به گزارش تابناک، این تصاویر، با طنین هشدارهای نگرانکننده، نهتنها شبکههای اجتماعی را تسخیر کردند، بلکه سیاستگذاران را به جنبوجوش واداشتند و در نهایت، در جلسهای نفسگیر در شورای برنامهریزی و توسعه استان تهران، پروژههایی به ارزش ۵,۰۰۰ میلیارد تومان به تصویب رسید. اما آیا واقعاً تهران در آستانه یک فاجعه آبی قرار دارد، یا این هیاهو، پردهای نمایشی برای پنهان کردن معضلات عمیقتر مدیریت آب در ایران است؟
رگ حیاتی پایتخت در معرض خطر؟
تهران، این غول پرجمعیت با بیش از ۱۲ میلیون سکنه، نفس خود را از سدهایی مانند کرج (امیرکبیر)، لار، لتیان، و ماملو میگیرد. سد کرج، که در دل کوههای سربهفلککشیده البرز جا خوش کرده، نهتنها آب شرب میلیونها تهرانی را تأمین میکند، بلکه زمینهای کشاورزی گسترده اطراف کرج را نیز سیراب میکند. اما در اواسط اسفند ۱۴۰۳، کلیپهای بلاگرها تصویری ترسناک از این سد ترسیم کردند: مخزنی خشکشده که گویا فریاد میزند "تهران در آستانه تشنگی است! " این تصاویر، با طنین رسانهای، بهسرعت به تیتر اول اخبار تبدیل شدند و سیاستگذاران را به واکنش وادار کردند.
آمارها چه می گوید؟
تأمین آب شرب و کشاورزی کلانشهر تهران به سدهای کلیدی مانند کرج (امیرکبیر)، لار، لتیان، و ماملو وابسته است که هرکدام نقش مشخصی در تأمین آب دارند. به عنوان مثال:
سد کرج (امیرکبیر): این سد در استان البرز، در مسیر رودخانه کرج، واقع شده و بخشی از آب شرب ۱۲ میلیون نفر در تهران و همچنین آبیاری حدود ۵۰,۰۰۰ هکتار زمین کشاورزی در منطقه کرج را تأمین میکند. ظرفیت مخزن آن حدود ۲۰۲ میلیون مترمکعب است، اما در سالهای اخیر به دلیل خشکسالی و کاهش بارندگی، پرشدگی آن کاهش یافته است.
بر اساس گزارشهای شرکت مدیریت منابع آب ایران، در سال آبی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ (۲۰۲۴-۲۰۲۵)، سدهای تأمینکننده آب تهران در مجموع ۱۱ درصد پرتر از سال گذشته در اواسط اسفند ۱۴۰۳ بودهاند، اما این بهبود جزئی در مقایسه با میانگین بلندمدت ۵۲ ساله همچنان نگرانکننده است.
برای درک بهتر وضعیت سد کرج و مدیریت آب در تهران، میتوان به آمارهای زیر اشاره کرد:
میانگین بلندمدت ورودی آب به سد کرج: نمودارهانشان میدهد که ورودی آب به سد کرج در دی و بهمن (ماههای پایانی زمستان) به طور تاریخی کمترین میزان را در طول سال دارد. این موضوع طبیعی است، زیرا بارشهای اصلی در بهار (با ذوب برفها) و پاییز رخ میدهد. در سال ۱۴۰۳، ورودی آب تا اواسط اسفند نسبت به میانگین بلندمدت ۵۲ ساله کمی کاهش داشته، اما همچنان ۱۱ درصد بهتر از سال گذشته است.
گزارش شماره ۱۶۰ سازمان هواشناسی ایران در تاریخ ۱۹/۱۲/۱۴۰۳ نشان میدهد که بارش تجمعی در استان البرز ۰.۴ درصد کاهش داشته، اما این کاهش ناچیز است و نمیتواند توضیحدهنده ادعاهای شدید درباره خالی بودن سد باشد.
طبق دادههای شرکت آب منطقهای تهران، مجموع ظرفیت سدهای تأمینکننده آب تهران (کرج، لار، لتیان، ماملو) حدود ۲.۱ میلیارد مترمکعب است. در اواسط اسفند ۱۴۰۳، این سدها ۵۵ درصد ظرفیت خود را پر کردهاند، که نسبت به ۴۴ درصد در مدت مشابه سال گذشته بهبود داشته، اما همچنان زیر میانگین بلندمدت (حدود ۶۵ درصد) است.
هدررفت آب در شبکه توزیع: گزارش سال ۲۰۲۲ وزارت نیرو نشان داد که حدود ۲۵ درصد از آب شرب در شبکه توزیع تهران به دلیل نشتی و فرسودگی لولهها هدر میرود، که معادل ۳۰۰ میلیون مترمکعب در سال است—مقداری که میتواند نیازهای اضافی کلانشهر را پوشش دهد.
مثال سد کرج در سالهای گذشته: در سالهای پربارش مانند ۱۳۹۸ (۲۰۱۹)، سد کرج تا ۸۵ درصد ظرفیت خود پر شده بود، اما در سالهای خشکسالی مانند ۱۴۰۱ (۲۰۲۲)، پرشدگی آن به زیر ۳۰ درصد رسید. این نوسانات نشاندهنده وابستگی شدید به الگوهای بارشی است، که مدیریت ناکارآمد آن را تشدید کرده است.
چشمانداز واقعی بحران
اما ارقام و آمار، این روایت را به چالش میکشد. دادههای سازمان هواشناسی ایران نشان میدهد که بارش در استان البرز، میزبان سد کرج، تنها ۰.۴ درصد (۰.۵ میلیمتر) نسبت به سال گذشته کاهش یافته است—کاهشی ناچیز که نمیتواند توجیهکننده این فریادهای اضطراری باشد. نمودار ۵۲ سالهای که وجود دارد، حکایت از یک حقیقت پنهان دارد: ورودی آب به سد کرج در دی و بهمن، به طور طبیعی کمترین میزان سالانه را دارد. این یک الگوی فصلی است، نه یک فاجعه بیسابقه. حتی بهتر از این، آمار شرکت مدیریت منابع آب ایران فاش میکند که سدهای تأمینکننده آب تهران، از جمله کرج، در اواسط اسفند ۱۴۰۳، ۱۱ درصد پرتر از سال گذشتهاند—یک پیشرفت خفیف، اما امیدوارکننده، در میان سالهای خشکسالی طاقتفرسا.
با این حال، این خوشبینی نسبی نمیتواند نگرانیها را به طور کامل خاموش کند. گزارشها در اوایل مارس ۲۰۲۵ هشدار دادهاند که ذخایر سدهای تهران به پایینترین سطح در ۵۷ سال گذشته رسیدهاند، با کاهش ۴۷ درصدی بارندگی. اما این دادهها، که به زمانهای پیشتر مربوط میشوند، با بهبود اخیر مغایرت دارند و نشاندهنده یک سردرگمی رسانهای است که ممکن است سیاستگذاری را به بیراهه بکشاند.
چالشهای عمیقتر: مدیریت ناکارآمد یا توطئه پنهان؟
"امنیتیسازی" مساله آب یک خطاست، چه توهم پرآبی، چه توهم قحطی آب؛ واقعیت این است که روندی که در آن، بحران آب به ابزاری برای تصویب پروژههای پرهزینه و گاهی بیفایده تبدیل میشود. او میپرسد: چرا فشار رسانهای ناشی از چند بلاگر، پنجرهای برای تصویب ۵,۰۰۰ میلیارد تومان پروژه باز کرده است، در حالی که تمرکز این طرحها بر تأمین آب است، نه مدیریت مصرف؟ این سؤال، به معضل بزرگتری اشاره دارد: ناکارآمدی سیستمی در مدیریت منابع آبی ایران.
ایران، با میانگین بارندگی سالانه ۲۵۰ میلیمتر—کمتر از یکسوم میانگین جهانی—یکی از خشکترین کشورهای جهان است. تغییرات اقلیمی، کاهش بارش برف در کوههای البرز، و خشکسالیهای چندساله، این وضعیت را وخیمتر کردهاند.
گزارش سال ۲۰۲۳ سازمان ملل متحد، ایران را بهعنوان یکی از آسیبپذیرترین کشورها در برابر بحران آب معرفی کرده، با کاهش شدید دسترسی سرانه به آب به دلیل رشد جمعیت و تأثیرات زیستمحیطی. اما مشکل اصلی، نه فقط طبیعت، بلکه مدیریت است: حدود ۷۰ درصد آب تجدیدپذیر کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود، در حالی که کارایی آبیاری سنتی تنها ۳۰-۴۰ درصد است. در تهران، هدررفت ۲۵ درصدی آب در شبکههای فرسوده توزیع، معادل ۳۰۰ میلیون مترمکعب در سال، فریادی خاموش برای بازسازی زیرساختهاست.
پروژههای جنجالی و تعارض منافع
نقش شرکتهای مهندسی و پیمانکارانی که ممکن است منافع پنهانی داشته باشند در بحران آب قابل تامل است، پروژههایی مانند انتقال آب بینحوضهای—مانند انتقال آب از سرشاخههای کارون به فلات مرکزی—با انتقادات گستردهای روبهرو شدهاند. این طرحها، با هزینههایی بالغ بر ۱۰,۰۰۰ میلیارد تومان، نهتنها تالابها را خشک کردهاند، بلکه به دلیل ناکارایی، بحران را حل نکردهاند. او هشدار میدهد که سپردن سیاستگذاری آب به دست این شرکتها، آینده امنیت آبی ایران را به خطر میاندازد.
جهان جدیدی برای مدیریت آب: راهحلهای انقلابی.
اما امید هنوز زنده است. پیشنهادهایی هیجانانگیزی برای حل مشکل آب وجود دارد:
جایگزینی سیستمهای آبیاری سنتی با فناوریهای پیشرفته مانند آبیاری قطرهای میتواند مصرف آب را تا ۵۰ درصد کاهش دهد. این نهتنها برای مزارع اطراف کرج، بلکه برای کل کشور یک گنجینه است.
با صرف ۲,۰۰۰ میلیارد تومان، میتوان شبکههای توزیع آب در تهران را بازسازی کرد و هدررفت ۲۵ درصدی را به نصف کاهش داد—مقدار آبی که میتواند میلیونها نفر را سیراب کند. استفاده از تصاویر ماهوارهای و فناوریهای سنجش از راه دور، مانند پروژههای سازمان فضایی ایران، میتواند منابع آب را با دقت بیسابقهای پایش کند و سیاستگذاری را هوشمندتر کند. کمپینهای آموزشی در تهران نشان دادهاند که مصرف خانگی آب را تا ۱۵ درصد کاهش دادهاند. این یک حرکت مردمی است که میتواند موج عظیمی در صرفهجویی ایجاد کند.
سد کرج در اواسط زمستان ۱۴۰۳، نه یک مخزن خالی، بلکه بازتابی از چالشهای فصلی و سیستمی است. کلیپهای بلاگرها، هرچند تأثیرگذار، ممکن است سیاستگذاران را به تصمیمگیریهای شتابزده سوق دهند که به جای حل مشکل، معضلات جدیدی خلق کنند. بحران آب ایران واقعی است، اما نه با فریادهای رسانهای، بلکه با مدیریت هوشمند، شفافیت، و نوآوری حل خواهد شد. آیا تهران و ایران میتوانند از این چالش عبور کنند و به سرزمینی سبز و پایدار تبدیل شوند، یا همچنان در گرداب ناکارآمدی و سیاستهای نادرست غوطهور خواهند ماند؟ پاسخ، در دستان سیاستگذارانی است که باید بین هیاهو و حقیقت، انتخاب کنند.
نظر شما چیست؟ قحطی آب تهران جدی است یا فریاد رسانه ها؟!
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.