سرویس فرهنگی ـ هرچند مدیران سینمایی کشور، جشنواره امسال را با حضور تعداد بالای فیلمهای بخشهای گوناگون، یک جشنواره استثنایی میدانستند، کیفیت آنچه در سالن سینمای مطبوعات نمایش داده شد، نشان از نبود تفاوت در برگزاری جشنواره نسبت به سالهای پیش بود.
به گزارش «تابناک»، جشنواره امسال، تقریبا نشان داد ظرفیت سینمای کشور، بیش از پنجاه فیلم در سال نیست و بالاتر از این عدد تنها آماری است برای افزایش بیلان کاری مدیران، چرا که در واقع فیلمهایی که دیدنی باشند و یا با مخاطب ارتباط برقرار کنند و شمایی از مفاهیم سینما را در خود جای داده باشند، کمتر از پنجاه فیلم در سال است.
امسال و در جشن بیست و نهم، با وجودی که فیلمهای «رسول صدرعاملی، کیانوش عیاری و فریدون جیرانی» از گردونه رقابت حذف شدند که علت آن اعمال نکردن برخی اصلاحات بر فیلمها اعلام شده، نامهای بزرگی در لیست جشنواره دیده میشدند که هرگز نتوانستند توقع مخاطبان جدی سینما را برآورده سازند.
جرم، مسعود کیمیاییمسعود کیمیایی هرچند سیمرغ بهترین فیلم جشنواره را دریافت کرد، در حقیقت، فیلم او نه نگاه تازهای دارد و نه سوژه نویی. آخرین ساخته کیمیایی مانند ساختههای اخیرش، حرفهایی دارد که در همه سال های فیلمسازی این کارگردان شناخته شده و صاحب سبک عنوان شده است. فیلم در لحظاتی حتی چنان از ریتم میافتد که بیننده احساس خوابآلودگی میکند. این ها به جز ضعف صحنهسازی مربوط به تاریخ روایت فیلم است. ضمن اینکه وسواسهای کیمیایی برای دیالوگ نویسی و همچنین بازی گرفتن از بازیگران در این فیلم کمتر به چشم میخورد.
آسمان محبوب، داریوش مهرجوییداریوش مهرجویی که فیلم خود را به سفارش سیما فیلم تهیه کرده است، با داریوش مهرجویی فیلمهای گذشته خود فاصله دارد. این فیلم که در سالن منتقدان و مطبوعاتی با بیمهری شدید مواجه شد، مشخص نیست که داستانی سورئال دارد و یا در واقعیتی خیالانگیز یا قصه ای فانتزی سیر میکند. گرچه برخی معتقدند این فیلم مهرجویی نگاهی فلسفی و عمیق به وقایع پیرامونی ما دارد اما مطمئنا فیلم با شکست تجاری و عدم اقبال عمومی مواجه خواهد شد. از سکانسهای ماندگار و یا دیالوگ نویسی خوب و بازی درخشان نیز در فیلم خبری نیست.
فرزند صبح، بهروز افخمیناامیدی مطلق از انتظاری ده ساله که میتوان گفت با بدترین تصورات ذهنی بدبینترین مخاطب هم جور در نمیآید. هرچند صحنههای حضور امام(ره) در این فیلم به خاطر گریم بسیار خوب سعید ملکان (برنده سیمرغ چهرهپردازی) بسیار خوب و باورپذیر از آب درآمده، اما فیلم نه داستان مشخصی دارد و نه نگاه متفاوتی. دوران نوجوانی امام نیز که به زیبایی با انتخاب خوب بازیگر و گریم مناسب به تصویر کشیده شده، هیچ نقشی در روند داستان ندارد و مشخص نیست برای چه در فیلم گنجانده و رها شده است! موسیقی فیلم هم البته به شدت آزاردهنده است. ضمن اینکه دوبله این فیلم نیز از جمله نکات منفی فیلم به شمار می رود. مشخص نیست چرا این فیلم با چنین احوالاتی به جشنواره ارسال شد و برخی مسئولان مربوطه در بیت امام نسبت به چنین محصولی واکنشی از خود نشان نداده اند.
گزارش یک جشن، ابراهیم حاتمیکیافیلم آخر حاتمیکیا از جنس او نیست و برای همین هم به مذاق بیننده نمینشیند. هرچند فیلم روایتی اجتماعی دارد، با سینمای منسجم و جذاب حاتمیکیا خیلی فاصله دارد. نبودن نام این فیلم در داوریها و همچنین گمانهزنیهای منتقدان نشان از نوع فیلم آخر حاتمیکیا هست؛ هرچند او خود به شدت از فیلم دفاع میکند، اما تم اعتراضی فیلم نه تنها مانند آژانس شیشهای، پیش برنده داستان نیست که به سبب شعاریشدن توی ذوق میزند. با این حال طعنهها و نقدهای حاتمی کیا در این فیلم نیز کار خود را میکند و مخاطب را بدون بهره به خانه نمیفرستد!
33 روز، جمال شورجهاشکال اساسی فیلم جدید شورجه، زبان روایت فیلم است که فیلم را از مخاطب ایرانی دور میکند. همه فیلم به صورت زیرنویس است و همین برای پسزدن مخاطبی که برای دیدن یک فیلم ایرانی به سینما میرود، کافی است. افزون بر اینکه بازیگران فیلم شورجه نیز همگی در یک سطح نبوده و گاه مخاطب را برای بازیهای اغراقآمیز و یا ضعیف، اذیت میکنند. به عبارتی، میتوان گفت این فیلم برای مخاطب ایرانی ساخته نشده است.
یه حبه قند، رضا میرکریمیشاید بتوان گفت «ایرانیترین» فیلم جشنواره را میرکریمی ساخته است. یک داستان ملموس و نمایی نزدیک از زندگی سنتی ما که کمکم روابط و ضوابط دنیای مدرن بر نوع نگاهها و رابطهها سایه میاندازد. داستان فیلم مرز نامرئی میان «مرگ و زندگی» است که به راحتی شادی و غم را همسایه هم میکند. شخصیت های متعدد این فیلم و قوت کارگردانی که همه را به خوبی تصویر کرده و ریتم فیلم را نیز حفظ کرده، میرکریمی را به عنوانی کارگردانی کاربلد نشان داد که به شدت هم مورد استقبال منتقدان قرار گرفت. فیلم نامه خوب، بازی های یکدست، ریتم مناسب و قصه کاملا باورپذیر در کنار موسیقی زیبا از جمله نکات مثبت آخرین ساخته رضا میرکریمی است که با نگاه منفی هیأت داوران جشنواره روبه رو شد.
جدایی نادر از سیمین، اصغر فرهادیفیلم جدید فرهادی از آنجا که باز هم یک قصه اجتماعی را به خوبی به تصویر کشیده و در این تصویر کردن، شدید به جزییات اشراف داشته، یک اثر موفق دیگر در کارنامه او به شمار می رودد. هرچند به باور بسیاری، این فیلم نسبت به «درباره الی...» کمی ضعیفتر است، بواقع نشانگر سبک سینمایی اصغر فرهادی در نمایش روابط اخلاقی در جامعه معاصر ماست. فیلم فرهادی از این جهت که گره اصلی خود را بر «دروغ» و «وجدان» قرار داده، به شدت با روزگار کنونی ما همخوانی دارد. فیلمی است خوشساخت، با روایتی دقیق و گاه نفس گیر که مخاطب را در روبه روی آیینهای قرار می دهد تا خودش را در معرض قضاوت و مسأله قرار دهد. بازی های کاملا باورپذیر فیلم در کنار فیلمبرداری بسیار درخشان و فیلمنامهای با جزییات کامل، از جمله نکات مثبت آخرین ساخته فرهادی است که فیلم منتخب مردم نیز شناخته شد.
پاریس تا پاریس، محمدحسین لطیفیپس از «روز سوم» فیلم جدید لطیفی را میتوان یک شکست کامل به شمار آورد. این فیلم هم مانند فیلم روز سوم سفارش یک نهاد است اما هیچ نشانی از خلاقیت و سینمای مورد علاقه لطیفی در آن دیده نمیشود. در عوض به شدت شعاری، کلیشهای و گاه غیر واقعی است. داستان نخنماشده یک جانباز شیمیایی است که برای درمان به پاریس میرود و...عالیترین نمونه چنین داستانی را در «از کرخه تا راین» دیدهایم و برای همین، ساخت فیلم جدید با چنین سوژهای نیازمند خلاقیت های جدید نیز هست، آنچه در این فیلم، تنها به همدردی باور نکردنی یک ژنرال فرانسوی با شهید ایرانی تبدیل می شود!
آلزایمر، احمدرضا معتمدیفیلم معتمدی، فیلم خوبی است؛ هرچند کمی طولانی و کشدار شده، هم به لحاظ فیلمنامه و هم بازی های خوبی از «فرامرز قریبیان و مهدی هاشمی» به علاوه مهتاب کرامتی، مخاطب را با خود همراه میکند. داستان فیلم هم شاید تا اندازه ای برای بسیاری از خانواده ها ملموس باشد. زنی که کشته شدن همسرش در یک حادثه را باور نکرده و همچنان منتظر اوست و ناگهان مردی وارد زندگی او میشود که...
ورود آقایان ممنوع، رامبد جوانیک کمدی دیگر از رامبد جوان که امسال «پسر آدم، دختر حوا» را بر پرده سینماها داشت، با این تفاوت که فیلمنامه این فیلم را پیمان قاسمخانی نوشته که میتوان او را یکهتاز فیلمنامه نویسی کمدی در کشور دانست. فیلم ریتم بسیار خوبی دارد، قصه جالبی دارد و تقریبا بازی بازیگران نیز در خدمت فیلم است. یک کمدی خوب و پاک که می توان بدون عبارات سطحی و سخیف آن را دید و از دیدنش لذت برد.
بنا بر این گزارش، با وجود آمار بالای فیلمهای جشنواره امسال ولی باید گفت که جشنواره جز چند فیلم خوب و چند پدیده فیلم اولی، حرف خاصی برای گفتن نداشت و به هیچ وجه، گام رو به جلویی برای سینما به شمار نمی رفت.