قدس: «فاطمه کوچولو» که بهدست مادر گدای خود شکنجه میشد، با حکم قاضی در اخیار مسؤولان شیرخوارگاه قرار گرفت.
زن فالفروش که گدایی نیز میکرد 4 سال پیش پسر 3 سالهاش را هم بهخاطر تامین هزینههای اعتیادش فروخته بود.
18 خردادماه سالجاری تلفن بهزیستی به صدا درآمد و زن جوانی از آن طرف خبر از یک کودکآزاری هولناک داد.
وی گفت: در همسایگی ما زن و شوهری زندگی میکنند که اعتیاد شدیدی به مواد مخدر دارند، پدر خانواده بارها به زندان افتاده و پس از مدتی آزاد شده است.
این زن ادامه داد: مردان و زنان مشکوکی به خانه این زوج رفت و آمد دارند. بارها از دست این خانواده نزد پلیس شکایت کردهایم تا اینکه چند روز پیش صدای گریههای کودک 2 ساله آنها را شنیدیم. دخترک با التماس از مادرش میخواست که کتکش نزند، جیغ میکشید و گریه میکرد.
همه همسایهها بهم ریخته بودند. میخواستیم با مادر این دختر صحبت کنیم اما ترسیدیم؛ چون زن بداخلاقی بود و با همه بدرفتاری میکرد.
اين زن ادامه داد: اين دختر، كودكي شیرینزبان است اما این روزها مرتب از سوی مادرش شکنجه میشود. با صدای گریهها و التماسهایش همه زنهای همسایه گریه میکنند اما مادر بیعاطفهاش بدون توجه به گریههای کودکش او را کتک میزند، به همینخاطر تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس اطلاع دهم اما ماموران کلانتری از من خواستند که با بهزیستی تماس بگیرم.
پس از تماس این زن، کارشناس بهزیستی خود را جلوی در خانه فاطمه کوچولو، دختر شکنجه شده از سوی مادرش رساند و به تحقیقات محلی دست زد.
پدر و مادر فاطمه کوچولو هر دو معتاد هستند که پدر وی یکماه پیش به اتهام حمل مواد دستگیر شده و به پشت میلههای زندان انتقال یافته بود.
این زن و شوهر معتاد که خانهشان را پاتوق افیونیها قرار داده بودند پسر بزرگشان را سالها پیش به یک خانواده ثروتمند فروخته بودند تا مواد بخرند. پس از افشای حقیقت، کارشناس بهزیستی شکایتی را پیشروی بازپرس شعبه هفتم دادسرای بعثت مطرح کرد و بررسیهای قضایی در این پرونده کودکآزاری آغاز شد.
شواهد نشان میداد که زن شکنجهگر با گدایی و فالفروشی خرج زندگیش را تامین میکند. وی با کودک 2 سالهاش به اماکن عمومی میرفت و با کثیف کردن کودک خود دست به گدایی میزد.
وقتی ماموران کلانتری 160 خزانه با دریافت دستور قضایی از سوی بازپرس شعبه هفتم دادسرای بعثت به خانه این زن رفتند با بهمریختگی وسایل خانه روبهرو شدند.
محل زندگی این زن از نظر بهداشتی بسیار کثیف بود و دختر 2 سالهاش ظاهر بسیار نامرتبی داشت.
وقتی کارآگاهان به بازرسی خانه زن گدا پرداختند با پیدا کردن مقداری کراک، شیشه و قرصهای روانگردان، زن گدا را بازداشت کردند.
پرونده کودک 2 ساله به پزشکیقانونی فرستاده شد و فاطمهکوچلو تحت معاینه قرار گرفت.
آثار کبودی روی دست و پاهای این کودک حکایت از یک کودکآزاری هولناک داشت. زن 25 ساله به نام «زهرا» وقتی در برابر بازپرس ایستاد راز شکنجههای سیاه کودکش را فاش کرد و گفت: در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمدم، مادرم به علت بیماری مرد و پدر معتادم با اجبار مرا سر سفره عقد نشاند. 17 سالم بود که با پسر معتادی ازدواج کردم، زندگی خوبی نداشتیم، ناچار بودم فال بفروشم تا خرج زندگیمان تامین شود. شوهرم قاچاقچی بود و مرا هم معتاد کرد.
مجبور شدم به سمت گدایی بروم. سر چهارراه میرفتم و گدایی میکردم تا اینکه باردار شدم. در دوران حاملگی هم با فالفروشی و گدایی خرج زندگی را تامین میکردم. شوهرم به زندان افتاد و وقتی آزاد شد پسرمان بهدنیا آمد. هر دو قرصهای روانگردان و کراک مصرف میکردیم. وقتی پسرم 3 ساله شد چون نمیتوانستیم خرج زندگی او را تامین کنیم وی را به یک خانواده ثروتمند فروختیم.
وی افزود: یک سال بعد دوباره باردار شدم و فاطمه به دنیا آمد. گریههای این دختر عذابم میداد، وقتی شیشه مصرف میکردم گریه میکرد.
نمیتوانستم تحمل کنم و کتکش میزدم. حتی یکبار به او مواد خوراندم و میخواستم دخترم را هم معتاد کنم!
وی همچنین مدعی شد شوهرم 2 ماهی است که ناپدید شده و هیچ خبری از او ندارم.
پس از اعترافات عجیب و هولناک این زن گدا، بازپرس دستور بررسی سلامت روانی وی را صادر کرد و پرونده به پزشکی قانونی فرستاده شد. با توجه به اینکه شوهر این زن ناپدید شده است، فاطمهکوچولو به شیرخوارگاه رقیه انتقال یافت تا زوایای پنهان پرونده آشکار شود.