه حامد با مينا دعوا و خانه را به حالت قهر ترك كرده بود. من پسر كوچكم را پيش مينا فرستادم تا شب را تنها نباشد. فردا غروب حامد به ما زنگ زد و گفت حال مينا وخيم است. من به همراه برادرم و پسرم آنجا رفته و با بدن خونين مينا مواجه شديم كه روي تخت افتاده بود. حامد حتي مينا را به بيمارستان نبرده بود. پسر كوچكم به سرعت او را به بيمارستان رساند اما پزشكان پس از بستري كردن وي گفتند ديگر دير شده است و مينا در بيمارستان جان داد.
با اين اتهامات بلافاصله حامد مورد بازجويي قرارگرفت و درتوضيح حادثه گفت: شب قبل از اين اتفاق پدرم به خاطر عمل جراحي كه روي او انجام شده بود دوران نقاهت خود را ميگذراند و من بايد از او مراقبت ميكردم. از مينا خواستم با هم پيش پدرم برويم ولي او قبول نكرد. دخترم را برداشته و به آنجا رفتم. موقع رفتن به او گفتم شب را تنها نماند و به خانه مادرش برود.
فردا غروب بود كه با دخترم به خانه برگشتيم. خانه ساكت بود، به اتاق خواب رفتم و مينا را ديدم كه رگهاي دو دستش را زده است. او را كه معاينه كردم توجه مرگ شدم. با مادرش تماس گرفته و گفتم مينا حالش خيلي بد است بعد هم پليس را با خبر كردم. بعد هم برادر مينا آمد و مرا كتك زده و شيشههاي خانه ام را شكست.
در حالي كه حامد منكر هرگونه اختلاف خود با مينا بود، بررسي سوابق اين زوج نشان داد آنها چندي پيش چند شكايت را نيزعليه يكديگر در دادسرا طرح كرده بودند كه هنوز هم مفتوح است.به همين خاطربازپرس پرونده از حامد درباره اين اختلافات توضيح خواست.
پزشك جوان اين بار ديگر مشكلات خود با همسرش را انكار نكرد و گفت: مينا زن لجوجي بود ولي من او را به عنوان مادر فرزندم دوست داشتم. بعد از فوت پدر مينا روابط او با من بدتر شد. من از او ميخواستم وقت بيشتري را براي من بگذارد اما مينا ترجيح ميداد بيشتر پيش خانوادهاش باشد ولي من مينا را نكشتم و او خودكشي كرده است.
اما خانواده مينا معتقد بودند دامادشان دروغ ميگويد. برادر مينا به بازپرس پرونده گفت: آن شب وقتي به خانه مينا رفتم ميگفت با حامد دعوايش شده است. او خيلي ناراحت بود و ميگفت بايد راه حلي براي مشكل خود با حامد پيدا كند.هيچ نشانهاي از اينكه او بخواهد خودش را بكشد در او ديده نميشد. او ميگفت حامد مدام بهانه ميگيرد و از اينكه شما او را دكتر صدا نميزنيد ناراحت است. فردا صبح من سر كار رفتم و غروب از بلايي كه سر او آمده بود مطلع شدم.
گزارش پزشكي قانوني اولين سندي بود كه ادعاي حامد را به چالش كشيد و ادعاهاي خانواده مينا را برجسته كرد. پزشكي قانوني در گزارش خود نوشت: بررسي كالبد مينا حاكي از وجود آثار ضرب و جرح روي بدن وي است.از سويي در بدن او سموم دارويي نيز پيدا شده ست.
اما سواي اين گزارش اظهارات همسايه روبهرويي مينا نيز احتمال وقوع جنايت را شدت بخشيد. زن همسايه مينا به ماموران گفت: چند ساعت قبل از اينكه خبر مرگ مينا را بشنوم صداي جر و بحث شديدي را از خانه او شنيدم اما اهميت ندادم چون اين چيزها براي ما عادي شده بود.
بازپرس پرونده اما راي به قاتل نبودن حامد داد. وي در گزارش خود نوشت: احتمال خودشكي توسط زن جوان وجود داشته چرا كه وي به شدت تحت فشار روحي بوده است. زن جوان قبل از مرگ با شوهرش درگير شده ولي احتمال مرگ سفيد يا اوتانازي در اين پرونده بسيار زياد است.
يعني حامد شاهد خودكشي مينا بوده و به درخواست مينا كمكي براي نجات وي نكرده است. اما اين گزارش بازپرس با اعتراض خانواده مقتول روبهرو شده و پرونده به شعبه 1159 دادگاه عمومي تهران فرستاده شد و اين شعبه راي بر قاتل بودن حامد داد. اين پرونده سرانجام با صدور كيفرخواست براي متهم به شعبه 74 دادگاه كيفري استان فرستاده شد تا به زودي حامد مورد محاكمه قرار گيرد.