زنان مصدوم سردشت نیازمند مددکارند

«خوشحال بودم که بمباران تمام شده ولی کسی کشته یا زخمی نشده است. حتی با اینکه بمب در منزل عمویم افتاده بود، ظاهراً کسی از بین نرفته بود و من خیلی خوشحال بودم. توی همین حال و هوا بودیم که از داخل خیابان داد زدند که بمب شیمیایی بوده.»
کد خبر: ۱۲۹۰۷
|
۰۶ تير ۱۳۸۷ - ۱۵:۰۱ 26 June 2008
|
3216 بازدید

«خوشحال بودم که بمباران تمام شده ولی کسی کشته یا زخمی نشده است. حتی با اینکه بمب در منزل عمویم افتاده بود، ظاهراً کسی از بین نرفته بود و من خیلی خوشحال بودم. توی همین حال و هوا بودیم که از داخل خیابان داد زدند که بمب شیمیایی بوده.»

روزنامه سرمايه در ادمه مي نويسد: پروین کریمی 21 ساله بود و دو ماهی از ازدواجش می گذشت. آن روز در خانه پدر مهمان بود. هوس کرده بود چای تازه دم مادر را بچشد. او بچه ها را در حمام می شست که مادر در زد و چای را به دستش داد که صدای انفجار بمب را شنید. می گوید: «ما به بمباران عادت داشتیم و به زندگی عادی مان ادامه می دادیم همه بمب ها صدای مهیبی داشتند اما این یکی سروصدا نداشت. » کریمی و همسرش همان روز در بمباران شیمیایی شهر سردشت مصدوم شدند.

اولین شهید خانواده خواهرش شهین بود که بعد از حادثه یک شب زنده ماند. بعد مادر و زن عمویش که چند روز بعد درگذشتند. اولین نشانه های مصدومیت قرمز شدن بدن و خارش پوستشان بود.

به همراه پدر و عمو راهی مهاباد شدند: «آنقدر تنمان می سوخت که هر آبی که پیدا می کردیم بدون توجه به آلوده بودن یا نبودن آن با آن تن ملتهب مان را می شستیم.» بالاخره ما به پایگاهی نزدیک مهاباد رسیدیم و آمبولانس خواستیم.

به ما آمپول زدند ولی آمبولانس ندادند. این خاطره هنوز هم آزارم می دهد. در مهاباد هم امکانات زیادی نداشتند و اصلاً نمی دانستند بمباران شیمیایی چه هست. ما را بردند که لباس های مان را عوض کنند و حمام مان کنند ولی من دیگر چیزی یادم نیست و بیهوش شدم.»

او اکنون دچار 70 درصد عارضه ریوی است. مراجعه به تهران و اعزام به بلژیک کمی از مشکلات را حل کرد اما همچنان با درد دست به گریبان است. بچه هایش عصبی هستند و حادثه آن عصر یکشنبه را از خاطر نبرده اند.

حالا سال ها از هفتم تیرماه 66 می گذرد. زنان زیادی در آن روز جان دادند و مصدوم شدند یا در سال های بعد بچه های بیمار به دنیا آوردند. شیرین رحیمی، دبیر بانوان انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت می گوید: «یکی از وحشتناک ترین حملات و بمباران های رژیم بعث عراق علیه ایران، حمله به مناطق مسکونی و مرزی شهر سردشت با استفاده از گاز خردل و برجای گذاشتن بیش از هشت هزار مصدوم و حدود یک هزار شهید است که بیش از نیمی از این شهدا و جانبازان زنان بوده اند.»

او معتقد است یکی از مشکلات عمده ناشی از مصدومیت شیمیایی زنان علاوه بر تحمل درد و رنج و مصدومیت، رفت وآمد بین سردشت و مراکز درمانی است که اغلب در تهران قرار دارند. اقامت های چندماهه در مراکز درمانی باعث از هم گسیختگی خانواده ها و موجب وقفه جدی و عمیق در تربیت فرزندان آنها شده است.

با مطالعه وضعیت تحصیلی فرزندان این زنان، صحت این ادعا قابل اثبات است. به گفته او بیش از 50 درصد مصدومان شیمیایی روز هفتم تیر زنان و دختران بوده اند اما عکس ها و اطلاعات منتشر شده بیانگر وضعیت آنان نیست که علت اصلی این امر غیبت زنان مصدوم شیمیایی در صحنه و بیان نشدن آلام، دردها و مصائب آنان است.

عثمان مزین، دبیر کمیته حقوقی این انجمن هم وضعیت زنان سردشت را نامطلوب می داند: «نیمی از جمعیت شهر سردشت را زنان تشکیل می دهند و مناطق بمباران شده هم مناطق مسکونی بوده اند اما متاسفانه تعداد زنان مصدوم زیاد است.

در عین حال زنان سردشت مراجعه کمتری به مراکز اداری داشته و به همین دلیل تعیین درصد جانبازی زنان با کندی پیش می رود درحالی که به نظر من مصدومیت شیمیایی اثر شدیدتری روی زنان داشته است. چنین زنانی باید بچه پرورش دهند.

مردان بسیاری به دلیل مشکلات اقتصادی درمان زنان خود را پیگیری نمی کنند و بیمارستان شهر هم امکانات کافی را برای درمان بسیاری از مصدومان شهر ندارد.» شهر کوهستانی سردشت چندان فضایی برای تفریح ندارد. مطالعات انجمن دفاع از مصدومان شیمیایی سردشت حکایت از آمار بالای پرخاشگری در میان فرزندان مادران مصدوم دارد. به گفته او مردان مصدوم با درصد بالای جانبازی ماهانه 150 هزار تومان حق پرستاری دریافت می کنند که به زن یا پرستارشان تعلق می گیرد ولی بنیاد جانبازان تاکنون کمکی به عنوان حق پرستاری به زنان مصدوم سردشت نداده است.

زنان این شهر نیازمند حضور فعال مددکاران اجتماعی هستند اما بیمارستان این شهر که قرار بود بزرگ ترین بیمارستان مصدومان شیمیایی در خاورمیانه باشد حتی امکانات لازم دارویی را هم ندارد. لیلا فتاحی یکی از دختران جوان این شهر که همواره ماسک اکسیژن بر صورت داشت به تازگی درگذشته است.

گاه بیماری باعث تنها ماندن دختران جوان سردشت در زندگی می شود و آنها را نسبت به تشکیل زندگی مشترک ناامید می کند. اقامت در شهرهای بزرگ یا پایتخت مشکل دیگر زنان مصدوم این شهر است.

مردان راحت تر در بیمارستان ها می مانند اما زنانی که شوهران خود را از دست داده اند یا همسر مصدوم دارند، نمی توانند همراهی در طول بستری شدن در بیمارستان داشته باشند و ماندن در مسافرخانه های تهران هم دردسرهای بیشتری دارد.

همانطور که تعدادی از مصدومان شیمیایی سردشت هنوز در تلاش اثبات مصدومیت خود در کمیسیون های پزشکی هستند، هستند زنانی که پس از مصدومیت در خانه درمان شده و به بیمارستان اعزام نشده بودند و اکنون باید ثابت کنند که در هفتم تیرماه بر آنها چه گذشته است. مادر رحیم صداقت یکی از این زنان است که با اینکه 29 روز در بیمارستان بستری شد، به تازگی موفق به اثبات مصدومیت و دریافت 10 درصد جانبازی شده است.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۵۰ - ۱۳۸۷/۰۴/۰۸
اميدوارم اين عزيزان كه از بي توقعترين افراد اين جامعه هستند و همواره از مرزهاي غربي دفاع كرده ان فراموش نشوند. از در و ديوار شهرهاي كوچك غرب كشور فقر و بي توجهي مسوولان مي بارد. در كشورهاي خارجي براي بيماران معمولي تيمهاي پرستاري و خدماتي به خانه هايشان اعزام ميشوند اما در اينجا براي مصدومان جنگي زن فريادرسي نيست. يك مساله ديگر اين است كه زنان حاضرند از مردان جانباز با جان و دل مراقبت كنند اما هيچ مردي حاضر به زندگي با زنان مصدوم جنگي نيست. شيلان
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # الجولانی # فیلترینگ
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟